سلام سلام اوم درسته اصلا نظراتتون خوب نبود ولی حالا دلیل غم انگیز این بود ک ازم جدا شد و اینکه من عاشقش بودم هروقت ب اون خاطره ها فکر میکنم اشک میریزم ب جای شهوتی شدن خب ولش میریم سراغ سکس بعدی
اون روز ک تموم شد بعدش بلاکم کرد دیگه جوابمو نداد حتی شرکتم دیگه رفت و امد نمیکرد خیلی ناراحت بودم واسه ندیدنش همچنین هم عجیب دلم لباشو میخاست سرزده رفتم در خونشون شانس من تنها بود و ساعت هفت شب بود نمیخاست.راهم بده اما هلش دادم تو و درو بستم جلوتر اون حرکت کردم ب سمت طبقه بالا اخه (بار اولم نبود ک اونجا میرفتم و راه بلد بودم چون قبلنا واسه بعضی از فلش و فایل ها میرفتم پیشش )وقتی رفتم دیدم تشک و پتوش هم پهنه میخاسته بخابه همونجا جلوش چادرمو انداختم روسریمو در اوردم کم کم دکمه های مانتونو باز کردم و از تنم در اوردم رفتم بهش از جلو چسبیدم زیر مانتو فقط یه تاپ دو بنده پوشیده بودم ک سینه های سفیدم بدجور وسوسش کرد یکم کیرشو مالیدمو سفت شد زیر دستم رفتم پشت سرش ایستادمو سینه هامو چسبوندم بهش هلش دادم سمت تشکش وقتی فهمید چی میخام رفت و دراز کشید و به حرکت های من نگاه میکرد دکمه های شلوارمو باز کردم و درش اوردم تاپمم از تنم در اوردمو انداختم کنار رفتم روش خیمه زدم شرو کردم ب خوردن لباس اخ چقدر مزه میداد اینکه با دستاش سرمو گرفته بود و معکم فشار میداد کوسمو میمالیدم بکیرش بعد خوردن لباش گردنشو لیسیدم یکم لباسا هاشو یکی یکی در اوردم شورتشم در اوردم رفتم وسط پاش نشستمو با دستم کیرشوگرفتم یکم بالا و پایین کردم و شرو کردم با زبونم مثه بستنی لیس زدن یه آه کشید ک بهم انرژی داد برای خوردنش کم کم شرو کردم ب مک زدن سر کیرش و براش ساک میزدم و اون سرمو فشار میداد تا ته حلقم برع و هعی حق و میزدمو اون همش قربون صدقم میرفت دیدم کم کم داره دهنمو میگاد بزور سرمو کنار کشیدم و حالا ک کوسم خیس خیس شده بود رفتم روش و سر کیرش با کوسمو تنظیم کردمو اروم اروم نشستم روشو تند تند اه میکشیدم واقعا کیرش برای کوسم بزرگ بود کلفت و بلند و تمام کوسمو پر میکرد وای واییی آه اه میکردمو اون سینه هامو فشار میداد تند تند یکم بعد منو ثابت کرد و خودش تلمبه های وحشیانه میزد بعد از پنج دقیقه منو بلند کرد یکم نفس عمیق کشید و منو ب طور وحشی پرتم کرد روی مبل یک پامو محکم کشید بالا ک حس کردم دارم جر میخورم و چهار انگشتشو محکم کرد توی کوسم و نند تند عقب جلو میکرد وحشی و من فوشش میدادم میگفت کوست باید جر بخوره وقتی با منی بعد انگشتاشواورد بیرونو کیرشو فرو کرد و انگشت هاشو هموشو بزور کرد تو دهنم تند تند تلمبه میزدو انگشتاشو هعی میکرد دهنم در میاورد میزد تو گوشم خیس عرق بودیم جفتمون و اون وحشیانه میکوبید لای پام همش پوستم سرخ شده بود و کم کم دوتا پامو از هم باز کرد ب معنی جر خوردن بودم میکوبید و فوشم میداد میگفت تو جنده ای جنده منی جرت. میدم با کیر کلفتم پارت کردم و خیلی وحشی تر و یهو گفت میخام باید بخوری بزور همینطور ک روی مبل بودم با دستاش دهنمو گرفت و میزد تو گوشم کیرشو کرد تو دهنمو میکوبید تو صورتم و یهمو کیرشو تا ته حلقم نگه داشتو ابش همه رو ریخت ته حلقم نمیتونستم نفس بکشم ک بعد دو سه دققیقه مجبورم کرد قورت بدم و کیرشو در اورد بعدشم نشست پایین. پامو برام خیلی وحشی خورد همش چوچولمو گاز میگرفت و میمکید ک منم ارضا شدم و ب مدت نیم ساعت توی بغلش استراحت میکردیم
از اون روز ب بعد از شرکت استعفا داد و رفت الان هشت ماهه ندیدمش و در حسرت دیدنش میسوزم
پایان
نوشته: ثنا
یکی هم نیست به زور بیاد خونه ما لختمون کنه بهمون بده منم بعدش عذاب وجدان بگیرم دیگه تااااا یکی دو روز نکنمش بعدش دوباره باهاش قهر کنم بیاد به زور بهم بده 😁
اصلا دختر باشه یا پسر داستان و بمون چکار به نویسنده داریم ما اگرقرا ر بود در مورد نویسنده نظر بدیم دیگه نیاز نبود که داستان بنویسند . همان نویسندهدر مورد خودش حرف میزد پودر پایان همگی یا بهش توهین میکردیم یا تبریک و درود میگفتیم. در رفتار خودمون کمی تجدید نظر کنیم . باور کنید اکثرا ما افرادی خود خواه هستیم
پس چرا ما هر چی میگردیم از این دخترها پیدا نمیکنیم؟ واقعا چرا؟؟؟چرا ؟ چچررااا ؟؟؟ چچچچچررررررااااااااااا؟؟؟؟؟…؟؟؟؟…؟؟؟
چرا
یه (چرا )جامونده بود 😂
(کیرشو کرد تو دهنمو میکوبید تو صورتم و یهمو کیرشو تا ته حلقم نگه داشتو ابش همه رو ریخت ته حلقم نمیتونستم نفس بکشم ک بعد دو سه دققیقه مجبورم کرد قورت بدم و کیرشو در اورد)
کس کش دو سه دقه نفس نکشی که کلکت کنده است.شاید این دو سه دقیقه رو از کون مبارکت نفس کشیدی ناقلا 😂
بازم یه کیر مغز دیگه…اخخخخ من تو این سایت کیری پیر شدم یه داستان درست نخوندم…اخه جاکش تو باید بیای پیش من سیم کترت کوشا بهت بدم بری درساتو بخونی شاید یه گوهی شدی! کیر ابولهول تو کونت این چیه نوشتی!! ؟ اخه تو از ادبیات چی سرت میشه؟ بیا برون بمیر جاکش مزدور رژیم بعث!
عزززززیزم. خیلی عالی بود. هم سکسی هم احساسی.
چادرتم درآوردی پرت کردی یه گوشه و…
فاطی کماندوی متجاوز به روایت داستان!
تا اونجا که سینه های سفیدتو مالوندی بهش بیشتر نتونستم بخونم!
یه کم غرور و شخصیتم خوب چیزیه دختره ی سبک 😕😒
جوری تعریف کردی که فکر کردم تو میخاستی ترتیب اونو بدی.
آخه اینطور وارد شدن و رفتار کردن مخصوص نَرهاست نه مادِها
اصلا ، بی خیال غلطهای املایی
و اشتباهات تایپی فراوانی که در سرتا سر داستانت موج میزد
بی خیال اینکه وقتی گفتی « خیمه »زدم روش
یک لحظه ، مغزم ررهنگوی خیمه زدن هنگ کرد ،
گفتم نکنه تو پسر هستی و اهل کشتی و…
فقط اون قسمتی که گفتی
«شرو »کردم « ب »خوردن« لباس »آ خ چقد مزه میداد
بی خیال« شرو »کردم« ب»
فقط بگو اون لباسی که خوردنش آ خ مزه میداد چه لباسی بود؟
شورت ؟
زیرپوش ؟
یک لنگ جوراب ؟
لنگ دیگه جوراب ؟
هر دولنگ جوراب باهم؟
اما
بدون شوخی
یه موردی برام ، خیلی مهمه ،
کاش میشد جواب میدادی.
نمیدونم چرا ، هر جور داستانت رو میخوندم
احساس میکردم ،
آ لن دلون داره داستان تو رو ، تو گوشم زمزمه میکنه!!!
بنظرت ممکنه ، بخاطر سبک نوشتنت باشه
منظورم ، جمله های کوتاه و…؟؟
یا
ممکنه ، احتمالا ، تحت تاثیر جادوی کلامت قرار گرفته باشم؟
امیدوارم ، یکی از این دو مورد باشه
چون گزینه سوم ،
احتمال تحت تاثیر جنس شیمیایی بودنه
من با ساقیم مشکلی ندارم و نمیخوام عوضش کنم
وللا مردم شانس دارن من دوساله برای یه کوس قیلی ویلی میرم طرف کوس رفته در خونش بهش هر رقم میخواسته داده بعد هم کوس کن گم گور شده زندگی در دنیای وارونه تو رو خدا بیا خونه من هر وقت خواستی جوری میکنمت که هر وقت یادت افتاد آب از کوست راه بیفته بخدا گموگور هم نمیشم تا هر وقت خواستی ،هر جور خواستی میکنمت
حیف دوست ندارم فحش بدم والا میشاشیدم رو خودت و کوستانت .