سکس من و خواهر نامزد اولم و مادرش (۱)

1401/04/22

سلام دوستان
اسم من یونس واهل یکی از روستاهای اطراف شیرازم این اتفاق که برام افتاده بر میگرده به چند سال پیش که من مجرد بودم وبعد از ظهر که بیکار بودم میرفتم داخل شهر هم چرخی میزدم و هم چند تا مسافر میزدم . تا اینکه یه روز یه دختر بسیار زیبا با مادرش سوار ماشینم شدند از همون اول چشمم دختره رو دید دلم پسندید . به هر حال هر جوری شده سر حرف رو باز کردم و گفتم که از دخترتون خوشم اومده اگه میشه شماره پدرش رو بدید اونم گفت که دخترم هنوز سنش کمه و باباش هم رحمت خدا رفته .خلاصه بگذریم این آشنایی من وسمیرا نامزدم بود تا به هر حال یه صیغه محرمیت خوندیم تا با هم آشنا بشیم . بعد یه هفته یه شب رفتم خونه مادر خانم و تا دور وقت نشستم وبا اصرار اونا که دیگه دیر وقته همینجا بمون منم قبول کردم ولی جای منو تو یه اطاق دیگه تنهایی انداختند منم با ناراحتی تا دور وقت نخوابیدم ودو سه بار رفتم پیش سمیرا وکمی دستم رو رو سینه هاش چرخوندم که مامانش بیدار شد و منم خجالت زده برگشتم صبح تا دور وقت خواب بودم حدود ساعت ۹ از خواب بیدار شدم و دیدم فقط الهام مامان سمیرا خونه مونده که گفتم چرا خونه موندی اونم گفت که بخاطر من مونده . رفت تو آشپز خونه ولی وقتی صبحانه آورد دیدم که تیپ و لباسش تعغیر کرده اومد نشت جلوم ویه چای برام ریخت وگفت عزیزم سمیرا هنوز خیلی کوچیکه وباید درس بخونه واگه اجازه داده محرم بشیم برا شناخت همدیگه بوده و اگر کاری دارم به خودش بگم منم خجالت میکشیدم که اومد کنارم و گفت اصلا مهم نیس فقط منطقی باشم وهمزمان دستشو برد طرف کیرم که اولش پاهام رو جمع کردم ولی با پر رویی گفت اگه دیشب بیدار نشده بودم چی منم وا دادم و گفتم اون جای خود داره گفت یعنی از من بدت اومده منم با این حرفش لبشو بوسیدمو گفتم نه بیا افتادم روش اونقدر از شبش حالم خراب بود که برام اصلا مهم نبود فقط لباشو میخوردم و آخه اون ودختر هر دو خشگل بودن فقط سمیرا بچه بود و مامانش خوشگل و جا افتاده تقریبا تو یه سایز و برا همین از مستی وحشیانه داشتم میخوردم و ماساژ میدادم که یه دفعه بی اختیار دستم رو انداختم داخل یخه لباسش و پادش کردم وبا پاره کردن من اونم یه جیغ بلند زد و نفسش تند تر شد . منم سریع افتادم روش یه تو گوشی بهش زدم و گفتم جنده خودت خواستی . اونم گفت مال خودته چرا میزنی منم گفتم حرف نزن و یکی دیگه زدم تو گوشش . بعدش شروع کردم محکم ماساژ دادن سینه و تمام بالا تنش و رفتم پایین تا رسیدم به یه شلوارک پاش تا رسیدم سریع جرش دارم و تکه تکه کردمش هر چی داد زد من اهمیت ندادم و شروع به خوردن کسش از روبرت کردم که صدای ناله هاش رفت بالا با یه حرکت شرتش هم پاره کردم و محکم هر چی از کس کوچکش که جا داشت رو میدم داخل دهنم که ناله هاش بلند تر شد وبا زبون افتادم به خوردن یه دو سه دقیقه خوردم که تمام عضلات بدنش شروع کرد به لرزیدن و آبش اومد وبا داد بلندی منو به طرف خودش کشید و لبامو میخوردم منم سریع بلند شدم گفتم حالا تو بخور وشلوار در آوردم و کیرم رو جلو صورت نازش گذاشتم شروع کرد به خوردن حالا نخور کی بخور بعد ده دقیقه ای اومدم پایین و کیرم گذاشتم دم کس بدون مو بایه فشار دادمش داخل که جیغ بلندی زد منم بی معطلی شروع به تلمبه زدن کردم و اونم آه و ناله رفت بالا بعد یع ۵ دقیقه‌ای باز اون برا دومین بار بدنش شروع به لرزیدن کرد و با داد اوضاع شد و ناله کنان میگفت بسه ولی من گفتم صبر کن و سریعتر تلمبه زدم تا یه ۳۰ ثانیه بعدش دوباره کسش خیس شد ولی تنش نلرزید وباز با دست وپا هی منو هل میداد و میگفت بسه نمیتونم خلاصه تامن کارم تموم شد اون ۴بار اوضاع شد و کارم که تموم شد میگفت غلط کردم اومدم پیشت دیگه برو اینجا هم نیا ولی یه یک ساعتی که نشستیم میگفت تا حالا همچین سرش نیومده و یه حس ترس همراه با مستی بی اختیار داشته که به اوج لذت رسیده واز اون به بعد به هر بهونه ای منو تنها میکنه واسه حال خودش …
ادامه دارد

نوشته: یونس


👍 14
👎 41
116301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

884654
2022-07-13 01:23:18 +0430 +0430

چهار بار اوضاع شد😂😂😂

5 ❤️

884655
2022-07-13 01:23:50 +0430 +0430

مطمئنم تا حالا نخ هم پاره نکردی اینجا همش گوز گوز میکنی


884656
2022-07-13 01:24:18 +0430 +0430

تو رو خدا ادامه داستان ننویس ، فقط اونجاش که جای ارضا ، اوضاع میشد.

4 ❤️

884659
2022-07-13 01:35:57 +0430 +0430

دوستان انتخاب کنن کدوم افتضاح تر بود؟
1.نام داستان
2.نگارش داستان
3.محتوای داستان
4.تمامی موارد

5 ❤️

884661
2022-07-13 01:40:12 +0430 +0430

تا دووور وقت و تا دووور دستها کیرم دهنت

6 ❤️

884668
2022-07-13 02:04:32 +0430 +0430

آقا با ما به از این باش

0 ❤️

884686
2022-07-13 03:22:54 +0430 +0430

اوضاع😯😯🙄🙄

2 ❤️

884692
2022-07-13 04:14:58 +0430 +0430

خیلی اسکلی یرگه چوقوک

0 ❤️

884694
2022-07-13 04:45:37 +0430 +0430

بدبخت عقده ای

0 ❤️

884703
2022-07-13 06:33:34 +0430 +0430

احتمالا بچه روستای خرچول هستی
(نام مستعار یکی از روستاهای نزدیک شیراز)

0 ❤️

884705
2022-07-13 06:53:53 +0430 +0430

ادامه دارد؟😐 نکنه از دور وقت و اوضاعش کامل نگفتی که هنوزم ادامه دارد!؟
لعنتیا ایران شما چقدر با ایران ما فرق داره همه زود پا میدن 😐

2 ❤️

884718
2022-07-13 09:47:11 +0430 +0430

تا دور وقت جق بزن عموجون

0 ❤️

884723
2022-07-13 10:42:32 +0430 +0430

تموم شد؟؟؟؟یه زحمت بکشی یه واکسن هاری ام بزن خیال ماهم راحت شه

1 ❤️

884747
2022-07-13 15:13:39 +0430 +0430

خداییش کامنتا از داستان جذاب تره😂

1 ❤️

884749
2022-07-13 15:30:31 +0430 +0430

این مجلوقهای روانی رو جمع کنید از تو خیابون

0 ❤️

884759
2022-07-13 16:55:39 +0430 +0430

دور وقت

0 ❤️

884763
2022-07-13 17:28:52 +0430 +0430

برا زمان از کلمه دیر استفاده کن برا مسافت از کلمه دور،

0 ❤️

884764
2022-07-13 17:36:21 +0430 +0430

جنده خیابونی ها به این راحتی پا نمیدن تا دور وقت اوضاع شد

0 ❤️

884769
2022-07-13 17:53:24 +0430 +0430

اوضاع کیرکلفتم تو باسنت

0 ❤️

884774
2022-07-13 18:46:23 +0430 +0430

چرت و پرت نوشتی عزیزم

0 ❤️

884777
2022-07-13 19:04:33 +0430 +0430

ی بار دیگه ببینم پورن خشن نگاه کردی خشتکتو جر میدم ،کسکش همش منتظر بودم وقتی آبت میاد چ اوضاع 🤣شدی پرده ی پشت پنجره رو پاره کنی آبتو بریزی روش

0 ❤️

884778
2022-07-13 19:29:33 +0430 +0430

عجب اوضاعی.اعصاب نداریا باباخشمگین حرس شبتو تلافی کردی شیطون.ولی عین همین داستان قبلا منتشر شده بااین تفاوت که اون هرچی دم دستش اومد ازلباس و کُس روپاره نکرد

0 ❤️

884810
2022-07-14 01:14:58 +0430 +0430

شمام که هی تا دوروقت لباس پاره می‌کردی…نزن آقا.جق بده

0 ❤️

884886
2022-07-14 04:22:21 +0430 +0430

تخم سگ چاخان صیغه با کدوم رمی نویسن امدیدسوژه جقتو ننوشتی اصلا تو دودول داری ننتو می دی گاییدن با این نوشتنت

0 ❤️

884941
2022-07-14 10:25:54 +0430 +0430

کاش ان شب یوسفم را گرگ ها میخوردن

0 ❤️

884956
2022-07-14 12:02:14 +0430 +0430

لامصب گلنار با زندگی مردم چه ها کع نکرده!
جقی کوس ندیده!!!

0 ❤️

886992
2022-07-25 13:51:10 +0430 +0430

چقدر چرت بود
قشنگ معلومه این داستان و یا یه پسر بچه ی پانزده، شانزده ساله نوشته یا یه نره خری که عقلش به اندازه ی پسر پانزده ساله س

0 ❤️

889811
2022-08-12 19:23:35 +0430 +0430

تو فقط میتونی دکمه شلوار بچه های شهوانی رو باز کنی،
اونم برای ساک زدن،
کیر عمو جانی تو کونت

0 ❤️

941429
2023-08-09 09:47:37 +0330 +0330

باشه راست گفتی دیوس

0 ❤️