سکس نطلبیده

1391/12/09

سلام اسمه من eh داستانی که میخوام بگم برمیگرده به ۴ سال پیش اولین بارمه مینویسم پس ازتون خواهش میکنم فهش ندین .بعد از تموم شدن درسم به اصرار خوانواده کنکور دادم بابا یکی نیست بگه منو چه به درس به هرحال زدو قبول شدم یه شهر از شهرستانای خوزستان راهی شدم دنباله ثبت نام سرتونو درد نیارم کارا رو انجام دادیم وارد سال تحصیلی شدم اولای مهر بود گرمای هوا واقعا اذیت میکرد ساعت ۲بعد از ظهر بود که کلاس داشتم ساختمون کشاورزی رفتم کلاسم تموم شد تو فکر بدبختی خونه و شام درست کردنو هزارتا مشکل دانشجویی بودم که یه دختر خانوم تو راهرو نظرمو به خودش جلب کرد به قول معروف متوجه شدم دلشه … خلاصه شماره رو دادیم

شب نزدیکای ۱۱ بود که زنگ زد آشنایی و اطلاعات اولیه .از خودم بگم یه قد متوسط حدود ۱۷۹ نزدیک ۳سال باشگاه میرفتم هیکلم بزرگ نبود اما خشک بودم از دختر خانوم بگم که نزدیک ۱۷۰ لاغر ولی باسن و سینش خیلی LED نبود اولین قرارو گذاشتیم تو برگشت متوجه شدم از نظر سکسی یه مقدار هاته من تو فکرش بودم نه به این زودی …رفتم خونه نزدیک ۹ شب همون روز بود که گوشیم زنگ خورد : سلام خوبی ندا چه خبر ? سلامتی Eh یه چیز میگم فکر بد نکنی. بگو ? ببین پدرو مادر من پیرن خواهرو برادرامم همه رفتن سر زندگیشون ساعت ۱۱ میخوابن شب بیا اینجا ساعت ۱۲ Eh: میدونی چی میگی ندا چطور آخه مگه میشه ? ندا: ببین دره اتاق من درش تو حیاطه و خلاصه … من خودم نمیدنستم ولی دوستانی که خونشون تو خوزستانه میدونن که معماری خونه هاشون یه طوریه که دره یکی از اتاق خوابا تو حیاطه . شق کرده بودم به همراه استرس ولی پسرا میدونن این لامصب که بزرگ شه دیگه عقل تعطیله دل رو زدم به دریا و رفتم sms دادم که آدرسو بفرست رسیدم دیدم تو کوچشون زنگ زدم گفت درو باز کردم دره مشکی با خطای سفیده وارد خوخه که شدم دلم ریخت اگه بگیرنم اگه بیدار شن و … حس کردم کیرم از دنیا رفت تا ندا رو دیدم وای خدای من این نداست یه تاپ سیاه دور گردنی سریع بندای سوتین بنفششو دیدم کیرم مثل چوب خشک شد ضایع بود دستمو کردم تو جیبم از بغل گرفتم آبروم نره رفتم تو اتاقش رو تخت نشستم با یه لیوان شربت اومد یه قلپ خوردم گزاشتم رو میز کامپیوتر گفتم چه دلی داری دختر گفت نترس خوابه خوابن .امشب پیشه خودمی فقط شیطونی نکنی گفتم باشه بعد از ۱۰ مین دستمو انداختم دوره گردنش گفتم یه بوس که اشکال نداره لبامو گزاشتم رو لباش خورم به گردنش رسیدم دیدم دختر رفتتتتتتت درازش کردم رو دخت سینه هاش تو دستم بود و گردنشو میخوردم تاپشو در آودم چاک سینشو لیس زدم تا زیره گردنش خواستم سوتینشو دربیارم دمه گوشم گفت میزاری مالتو بخورم گفتم مال ، ماله تو وحشیانه دکمه شلوارمو باز کرد خودم کیرمو دیدم جا خوردم از همیشه بزرگتر شده بود اول از پایینش یه لیس زد تا بالا و کلشو کرد تو دهنش تا اونجا که شد شروع کرد خوردن شانس آوردم اومدم یه ترامادول ۲۰۰ خودم اگه نه آبمو آورده بود گفتم بسه اوردمش رو تخت دکمه شلوارشو کشیدم پایین با دیدن کونش که تو شرت بنفشش داشت خودنمای میکرد ۱۰۰ برابر داغ تر شدم درازش کردمو کیرمو گزاشتم لای پاش آتیش بود داغی کسشو کامل حس میکردم چند باری تلمبه زدم گفتم یه کم حشری تر بشه چون از کس لیسی بدم میاد بزاره ازپشت بکنمش کیرمو گزاشتم رو سوراخش اروم فشار دادم هیچی نگف ادامه دادم رو پشت خوابونده بودمش یه پاشو دادم جلو تا ته اروم فشار دادم طوری که کامل تخمم چسبید به کسش شرو کردم تلمه زدن ۲۰ دقیقه گاییدمش حتی صداشم در نیومد داشت آبم میومد کشیدم بیرون ریختم رو کونش و افتادم روش بی حال بم گفت اگه بخوابی دیگه داماده همین خونه ای همینو شنیدم برق از سرم پرید گفتم من برم گفت بری تا صبح باید در خدمتم باش خلاصه تا صبح ۳ بار دیگه رفتیم رو کار که بار ۳ بود ارضا شد ندا ساعت ۵ بود که رفتم ۲ترم اولو حال کردم که شوهر کرد و رفت و هنوزم از کردنش سیر نشدم .الانم دانشجو فوق لیسانس تهرانم که مثل سگ پشیمونم خوزستانو دخترای هاتشو گزاشتم شهر تهرانو انتخاب کردم. موفق باشید

نوشته: E.s


👍 0
👎 1
40068 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

364742
2013-02-27 23:23:28 +0330 +0330
NA

والا زمان ما دختر انقد زود پا نمی داد.تو شهر ما که اگه پسره 4 تاکتک نمی خورد اصلا بی معنی بود .حالا که همه شماره

می دن .شب امار می گیرن .فرداش می زنن تو کار سکس .البته دخترهای خوزستانی واقعا هات هستند ولی به این

راحتی پا نمی دن . نکته بعدی :

می گن افراد پیر درد و مریضیشون شب می یاد سراغشون.برای بابای بیچاره من که اینطوره.چون ساعت 3 نصفه شب

زنگ می زنه به من .خوابشون کمه خوب .

شما انقد حرص نخور دادا می ترسم ابت خشک شه .حالا هنوزم دیر نشده می تونی برگردی خوزستان.

مازیار بیا 4 تا فحش به این بده دادا تا چرت و پرت تحویل مردم نده.این همه شعر و ور گفت .نکرد 4 خط ادمیزادی بنویسه.

توهم زدی.

0 ❤️

364744
2013-02-28 04:17:02 +0330 +0330
NA

كسه ساناز تو حلقت

0 ❤️

364746
2013-02-28 05:59:11 +0330 +0330
NA

ولی من اگه جایه اون دختره بودم کوسمو میذاشتم دهنت تا بلیسی تا دیگه از کوس لیسی بدت نیاد خخخ پسرا محلمون همه میخوان منو بکنن اما تو چه خوش شانس بودی کوس برات میباریده خخخ

0 ❤️

364747
2013-02-28 07:49:13 +0330 +0330
NA

احترام؟
احسان؟
احتکار؟
احشا؟
…اح اح اح اح اح اح …نانسی عجرم نیستی؟ :D
کدومشی آخه؟؟میمردی حالا یه اسم میگفتی؟
آخه چه اجباری که بگی فوق میخونم؟من نمی دونم چرا اینا که انقدر مخ تشریف دارن،چرا دائم تو شهوانی ولگردی میکنن.داداش بزرگتر من الان سه ساله که داره کنکور ارشد میده،ولی قبول نمیشه و الان افسردگی گرفته.عمرا هم اگه اهل این جور سایت ها باشه(شهوانی که سهله،اگه بو ببره من اصلا از فیلتر شکن استفاده میکنم فاتحه ام خونده است)…طفلکی فکر میکنه من دائم تو سایت نیک صالحی ام :))
اگه راست میگی بگو چه رشته ای می خونی تا با چندتا سوال رسوات کنم!
دیگه ننویس

0 ❤️

364748
2013-02-28 13:59:44 +0330 +0330
NA

شاش داشتی ehعزیز اینقد سریع داستانو بلغور کردی؟؟؟

0 ❤️

364749
2013-02-28 18:17:02 +0330 +0330
NA

والت با اين رويه كه شماها پيش گرفتين و به هر كى داستان مينويسه يه چيزى ميگين مطمئن باشيد تو اينده خيلى نزديك ديگه هيچكس چيزى نميمويسه و در سايت و بايد بست

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها