سکس تخمی من تو دبی

1390/08/05

این داستان واسه ارضا شدن نیس اصلا داستان نیس فقط یه خاطره من از سفرم به دبیِ که براتون نوشتم
سلام
من احمد هستم 23 سالمه از …
ترم آخر دانشگاه بودیم اواخر دیماه بود که با دوستم تصمیم گرفتیم اگه کارشناسی قبول نشدیم بریم دبی
نتایج علمی کاربردی اومد و هیچ کدوممنو قبول نشده بودیم تا حدودی خوشحال بودیم( اینو بگم که هر دومون از سربازی معاف شده بودیم ) تصمیم برای سفر گرفتیم نظر حمید این بود که همون قبل از عید بریم و من چون با 3 تا از دوستام هماهنگ کرده بودم قرار بر این شده که همگی اردیبهشت 90 بریم
از همون موقع هواسمون به کس و کونا بود چه خوابهایی که از دبی نمیدیم فکر میکردیم لاسوگاسه
تا اینکه روز موعود فرا رسید جمعه صبح ساعت 9 ما از فرودگاه رفتیم به سمت دبی
حدودا ساعت 11 رسیدیم همش چشمون دنبال کس و کون ملت بود ولی کسیا نمیدیم
خیلی با رویاهامون فرق داشت رفتیم هتل تو لاوی منتظر بودیم تا اتاقهامون آماده بشه که 1 لیدر اومد خودشا معرفی کرد و گفت امشب تور کشتی داریم ما هم مثل این عقده ای ها نفری 150 درهم دادیم که شب بریم . به دوستم گفتم که بپرسه ببینه کس سراغ داره و قتی پرسید با یه لحنه خاصی گفت دیگه از این چیزا از من نخواین
شب ماشین اومد دنبالمون و رفتیم بد نبود و خوب هم نبود یه خانم اومد برامون خوند هم خوشگل بود هم خوش اندام اسمش ویکتوریا بود بعدشم حجی جون اومد و تا شب تموم شد و برگشتیم.
حمید دوستم از اون حشری های کس ندیده و جلقی بود که همش دنبال کس بود و همش فحش میداد که چرا نمیریم کس بکنیم.
شب تو لاوی با حمید ومحمد نشسته بودیم که دیسکوی ایرانی ها تو هتلمون بود دیدم شاه کسهای ایرانی دارن میان عجب چیزایی بودن واقعا محشر بود عربها هم اینا را هنوز نیومده میبردن بیرون خواستیم یکیشونا ببریم تو اتاق که کمترین و تخمی ترینشون 2000 درهم بود که منصرف شدیم.
شبا دیگه هر جور که بود خوابیدیم صبح بعد از صرف صبحانه قرار شد گشتی تو شهر بزنیم که تو مسیر تصمیم گرفتیم بریم ماساژ که رفتیم تو یه هتل آپارتمان یه واحدش مخصوص ماساژ بود که از دخترای فیلیپینی استفاده میشد نفری 120 درهم ورودیش بود دادیم شنیده بودیم که به خود ماساژورا پیشنهاد بدیم سکس میکنن من یکی از اون خوش انداماشونا بردم با خودم تو اتاق حمید هم رفت تو اتاق بغلی.
اتاقها دیوارش کوتاه بود و صداها به هم میرسید اول از من خواست که لخت بشم لباسهاما در آوردم و گفت شورتت هم در بیار ( به زبون انگلیسی و اشاره ) من کامل لخت شدم اون هنوز با لباس بود اول بغلش کردما خوابوندمش رو تخت که دیدم بلند شد و گفت 200 درهم تعجب کردم و بهش گفتم ورودی دادم که گفت اون ماله ماساژه منم لج کردما گفتم فقط ماساژ به پشت خوابیدما شروع کرد به ماساژ دادن بعد 5 دقیقه چرخیدم و کیرما هی بازیش میدادم دیدم گرفت تو دستش و شروع کرد برام مالوندش خیلی خوب ماساژ میداد دوباره بغلش کردم
دیدم میگه 200 تا بده تا حال کنیم منم دیگه تو این دنیا نبودم دست کردم تو کیفم و یه 50 دلاری درآوردم بهش دادم (خاک بر سرم) اونم رفت بیرون گذاشت تو کمدش تو مدتی که نبود حمیدا صدا زدم گفتم کاریش کردی گفت هنوز نه چه جوری رامش کنم گفتم بهش کیرتا نشون بده خودش رام میشه
نانای من برگشت(اونجا هی بهش میگفتم نانا) شروع کرد به لخت شدن ولی دیدم شرتشا در نمیاره منم عصبی شدما یه دفعه شورتشا از پاش کشیدم بیرون و رو تخت خوابوندمش (مثل فیلم از جلو چشمام داره رد میشه ) نشستم بین پاهاش کسش خوشگل نبود ولی حشرم بالا زده بود لا کسشا باز کردم و چندتا زبون زدم بد نبود یه طعم خاصی داشت که هنوز یادمه.
چند باری که زبون زدم بلند شدما کیرما گذاشتم دم کسش که اجازه ورود نداد گفتم دهنتا میگام شروع کردم به لاپایی کردنش و سینه هاشو خوردن که دیدم داره با دوستش که زیره حمید بود داره صحبت میکنه که بلند شد و لباساشا پوشید و درب اتاقا باز کرد منم حوله را انداختم رو خودم که دیدم حمید با اون زنه اومدن که سر قیمیت به توافق نرسیده بودن خیلی اعصابم بهم ریخته بود انواع فحشا را داشتم به حمید میدادم دست کردم تو کیفم یه 20 دلاری دادم بهشونا گفتم زود برین بیرون اونام رفتم دوباره ما شروع کردیم اینبار تا خوابیدم روش یدفهپعه کیرما هل دادم تو کسش(بدون کاندوم) که جیغ زد تا اومد تکون بخوره سه 4 باری توش کردما در آورد دیگه منم بیخیال شدم
شروع کردم با حمید صحبت کردن و بلند بلند خندیدن هی تلمبه میزدم و میخندیدم حدود 20 دقیقه گذشت که هر کاری کرد آبم نمیومد چون هی بینش وقفه میافتاد و منم خیلی میخندیدم از زیرم بلند شد نشستم لبه تخت اومد کیرم گذاشت لا پاهاش و شروع کرد به نشستن و بلند شدن که یه لحظه کیرما صافش کردما فرستادم تو کسش که بازم جیغ زد و بلند شد حمید گفت من کارم شد منم گفتم خاک تو سره جلقیت کنم دیرتر از من شروع کردی زودتر تموم شد.
نانا نشست جلو یه کم روغن یه کیرم زد و شروع کرد به زدن حدود 30 ثانیه زد منم خیلی ریلکس نشسته بود خسته شد دستشا عوض کرد دوباره زد بعد بازم عوض کرد منم دیگه حوصله نداشتم خودما شل کردم وقتی میخاست بیاد دادم سمت سینشا ریخت بهش دیگه نا نداشتم بلند شدیم یه لب ازش گرفتام لباسما پوشیدما از اتاق بیرون اومدم دیدم حمید مثل کیر خر دم اتاق وایساده پرسید حال داد؟ منم فقط با سر بهش اشاره کردم گفت تموم جونتا گرفته رو مبل دم در حدود 10 دقیقه نشستم یعد با حمید و 2 تا دیگه از بچه ها از هتل اومدیم بیرون یکی دیگمون نیم ساعت بعد ما رفته بود و هنوز تو بودش تو خیابون کنار هتل من ول شده بودم حال نداشتم راه برم که اون یکی هم اومد و رفتیم واسه ناهار
شب که شد رفتیم دیسکو داداشه یکی از دوستامون تو دبی زندگی میکنه که ما را برد یورگ کلاب شاید نزدیک به 300 تا جنده از همه ملیتها (به جز ایرانی و فارسی زبونا ) بودن که فقط با هاشون میلاسیدم اون شب هم نمیخواستیم سکس کنیم
واسه همین ساعت 3 با بچه اومدیم هتل صبح زود هم رفتیم دریا که هم از ایرانی ها فیض بردیم و هم بقیه ولی میترسیدیم نزدیکشون بشیم از همون دور حال میکردیم
شب قرار شد بریم سکس توپ بکنیم (آخه با 200 - 300 درهم کی سکس توپ میکنه که ما بکنیم) که رفتیم تو یه هتل که 50 درهم ورودیش بود دادیم و رفتیم بالا که جنده هاش 100 درهم میگرفتن ولی دلچسب نبودن برگشتیم 50 درهممون هم پریده بود
رفتیم یه جای دیگه 30 درهم ورودیش بود فقط منا حمید رفتیم که اگه خوب بود بقیشونا بگیم بیان من رفتم با یه تاجیک ناز خیلی اشوه میومد حمید هم رفت با یه روسی
ولی وقتی تو اتاق 100تا بهش دادم از اون ناز و اشوه خبری نبود رفت خوابید و گفت بیا بکن و برو که حالم گرفته بود کیرما جا کردم شروع کردم (قبلش اسپری زده بودم) 5 دقیقه کردم گفت چرا نمیاد گفتم کم کم داره میاد بلند شد و سگی شد بازم کردمش ولی هیچ حسی نداشتم که دیدفعه بلند شد و گفت کیرت خابیده که دیدم بله خوابش برده با دست شروع کرد به ور رفتن بهش که بلند شد دوباره از جلو کردمش تو حین کردن دیدم مامانم به گوشیم زنگ داره میزنه که یه دفعه منقلب شدما کیرما بیرون کشید دیگه نکردمم خود زنه هم زودتر رفت دستمال آورد و کاندوما بیرون کشید شروع کرد به لباس پوشیدن
اومدم بیرون حالم خراب بود دیگه بچه ها نرفتن واسه حال شام خوردیما رفتیم هتل آخر شب هم تو حمام با کف دستی از خجالت چنگیز خان(اسم کیرمه) در اومدم دو روز دیگه هم اونجا بودیم ولی حوصله سکس نداشتم فقط به تفزیحاتمون رسیدیم
اونجا من حدودا 500 درهم واسه سکس های تخمی کردما یه آیسلند(پارک آبی جدیدش ) نرفتم که تو همین مملکت خودمون با 100 تومن بهترینشون واسه 1 روز کامل زیمون میخوابه.
به قول یکی از بچه ها هر کاری کنی 2 تاش بیرون میمونه
ببخشید اگه بد نوشتم چون عین واقعیت بود
شاد و سر بلند باشی

نوشته: hmd


👍 1
👎 0
45285 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

303655
2011-10-27 20:58:40 +0330 +0330
NA

1st

0 ❤️

303656
2011-10-27 21:22:06 +0330 +0330

دمت گرم،خیلی حال دادی.
اما اینو بدون که با 3نار-3شاهی عرق،مست نمیشی.

0 ❤️

303657
2011-10-27 23:56:43 +0330 +0330
NA

آره؟

0 ❤️

303658
2011-10-28 01:15:14 +0330 +0330
NA

رفتین تو لاوی؟ !!! با لهجه داستان نوشتی نمیخوام به روت بیارم!

1 ❤️

303660
2011-10-28 03:18:17 +0330 +0330
NA

دلم سوخت واست .
برو تایلند . ارزون و خوب ایرانی هم هست
اما بگم اون لاوی نیست لابیه . دیگه جایی نگو
بعدم اگه لهجه داری تو نوشتن که نباید از لهجه ات استفاده کنی
موفق باشی

1 ❤️

303661
2011-10-28 03:24:34 +0330 +0330
NA

salam, age mishe vase man befrestid

0 ❤️

303662
2011-10-28 03:26:15 +0330 +0330
NA

مردک روانی این چی بود نوشتی خوب سکس نداشت به جهنم احساس ، خوش گذرونی یا غم هیچی نداشت فکر کردم ایدز گرفتی که نگرفتی بودی لطفا هر چرت و پرتی که به ذهنتون میرسه اینجا ننویسید

0 ❤️

303666
2011-10-28 08:26:45 +0330 +0330
NA

کیرت تودهن ساینا ای کوست پاره بشه ساینا

0 ❤️

303667
2011-10-28 08:50:33 +0330 +0330
NA

متاسفانه توى كشور خودمون وضع به مراتب خرابتره يادم نميره كه يه زن٢٢يا٢٣ساله سوار ماشينم شده بود و ميگفت اگه ٢كيلو گوشت برام بخرى هر جايى بخواى باهات ميام و چون ديدم در اثر فقر به بيراهه داره كشيده ميشه براش يه برنامه اى ريختم كه هر ماه بره پيش يكى از دوستان (كه هم وضع مالى خيلى خوبى دارند و هم به پاكى و خلوص نيتش اطمينان داشتم) و كمك هزينه زندگى دريافت كنه،بهرحال فقر و گرسنگى آدمو به چه جاهايى كه نمي كشونه

0 ❤️

303669
2011-10-28 11:52:37 +0330 +0330

ببینم گاو وگوسفندها را فروختی رفتی دبی دیگه نه .

0 ❤️

303671
2011-10-28 12:49:13 +0330 +0330
NA

همه این داستانا کس شعره همه شون تویه زمان جق نوشته شدن

0 ❤️

303672
2011-10-28 18:10:55 +0330 +0330
NA

باباجان چرامیری دبی یا تایلند وپاتایا؟

برو همین قم-هم ارزونه-هم متنوع وآخرسر خیرت(یعنی پولت)به خودی ها میرسه.

آره باباجون برو قم. 8} 8} 8}

0 ❤️

303673
2011-10-28 18:43:18 +0330 +0330
NA

یا باید نخوری و یا اگر هم میخوری باس روزی ۳ لیوان نوش جان کنى(صبح،ظهر،شب)
۱ لیوانش هم با من.

0 ❤️

303674
2011-10-29 03:49:58 +0330 +0330

عزیزم گند زدی با خاطره نوشتنت.
1- لاوی درست نیست. لابی
2- این قدر گفتی پول دادم و پول دادم که متوجه شدم اصفهانی هستی.
3- این قدر کس ندیده هستید که داشتید خودتون رو به کشتن می دادید.
4- تو که همش به دوستت میگی جلقی. چرا خودت جلق زدی؟
5- کیر چنگیز خان تو کونت با این خاطره نوشتنت

0 ❤️

303675
2011-10-29 07:03:39 +0330 +0330
NA

این حالا چی بود داستان سکسی بود؟
مرتیکه اینجا که دفتر خاطرات نیست.

0 ❤️

303676
2011-10-29 13:12:07 +0330 +0330
NA

این اصفهانی ها نوشتشون هم لهجه داره

0 ❤️

303677
2011-10-30 06:46:46 +0330 +0330
NA

من خواستم به صورت عامیانه بنویسم تازه رعایت شما ها را هم کردم که همشو به لهجه اصفانی ننوشتم

0 ❤️

303678
2011-10-30 18:48:41 +0330 +0330
NA

یکی این کونیو ازخواب بیدارکنه.خوب

0 ❤️

303679
2011-11-01 16:27:07 +0330 +0330
NA

با لهجه غلیظ اصفهانی نوشتی ولی بد نبود

0 ❤️

303680
2011-11-01 16:41:20 +0330 +0330
NA

با حال بودد :))

0 ❤️