سلام
این یک داستان واقعی با اسامی و نام های مستعار دوران دانشجویی خودم تو رشته ی هنر هستش.
من اسی الان ۳۸ سالمه. سال ۹۴ کنکور کارشناسی هنر قبول شدم. روز ثبت نام متوجه شدم تو کلاسمون ۲۵ تا دختر هستش و پنج تا پسر. بگذریم اون موقع اوج مصرف الکل و مشروب من بود. تو سبزوار قبول شده بودم خودم هم یک رگ سبزواری دارم ولی مشهد زندگی میکردم. روز اول تو کلاس چشم دنبال دوتا دختر بود. شبنم و سارا. شبنم سبزواری بود و سارا درگزی‌. خودم یک دوست دختر تهرانی داشتم. دو سه هفته گذشت و کارهام از بقیه بچه ها بهتر بود. کم کم به شبنم نزدیک شدم. تو یک شرکت تبلیغاتی کار میکرد. اولش با اس ام های عادی شروع کردم و کم کم بحث سکس رو راه انداختم. اونم بدش نمیومد بهش پیشنهاد دادم اگر الان تو شرکت بودم چکار میکردیم به نظرت؟ گفت نمدونم حتما شیطونی دیگه! گفتم خوب تنها که نیستی نمیشه. گفت اتفاقا امروز تا ساعت نه شب شرکت تنهام در رو هم بستم چون قراره میز کارم رو تمیز کنم و رییس شرکت گفته در رو ببند چون در اتاق خودم بازه کسی نره توش چیزی برداره. طفلکی نمیدونست من دقیقا روبه روی شرکت واستادم و دارم پیام میدم. گفتم خوب فکر کن من الان پشت درم بازم دلت شیطونی میخواست؟دیر جواب داد دیدم از پشت پنجره داره می‌خنده دست تموم میده. زنگم زد گفت خیلی کس کشی. گفتم بیام تو. لباشو پشت پنجره گاز گرفت چشاش از همونجا معلوم بود حشری شده. گفت آروم بیا درو باز کردم سریع بپر تو. گفتم باشه. رفتم تو. دیدم واستاده روبروم. بدون معطلی و حرف زدن رفتم سمت صورت داغش. پسر خیلی حرارت داشت. فکر کردم تب داره. گفتم چته تب داری؟گفت نمی‌دونم استرس دارم آخه تو اینجا با من. . . حرفشو قطع کردم و لبامو چسبوندم به لباش. دیوث ول نمی‌کرد لبامو صدای قلبش رو می‌شنیدم. دستم رو گذاشتم از روی مانتو روی سینش. سفت بود و نوکش کاملا زده بود بیرون. گفتم چه قلب سفتی داری اونم دوتا. هیچی نگفت فقط لبامو ول نمی‌کرد. شالش رو زدم کنار موهاشو تو دستم گرفتم انداختم پشت گوشش پسش زدم و گوشاشو میلیسیدم. دیدم پاهاش شل شد. بغلش کردم بردمش رو کاناپه اتاق انتظار. دگمه هاشو باز کردم و دست اونو گذاشتم رو کیرم که تازه عسلی شده بود. دیدم فقط داره میمالتش دستاش می‌لرزید اما آنقدر کیر میخواست که از رو شلوار کیرم رو پوست پوست کرد جنده کوچولو. خودم دگمه شلوارمو باز کردم. دستش رو برد داخل شلوارم کشیدش بیرون. کاملا شق کرده بودم. منم دستمو بردم از پشت سوتینش رو انداختم سمت چپ بازوهاش بندش باز شد. وای هنوز ندیده بودمشون اما سفت بود و داغ. کم کم لباسشویی درآوردم خودم هم شلوارمو تا زانو دادم پایین. چی می‌دیدم. یه سبزه ی حشری با سینه های هفتاد بدون ایراد سفت مثل سنگ. کیرم داشت کنده میشد تخم سگ دستشو از بالا تا پایین کیرم میکشید. کیر خودم خیس شده بود و با هر حرکتی که با دستش انجام میداد رگای کیرم باد میکرد. خون توش داشت منفجر میشد. گفتم خیسش کن. گفت خیسه. گفتم نه منظورم اینه ساک بزن برام. گفت چی؟گفتم جیگر بخورش. دیدم هم شد رو کاناپه. رژای لبش رو لبو گردنم مونده بود. برا یه لحظه چشام سیاه شد. سرش رو تو دهنش کرد و زبونشو چرخوند دورش. انگار تو بهشت بودم. منم دستمو بردم تو شلوارش دیدم به به خانوم خیسه خیسه. پنج دقیقه با کس کلوچه ایش ور رفتم. اه میکشید دوباره ساک میزد. توله انگار صد سال بود تشنش بود. سرشو بردم تا ته رو کیرم اونم کم نمی‌آورد تا ته میخوردش آب دهن خودش با خیسی کیر منو کلا قورت میداد. من از ساک خوشم میاد بهترین بخش سکسه. گفتم شلوارتو در بیار. بدون حرف زدن درآورد شرتشم درآورد. فقط جوراب پاش بود. لباسمو درآوردم و خودمو بهش چسبوندم. انگار تنور بغل کرده بودم. رفتم سمت سینه هاشو و شروع کردم به خوردن نوک سینه هاشو گفتم اذیتت کنم؟ گفت ینی چی؟یه گاز کوچولو از سینش گرفتم سریع وحشی شد. اومد رو کیرم و گذاشت بین پاهاش. گفت وحشی دوست دارم. کیرمو می‌مالید به کسش. منم همه بدنشو میلیسیدم. بوی خوبی میداد توله. پرسیدم عقب یا جلو. گفت جلو نمیشه. با خودم گفتم بهتر. دستمو بردم رو باسنس. دو دستی دوتا ضربه زدم به کونش. سفت بود. دیدم فقط چشاشو بسته. اروم کیرمو از لایه پاس کشیدم بیرون گفتم یکم خیسش کن. یکم سرکیرمو خورد. منم بدون معطلی کیرم رو با کونش تنظیم کردم لای باسنش رو باز کردم و گفتم آماده ای؟ گفت اسی زودباش دارم میمیرم فقط میخوام بکنیم. حرفاش حتی حشری ترم میکرد. اروم سرشو بردم داخل کونش. یه آه سکسی کشید و خودش بقیشو داد داخل. اوف اوف اوف. پسر چه کون ردیفی داشت. تنگ تنگ. داغه داغ. اومدم تلمبه بزنم دیدم خانوم خودش این کارس تند تند کون خوش فرمشو بالا پایین میکرد. داشت کیف میکرد منم که خر کیف بودم. دو دستی کمرشو گرفتم محکم‌تر فشارش میدادم رو کیرم. اونم تا آخر کیرمو میبرد داخل و موقع بالا اومدن فقط سرکیرمو توش نگه می‌داشت. سرکیرم مثل بالون باد کرده بود. فقط یک رب تلمبه میزدم لب می‌گرفتیم سینه هاشو می‌خوردم. بعدش واقعا دیگه نمی‌تونستم ادامه بدم. گفتم رو کاناپه دراز بکش. دراز کشید منم از پشت پنج دقیقه طوفانی میکردمش و بازوهاشو لمس میکردم فشار میدادم و گردنشو می‌خوردم. گفت اسی خسته شدم. گفتم برگرد تا ارضا شم این بیاد. برگشت کیرمو گذاشتم لایه سینه هاشو اونم محکم سینه هاشو به هم فشار میداد زیرچشمی به کیرم نگاه میکرد. گفتم چیه دلت میخواد بخوریش؟سرشو هم کرد سمت سینه هاشو سرش می‌رفت تو دهنش. نگهش می‌داشت تا خیسیشو قورت بده بعد ولش میکرد دوباره لای سینه هاش. ابم داشت میومد. گفتم فقط با ساک زدن ارضا میشم. گفت چکار کنیم؟ گفتم رو مبل بشین من وامیستم برام بخور تا ابم بیاد. نشست منم کیرمو گذاشتم بین لباس. جاکش گفت وحشی دوست داری؟گفتم ینی چی؟سر کیرمو گاز گرفت بعد سریع کرد تو دهنش و زبونشو دورش چرخوند‌حرفه ای ساک میزد. از پشت پاهام دستاشو قلاب کرده بودو کیرمو تا ته میخورد. اه اوه منم درومده بود گفتم لامصب سرکیر حساسه درد داره گاز گرفتی. گفت اینم برا جبران. سرشو از دهنش درآورد کشید به لباس. اب دهنشو ریخت رو سرش و از پایین کیرم شروع به لیسیدن کرد تا سرش. سرشو محکم تو دهنش نگه داشت. بعد گفت زود دیگه. گفتم اینو کجا بریزم رو کاناپه؟ میدونستم نه نمیگه. گفت هرجا دوست داری. گفتم داخل دهنت بریزم؟ گفت اشکال نداره. منم از خدا خواسته تندتر تلمبه زدم. و تو دو دقیقه این اومد کیرم مث سنگ شده بود با فشار ابم اومد و ریختم تو دهنش. نمیتونست حرف بزنه دهنش پر از آب بود. مکث کرد قورتش داد همشو. بعدش هم سر کیرمو آروم آروم مکید تا قطره آخرش رو مکید. جوری بود که گیج شده بودم. هنوز ساعت هفت بود. بهش گفتم ناموسا خوب ساک زدی. گفت جدی خوشت اومد؟ گفتم آره. گفت منم از ساک زدن خوشم میاد. گفتم پس میشه یک بار کلا آب منو بیاری با ساک زدن؟ یکم خودشو لوس کرد گفت الان ارضا شدی که. منم گفتم نمیشه ازت گذشت. گفت پس فقط بشین رو کاناپه. گفتم چشم.
بلند شد دهنشو شست رژ لب زد و گفت فقط هیچی نگو هیچی نخواه من خودم بلدم. منم گفتم حتما باید چیز باحالی باشه. پاهامو باز کرد تخمامو با زبونشو لیسید. بعد تخمامو تو دهنش کرد مکید. دوباره شق کردم. این بار فقط سرشو میخورد و با دستش کیرمو بازی بازی میداد دستشو درو سر کیر چرخوند خیس شد و با دستش شروع به جلق زدن برام کرد. این بار انگار کیرم بیشتر باد کرده بود . پسرا میدونن چی میگم. همزمان با دستت بالا پایین کنی با دهنت ساک بزنی برا پسر انگار تو بهشتی. رژ لبش رو از عمد می‌مالید رو شکمم. تو سه دقیقه ای حرفه ای بدجنس ابم رو اورد. پاهام می‌لرزید موقع ارضا شدن. احساس میکردم واقعا آب بدنم داره کم میشه. ابمو ریخت رو لباش و با زبونشو انگشتانش همشو خورد. دیگه نا نداشتم حتی حرف بزنم. اونم رفت دستشویی و لباسشویی پوشید اومد پیشم. منم شلوارمو لباسمو پوشیدم. وقت خداحافظی شد. بوسیدمش گفتم بازم قراره بیام شرکت پیشت؟ گفت تند نرو وقت زیاده هنوز ترم اولیم تازه فقط تو تو پسرا مجردی. خرکیف شدم. اروم از در رفتم بیرون بهش پیام دادم خوش گذشت. جواب داد راستش من بکارت ندارم فقط نمخواستم روز اول از جلو بهت بدم. یاد دوست دخترم روفیا افتادم که میخواست نداشتن بکارتشو بندازه گردن من. تو جواب نوشتم براش مهم این بود که خوش گذشت بهمون. گفت اره و گفت داره می‌ره خونه و خدافظی کرد. منم نوشتم دوست دارم تا کلاس پس فردا. رفتم خونه بدون معطلی رفتم دوش گرفتم یک دونه نوشابه خانواده خوردم یه کلونوزپام و خوابیدم. حالا هنوز داستان سارا و دوست دختر خودم مونده. اونم به وقتش.
خوشتون اومد لایک نیومد چمدونم والا لایک نکنین.

نوشته: اسی