سکس یواشکی با دختر عموم

1400/05/09

سلام سعیدهستم ۴۲ ساله این جریان که میخوام بگم واسه ۱۶ ساله پیش هستش من مجرد بودم یه دخترعموم دارم خیلی مهربونه خیلی باهاش راحت بودم و زیادی باهم دردودل میکردیم یکبار زمستان خانوادگی رفتیم برف بازی منم هی شیطونی میکردم و دخترعموم را زیاد با برف میزدم خلاصه میکنم داستان را
بعد از یک هفته اومد خونمون من تنها بودم از مادر و پدرم سوال کرد گفتم که نیستند من تنهام خواست بره که گفتم دخترعمو اون روز ناراحت نشدی که با برف زدم گفت نه ولی یکم تابلو کردی گفتم چکار کنم دوست دارم گفت میدونم ولی تو جمع سعی کن تابلو نشه چشم گفتم و بعدش میخواست بره که گفتم الان تنهام کسی هم نیست اجازه هست یکم سربه سرت بزارم خندید و چیزی نگفت منم بعنوان شوخی هی سربه سرش میذاشتم وقلقلکش میدادم و دیدم چیزی نمیگه دل وجراتم بیشتر شد و چند بار مثلاهواسم نیست دست زدم به سینه اش کم کم قلقلک تبدیل شد به کشتی وازپشت چسبیدم بهش وکیرم حسابی راست شده بود که متوجه شد و گفت بسه دیگه میخوام برم که یکم خواهش و التماس خوابوندمش زمین و باسینه هاش بازی کردم اولش خیلی تلاش کردکه ازدستم فرارکنه اما بهش زور بودم دم گوشش گفتم اروم باش میدونی که خیلی دوست دارم پس چرا ازم فرارمیکنی که گفت منم دوست دارم ولی میترسم ابرومون بره کسی بفهمه منم گفتم نترس کسی که نیست قرارهم نیست کسی بفهمه خواهش میکنم خرابش نکن خلاصه کم کم راضی شد و گفت فقط لاپای گفتم چشم آروم دستموبردم داخل شلوارش و چوچولوشو شروع کردم به مالش و خودشو شل کرد بعدش بلوزش را دادم بالا وشروع کردم به خوردن نوک سینه هاش هرازگاهی هم بادستم سینه هاشو فشار میدادم هی میگفت سعید توراخدا زودتمومش کن ولی من اصلادوست نداشتم تموم بشه انگار تمام دنیا زیرپام بود بعدش شورتش راکشیدم پایین و شروع کردم به لیس زدن اونقده براش خوردم که یه لحظه تمام بدنش لرزید وبی حال شد بعد منم محکم بغلش کردم وهی نازشو میکشیدم بعدچند دقیقه بهش گفتم حالانوبت شماست من ارضا نشدم بلندشدم و شورتم را کشیدم پایین و کیرم را که دید یکم خیره شد گفت چقد کلفته من نمیتونم گفتم نترس عادت میکنی گفتم ساک بزن بخورش که قبول نکرد فقط چندتا بوس کردو زبون زد بعد درازکشید من یه تف زدم سرکیرم ویه تف لاپای دختر عمو و شروع کردم به تلمبه زدم چند دقیقه تلمبه زدم و گفتم عزیز ابم نمیاد ازپشت بکنم که گفت ن میمیرم خلاصه اونقده کسش را مالوندم تا قبول کردفقط سرش بره داخل چه ذوقی کردم یکم باانگشت بازی کردم و آروم آروم کیرم کردم توکونش و بالشت را گازمیگرفت و آروم جیغ میزدم کونش بقدری تنگ بود که نمیرفت تو بعدکمی عقب جلو سرکیرم رفت داخل و کمی عقب جلو کردم که دیدم ازگوشه چشمش اشک ریخت دلم بهش سوخت کیرمو در آوردم و برعکسش کردم کیرموهی میمالیدم به کوسش و هی میگفت سعی توراخدا نکنی تو گفتم هواسم هست بعد عقب جلو کردم تا احساس کردم ابم داره میاد بهش گفتم پاهاتو بچسبون بهم و تمام ابم را ریختم رو رون پاهاش بعدش پاشدیم خودمون را تمیزکردیم و دخترعموم داشت میرفت صورتموم را بوس کردوگفت خواهشا بین خودمون بمونه ومنم قول دادم الان ۱۶ ساله ازاین جریان میگذره و ما بهم نرسیدم اونم متاهل منم متاهل خیلی هم خوب هستیم و کلا هیچ حرفی ازاون روز به زبون نمیاریم دخترعمو واقعا یه نعمت بزرگی هستش امیدوارم خوشتون اومده باشه باراولم بود شاید به دل نشینه اما واقعی بود

نوشته: سعید


👍 7
👎 12
55001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

823309
2021-07-31 00:43:15 +0430 +0430

منم یه عمر دخترعمومو کردم الانم سرخونه زندگیشه

0 ❤️

823310
2021-07-31 00:43:22 +0430 +0430

شاید خاطرات واقعی باشه ولی قلمت خیلی تخمیه.فضا سازی صفر، معرفی شخصیتا صفر، توضیح و تصویر سازی صفر، ضعیف بود.

4 ❤️

823318
2021-07-31 00:49:58 +0430 +0430

تو یه خط دست شو کرد تو شرتش
برف بازی و داشتم میخوندم یهو لاپایی زدی
خخخخخ

4 ❤️

823320
2021-07-31 00:50:21 +0430 +0430

الان برف که نیست ولی از فردا ملت دختر عموهاشون رو با سنگ و کلوخ میزنن تا بکننشون.

4 ❤️

823325
2021-07-31 00:55:59 +0430 +0430

دختری عموی من قراره از سوئد بیاد بکنمش

0 ❤️

823342
2021-07-31 01:10:58 +0430 +0430

کیر شق شده هم با این نوشته ی تو میخوابه دیـــــــوث 🤢

1 ❤️

823358
2021-07-31 01:59:41 +0430 +0430

یه نکته: در اوردی بعد گفت چقد کلفته من نمیتونم
قبل اینکه در بیاری قرارتون این بود که نکنی تو و فقط لاپایی، پس دختر عموت انتظار رفتن کیرت توشو نداشته بنابراین حتی اگه بگه کلفته ولی نمیگه نمیتونم
اما تو که از انتهای داستان خبر داری میدونی میخوای تو کستانت از کون بکنیش پس اگه بخوای خودتو جای اون بزاری و دیالوگ بنویسی همینجوری مینویسی
خلاصه نتیجه گیری این میشه که دیالوگ های دختر عموتم خودت نوشتی و در نتیجه کستانت ساختگیه و خودت ساختیش
ک.س ننت. ننه جن.ده نمیتونی ننویس، بدون داستان نویسی هم میشه جق زد بخدا

0 ❤️

823422
2021-07-31 10:06:39 +0430 +0430

خوب بود ؛
موفق باشی

0 ❤️

823445
2021-07-31 14:56:16 +0430 +0430

بااااازم ک کون بی عن کصکشا شماها اهل کدوم سیاره هستین ک کونتون عن نداره اگ اهل زمینین پس ادن نیسین تنها موجودی ک لوله گوارشش دو طرفس هیدره ک شرمنده اخلاق ورزشیتون نمیتونه تایپ کنه
فلذا کص نگو مومن

0 ❤️

823451
2021-07-31 15:16:27 +0430 +0430

اصلا به نظر من هرکی تعارف کرد بگیری بکنیش والسلام آی نمیدونم این فامیله این آشناس هرکی

0 ❤️

823464
2021-07-31 16:02:38 +0430 +0430

بابا حالم به هم خورد از این چیز مشنگی داستان نوشتن هاتون

0 ❤️

823483
2021-07-31 19:39:40 +0430 +0430

الت تو نگارشت):

0 ❤️

823487
2021-07-31 20:26:11 +0430 +0430

جوری میگه سکس یواشکی با دختر عموم که انگار ما قبل و بعد سکسامون میدیم مسجد محل اعلام کنه اهل محل بی اطلاع نباشن اسکول جغی

0 ❤️

823618
2021-08-01 17:48:51 +0430 +0430

کص ننت

0 ❤️

823725
2021-08-02 07:19:14 +0430 +0430

ماکه از نعمت داشتن دختر عمو محرومیم 😔😔😔😔

0 ❤️