سکس نیما با مشتری

1397/06/03

سلام
نمیخوام داستانم رو کش بدم من مغازه لوازم آرایشی بهداشتی داشتم و به خاطر همون با زن جماعت سر و کار داشتم.سرم تو کارم بود و زیاد خودمو درگیر نمیکردم.تا اینکه یکی از مشتری های ثابتم که روبروی مغازه من خونه داشت اومد مغازه یه چندتا وسیله ارایشی خواست و گفت میخواد بره امشب عروسی تو پرانتز بگم یه زن 33ساله با قد 165ووزن حول و حوش 60 با سینه های 80با موهای بلند بلوند.خلاصه لوازم ارایشی رو اماده کردم گفتم اینقدر میشه دست کرد تو کیفش و شروع به گشتن کرد گفتم قابل نداده ندارید بعدا میارید شما همسایه هستین و…گفت نه من میرم کار دارم بعد نیم ساعت میام برم عابر بانک میام گفتم کارت بده میدم مغازه بغلی بکشه گفت عابرم پول نداره میام خلاصه رفت بعد یک ساعت زنگ زد که من خونه هستم اگه میشه دیگه تا مغازه نیام بیار جلو در خونه.منم دیدم کم خریدی نکرده و اون روز دخلم خوب نبود خلاصه رفتم زنگ زدم درو باز کرد رفتم با اسانسور بالا زنگ زدم گفت بفرمایید داخل منم دیدم زشته الان بخوام تعارف کنم و…گفتم میرم داخل میدم پولو میگیرم میام بیرون رفتم داخل دیدم خبری نیست گفتم مریم خانم گفت الان میام رو میز شربت گذاشتم با میوه پذیرایی کن از خودت تا بیام بعد ده دقیقه که سرم مشغوله خوردن بود و پایین گفت اقا نیما تا سرمو اوردم بالا هنگ کردم دیدم با دامن کوتاه و یه لباس نیم تنه خوشگل جلومه شروع کردم به سرفه اونم سریع پرید زد پشتمو و گفت مگه جن دیدی گفتم نه ولی انتظار این صحنه رو نداشتم نشست کنارم و گفت حالا لباسام چطوره واسه عروسی گفتم محرکه است مواظب باش داماد اشتباهی نیاد سراغت گفت نه پیر شدم و… گفتم نه اتفاقا خیلی خوش اندامی گفت جدی میگی یه ذوقی کرد که لپاش سرخ شد.گفتم من برم که مغازه کار دارم و زندگی خرج گفت میشه نری گفتم الان شوهرت میاد بدبخت میشم گفت نیاد راهش از خونه دور میشه قرار گذاشتم اون تو مسیرش منو سوار میکنه الانم زوده تا راه بیفتم گفتم نمیشه گفت اصلا بهت300میدم که بمونی فکر کن کاسبی کردی مغازه چشای من درشت شد بی هیچ فکری گفتم باشه.گفت میشه برات درد و دل کنم گفتم بگو گفت تلگرامه شوهرم رو هک کردم چند وقته شوهرم با یکی دوست شده باهاش سکس داره گفتم چه بد گفت چند وقته با خودم کلنجار میرم که چیکار کنم گفتم نتیجه گفت باید منم خیانت کنم گفتم نه و فلان و بیثار گفت نه باید سکس کنم و حالیش کنم منم میتونم گفت دوس دارم با تو سکس کنم گفتم چرا گفت تو این چند ماه دیدم چشمت دنبال چیزی نیست گفتم من زن دارم بچه دارم اصلا فکرشم زشته گفت خواهش میکنه گفتم نه پاشدم برم دستمو گرفت گفت اگه بخوای بری جیغ میزنم ابروتو میبرم ترسیدم یه لحظه تو ذهنم تجسم کردم که چی میشه اگه اینجوری بشه ابروم میره کاسبیم بهم میخوره تازه خوب شده بود کاسبیم گفتم باشه ولی فقط لاپا گفت باشه رفتیم اتاق خواب من رفتم رو تخت شلوارمو تا حدی که میرم بیاد بیرون کشیدم پایین شروع کرد جلوی من لخت شدن اولش تحریک نشدم ولی وقتی سوتینش رو کند سینه هاش از شدت شهوت سیخ شده بود کیرم راست شد گفتم سریع با دست اب خودمو بیارم تا ابروم شم که پرید روم شروع کرد به خوردن و سریع پشت به من شد گرفت گذاشت لاپاش گرمای کوسش داشت دیونم میکرد دیگه نتونستم کردم تو یه جیغی زد و منم شروع کردم به فحش دادن به اون و خودم که کاش پام میشکست و… خلاصه هر روشی بلد بود م انجام دادم.داشت ابم میمود در اوردم ریختم رو صورتش سریع پاشدم رفتم دستشویی خودمو شستم لباس پوشیدم تا اومدم برم گفت خیلی بدی من ارضاع نشدم که داری میری هیچی نگفتم رفتم مغازه ناراحت بودم از کارم مشتری میومد و میرفت ولی فکرم ناخوداگاه میرفت پیشش داشتم شهوتی میشدم و…بعدا ادامه داستانم رو میگم براتون مرسی از صبر و حوصله تون.

نوشته: نیما


👍 4
👎 16
38700 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

713135
2018-08-25 20:49:06 +0430 +0430

دهن سرویس قبول کن کرم از خود درخت . میدونستم زنه شوهر داره پاشیدی رفتی دمه در . بعدا نشناخته گفتی دم در زشته رفتی داخل خونه .
ایول بعد مدتها شربت داشت داستان

1 ❤️

713170
2018-08-25 21:47:33 +0430 +0430

چرا اون بالا ننوشتی طنز؟ که ما هم بدونیم چی میخونیم.

0 ❤️

713172
2018-08-25 21:51:58 +0430 +0430
NA

آخه کس مغز لجن مگه تلگرام هک میشه یه دوتا تبلیغ واسه هک تلگرام تو سایپا دیدی اومدی اینجا بلغور می‌نویسی پلشت

2 ❤️

713203
2018-08-26 02:22:29 +0430 +0430

به زنه بگو چند میلیارد دلار پاداشش هست که تلگرام رو هک‌ کرده خخخخخ آخه گوزو مگه تلگرام هک‌میشه ؟؟؟
بعدشم هیچکی یه دفه اینجوری پا نمیده حداقل طول این مدت یه چشمک بهت میزد
برو جقت رو بزن و دیگه ننویس
کیر تو خودت و مغازت

0 ❤️

713235
2018-08-26 06:52:27 +0430 +0430
NA

احتمالا چون مشتری داشتی سریع تمومش کردی

0 ❤️

713259
2018-08-26 09:52:07 +0430 +0430

جوری دقیق سایزهارو میگی که من بعد از چندسال هنوز سایز های زنم و نمیدونم.ضمنا این پاداش راستی و درستی تو بوده که خدا نسیبت کرده، وخواهشا اگه میخای فحش نشنوی دیکه ادامه نده

1 ❤️

713292
2018-08-26 13:15:30 +0430 +0430

ایندفعه بجای (نیما) بنویس
(نیکیرم.)
دلت خوشه آدمی ؟
گربه هم زیادی براب!

0 ❤️

713331
2018-08-26 17:37:28 +0430 +0430
NA

محض رضای خداقبل از کصتان نوشتن جق بزن

0 ❤️

713486
2018-08-27 11:21:39 +0430 +0430

بردت تو خونش به زور بهت داد…

پارک و عوض کن تو رو قرآن -__-

0 ❤️

713505
2018-08-27 14:25:25 +0430 +0430

لایک
یه داستان متفاوت و احساسی

0 ❤️

713508
2018-08-27 15:03:43 +0430 +0430
NA

سلام خدمت اساتید همه چی دان. من این بنده خدا را نمیشناسم و اصلا هم با داستانش حال نکردم ولی خدمت شما دانشمندان عزیز عرض کنم که تلگرام هک میشه تقریبا دو سوت به اندازه یه اب خوردن . ثانیا خودم هم تو چنین موقعیتی بودم که طرف گفت اگه نکنی منو جیغ میزنم و من استغفار کردم و نکردمش و اومدم بیرون ، اون هم جیغ هم نزد و کاملا درک میکنم شرایط نویسنده داستان را

0 ❤️

713528
2018-08-27 19:00:32 +0430 +0430

تا همون محرکه کافی بود اثبات حجم کس مغزیت اون معرکه است مجید جان به جای مغازه آرایشی یکم کتاب بخون قوه محرکه نزول نکنه آقای محرکه

0 ❤️