سکس پیرزن راننده کامیون

1399/11/14

با سلام من راننده کامیون هستم تو کار مبلمان و اثاثیه بارها برام پیش اومده اما این برام جالب بود وبه اشتراک گزاشتم تا دوستان هم بخوانند محسن 40ساله هستم یک روز که تازه از جاده برگشته بودم دوش گرفتم وبه مزار پدرم رفتم وبه خانه برگشتم داخل حیات نشسته بودیم چای و قلیان ردیف بود ساعت 6بعدازظهر بود گوشیم زنگ خورد از باربری زنگ زد بهم که یک بار برای تنکابن ردیف شده بیا چون پنجشنبه بود وخسته نخواستم برام بهانه گرفتم که با کلی اصرار که ابروش درخطر هست و قبلا ماشین فرستاده چون لوازم زیاد داره جا نشده داخله کوچه هستن خودت برسون کرایه هم شیرین بهت میدم قبول کردم وار خانه من تا آنجا 1:30راه بود راه افتادم وقتی رسیدم دیدم کوچه بسته شده و تمام لوازم این بنده خدا داخل کوچه هست ماشین گزاشتم وکارگرها شروع به بارکردن حدود نیم ساعتی گذشت و سوال کردم که صاحب بار کیه و کجاست که همسایه ها جواب دادن رفته تا ابربانک میاد ساعت 10:20دقیقه بار تمام شد که دیدم یک خانم خیلی حیکل که حدود 120وزنش بود قد 170سفید وارایش قلیز پول کارگرها حساب کرد وبه من گفت کی می رسید تنکابن گفتم ولا خسته هستم امشب استراحت میکنم صبح راه میرفتم شب می رسیم شمارم گرفت و شمارش به من داد صبح که راه افتادم زنگ زد کجا هسنید گفتم راه افتادم می رسیم تا شب وقتی صحبت میکرد حس عجیبی داشتم وکلا تو فکرش بودم که اگر بشه یک دست بکنم الیه چون عاشق زنهای حیکل و چاق و سن بالا هستم تا شب که رسیدم 20بار بیشتر زنگ زد ساعت ده شب بود رسیدم ماشین زدم جلو پلاژ تابارخالی کنن خانه روبه روی دریا طبقه چهارم که طبقه سوم دخترش بود وخوشبختانه خانم بیوه پنج سال شوهر نداشته وبه گفته خودش تا حالا کیر نخورده تا اومدن کارگرها رفتم رو مخ زنی کمی صحبت کارگرها رسیدن و شروع به تخلیه کردن بار خالی شد اما مخ زدن من تا 70درصد پیش رفت ناچار کرایه گرفتم و رفتم سوار که شدم رفتم چند کوچه بالا تر شروع به ادامه مخزنی از طریق پیامک دیدم جواب داد وسریع یک شاخه گل پیک جعبه شیرینی گرفتم رفتم در باز کرد دیدم یک نیمه آستین پوشیده با دامن بلند و شال صورتی نشستم چای آور و کلی صحبت میلیونم از ماشین اوردم وردیف کردم دیدم پابست نشستم کنارش و گفتم حاضری صیغه را بخونم قبول کرد من هم بی مقدمه یک بوسی از لبش گرفتم و شال برداشتم کمی خجالت کشید که گفتم راحت باشید همسرم هستید دیگه از شق درد آروم نداشتم چکار کنم که دیدم خودش گفت نوانخانه تخت حاظره دستش گرفتم ورود تخت درازکشیدیم بی مقدمه لباسم درآوردم ولا اسرار اونم لباسش درآورد الله اکبر سینه‌اش از ساز 100رد شده بود روزی فکر کنم پنجاکیلو شیر میدادیم با حس عجیبی شروع به خوردن کردم بوی عطرعجیبی میداد خواستم کسش بخورم نزاشت که نگاه کردم دیدم کمی موه داره اما موهاش سفید شده اخه سن بالا بود کمی با کسش وررفتم که دیدم از یک دختر 14ساله بیشتر ناله میکنه میگفت بکن بکن من هم که خیلی داغ بودم روش درازکشیدم کیرم با کسش هماهنگ کردم که او شکمش که روی کسش گرفته بود تعمیرات اخه من خودم لاغر هستم 55کیلو کیرم هم بیست سانت میشه ولی باریک شکمش دادم بالا فروکردم که جیغ عجیبی کشید که دیدم کیرم خونی شده با تعجب زن با این سن و این هیکل باید با سر برم توش با چندتلمبه تراز شدم اینقدر داغ بود که سریع آبم اومد کیرم تمیز کردم و اومدم روی مبل قلیان ردیف کردم و پرسیدم که چرا اینقدر تنگ و خونی شد مگه دختر هستین که گفت قبل مرگ همسرش برای شوهررش رفته و تنگ کرده که قسمت من شده تا صبح سه بار دیگه کردم وبه خاطر اینکه طالب کیرم شده بود دوباره به شهر خودمان برگشت وبه مدت پنج سال صیغه کردم وار کردن نه اون نه من سیر نمیشیم از اینکه وقت شماروگرفتم پوزش میخوام اگر غلط املایی دارم ببخشید با تشکر

نوشته: محسن


👍 1
👎 20
102401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

789621
2021-02-02 01:15:34 +0330 +0330

زشت نیست یکم؟!
۴۰ سال سن داشته باشی و هیکل رو اشتباه بنویسی؟!

0 ❤️

789624
2021-02-02 01:18:50 +0330 +0330

فرداش باربری راه میفته؟

0 ❤️

789654
2021-02-02 02:20:36 +0330 +0330

کوس نوشتی اصن تا حالا از نزدیک کوس دیدی رفته تنگ کرده ولی شیکمشو عمل نکرده لایه شکمو دادی بالا پشماش سفید بود 😞 درکل صابونتو عوض،کن با صابون تاریخ مصرف گذشته زدی توهم زدی

0 ❤️

789660
2021-02-02 02:53:03 +0330 +0330

امشب هر چی داستان خوندم انگار یه نفر نوشته از بس که غلط املایی داشتن و با دروغ های بزرگ و بی سر و ته لعنت به این جق که هم فکرو خراب میکنه هم دست ولرزان میکنه کمتر بزنید لطفاً

1 ❤️

789673
2021-02-02 08:06:43 +0330 +0330

ریدن تو سوادت😂😂😂

0 ❤️

789678
2021-02-02 08:29:20 +0330 +0330

توصیه : به نهضت سوادآموزی برویدددددد.

0 ❤️

789706
2021-02-02 11:43:36 +0330 +0330

کس مادرت ننویس لاشی جقی

0 ❤️

789721
2021-02-02 13:39:07 +0330 +0330

55 کیلویی بعد 20 سانت کیر داری؟
یه خانوم با 170 قد و 120 کیلو وزن؟ 😲 زن بود یا بچه فیل؟
بعد با اون حیکل 120 کیلویی رفته بود تا ابربانک؟ بانکه هم حتما خیلی بزرگ بود که میگی ابربانک

1 ❤️

789751
2021-02-02 16:41:10 +0330 +0330

خرچنگ

0 ❤️

789772
2021-02-02 18:57:03 +0330 +0330

من فکر میکنم ناف پیرزنه رو با کیرت سوراخ کردی 😃😁😎😁

0 ❤️

789786
2021-02-02 23:36:00 +0330 +0330

مرسی.چهل ساله احترامش واجبه

0 ❤️

789854
2021-02-03 01:55:17 +0330 +0330

کیرم تو سوادت .

0 ❤️

789928
2021-02-03 11:14:56 +0330 +0330

اخخخخ… تخیلاتت بد تخمی هست

0 ❤️

789949
2021-02-03 14:18:14 +0330 +0330

ریدم تو نوشتنت
یه آدم چهل ساله که راننده هم هست شاید تا حالا هزار بار رفته جلوی عابر بانک، یعنی یه بارم نگاه نکردی طرز نوشتنشو ببینی🤦‍♂️🤦‍♂️🤦‍♂️

0 ❤️

790016
2021-02-04 00:38:02 +0330 +0330

باید این داستان رو تخیلی بخونی و کلمات رو حدس بزنی که چی نوشته و منظور چیه
تا نصف خوندم و هیچ لذتی که نبردم هیچ، بیشتر خسته هم شدم از اینه نه غلط املایی

0 ❤️

804821
2021-04-19 11:59:53 +0430 +0430

محسن اقا شما فقط غلط املایی نداشتین. این اقای راننده چطوری قبل از اشنایی میدونه که این خانم پنج سال شوهر داشته و سکس زیاد هم نداشته!!!و الت تناسلیش هم موهاش سفید بوده!!! در کل خیلی عامیانه نوشتین بدون نکته جذاب و قابل کشش. 👿

0 ❤️

869326
2022-04-17 18:41:40 +0430 +0430

خوب تابلو کوس نوشتی کلا 55 کیلویی ماشین سنگین داری کوس سن بالا میکنی چی میزنی تو

0 ❤️

883736
2022-07-08 05:30:10 +0430 +0430

کیرم هفت شبِ جمعه به جا کیرِ بابات؛ مرتیکه ی سَنده عراقی، حسابِ غلطای املاییت از دستمون در رفت؛ کاش عوضِ اوون دوودوولِ صاب مُردَت، یه کم روو درسُ مشقت کار میکردی که اینقد کُس مغزُ بیسواد نشی.

0 ❤️

883737
2022-07-08 05:37:37 +0430 +0430

کسکشه کون تلق تولوقه جقی،، کیر تنگ گرفده مادر؛ مگه مجبوری با نیمچه سوادِ آبکشیدت همچین چاخان پاخانایی سرِهم ببندی!؟

0 ❤️

934123
2023-06-21 05:11:01 +0330 +0330

کس نگو مومن پیرزن کردی

0 ❤️

957014
2023-11-08 02:33:44 +0330 +0330

ریدم تو املات بیسواد

0 ❤️