این اولین داستان سکسی من که براتون مینوسم.24ساله ومتاهل هستم باقد متوسط وپوست تقریبا سفید.
یه روز از مشهد میخواستم برم یکی از شهرهای نزدیک مشهد تصمیم گرفتم باقطار برم.
آخه من دانشجویم وهر هفته این مسیرو میرم.
وقتی سوار قطارشدم خیلی خلوت بود وسه تا واگن بود که خالی خالی بود من رفتم واگن وسط نشستم (قطارش اتوبوسی بود)یکی از کارمندای قطار که اسمش سعید بود اومد چندبار رفت وامد کرد ویه لبخندی زدو منم با لبخند جوابشو دادم کمی که قطار راه افتاد اومد وروی صندلی روبروی من نشست ومن داشتم آهنگی گوش میکردم درخواست کرد که برا ش بفرستم.منم قبول کردم .
ازاینجا بلوتوث بازی شروع شد.برام پیامم بلوتوث میکرد وچندتا عکس وفیلم سکسی فرستاد وگفت جیگرت حال اومد گفتم چه جورم.
آخه من خیلی حشریم ودر عوض شوهرم سرد.
پاشد وبا چهره متبسمش اومداین دفعه صندلی روبروی من نشست.ودستامو گرفت تو دستاشو فشار میداد حس جالبی بود واسم گفتم ولم کن کسی نیاد خندید وگفت نه جیگرم امروز میخوام جیگرتو حال بیارم.
گفتم چه جوری بدم نمیومد .
دستشو دراز کرد برد لای پامو میخواست زیپ شلوارمو بکشه پایین وبازش کنه نز اشتم. سرشو اورد جلو و ازم لب گرفت وهرجورشده زیپ شلوارمو کشید پایین وستشو برد گذاشت رو چوچولمو تکون میدادو بادست دیگش دست منو برد روی کیرش که از تو شلوارش در اورده بود وفشار میداد.من داشتم از ترس میمردم گفت حواست به واگن روبرو باشه وسرشو اورد لا پای منو شروع کرد به لیس زدنو بار اولم بود که کسی کسمو م یخورد وای چه حالی میداد ولی خیلی می ترسیدم شروع کردم به لرزیدن سرشو برداشت باز بادستش دلم میخواست جییییغ بزنم ولی نمیشد.منم مجبور کرد واسش ساک بزنم چندتا که زدم ابش اومد اخه توساک زدن مهارتم 20، 20 سریع بادستمال خودشو تمیز کرد ورفت .هنوزم که هنوز باهم در ارتباطیم وسکس تلفنی داریم
نوشته: بهار
migam to gatar joz shoma fekr konam parande par nemizad
aslan motmaeeni harkat karde bod
ta onja k man midonam vagti gatar harkat mikone ta 1 saat kasi nist in bacheha ro azto rahro ha jam kone
hatman khod aga ham belito chek kard are
jane to hala in dafe be kheyr gozasht dafe badi to gatar nade khobiyat nadare
کیرم تو اون تخیلت
آخه کس کش چراخالی می بندی و مخ ملت رو کار میگیری؟
جنده هم اینجوری 3 سوت پا نمیده که تو دادی لاشی بلوتوث ندیده
سلام فکر میکنم این سری داستانایه ادمین همش لیسته خیانتا بود …
و بهار اینو بدون فاحشه ها هم به این ارزونی خودشونو نمیفروشن که تو میفروشی درضمن دوستانه عزیزی که قصد ازدواج دارن لطفا قبلش پیشه یه مشاور جنسی برن بفهمن سرد مزاجن یا گرم مزاج نه خودشونو تباه کنند نه همسره بدبختشونو اگه فقط به فکره دادن شب عروسیت نبودی بقیه عمرتم در نظر میگرفتی بایه ادم عروسی میکردی که مثله خودت باشه نه این که بعدا به فکره توجیح کردن خودت بری به هر ننه قمری بدی نکبت … حالم از تو و امثاله تو بهم میخوره شرمم میاد که هم جنسه منی خواهشا خاطراتت نکبت باره تو ننویس …
از تریپ داستانهای خیانتی خوشم نمیاد…
ادمین جان حالت خوبه؟
Baro bax khaheshan nazar nadin. Akhe in dastan arzash nazar dadan ham dasht?!. Heyfe nazari ke be in bedi
ریدی ی ی ی ی ی
احیانا زیپ شلوارت تا کجا ادامه داره آیا؟
بعدشم طرف چند بار اومد رو صندلی رو بروت نشست؟
اینجا:
(ﮐﻤﯽ ﮐﻪ ﻗﻄﺎﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺍﻭﻣﺪ ﻭﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺖ ﻭﻣﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺁﻫﻨﮕﯽ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ)
و اینجا:
(ﭘﺎﺷﺪ ﻭﺑﺎ ﭼﻬﺮﻩ ﻣﺘﺒﺴﻤﺶ ﺍﻭﻣﺪﺍﯾﻦ ﺩﻓﻌﻪ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺖ.ﻭﺩﺳﺘﺎﻣﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ)
و اینکه اسم داستان رو به این اسم تغییر بده:
جنده ای موبایل ندیده در قطار
خواهشا تخیلات تخمیتو دیگه ننویس
بهار خانم آیا تو واقعیت هم ارتباط جنسی به ای راحتی شکل میگیره و اوج میگیره؟ ثانیا فک نکنم کارمند قطار اینقدر احمق باشه که تو محل کارش از این کارا بکنه که در خطر اخراج شدن قرار بگیره.
باران نفس عزیزم
من می خوام بیشتر باهات اشنا شم گلم
باهات یه کاری دارم که فکر کنم خوشت هم بیاد عزیز دلم
می شه ایمیلت رو برام بذاری ؟؟
baba ye kos sheri goft bichare
velesh konin
in mokhesh mayube
tu takhaiyolam ghat zade
و اما در مورد داستانت باید بگم که
هههه … واقعا ریدی
از همه چرت و پرت هایی که نوشتی بگذریم باید این رو بهت بگم که کسی که توی ساک زدن مهارت داره طوری ساک می زنه یارو کلی حال کنه اما ارضا نشه و بعد از یه مدت خاصی که حالش جا اومد ابش بیاد نه اینکه سه سوت ابش بیاد!!!
لطفا دیگه ننویس خانم 20!!! هه هه!
ادمین دیگه اهدافت برای همه رو شده! چون داستان های من واقعی هستند و از خیانت و حیون بازی خبری نیست انتشارش نمی دی؟؟؟
واقعا که!!!
حالا می فهمم چرا نوشته های لیدا دیگه انتشار پیدا نکرد . تو انتشارش ندادی!
Age az khiyanatam minevisi, che takhayol che haghighi plz plz ye kam roman bekhunin ta betoonin ghavaade neveshtano reayat konid, baw in che vaze dastane? Engar ye bacheye dabestani dare jok mige
انا جون برات تو پیام شخصی ایمیلمو میزارم برو تو حسابت ببین فدات شم عزیزیم… kiss
بهار خانم برو کستو بده و لطف کن اینجا داستان ننویس
البته به این داستان نمیشه گفت بیشتر شبیه کس شعر هست تا داستان
بابا اين كس شعرا چيه مينويسين اگه كس دادين بياين حقيقتو بنويسين اگر هم ندادين ديگه كس شعر ننويسين.okkkkkkkkkkkkkkkkkkkkkk
چکارش دارین بیچاره رو ؟ناراحتی اینکه بخاطره این خواب باحال با اون رویای شیرینش یخه اش کرده بود 3 ایستگاه اونور تر پیاده شده بود براش بس نیست ؟ همه هم که ایول!! بی کاندوم براش شمشیر کشیدین.! دختر مردم اینجوری جروبا …اه ببخشین کنف کردین.
bara nevisande va modiriat sayt ke in dastano taeid mikone moteasefam
خدا لعنتت کنه آشغال کس نویس -فقط مخ ما رو گاییدی- یه عنتر هم اینجوری به گوریل نمیده!!!
همون قطار تو کست با این خالی بندیت
نمیدونم انگیزت از این داستان تخمی تخیلیت چی بوده؟
dAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA dastanaye jenayi che taraf dary dareeeeee=)))
Mamnun vaseye dastane ashghalet, lotf kon dg nanevis, jane man dg tarashohate zehne aghab mundeo mayubeto nayar inja