سکس غم انگیز با همکار (۱)

1400/05/12

سلام این اولین داستان منه و از خوبی و بدیش ببخشید ،
این داستان واقعیه و مال ی سال پیشه
من اسمم ثناست و ۲۱سالمه و مطعلقم اسم طرفمم ساسان (مستعار)و ۳۰ سالشه
یادمه بعد از یه دوران سخت تصمیم گرفتم که برم سرکار برای اولین بار و منشی یک شرکت مهندسی پیمانکاری شدم !رفتم من هیچ سابقه ای نداشتم اما با پارتیو اینا وارد شرکت شدم با یک همکار دیگم ک خانوم بودن،روزها میگذشت و ما دوماهی اموزش میدیدم تا موقعی ک پیمان شروع بشه و ما آمادگی پیدا کنیم این دوماه تابستونم گذشت و ما امادگی لازم‌رو بدست اوردیم کم کم مهندسا هم از استراحت تشریف میاوردن شرکت ک آماده کار بشن (البته اینم بگم که دفتر اصلی شرکت که منو همکارم اونجا بودیم با دفتری که مهندسا کار هارو راست و ریس میکردن فرق داشت و فقط رئیس اصلی و رئیس اداری اونجا که از قضا ساسان بود حق رفت و آمد به دفتر مارو داشت ) این اقا ساسان ک تعریفشو از رئیس شنیده بودم خیلی توی فکرش بودم ک ببینم‌ چ شخصیتی داره چه شکلیه هرچند رئیسم میگفت ما پسر عمو ایم و از قضا که این رئیس ما بی ریخت بود گفتم حتما فامیلشم همینطوریه اماااا وقتی ساسان اومد دفتر آشنایی نداشتم باهاش و فکر میکردم کارمندمونه برای چند لحظه فقط بهش زل زده بود از بس زیبا بود ولی وقتی رئیسم صداش کرد فکم افتاد یه پسر قد حداقل ۱۸۵ اندامی ن چاق ن لاغر ب شدت پوست سفید لباش نرم و صورتی موهاش همه جو گندمی انگار هرچی زیبایی یک دختر بود خدا به این داده بود و پر از جذبه و مغرور روز اولی عاشقش شدم گذشت و روز به روز علاقم بهش بیشتر میشد تا اینکه بهش گفتم گفتم عاشقت شدم دیوونه شدم اما باور نکرد گفت اگ راس میگی بیا سکس کنیم گفتم من خجالت میکشم و اینا گفت پس دوسم نداری اما من گفتم اشتباه میکنی و بهت ثابت میکنم ،ی روز رئیسم گفت عصر برو شرکت ساسان میاد باهاش هماهنگ کردم کارا رو‌انجام بدین وقتی رفتم یکی دو ساعتی معطلش شدم اما اومد کنارم نشستو از من زونکن خاست زونکنو دادم دستش اما به بهونه برداشتن دفتر یا خودکار خودشو بهم میمالید تا اینکه وقتی خم میشد از روی میز چیزی بر دارع صورتش نزدیک صورتم میشد و بعد کمی همونجا وایساد و توی صورتم نگاه کرد و لبامو شروع کرد بوسیدن وای خدا ک روی ابرا بودم همراهیش کردم و دستشو اورد از روی شلوار روی کوسم و مالید منم دوتا دستامو انداخته بودم پشت گردنشو وحشیانه میخوردم دیوونه شده بودم دستشو برد داخل شلوارمو کوسمو مالید خیس خیس شده بود همینجوریم من شرو کرده بودم به خوردن لاله گوششو گردنشو میخورم کیرشو از روی شلوار میمالیدم دستشو از تو شورتم در اورد و لباسمو داد بالا و شرو کرد مالوندن و خوردن سینه های ۸۵ من خیلی وحشی بود و من همش آه میکشیدم خیلی خوب میخورد سینه هامو ول کرد و شرو کرد به خوردن لب هام همینطوری دستامو گرفت بلندم کرد و منو چسبوند به دیوار مقنعمو در آورد گردنمو لیس میزد و میخورد خیلی وحشی شده بود دستشو برده بود توی کوسمو تند تند داخل کوصم میکرد و چوچولمو میمالید نالمو در آورده بود منو برگردوند و ی پامو انداخت بالای میز و سرعت دستشو بیشتر کرد و همینطورم لبامو میخورد کم کم داشتم ارضا میشدم منم وحشی شده بودمو لباشو محکم مک میزدم اینقدر چوچولمو مالید و انگشتم کرد ک ارضا شدمو بیحال بعد همون دستشو اورد جلو دهنم وایییی که تا حالا کسی این کارو برام‌نکرده بود واییی بهترین طعم بود تمام انگشتاش ک توی کوصم بودو حالا با همون خیسی ابم میمالید توی دهنمو روی لبام و دوباره دستشو برداشت لبامو مک زد فوق العاده بود نشست رو صندلی و‌لی کیرشو برام در نیاورد یکم از پشت شلوار منو کشید پایینو نشستم رو پاهاش و یکم مالید ارضا شد ،خیلی حس خوبی بود حس میکردم دوبرابر عاشقش شدم اما چه حیف از اون پسر مغرور و با خدا بود و گفت عذاب وجدان گرفته انگار به مادرش خیانت کرده اما این اخر قصه ما نبود خاستید بیشتر میگم براتون

ادامه...

نوشته: ثنا


👍 3
👎 14
35901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

823804
2021-08-03 01:27:07 +0430 +0430

😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳

0 ❤️

823835
2021-08-03 04:12:51 +0430 +0430

بیشتر بگو. میخوام

0 ❤️

823877
2021-08-03 14:45:38 +0430 +0430

قلپت واقعا کیری بود

0 ❤️

823883
2021-08-03 15:58:02 +0430 +0430

خب شما ک تا ته داستانو‌ نخوندی ببینی قسمت غمگینش کجاست

0 ❤️

823884
2021-08-03 16:11:40 +0430 +0430

یا ابلفرض تازه ادامه هم داره؟ جان مادرت بسه دیگه. 😂
انقدر غم و مصیبت ما ها رو زیاد نکن 😂

1 ❤️

823915
2021-08-04 00:04:37 +0430 +0430

این گل پسر آیا وقتی کیرش یک متر شد یاد خیانت به مادرش نیفتاد؟
آیا ایشون زمانی که غنچه پژمردتو دید با خدا شد با ایمان و طلبب بخشش کرد از خداوند؟

1 ❤️

824162
2021-08-04 23:09:49 +0430 +0430

بیشتربگو هرچند احساس میکنم نویسنده یه پسره

0 ❤️

824164
2021-08-04 23:19:04 +0430 +0430

ببخشید کامنت روکه خوندم نظرم عوض شد همشهری

0 ❤️

826296
2021-08-15 23:22:11 +0430 +0430

مهندسا تابستون می رن مرخصی؟ چرا ما نمیریم؟

0 ❤️