سکس در اخلمد

1390/10/27

باسلام خدمت دوستان. محمد هستم 26 ساله ازمشهد. این خاطره مربوط میشه به پارسال همین موقع ها. من راننده دفتر یک کارخونه بودم که بعداز 1سال استخدام شدم تو قسمت فنی خود کارخونه. این ماجرا از اونجا شروع میشه که یه روز موقعی که هنوز استخدام کارخونه نشده بودم و هنوز راننده بودم به همراه پسر دایی بابام که پسر قائم مقام شرکت هم بود برای تهیه مهر به یه مهر سازی که از دوستان بود رفتیم ولی چون ساعت 8:30 صبح بود بنده خدا هنوز مغازش باز نکرده بود گفتیم بریم یه دوری بزنیم تا باز کنه. رفتیم سمت پل آب وبرق از پل رد شدیم به سمت4راه پیروزی تا صبحونه پاچین بزنیم ولی از شانس ما سر صبحی پاچین آماده نداشت بیخیال شدیم گفتیم برگردیم ومنتظر بمونیم تا مهرسازی بازکنه.

همین که از میدون 7تیر رد شدیم به سمت 4راه دانشجو که دیدیم تیکه مشتی کنار خیابون وایستاده و منتظره ماشینه یکم جلوتر ازش ترمز زدم واستادم هر چی بهش اشاره کردم اولش نیومد همین که حرکت کردم از تو آینه دیدم داره میاد سمت ماشین ولی چون اول پل جاده باریک میشد نمیشد دنده عقب بگیرم سوارش کنم بهش اشاره کردم که از زیر پل برمیگردم گاز چسبوندم برگشتم جلوش نگه داشتم که سریع سوار شد راه افتادیم. پسر دایی کسکشم ازش پرسید خانوم خوشگله کجا تشریف میبرن که جوابداد یه چک داره که بره خیابون نواب اطراف حرم نقدش کنه که من ازش پرسیدم چقد وقت دارین گفت بعد نقد کردن چک وقتش آ زاده ازش دوباره سوال کردم جسارتا شما شوهر که ندارین جواب داد نه مطلقه هستم با پدر مادرم زندگی میکنم با این حرفش تو کون جفتمون عروسی شد. تو مسیر به هرکی زنگ زدیم خونه خالی جور کنیم نشد که نشددست آخر دست به دامن پسرعمه کونیم شدم که گفت فقط میتونیم بریم اخلمد ما هم که دیگه حسابی تو کف بودیم گفتیم باشه میایم کلید خونه رو بگیرم ولی پسر عمم گفت بیلاخ به شرطی میدم که خودمم باشم قبول کردیم راه افتادیم به سمت نواب.چک نقد کرد اوکی داد راه افتادیم تو مسیر با شرکت تماس کرفتیم و5ساعت مرخصی ساعتی گرفتیم با پسر عمه هم تماس گرفتیم که بیا تو مسیر وقتی رسیدیم دیدیم کیر به دست منتظره. سریع راه افتادیم و1:30 طول کشید تا رسیدیم رفتیم تو قلیون چاق کردیم و آماده نبرد شدیم قرار شد نوبتی بریم تو. سنگ کاغذ قیچی کردیم که اول کی بره قرعه شد به نام پسر دایی بعدش پسر عمه منه کیر شانسم آخر خلاصه پسر دایی رفت 10 ذقیقه ای تموم کرد نوبت پسر عمه شد رفت تو کسکیش 20 دقیقه شد نیومد نیم ساعت شد نیومد که صدام درومد بعد 10 دقیقه اومد که دیگه نمتونست راه بره دیت آخر نوبت من کم شانس شد رفتم تو دیدیم دختره افتاده با کس گشادشدش سریع لخت شدم اومد برم ساک بزنه که چشم افتاد به کون قشنگش با خودم گفتم حالا که این 2تا لاشیا کسش به این روز انداختن باید از کون بکنمش شروع کردم به لیسیدن لاله گوشش وآروم بهش گفتم میخام ازکون بکنم بشدت مخلفت کرد ولی من تصمیم گرفته بودم واونم مجبور بود قبول کنه سینه هاش یکم مکیدم گفتم قنبل کنه کیرم خوب تف مالی کردم سرش گذاشتم یکم فشار دادم جیقش به هوا رفت دهانش به بالشت فشار دادم یه فشار دیگه به کیرم دادم تا نصفه رفت تو دیدم داره به زمین چنگ میندازه یواش یواش شروع کردم عقب جلو کردن که یه دفه با تمام قدرت فشار دادم که همه کیرم رفت تو داشت از درد گریه میکرد شروع کردم به تلمبه زدن بعد 2دقیقه گریش بند اومده بود وچشاش بسته بود منم با قدرت تمام تلمبه میزدم کم کم داشت آبم میومد که سرعتمو بیشتر کردم آبمو با فشار تو کونش خالی کردم و کیرم کشیدم بیرون. طفلی وقتی میخاست بند شه راه بره لنگ میزد ذلم براش سوخت وازش معذرت خواهی کردم ولی جوابم نداد. 1ساعتی استراحت کردیم راه افتادیم به سمت مشهد. حسابی خسته بودیم و بیخیال شرکت شدیم. روزبعد هر چی بهش زنگ زدم گوشیش خاموش کرده بود و دیگه ندیدمش.

مرسی که وقت گذاشتین دوستار شما محمد


👍 0
👎 0
46729 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

308779
2012-01-17 20:29:01 +0330 +0330

pesar ,ashadia hamashon pastan adam nistan hala toakharesh mazerat khahi kardi

0 ❤️

308780
2012-01-17 21:46:08 +0330 +0330
NA

فکر کنم مشهدی ها توی داستان نویسی کلا مهارت دارن خوب بود

0 ❤️

308781
2012-01-17 22:07:39 +0330 +0330
NA

آخه اينم شد داستان؟ سكس با جنده؟

0 ❤️

308782
2012-01-18 02:10:58 +0330 +0330
NA

Ghashang bod vali bedard enshaie madrese mikhoRE,

0 ❤️

308784
2012-01-18 07:15:41 +0330 +0330
NA

X( واقعا که گفتن مشهدی کونی هستی راسته.گاییدم خواهر و مادرتو.کس کش برو مادرت رو بگا. خواهرت هم روش

0 ❤️

308785
2012-01-18 14:22:58 +0330 +0330
NA

koni akhe inam shod dastan

0 ❤️

308786
2012-01-18 15:52:09 +0330 +0330
NA

Ridi!!!

0 ❤️

308787
2012-01-18 15:54:44 +0330 +0330
NA

Ridi!!

0 ❤️

308788
2012-01-18 16:56:30 +0330 +0330
NA

=D> بد نبود
هرچی بود از خالی بندی بهتر بود

0 ❤️

308789
2012-01-18 18:37:44 +0330 +0330
NA

kooni majboori? nanvis dige

0 ❤️

308791
2012-01-19 14:32:32 +0330 +0330
NA

kkjnbkjbjgvfvgjffjh

0 ❤️

308792
2012-01-19 15:59:28 +0330 +0330

Fekr konam badanet be fosh ehtiaj peyda karde umadi dari vari neveshti…jende mikoni dastan minevisi???in ji bud.yekam had aqal ba joziat tozih bede.riiiidiiii

0 ❤️

308793
2012-01-20 11:43:05 +0330 +0330
NA

Koskeshe madar be khata man khodam 4 sale mashad uni miam doroste jende ziad dare kolan jende khonast ama to yeki be kose nanat khandidi martike lashi to khodt koni hasti yara lashi,…

0 ❤️

308794
2012-01-20 15:58:55 +0330 +0330
NA

کسکش ،لاشی ،آخه جنده هم کردن داره ؟؟؟؟؟حتماً تو کونتون هم عروسی گرفتین ؟؟؟؟راستی جنده خانومه چقدری گرفت ؟؟؟؟ببینیم قیمت جنده تو مشهد و اخلمه چنده ؟ نرخ کس و کون رو جدا بگو .
امام رضا شفای عاجل به این کثافات بفرما.الهی آمین .

اخلمه ؟؟؟؟؟؟اخلمه ؟؟؟؟؟

0 ❤️

308795
2012-01-21 20:07:19 +0330 +0330
NA

چرا باید کاری بکنی که اینطوری بهت فحش بدن؟

0 ❤️

308796
2012-03-30 19:15:35 +0430 +0430
NA

ziyad hal nakardam

:star: :love:

0 ❤️

308797
2012-03-30 19:16:32 +0430 +0430
NA

ziyad hal nakardam :star: :love:

0 ❤️

552781
2016-08-16 15:37:18 +0430 +0430

آخه افغانی تو رو چه به کوس کردن.

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها