سکس تو راه دانشگاه

1392/09/04

سلام به همه ی دوستان
این خاطره کاملا واقعیه هر کی که خوشش نیومد خواهشا نخونه نه اینکه بخونه فحش بده و درضمن زندگیه هر کی به خودش ربط داره پس الکی فحش ندید
تازه با امیر دوس شده بودم ۳بار بیشتر ندیده بودمش من کرج دانشجو بودم یه روز واسه ی کار اداری میرفتم دانشگاه برگردم امیر گفت من میبرمت یه هفته از دوستیمون میگذشت و هیچ حرفی از سکس بینمون زده نشده بود
صبح ساعت ۸ اومد دنبالم من سینه های بزرگی و سفتی دارم نسبت به هیکلم سینه هام بزرگه قیافیه جذابیم دارم اونروزم یه مانتو ی تنگ کشی پوشیده بودم که قشنگ سینه هامو نشون میداد مقنعه ی کوتاه سر کرده بودم البته یه شالم برداشته بودم که رسیدم دانشگاه باندازم رو سینه هام اخه حراست گیر میداد اینم بگم این سه باری که امیرو دیده بودم همیشه شال سر میکردم که سینه هامو می پوشوندم
خلاصه وقتی نشستم تو ماشین امیر گفت اوووف خانومه چقد خوشگله و چشش افتاد به سینه هام دیدم زیر چشمی داره نگام میکنه از امیر بگم که یه پسر هیکلی چشم ابرو مشکی که سه ماه بود تو نخم بود …خلاصه همش داشت ریز ریز سینه هامو نگا میکرد بعد از سلام و احوالپرسی شروع کردیم به شوخی و مسخره بازی یه کم که گذشت گفت گشنت نیست منم که چیزی نخورده بودم گفتم چرا دیدم کلی کیک و خوراکی و آبمیوه گرفته کیک و آبمیوه باز کردم که بهوریم وقتی که میخواست آبمیوه رو ازم بگیره دستش خورد به سینم …وسطای راه دیگه کاملا دستمو نوازش میکرد سرش و یهویی آورد جلوو لبامو بوس کرد احساس کردم دمای بدنش رفته بالا و شلوارشو نگا کردم دیدم کیرشم بلند شده فهمیدم حشری شده دستاش میلرزید همش دستش رو پاهام بود که یهویی گفت نگر دارم یکم پیاده شیم منم گفتم باشه و یه کشید کنارو پیچید تو یه فرعی و نگه داشت و پیادهشدیم من تکیه دادم به ماشین اومد کنارمو دستشو گذاشت رو کمرمو تو گوشم گفت خیلی دوست دارم لباشو گذاشت رو لبامو مکید منم حسابی حشری شدم دستشو آروم اورد روسینمو از رو مانتو مالید منم همش میگفتم نکن با اینکه خوشم اومده بود امیرم که گوش نمیداد من رو سینه هام خیلی حساسم دیگه واقعا حالم بد شد امیر گفت بریم تو ماشین بشینیم در عقب و باز کرد و من نشستم اونم اومد هلم داد ولو شدم رو صندلی افتاد رومو لبامو خورد همش باسینه هام بازی میکرد منم که میگفتم نکن بذا پاشم امیر میگفت جوووون میخوام سینه های گندتو ببینم دکمه های مانتو مو باز کرد منم از زیر چیزی نپوشیده بودم یه سوتین زرد وآبی بسته بودم تا چشاش افتاد به سینه هام گفت جون چه سینههایی شروع کرد به خوردن دیگه وحشی شده بود منم که حسابی حال میکردم یه دفعه نیم خیز شد تیشرتشو درآورد همهی دکمه های منم باز کرد کیر شق شدشو از رو شلوار فشار میداد رو کسم اون لحظه میخواستم داد بزنم لعنتی زود باش شلوارمو در بیای کیرتو بکن تو کسم ولی باز غرورم اجازه نمیداد امیر دستشو از رو شلوار گذاشت رو کسم منم که شل شده بودم از خدام بود یهو کمربندشو باز کرد کیرشو در اورد دکمه ی منم میخواست باز کنه که الکی دستمو گذاشتم رو کسم گفتم نکن امیر بسه امیر میگفت جوووون عزیزم صدای حشریت منو کشته بذار یه کم حال کنیم که منم دستمو کشیدمو امیر شلوارمو باز کردو یکم کشید پایین دیگه نذاشتم شورت زردمو بکشه پایین وقتی چشش به شورتم افتاد گفت عزیزم شورتتو خیس کردی بذار کیرمو بمالم رو کس خیست ببین کیرم شق شده برات دستشو برد تو شرتمو کسمو مالید دیگه تو فضا بودم نفهمیدم کی شرتمو دراوردو داره قریون صدقه ی کسم میره آخه کسم اصلا مو نداشت شب حسابی صافش کرده بودم دستشو گذاشته بود رو چوچولمو میمالید میگفت ساناز جوون بذار کیرمو بکنم تو کس خوشگلت کس میخوام ساناااااااز منم گفتم نه کیرشو گذاشت رو کسمو بالا پایین کرد گفتم من دخترم امیر گفت میدونم عزیزم کیرشو گذاشت وسط کسمو فشار داد انقد کیرشو مالید رو کسم که ارضا شدم بهم گفت بریم رو صندلی جلو من نشستمو صندلید خوابوند کیرشو خیس کردو گذاشت لای پستونامو تلمبه زد بعد چندتا عقب و جلو آبش اومد همه رو ریخت رو سینه هام …
این اولین داستانم بود ببخشید اگه نگارشم بد بود

نوشته: ؟


👍 2
👎 1
102868 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

405450
2013-11-25 19:02:33 +0330 +0330
NA

ابمیوه و کیک
:|

0 ❤️

405451
2013-11-25 19:13:07 +0330 +0330
NA

تا چند وقت دیگه توی ماشین تولید مثل هم میکنین :|
کلا شربت و ماشین و کامپیوتر و مردن فک و فامیل شهرستانی اخرش به سکس ربط پیدا میکنه :|
خدایا خودت رحم کن
ساعت 6:40 دقیقه ی صبح!!! رفتم توی کوچه، از کنار یه پراید رد شدم چنان صحنه ی فجیعی دیدم که نصف شهر رو فقط می دویدم و فرار میکردم :|

0 ❤️

405452
2013-11-25 20:24:51 +0330 +0330
NA

az bas to in mamlekat kambode makan vaseye sex darim
ke javanona miran to mashin anjam midan
dg ensaneo niazaye jensish ke bayad bar taraf kone
vali bazam to mashin jaye monasebi vaseye sex nist
yevaght moshkel saz mishe
man az hamin teribone azad az jenabe doktor hasane rohani ehlam mikonam ke ye kari vaseye kambode makan baraye javanan bash
rohani mochakerim
ba tashakor
katolike bozorg

0 ❤️

405453
2013-11-26 01:37:23 +0330 +0330
NA

خدا مرگت نده نازلی! مردم از خنده…

0 ❤️

405454
2013-11-26 01:40:07 +0330 +0330

من هر وقت تو یه کوچه یه بوس کوچولو کردم، شیشصد نفر یادشون افتاد همون لحظه باید از اون قسمت کوچه رد شن،،،، شما ها خیلی خوش شانسین…والا…

0 ❤️

405455
2013-11-26 03:12:22 +0330 +0330
NA

خوب بود عزیزم خسته نباشی فقط میشه به من هم یاد بدی چطوری روی صندلی جلوی ماشین اوون کیرشو گذاشت لای پستونات . البته ببخشیدا فقط برام سوال پیش اومد … قول دادم به خودم که دیگه فحش ندم … این اتفاق زمانی میتونه بیوفته که ماشین طرف مینی بوس باشه و یا اینگه کروکی باشه و یا اینکه سان روف داشته باشه و تا کمر از سقف بره بیرون تا کیره مبارکش به سینه های ناز تو کس مغز برسه … آخ ببخشید یادم رفته بود نباید به تو دیوس فحش میدادم :) با کمل احترام و تقدیر و تشکر

0 ❤️

405456
2013-11-26 11:25:04 +0330 +0330

کسو اخره داستانت علامت سئوال میذاری که چی بشه ؟یعنی سکرته ؟نمیخوای بگی کی نوشته و اینا و داستانت پر از ابهام باشه ولی دروغگو کم حافظه هم میشه خوب اون اخرای داستانت وقتی که حس شهوتی رو خواستی القا کنی نوشتی که سانازی نه؟دست دنده ی اولین ماشین مایکل که یه لگن 1950 بود تو کست خوب افرین نانایی

0 ❤️

405457
2013-11-28 05:20:53 +0330 +0330
NA

نارلي سلام
جريان صبح رو برامون تعريف ميكني؟ يكم كنجكاو شدم

0 ❤️

405458
2013-11-28 18:55:18 +0330 +0330
NA

خخخخخخخخخخ…

0 ❤️