چند وقتی میشد که قهر بودیم سر مسائل بی خودی پاپیچم میشد و دعوا و قهر انگار عادت کرده بودیم هر از گاهی قهرو بعد آشتی این بار بیشتر طول کشید دیگه خسته شده بودم واین بار چند بار برای آشتی به سمتم آمد اما من ناراحت بودم و آشتی نمیکردم
شب بارانی و سردی بود کنار بخاری روی صندلی چوبی نشسته بودم و با گوشی ورمی‌رفتم فرشته هم کنار اپن آشپز خانه ایستاده بود یک نگاهش به تلوزیون و نگاه دیگش به غدای روی اجاق بود هردو دو هفته ای میشد سکس نداشتیم و به شدت هشری بودیم هشریت به جنون مبدل شده بود و در حد انفجار بودیم اما دیگر خسته شده بودم ازبهانه گرفتن های الکی و گیر دادن هایش دوست داشتم تمامش کند سر عقل بیاید وکمتر پاپیچ من شود و بگذرد آرام و بی دغدغه زندگیمان را کنیم از طرفی درگیر این افکار بودم و از طرفی شهوت بین دوراهی گیر افتاده بودم و عاقبت حشریت بر بشریت پیروز شد کیرم بدجور مور مور می‌کرد چنان سیخ شده بود که احساس می‌کردم از پوستش بیرون می‌زند مخصوصا که فرشته هم با عشوه ها طرز نگاه و حرکت های کونش تشدید روی حشرم میزاشت هر لحظه که میگدشت به توان حشرم افزوده میشد و توان دار میشد حشر به توان بی نهایت دوست داشتم کیرم را در رادیکال کوصش بگدارم و فاکتور بگیرم از حشریتم قدری آرم شوم ولی نمیشد چند بار اون پا پیش گداشته بود و من آشتی نکرده بودم محال بود پا پیش بزاره اول تصمیم گرفتم دوش آب سرد بگیرم تا امشب و آروم بشم ولی هوا سرد بود درثانی فردا چی و فرداهای دیگر
بلند شدم و به طرف آشپزخانه رفتم از یخچال یک لیوان آب برداشتم وخوردم یک سیب هم برداشتم و با چاقو و بشقاب به طرفش امدمحالا من داخل آشپزخانه کنار اپن بودم وفرشته از طرف پذیرای کنار اپن بود سیب را پوست گرفتم ویک قاچ تعارف کردم با خنده مرموزی سیب را گرفت و نصفش را دندان زد ونصف دیگرش را به من داد آتش بس شده بود و موقع صلح و صفا با پوزخندی یک لب گرفتم واشتی کردیم
با هم روی مبل نشستیم پاهایش روی پای من و کمرش را به دستهم مبل تکه داده بود ومیخندیدیم
فقط خوردن چند پیک مشروب می‌توانست لذت این آشتی و آتش این سکس شود من به گایدن وفرشته به گاییده شدن نیاز مبرم داشتیم و مشروب می‌توانست تمام پرده ها را کنار بزند و میهمان یک سکس خفن شود آخر هردو خجالتی بودیم و در حین عملیات نمی‌توانستیم آنجور که باید و شاید حرف بزنیم وفهش بدیم فهش توی سکس بی نهایت حشریم می‌کرد و گایدن را افزون این چیزی بود که هردو دوست داشتیم
فرشته جان مشروب داریم
آره عزیزم اول شام میخوریم بعد مشروب
خیلی خوب بلند شو شام وبیار که خیلی کار داریم
چه عجله ای داری شب دراز است و قلندر بیدار فردا هم تعطیله تا صب کار داریم فردا هم راحت میخوابیم
شام رو آماده کردیم و چند لقمه خوردیم خانم که عجله نداشت مشروب و همراه شام میل کردن
خوب عزیزم برش دار بطری بریم تو حموم بقیش میخوریم
لیوان مزه و بطری و برداشتم و هردو داخل حمام شدیم روی صندلی کوچکی که داخل حمام بود وسایلمو چیدم و زیر دوش رفتم آب ولرم حسابی بدنم رو حال آورد می‌خوردیم و می‌خواندیم و حال میکردیم لیف میزدیم و شامپو و تیغ و حسابی ترو تمیز و تازه شدیم در عین حال مست ،مست تر از مست حوله ها رو دور خودمون پیچیدیم و به اتاق خواب رفتیم روی لبه تخت نشسته بودم وفرشته جلو میز آرایش با سشوار موهاش وخوشک می‌کرد
عزیزم بزار من خشکت کنم خودم شستم خودم هم خشک میکنم سشوار رو گرفتم و موهاش و خشک میکرم هر از گاهی سر سشوار رو روی کصش میگرفتم و ادیتش میکردم
رژ لب سرخ براقی برداشتم و روی لب هایش کشیدم بیشتر از سکس پیش نوازی وعشق بازی را دوست داشتم سکس فقط تزریق عشق است و پیش نوازی و محبت ماهیت عشق و دوست داشتن ناخن های پایش را با لاک قرمز زدم خط ابرو و خط چشم و آرایش ملایمی برایش زدم کم و بیش بلد بودم و بعصی جاها هم خودش کمکم می‌کرد روی صندلی نشسته بود من مات و مبهوت نگاهش میکردم و ار زیبایش لدت می‌بردم
هرد دستش را بین دست هایم گرفتم و به صورتش خیره شدم چشم در چشم نگاهش میکردم که گفت کص خول نمیخوای من بکنی تا کی میخوای اینطور نگام کنی
با من بودی گفتی کص خول کص خول نه و کص کن مثل اینکه کونت میخاره جنده خانم
آخ گفتی ای میخواره کی میتونه بخواروندش
خودم الان جرت میدم بازو هایش را گرفتم وبلندش کردم و حلش دادم روی تخت ورویش دراز کشیدم تنش به نرمی پنبه به لطیفی پر قو و بوی بهشت میداد مثل وحشیای عصر حجر افتادم به جونش و لب و لوچش و مک میزدم و میخوردم بی مصب بد جور تشنم کرده بود تشنه باغ بهشتش زیر گردن و چونش گرمی خواصی داشت با بودنش سیر نمی‌شدم با زبانبه جان صورتش افتادیم ولیسش میزدم تا جای که زبانم از ته حلقم درد بگیرد بیرونش میدادم ولیسش میزدم دست در موهام کرد و سرم به طرف سینش برد
بی بی جون ممی بخور ممه بخور عزیزم سینه های سفید با نوکی قهوه ای تپل و گوشتی و نرم پیش رویم بود با وله به جانش افتادم
بخور عزیزم بی بی ممی بخور جان ممی مامان و گاز بگیر نوکش و گاز بگیر ای قربون پسر گلم
سرم وروی سینش فشار میداد و در خواست خوردنو گاز گرفتن می‌کرد ومن با هام و هوم و هیم میخوردم ولیس میزدم و دست هایم را روی ران هاش و بین پاهایش میکشیدم
سرم را کمی پاین بردم درست روی شکمش ناف قشنگش جلو چشم بود سوراخی صورتی درست به رنگ سوراخ کونش زبان را با تجسم اینکه سوراخ کونش هست درو نش میکردم و لیس میزدم
ای آهای وای نکن شکمم پسر گلم چی میخوری شکمم مامان بخور عزیزم پارش نکنی
حرفهایش حشری ترم می‌کرد
با دست سرم را بلند کرد وخودش هم بلند شد روی تخت حلم داد تا روی کمر صاف خوابیدم خودش هم آمد روی شکمم نشست و بازو هایم را زیر پایش گزاشت از طرز نگاهش فهمیدم که مهر مادری چند لحطه پیش را ندارد و قصد تغییر پوزیشن دارد به خوبی خشم را در چهره اش میدیدم وخوب می‌دانستم که آلان فهش کشم می‌کند
خوب بچه کونی کوص کش درست دو هفته هست که کوصم نزاشتی و یکی خوابوند زیر گوشم کص من کیر میخواد میفهمی و یکی دیگه زیر گوشم با سیلی میزد و فهش میدا د
حالا باید اندازه دو هفته من بکنی میتونی یا نه میتونی یا بگم بیان کمکت این کص اینقدر نکردی که الان ده تا کیر میخواد میتونی جای ده نفر بکنی
وباز سیلی
زدن ها و فهش هاش دیوانه ام می‌کرد با حرکت کمرم بلندش کردم و بعل دستم روی تخت انداختمش و دو دستش رو گرفتم و خوابوندم زیر گوشش
جرت میدم جنده پارت می‌کنم
به فاک میری امشب
فاتحه خودت بخوان
این زدن ها و فهش دادن ها طبق میل هردو ما و نتیجه سالها سکس بود طبق تجربه های قبلی حال هم رو خوب می‌فهمیدیم و از این حرکات به اوج لذت می‌رسیدیم بلندش کردم و کمرش رو به دیوار کنار تخت چسباندم و بین پاهاش نشستم جوری که سر کیرم جلو کوسش بود دست هایش را گرفته‌بود م وپیشانیم را روی پیشانیش گداشته بودم و سرش را به دیوار فشار میدادم و کیرم را روی کصش حرکت میدادم بد جور خیس شده بود و آب سفید لزجی کل کص و رونش رو گرفته بود و من با کیرم روی سوراخ کون وشیار کصش میکشیدم واب کصش را با کله کیرم به سوراخ کونش می‌رساندم و سوراخ صورتی وقشنگش را قلقلک میدادم آنقدر اینکار را کردم وبا سوراخش ور رفتم که چشمهایش را از شدت حشر و شهوت بسته بود وفقط می‌گفت
بکن بکن توش چرا نمیکنی جیگرم آتیش گرفته کصم جر بده
نه جنده خانم نه امشب میخوام کونت بکنم این کون خوشکل صورتی باید آبیاریش کنم و به صورت چرخشی سر کیرم را روی کونش میکشیدم با حرکت کونش و شکمش سعی داشت خودش رو نجات بده و کیرم وبکنه توی سوراخش اما من نمیزاشتم وهربار تلاش می‌کرد نمیذاشتم
حسابی با کونش ور رفتم تا حسابی آب انداخت ومست مست شد آرام و با حوصله شروع کردم به فرو کردن کیرم و نمه نمه و با حرکت های چرخشی کیر بیشتر و بیشتر داخلش میکردم
آخ بکن عشقم بکن سوراخم جر بده چرا نمیکنی
از شدت شهوت فقط کیر میخواست وتشنه کیر میخواست با تمام وجود کیرم رو ببلعه و تو وجودش خودش قرقش کنه
آنقدر کردم تا کامل وارد کونش شد کمی نگه داشتم
سرم کنار گوشش گزاشتم و آروم گفتم
جنده خانم اینم از کونت که فتحش کردم چند ساله اجازه ورود نمیدادی ولی الان غار نور وارد شده و میخواد کل غارت فتح کنه
قربون غار نورد بشم بگو جرش بده بگو گشادش کنه
حا ل میکنی یا درد داری
دردش دوست دارم آخ چه لذتی داره کیرت تو کونم
بکن دیکه جر بده
آرام و با حوصله شروع کردم به تلمبه زدن و هی سرعتمو بیشتر کردم
با سرعت تلمبه میزدم و لذت میبرم
بکن بکن بکن غار بکن غارنور بکن کون بکن بکن بکن
حرفهایش باز هم دیوانه ام کرد
مرد ها عاشق تامین هستند وهیچ چیز لذت بخش تراز این نیست که پارتنر ت چیزی بخواهد و تو بتوانی تامین کنی چه بسا آن چیز در سکس باشد ِلذت دیدن رضایت در چشم هایش تنها چیزی بود که میخواستم وبا تمام وجود میکردمش
حسابی کونش را کردم و بلند شدیم به حمام رفتم کیرم را شستم و آمدم وقت تغیر پوزیشن بود دو پبک مشروب ریختم و داخل اتاق شدم جلو اینه میز آرایش بود دست روی میز یک پایش روی چهارپایه و کونش قمبل با یک چشمک قشنگ اشاره کرد که به پشتش بروم میخواست چهره یکدیگر و سکسمان را در آیینه ببیند همیشه خلاق بود و ایده های پوزیشن را قبل از من میداد
پیک مشروب را گرفت بع کله کیرم نزدیک کرد و گفت به سلامتی عضو جدیدمون غار نورد تنها و خورد من هم پیک به کونش نزدیک کردم وگفتم به سلامتی غار تازه کشف شده
روغن ماساژ را برداشتم و در حالی که دستش روی میز بود از روی کمرش ریختم و کمر و کون و رانش را چرب کردم کصش را هم چرب کردم و به پشتش رفتم سر کیرم را با سوراخ کوصش میزان کردم و فرو کردم دست هایم دوطرف کمرش روی استخان لگنش بود و تلمبه میزدم هراز گاهی با دست روی کونش اسپنک میزدم
خوب جنده کونی باید جرت بدم
بزن بزن سرخش کن بزار جای انگشتت روی کونم بمونه من محکمتر میزدم و محکمتر می‌کرد م مو هایش را گرفتم و از پشت کشیدم ودست دیگرم را روی صورتش گداشتم و سرش را به اینه چسباندم و شدت تلمبه هایم را زیاد کردم گاهی گلویش را فشار میداد م وگاهی اسپنک روی کون و او فهش میداد و اصرار بر گاییدن که احساس کردم پاهایش لرزید و بدنش صفت شد ارگاسم شدیدی داشت که زانوهایش شل شد بغلش کردم و روی تخت خوابوندم و نوازشش کردم و بوسیدمش
چند دقیقه‌ای بغلش کردم و بوسیدمش تا آرام شد
بلند شدم بین پاهایش نشستم و سعی کردم کیرم داخل کصش بکنم اما متوجه شدم نمی‌تواند اجازه ورود دهد لب های کصش متورم شده بودو میسوخت بی خیال ارضا شدن شدم ودراز کشیدم اما باید ارضا میشدم بر عکس من نشست و نگاهی به کیرم کرد کمی با دستش با کیرمبازی کرد و آرام در دهانش کرد بار اولی بود که اینکار را می‌کرد خوب می‌دانستم که بدش می‌آید
نمیخواد عزیزم بی خیال نکن تو دهنت
نه خودممیخوام و کیرمرا در دهانش کرد
شاید به خاطر مشروب بود شاید از قبل ادا در می‌آورد که بدش میاد ولی خوب داشت می‌خورد وزبون میزد و سر کیرم رو گاز می‌گرفت ار گرمای دهانش و زبانش احساس کردم که دادم ارصا میشم سعی کردم سرش رو برداره اما بر نداشت و مقداری از منی در دهنش ریخت وما بقی روی لبش و کیرم سرش زا بلند کرد آب کیرم را کمی مزه مزه کرد
نه بدک نیست شیرینه میشه خوردش تازه مقوی هم هست و شروع کرد ما بقی آب رو از روی کیرم لیسیدن
بلند شدیم یه دوش گرفتیم تا عرق بدن و روغن روی بدنمون شسته بشه و بعد روی تخت لخت مادر زاد بغل تو بغل خوابیدیم نزدیکای ظهر بیدار شدیم عدا خوردیم لباس پوشیدیم و همش در باره کارهای دیشب حرف میزدیم عصر به پارک شهر رفتیم وروی چمن های پارک نشستیمو تخمه می‌خوردیم چند دختر ترگل مرگل از پیاده رو پارو رد می‌شدند و یکیشون نگاهی به‌طرف من کرد و خندید فرشته عصبانی شد و انگار بهانه لازمگیرش اومده باشه باز به من گیرد
چرا بهش نگاه کردی مگه من چمه چی گفت گی بود و باز شروع کرد و دوباره قهر …
امیدوارم لذت برده باشید این فقط یک فانتزی سکسی بود

نوشته: شاهرخ