سلام به شما مردمان اینترنت که کیر به دست و انگشت به کص دارید داستان منو میخونید :)
امروز اومدم تا داستان آخرین سکس خودم و پسر داییم رو براتون روایت کنم که همین چندین روز پیش برام اتفاق افتاد.
اول میخام خودمو کامل معرفی کنم
پسرم ، تازه 18 سالم شده و بطور خیلی غیر طبیعی حشری ام. شده روی بدن خودم هم بزنم بالا و یک بار هم برای خودم ساک زدم ابمو هم خوردم :/
قدم هم ژنتیکی بلنده حدودا 190 میشه و وزنم هم 60 و خورده ای
لاغر اندام هستم و بدنم سفیده و آلتم هم… بزور به 17 سانت میرسه (بدم میاد هر کی میرسه سایزش 40 سانتیمتر مثل کیر اسب دروغ میگن)
با توجه به علایق شخصی خودم موهای کیرم و زیر بغلم و پاهامو و لای کونم رو لیزر کردم و مرتب میزنم که در نیان.
حدودا سه سال پیش وقتی یکی از دوستام برام عکس خودش رو فرستاد و ویس داد شق کردم روش و فهمیدم که یک جور هایی گرایشم گی هست :/
چند ماه بعدش هم اولین تجربه سکس با پسر داییم رو داشتم که کلی دنگ و فنگ داشت و کیر گوهی و خون اومدن کونش و…
خلاصه با اینکه جر خورد ولی خوشش اومد و از اون موقع کونی من شد
حدودا 2 سال و نیم هست که هر وقت نیاز دارم میرم پیشش و اونم با آغوش باز ازم پذیرایی میکنه
خب داستان آخرین سکس من از جایی شروع شد که توی ویس چت دیسکورد داشتم با چند تا از بچه های گروهمون حرف میزدم.
از اونجایی که من همیشه کیر و کص و کون توی دهنم میچرخه و کلا خوشم میاد از حرف های سکسی، بحث جدید گی رو شروع کردیم و هر کدوم از بچه ها نظراتش رو درباره این گرایش گفت.
منم تایید کردم که هشتگ گی توی شهوانی بالاترین درجه رو داره و یک عالمه همجنسگرا توی ایران دارن زندگی میکنن :)
نظر شخصی خودم هم این بود که چون کردن کون و کص دخترا دردسر زیادی داره گی بیشتر میارزه تا…
بحث ما داغ تر شد و تغییر کرد. ایندفعه درباره اولین تجربه جنسی. منم که داغ کرده بودم شروع کردم درباره سکس های خودمو پسر داییم براشون حرف زدم
یادم نمیاد دقیقا چی شد ولی هوس کون کردم :/ هوایی شدم ویسم رو بستم و زنگ زدم به پسر داییم.
گفتم که میخام فردا شب بیام حال کنیم با هم
اونم یه جووون گفت و تایید کرد که پایه ام
منم گفتم یادت نره بری خوب کونتو بشوری که یه وقت تمام هیکلمون رو گوهی نکنی.
شب شد و من با هوای پسر داییم خوابیدم.
صبح با انرژی بلند شدم و صبحونه خوردم نشستم پای کامپیوتر تا مثل بقیه روز های دیگه روی سایتم کار کنم
عصر هم رفتم توی ویس چت و با بقیه بچه ها یه بازی آنلاین کردیم توی pc
حول و هوش ساعت 10 بود که صیکمو زدم از پای سیستم و رفتم شام بخورم
بعدش هم به مادرم گفتم که میخام برم امشب یا پسر داییم خوش بگذرونم. اونم گفت خوش بگذره!!!
کلید یکی از خونه هامون که خالیه رو برداشتم و رفتم آماده شدم. بعد هم اسنپ گرفتم به سمت خونه پسر داییم حرکت کردم.
وقتی در آسانسور باز شد پسر داییم که یک سال از خودم کوچیکتره پرید و منو بقل کرد
اون که قدش حدودا 175 سانته مثل بچه ام میمونه وقتی کنارم وا میسته و این احساس قدرت میده بهم :)
داییم مثل همیشه شیفت شب کار میکرد و نبود خونه، به زن داییم گفتم که میخایم با پسر داییم بریم توی خونه مون و کلی با هم بازی کنیم و کلید رو نشونش که دادم قبول کرد
بعدش حرکت کردیم به سمت خونه مون و کلی تو راه با هم حرف زدیم که بماند :)
وقتی رسیدیم خونه ساعت 12 شب شده بود فکر کنم
در خونرو باز کردم. رفتیم تو من رفتم سیستم گرمایش رو روشن کردم و لباس هامونو در آوردیم و نشستیم جلوی تلویزیون.
یکمی که گزشت دیدم داره کیرش رو میماله و شلوارکش خیلی ضایع نشون میده کیرش داره میتپه!
رفتم نشستم کنارش یه دستمو انداختم پشت گردنش و یه دستمو بردم توش شلوارکش شروع کردم مالیدن براش. اون کصکش هم داشت حال میکرد که گفتم پر رو میشه و بسشه.
زیپ شلوارم رو باز کردم کیرم دادم بیرون گفتم بگیر تو دستت. اونم دستش رو دور کیرم حلقه کرد و همزمان برای همدیگه میمالیدیم. دیدم شق نمیشه کیرم گفتم بکن توی دهنت بخورش.
مثل همیشه چص ناله هاش شروع شد و گفت که بدم میاد و اینا بلند شدم روی زانو هام جلوش روی مبل وایسادم گفتم که کص نگو فقط بخور. اونم بهانه آورد دوباره.
خلاصه فهمیدم که الکی مقاومت میکنه تا خودم زورکی بکنم توی دهنش.
با دستم دهنش رو باز کردم کیرم فرو کردم توی دهنش و شروع کردم جلو عقب کردن. یهویی دستم رو کشید کنار و دو طرف پاهامو گرفت و خودش مثل بچه آدم شروع کرد ساک زدن
منم دستم بردم روی کیرش و براش جق زدم :))
تا اینجا میتونم بگم این اول سکس ما بود و تازه داشت اصل ماجرا شروع میشد. ما خیلی راحت بعد دو سال سکس کردن از هم لذت میبردیم و هیچ خجالتی نداشتیم که بخایم به خاطرش اذیت کنیم خودمون رو
یکم که داغ کردم و حشرم زد بالا ، نشوندمش جلوی خودم و موهاشو گرفتم کیرم کردم توی دهنش تلمبه میزدم.
گفتم لباس هاتو کامل در بیار و برو تو اتاق خواب تا منم بیام.
رفتم سراغ اور کتم تا کاندومم رو بردارم که هرچی گشتم پیدا نکردم :| چون اصلا یادم رفته بود بیارمش
حالا از شدت حشریت و عصبانیت اعصابم کیری شده بود.
یکم که طول کشید اومد بیرون گفت که چی شده و منم توضیح دادم که باید برم داروخونه و کاندوم بگیرم.
خلاصه کلا ریده شد به اعصابم.
همون جوری در حالی که کیرم شق و تفی بود شلوار پوشیدم و زدم بیرون از خونه رفتم نزدیک ترین داروخونه شبانه روزی و به زنه گفتم یه بسته کاندوم میخام.
اونم وقتی نگاهش به شلوارم افتاد وضعیت کیری منو درک کرد و سریع تر از همه کارمو راه انداخت.
نیم ساعت بعد از خارج شدن رسیدم خونه و شلوارو شورتم رو همزمان کشیدم پایین و کتم رو و لباس هامو در آوردم انداختم روی مبل
بعد رفتم تو اتاق و دیدم که جنابعالی داره سوپر میبینه که کیرش شق بمونه :/
گفتم بشین ساک بزن دوباره کیرم تفی بشه منم وقتی زیاد شق میمونه کیرم تخمام درد میگیرن و گفتم که تخمام هم لیس بزنه :)
ایندفعه فقط سرشو چسبوند به دیوار و منم هی کیرم در میآوردم و تا ته میکردم توی دهنش دوباره.
خلاصه انگار زنو شوهر باشیم. در این حد راحت هستیم با هم. یک جور رابطه ارباب و برده هم داریم که هر کاری بگم انجام میده :)
یکی از کاندوم هارو در آوردم کشیدم سر کیرم و گفتم کمرت خم کن دستت بزار روی تخت و آروم سر کیرم رو فرو کردم تو کونش. آروم آروم میبردم تو که درد نگیره. یهویی عقلم از دست دادم تا ته فرو کردم تو که جیغ و دادش شروع شد و به نفس نفس زدن و آه اه افتاد.
منم وقتی یه پسر اینجوری اه اه میکنه و درد میکشه حشری تر میشم و دلم میخاد کلا ببینم که همجنس خودم زیر کیرم داره درد میکشه :)
انگشت فاکم رو گزاشتم توی دهنش و یک دستم هم روی کمرش و شروع کردم تلمبه زدن. یک جوری کیرم رو توی کونش عقب جلو کردم که نهایت تحریک غده پروستات رو به همراه داشته باشه. یک جوری ارضا شد و آبش با فشار ریخت روی تخت.
حالا داستان کجا جالب میشع؟ وسط سکسمون زن داییم رسید به خونه ما و زنگ زد
منم کشیدم بیرون و رفتم در رو باز کردم و برگشتم دوباره تلمبه زدن
از یک طرف خجالت میکشیدم شدیدا و از واکنش مادرش میترسیدم و از طرف دیگه حشریت نمیزاشت که ادامه ندم
وقتی زن داییم اومد توی خونه و دید صدای اه و ناله میاد ، سریع اومد که ببینه چی شده ولی جلوی در اتاق خشکش زد.
حدودا 5 دقیقه مات و مبهوت داشت منو نگاه میکرد که چطوری دارم کون پسرش میزارم. بعدش هم آروم و یکنواخت به سمت ما حرکت کرد و کنار ما روی تخت نشست.
از پسر داییم پرسید که خودت این رابطه رو دوست داری و لذت میبری از سکس با اون. و جوابش قطعا آره بود.
بعدش سکوت کرد. نور کمی که توی اتاق بود و فضای سکسی و بویی که پیچیده بود هر کسی رو حشری میکرد.
زن داییم بلند شد و آروم آروم دور شد و روی صندلی که ته اتاق بود نشست و تمام مدت شاهد سکس ما بود.
حدودا 50 دقیقه داشتم به چند تا پوزیشن مختلف میکردمش و اونم دو بار با تحریک نقطه G اش ارضا شد.
منم چند تا تلمبه سنگین زدم و با فشار توی کاندوم ارضا شدم.
کیرم از کونش کشیدم بیرون.
هنوز شق بود
کاندوم رو از کیرم در آوردم و انداختم توی سطل زبانه.
بعد هم بهش گفتم طوری روی تخت دراز بکش که دهنت به سمت جلو باشه و مستقیم باشه
بعد کیرم رو کردم توی دهنش و گفتم که میک بزنه تا آبم خالی بشه کامل.
نمیدونستم از شدت حشریت چکار کنم
پس یکی از فانتزی هامو روی اون بد بخت انجام دادم.
کلش رو جوری گرفتم که راه دهنش مستقیم باشه با گلوش و کیرم تا خایه هام کردم توی حلقش
بزور میرفت تو وقشنگ توی گردنش معلوم بود یه چیزی توی گلوشه
همونجوری ریز ریز تلمبه زدم و دیدم که داره سعی میکنه کیرم بکشه بیرون از دهنش. راحتش گزاشتم
بعدش بهم گفت که کصکش داشتم خفه میشدم :)
پسر داییم رو نصفه معرفی کردم.
کونش تقریبا بزرگه و آلتش هم یکم از من کوچیکتره.
اونم مثل من مو نداره ولی همرو با کرم مو بر میزنه نه با تیغ یا لیزر :)
تنها حرفی که زنداییم زد اینجا بود که گفت اون لامصب نمیخاد بخابه؟
منم گفتم نه و حالا حالا ها قراره کون پسرت بزارم :))))
مکالمه ما با یه خنده توسط اون تموم شد :/
اون از تحقیر جنسی خوشش میاد. بهش گفتم من کیرم رو حرکت میدم تو مثل سگ باید سرتو تکون بدی تا با دهنت بگیریش :)
اونم با حرص و ولع همزمان که خود ارضایی میکرد سرشو تکون میداد و با لب هاش سر کیرمو میگرفت و چند تا مک عمیق میزد :)
زن داییم با دقت به کار های منو اون نگاه میکرد
حتی چند بار سرشو حرکت داد که ببینه دارم چکار میکنم دقیقا.
این بین متوجه شدم که اونم دستش روی کصش هست و داره میماله :) اما به روش نیاوردم.
خلاصه وقت گاییدن دوباره فرا رسید.
از گوشاش گرفتم بلندش کردم و هلش دادم رو تخت.
اونم مثل خر میخندید که حرص منو در بیاره.
دقیقا حالتمون جوری بود که به کمر خوابیده بود و شکمش بالا بود.
منم کیرمو بدون اینکه کاندوم بزارم تف مالی کردم و گزاشتم لای کونش.
وقتی فرو کردم تو کونش حس لذت بخش و رویایی داشت. دقیقا به خاطر اینکه کاندوم مانع نبود و حرارت داخل کونش کیرمو میسوزوند :)
خم شدم روش و توی چشماش زل زدم و همزمان تلمبه میزدم.
رابطه عمیقی توی نگاه های ما برقرار بود. دهنم آب افتاده بود. لبم رو گزاشتم روی لب هاش و شروع کردم لب گرفتن ازش.
شاید چندشتون بشه. منم همینطور. اما اون دوست داشت! و میخاستم لذت ببره از سکس :)
همزمان که میکردمش و لب میگرفتم ازش اونم با تکون دادن بدنش کیرش رو میمالید به شکمم و خودشو ارضای روحی میکرد.
برای بار سوم با کیر من ارضا شد. اما ایندفعه ابکیرش ته کشیده بود و چیزی نیومد :)
بعد از اون منم خستگی به بدنم چیره شده بود.
کم کم انرژیمو از دست میدادم.
مثل سگ با تمام قدرت داشتم میکردمش و همه این باعث شده بود بعد یک ساعت و نیم تلمبه زدن نفسم بند بیاد.
وقتی به اوج رسیدم ، دستم بردم زیر کمرش و محکم بغلش کردم سرم و چسبوندم به سینه اش و با تمام توان و نهایت سرعت تلمبه زدم. با یه لذت وصف ناپذیر ارضا شدم و ابکیرم از لای کیرم و کونش زد بیرون.
یادم میاد اومدم کیرم رو بکشم بیرون از کونش که چشمام سیاهی رفت و دیگه چیزی ندیدم.
حالا هم یکم از شخص خودم تغییر میدم به پسر داییم، بهم میگفت که :
وقتی توی کونم خالی شدی یه حس خوبی داشت. داخل بدنم احساس سوزش میکردم از گرمای کیرت و آبت. من فکر کردم که دراز کشیدی روی بدنم و بغلم کردی
10 دقیقه بود که منم بغلت کرده بودم. صدات کردم که بلند شی اما واکنش نشون ندادی.
از روی خودم برت گردوندم روی تخت و سرمو گزاشتم روی سینه ات :) فکر کردم از قصد جواب نمیدی.
یکم که گزشت شک کردم. حتی بهت چند بار سیلی زدم اما واکنشی نشون ندادی.
اون موقع بود که فهمیدم بیهوش شدی.
مادرم اومد و گفت اونقدر حشری بازی در آورد کار دست خودش داد :) من نگرانت بودم اما مادرم گفت که فردا انرژیتو بدست میاری و دوباره سر حال میشی.
با کمک مادرم 60 کیلو وزن بدنت رو حرکت دادیم و سرتو گزاشتیم روی بالش
منم کنارت روی تخت خوابیدم و بغلت کردم و پتو روی هم کشیدم تا راحت بخوابیم
مادرم هم شب توی یک اتاق دیگه خوابید.
بر میگردم سراغ شخص خودم :)
صبح از خواب بیدار شدم. خستگی دیشب توی بدنم بود. زن داییم رفته بود بیرون و خرید کرده بود.
روی تخت نشستم و به سکس دیشبمون فکر میکردم.
وقتی زن داییم اومد خونه با خرید ها
بی خیال همونجوری لخت از جلوش رد شدم و لباس های جدیدم و حوله مو برداشتم و رفتم توی حموم.
از حموم در اومدم و نشستم پای میز صبحونه تا با هم بخوریم.
زن داییم بحث رو باز کرد و گفت که من تمام مدت کار هاتونو زیر نظر داشتم و الان تعجب میکنم که چرا دو تا پسر باید اینجوری به هم علاقه داشته باشن و با هم سکس کنن و حتی از هم لب بگیرن
من جواب دادم همونجوری که زن ها با هم لز میکنن :)
اون ادامه داد که ن علاوه بر اینکه تعجب کردم به این مورد هم تعجب کردم که تو بیشتر از داییت راهکار های جذاب کردن سکس رو میدونی (مثلا همون که کیرم رو گفتم مثل سگ بگیره و…)
خوشم اومد که ازم تعریف میکرد.
گفت که من تعجب میکنم چقدر باید پسر من به تو علاقه داشته باشه که تمام مدت هر دستوری بهش دادی انجام بده
اینم براش توضیح دادم که رابطه ارباب و برده و…
بحث جالبی بود اما نمیخام خیلی از چیز هارو بگم.
همون موقع صندلی پسر داییم رو کشیدم کنارم و بغلش کردم و گفتم ممنون بابت سکس دیشب :) بعد هم برای اینکه بگه عالی بود از من لب گرفت :))))
بعد اینکه صبحونه رو خوردیم وسایل ها و خرت و پرت هامونو جمع کردیم و با هم از خونه خارج
منم خداحافظی کردم و برگشتم خونه اصلی خودمون
به محض اینکه رسیدم لباس هامو در نیاورده رفتم پاس سیستم ویس چت و به دوست هام درباره سکس دیشب نصفه نیمه توضیح دادم
الانم قبل اینکه داستان رو بنویسم اتفاق های اون روز رو مرور کردم و از شدت حشریت نشستم جق زدم و بعد 30 دقیقه آبم اومد :/
من مشکل دیر انزالی دارم فکر میکنم
و توی عمرم کمتر از بیست بار جق زدم.
شایدم به خاطر غلظت خون بالای منه :)
خب امیدوارم خوشتون اومده باشه از این داستان
و سعی کردم اونقدر با جزئیات و کامل بنویسم که حتی عمو جانی هم راحت خود ارضاییش تموم بشه و خالی بشه
نوشته: دایموند
کوس مخِ کوس مغزِ کوس میخ کوسخول جقی چی شیاف کردی که اینجوری توهم زدی؟
کیر نگهبان کارخونه گلنار توی کونت، بدون کاندوم و خشک خشک
با ۱۹۰ قد و ۶۰ کیلو وزن کیر هم داری!!! تو خودت کیری عن چوچک
اصل داستان هم اینه داییت و پسرش تو خونه مجردی گذاشتن درت که یه سوراخت شده ۲ سوراخ !
ای حجم از چرت و پرت فقط یه چیز میطلبه
بچه بیا پایین کسشعرنگو سرمون درد گرفت
حیف فحش که بخوام بهت بدم عن اقا
تو دیگه واقعا بیا پایین کصشعر نگو😂😂😂
سرمون درد گرفت کونی
سلام و زهر مار …گوت آقا ی بی ادب این چه طرز سلام کردنه؟ جوری هم مغرورانه شروع کردی به نوشتن که فکر کردم حتما میخواد کص پرنسس موناکو رو فتح کنه…گوت وِرن 😎
از همونجایی که گفتی پسر داییت کونیت شده فهمیدم این داستان کصهشر ک هیچ، عنشرم نیس.
وقتی میخوای چیزی بنویسی قبلش صنتی سنتیو باهم نزن لطفا :|
کسکششششش برا خودت ساک زدییییییییییییی؟ میدونی یعنی چی؟ یعنی یا باید بدنت از لاستیک باشه اونقدر خم شی یا کیرت اندازه اسب باشه
کسکش قد صد و نود بعد چجور کیر ۱۷ سانتی خودتو خوردی . خواهشا بزار دهنت یه عکس بده باور کنیم
کونی کلید یکیییییی ازززز خونه هاتون ک خالیه رو برداشتی بعد اسند گرفتی؟ خو کسکش بجا خونه یه پراید میگرفتی
کسکش مرد عصبی میشه کیرش میخوابه تو تا دارو خونه راست بودی؟ ژل زده بودی یا تافت؟
کیرم دهنت زنداییت اومد بعد باز تلمبه زدی؟
تویا تخمات اندازه کله اته یا کله ات اندازه تخمات
۵۰ دقیقه هم ک کردیش
گفتی قراره کون پسرت بزارم اونم خندید؟ زنداییتو بیار من کون خودش بزارم
کیرمم تو شخص خودت
کیرم تو سوراخای بینیت وقتی کردیش بعد ۵۰ دقیقه ابت اومد ولی با جق نمیساعته اومد؟ اشتباه میزنی
کیرم تو مغزت ننویس دیگ کونی
این قسمت پسری که گسر داییش کونش گذاشته و حالا از شدت عقده اومده داستانو برعکس کرده
تگ طنز این متن جا مونده … گرچه فکر کنم به عنوان طنز هم چیز دندان گیری محسوب نمیشه.
برای اولین بار احساس کردم وقتم رو تلف کردم با خوندن این به اصطلاح فانتزی 😕
خب من نویسنده داستان هستم.
نظراتتون رو خوندم :) همرو با دقت.
مهم نیست که خیلی ها اومدن و کلی توهین و بی ادبی کردن. مهم اینه که بیشتر شما تا آخر داستان خوندید و این نشون میده که حتما چیزی توی داستان شمارو جذب کرده به خودش.
من بازم داستان مینویسم و برام مهم نیست که بقیه توهین و بی ادبی میکنن :) اینجا آزادی بیان حاکمه.
داستان رو واضح نوشتم. اگر شما موقع جق زدن با چشم های خمار میخونید و متوجه نمیشید به من چه.
من گفتم که چند بار موقع چت کردن با پسرا و دیدن بدنشون زدم بالا. این از فهمیدن گرایشم.
بقیه هم توجه نکردن که گفتم دو ساله بطور مداوم با پسر داییم ارتباط دارم. پس هرچی که نوشتم توی داستان میتونه گواه از صمیمیت رابطه ما باشه.
دوم اینکه وقتی زندایی اومد داشتم تلمبه میزدم. شما وقتی حشر امونتون رو بریده و هیچی حالیتون نیست چیزی هم براتون مهم نیست.
قدم ارثی بلنده سایز کیرم هم همینطور. در جواب ع
بعضی از دوستان هم میخام بگم که من دیر انزالی دارم. یا بهتره بگم مشکل عصبی توی پایانه های جنسی. چون موقع تلمبه زدن احساس میکردم یع حسم بی روح رو وارد بدنش میکنم و هیچ حس خاصی نمیداد.
حالا هم اگر باور نمیکنید با این توضیحات دیگه به خودتون مربوطه!
آقایی که نوشتی پسر دایی کونم گزاشته
اگر این حرف شما راست باشه پس همه اتفاق های داستان واقعی هست و من فقط برعکسش کردم. بقیه دوستان چیزی ندارید بگید؟
بعد شما اونقدر یا خودتون کون دادید یا داستان هایی خوندید که طرف کون داده میاید نظرات منفی میزارید
فکر میکنید همه کونی هستن.
اینو یادتون باشه در ازای هر کونی یک بکن هم هست!
متنی رو خوندم از بزرگان vip انجمن.
نوشته بود نویسنده های تازه واردی هستن که داستان واقعی رو جوری مینويسن که همه فکر میکنن الکیه
یا نویسنده های خوش قلم هستن که داستان دروغین رو واقعی جلوه میکنن
متاسفانه من مثل شیوا خانم تجربه نویسندگی نداشتم تا الان و این اولین داستان منه. مراعات کنید
حالا وقتشه بعد چند روز تجربه بیشتر داستان خودم رو نقد کنم.
از نظر املا و نگارش ضعیف بود ، واقعا ضعیف بود!
داستانش غیر واقعی به نظر میومد که بعضی از دوستان بیان کردن (هر چند دروغی در کار ندارم)
خودم هم داستان خودم رو دیسلایک میکنم چون نتونستم حس واقعیمو به خواننده ها منتقل کنم با اینکه این اتفاق ها واقعا برام افتاده بود.
تابع جمع هستم.
داستان بعدیم هم که امروز تموم میکنم و ارسال میکنم برای انتشار درباره اولین تجربه جنسی ام با دوست دخترم هست.
دو روزه براش وقت گزاشتم
تا قبل اینکه مادرش بیاد قابل باور بود ، مادر ایرانی و این حجم از روشنفکری؟
واسه خارجیام قفله ، بیاد بشینه کون دادن پسرشو ببینه؟
بیا برو آبکون ، یهو میگفتی مادرشم کردی توکه دسته هرچی کستان نویس و خالی بنده از پشت بستی 😂
جرر
حس میکنم علاقه به ددی کینک داری که از قد کوتاه بودن طرف خوشت میاد😐
حالا اینا به کنار چجوری برا خودت ساک زدی/:
نه چجوری؟
داداش کار ندارم به داستانت ولی یه عالمه گی تو ایران زندگی میکنن🤔🤔🤔
نه یه عالمه گی تو ایران زندگی نمیکنن بیشترشون کسایی هست که از فشار حشریت خودشون رو بای معرفی میکنن ول وقتی دستشون به جنس مخالف میرسه کلا بای مای یادشون میره میشنن جدن در جد استریت
همه نظر های جدید رو خوندم
و لایک کردم
نظرات منفی هم برام ارزشمند هستن چون نویسنده وقت گزاشته برای توهین کردن!
یکی گفته بود مادر ایرانی و اینهمه روشن فکری؟ بله. وقتی جلوی جمع فامیل به خامنه ای و حضرت محمد فحش میدن چرا نباید راحت باشه؟ کسی که حتی یک بار هم توی عمرش نماز نخونده!
یکی گفته بود علاقه به ددی کنیگ داری؟ باید بگم آره. اینکه طرف مقابل ازت کوتاه قد تر باشه احساس قدرت میده بهم! خیلی هم زیاد.
کسی دوست نداره یک نفر که قد و هیکلش از خودش بزرگتره رو بکنه!
نفر بعدی رو جوابش رو بالا دادم.
نفر آخر هم بگم که من پارتنر دختر دارم
اما فقط دو بار باهاش رابطه جنسی داشتم که اونم کونکونک بازی بوده چون کلا علاقه ندارم به دختر. و لذت میبرم از اینکه همجنس خودم توسط خودم ارضا بشه.
یک دوستی گفته بود که خودت برای خودت ساک زدی؟ باید بگم آره! آقای هاینریش توی انجمن بار ها و بار ها ویدئو هایی آپلود کردن که طرف داره خیلی راحت کیرش رو تا نصف میکنه توی دهنش. چرا کسی مثل من که مدت نسبتا طولانی ژیمناستیک میرفته نتونه برای خودش ساک بزنه؟
من برای تک تک سوال ها و ایراد های شما جواب معتبر و محکم دارم. اونقدر احمق نیستم داستانی بنویسم که دروغ باشه و پر از چیز های غیر قابل باور!
یعنی چقد کس می تونه توی یه داستان یکجا جمع بشه؟از کجا شروع کنم که کس گفتی آی کس گفتی؟کیرم تو مغز جقیت که دوس داری پسرداییت مث سگ بکننتت جلو ننت
کس خول اونی که برا خودش ساک میزنه دندهاشو برداشته اسکول کیرم تو وزنت کیرم تو قدت کیرم تو قیافت نجس
دو تا کامنت جدید اومد. بازم لایک کردم و جواب میدم.
در ازای هر کونی یک بکن هست. چرا فکر میکنید که هر کسی داستانش کردنش رو نوشته خودش کون داده و همه چی بر عکسه؟
متاسفم برای هموطن های خودم که از فرط کونی بودن هر کسی همچین داستانی مینویسه کامنت منفی و نقد منفی میکنن!
اگر میتونستم که میگفتم یک نفر فیلم بگیره و همون چند ساعت رو آپلود میکردم تا دهن آدم های هرزه گویی مثل شمارو برای همیشه ببندم!
دوم اینکه توی ایکس ویدئوز پره از فیلم اشخاصی که توی اتاق یا هر جای دیگه دارن وای خودشون ساک میزنن. حتما همه اونا کلی هزینه کردن و دنده های خودشون رو برداشتن؟
چقدر شما اوسکل و نفهم هستید که هر چقدر جواب منطقی میدم بازم روی حرف خودتون هستید!
دیگه دیدم شما احترام سرتون نمیشه گفتم کنم با توهین حرف بزنم.
من گفتم. و بازم میگم.
کامنت های شما تاثیری روی اینکه من ادامه بدم به نوشتن یا نه نداره. برام مهم نیست که کسی خوشش میاد یا نه. فقط میخام داستان هام خونده بشه. وقتی شما نمیتونید غیر از نقد منفی کار دیگه ای بکنید و سعی میکنید تا با همچین کاری باعث کساد شدن داستان های سایت بشید. من ادامه میدم تا چشم هر کسی که توی کف همچین سکس جذابی مونده و داره میترکه با ارسال کامنت منفی ، در بیاد!
یادمه قبلا بالای 20 تا داستان هر روز منتشر میشد. شما با کامنت منفی کاری کردید که همه برن و دیگه ننویسن!
۱۹۰ قد وزن ۶۰؟؟؟؟؟ مطمینی زنده ای؟؟😀 عامو بیشین با اون ذعن مریضت!!!چجوری برای خودت ساک زدی وجدانا راهشو ب ماهم یاد بده…کلید یکی از خونه هاتونو برداشتی؟؟یعنس همه خونه هاتون داخلش مجهزه؟؟؟؟زن داییتم ادرس همشونو داره؟؟؟وااااای خدای من نصف شب رفتی داروخونه با اون اوضای لباسات تازه اون موقع شلوغ هم بود دیدن اینجوری هستی اول کار تو رو راه انداختن؟؟؟؟؟مطمینی نصف شب بود؟؟خیلی مزخرف بود خیلی
ما میگیم داستانت دروغ نیست شما هم فکر کن راسته🤣یعنی تو این کشور بی در و پیکر که همه مسئولین و رهبرشو آخونداش دزد و اختلاسگرن فقط برا داستان راست شما جا نیست؟بنویس آقا انقدر بنویس که جونت در بیاد.از کستانت لذت نمی بریم با کامنتاش که حال می کنیم🤣🤣🤣🤣 همون کیر یک متری تو که به دهنت می رسه و برا خودت هم میتونی ساک بزنی و واقعا خودکفا هستی تو این کشور بی در و پیکر که از هیچ لحاظ خودکفا نیست بره …بنویس ببم جان بنویس ما هم مدیونیم اگه فکر کنیم دروغه.
کصکش واسه خودت ساک زدی؟؟؟؟ ما خریم؟؟؟؟ کیری امثال تو ک میان کصشعر مینویسن کاری کردن ما بدونیم گوه میخوری ما علم ب این داریم ک امثال این داستانا تو سن کیری توی جقی عادیه و خیلی هم اصرار داری که واقعیه کسکش آدم هرچی هم بی دین و ایمان باشه رو پسرش و ناموسش غیرت داره کووووونی داری میکنیش ننش نگاه میکنه کصشو میماله؟؟؟؟؟؟ نکنه ننش هم دوجنسه س ک از رابطه دوتا پسر لذت میبره کیر تک تک اعضای شهوانی تو دهن گوه خورت ب کیرم که برات مهم نیست ب کیرم که قراره دوباره داستان بنویسی کون تلق تولوق نامه تمام کوووونی
من نوشتم و واقعی بودنش رو فقط خودم میدونم و کسایی که حضور داشتن و اون خدایی که بخاطر این کار ها ی قراره منو تو جهنم بسوزونه 😂🍆
دیگه وقنی با اینهمه دلیل باور نمیکنید همون بهتر که تو جهل بمونید :)
حس قدرت میده بهت؟/:
خیلی بالایی
ولی نیا پایین جات خوبه😔😂🍃
اصل داستان اینه داییت دیده پسرش پسر عمه شو میکنه اونم گفته منم برم سری بزنم بهشون (بجای زن داییت) اومده و پدر فرزندی حسابی کردنت
همه کامنت هارو لایک میکنم، حتی اگر توهین آمیز باشه.
نه برای اینکه با حرف هاتون موافق هستم!فقط برای اینکه بگم : ممنونم از اینکه وقت گزاشتی برای خوندن و نظر گزاشتن.
چجوری لیزر کردی که میزنی در نیاد…کسخول لیزر کنی دیگه در نمیاد
یک سوال زنداییت اومد یکی از خونه های خالی شما دقیقا چیکار؟😂😂
ولی با این حجم از قدرت تخیل حیفه تو راه درست میتونی استفاده کنی پول دراری
جواب دو تا کامنت جدید :
1 - حواسم نبود اون بخش رو نوشتم. میدونم خودم که دیگه در نمیاد. لیزر هم کند میکنه سرعت رشد رو نه اینکه همون اول متوقف کنه. در کل حرف شما درسته
2 - ازش پرسیده بودم گفت که برای این اومدخ تنها نباشه. همونطور که گفتم داییم خونه نبود و موو پسرش هم اومدیم یکی از خونه هامون. هیچ کس دوست نداره شب تنها بخابه تو خونه اش.
بیاید رکورد لایک های منفی رو بزنیم توی پست من :)
همه لطفا لایک منفی کنید.
ازت خوشم نمیاد
بی ادب مغرور
زن داییه نسشته کون دادن پسرشو نگاه میکنه
خدایا اینا تو پورنهای تخیلی هم دیده نمیشه
نمیدونم واقعی بود یانه ولی تو چقدر خری زنداییت اونجا بود ولش کردی رفتی چسبیدی به پسرش البته سکس با زن متاهل رو اصلن پیشنهاد نمیکنم
تو یک جقی هستی که البته کون هم میده و البته پسر داییت تورو کرده و حالا تو تخیلاتت داری مادرشو میکشی وسط😂😂😂کم جق بزن کور میشی بدبخت
به صراحت میگم هیچ کس نمیتونه اونقدر که تو گفتی کون بده :)))) کسخل گیرمون آوردی ؟ جوابم میدی؟
ولک کیرخودت همراه با آبش خوردی بعد فهمیدی گرایشات گی داری🤣🤣🤣
میزاشتی چند دس بدی بعد میفهمیدی😂😂😂