سکس یواشکی با دوست داداشم

1391/07/14

سلام اسم من ساراست 19 سالمه اولین بار داستان مینویسم امیدوارم خوشتون بیاد دوستای عزیزم! داستانم بر میگرده به 1سال پیش و ازادی بعد از کنکور… مامان بابام تصمیم گرفته بودن بعد کنکور به دختر عزیزشون یه حالی بدن تا از جو درس بیاد بیرون! واسه همینم برای من تو باغمون یه تولد توپ گرفتن که تمام دوستای من و داداشم دعوت بودن! از اول مهمونی یه پسره روبروم نشسته بود و نگام میکرد منم با این که حسابی از قیافه و تیریپش خوشم اومده بود به روی خودم نمیووردم و سعی میکردم نگاش نکنم اخرای شب که دیگه مهمونی تموم شد بیشتر مهمونا رفتن فقط چند تا از دوستای من موندن و 2تا از دوستای داداشم سامان! یکیشون همون پسره بود… ساکتو مرموزو خوشتیب با یه نگاه خاصی که تا حالا ندیده بودم… سامان اومد بهم گفت این دوستم اسمش بهراده تازه باهاش رفیق شدم بچه باحالیه با دوستات اشناش کن! منم با خودم گفتم مگه خودم مردم که این جیگرو به دوستام معرفی کنم! سامان و اون یکی دوستش با یه شیشه رد لابل و سیگار رفتن تو اتاق ولی بهراد گفت من حالم خوب نیس میخوام استراحت کنم و باهاشون نرفت! منم با دوستام چند دست حکم زدم بعدش اونا خوابیدن منم تو کف بهراد بودم رفتم لب استخر نشستم پاهامو کردم تو اب تکو تنها واسه خودم اروم اهنگ میخوندم یهو از پشت سرم یکی گفت عاشق شدی؟؟؟؟؟ برگشتم دیدم بهراده به جون خودم انقدر هل کردم پاهام تو اب ویبره میرفت نشست کنارم گفت چرا تنهایی گفتم بقیه خوابیدن من خوابم نمیبره. یکم نزدیک شد جوری که لبش با گوشم یه ذره فاصله داشت اروم گفت چرا عزیزم؟ گفتم نمیدونم… دستمو گرفت گفت منم خوابم نمیبره چیکار کنیم؟
فقط نگاش کردم لا مصب چشای خاکستریش حشریم کرده بود… خیلی باحال نگاه میکرد صورتشو اورد جلو کنار لبمو بوس کرد منم چشامو بستمو لبمو گذاشتم رو لبش خیلی داغ بود… اروم اروم با زبونش گردنمو لیس زدم لبمو مکید دیگه کم کم داشت کامل میومد روم که سامان داد زد کدوم گوری ای سارا؟ از صداش معلوم بود بدجور مسته منم سریع دست بهرادو گرفتم بردمش تو اتاقک کنار استخر که توش حوله و از این جور چیزاست نفس نفس میزدم ترسیدم یه وقت سامان بفهمه که یهو بهراد دستشو برد زیر لباسم سینه هامو میمالیدو با نوکشون بازی میکرد قلبم داشت منفجر میشد از ترس و شهوت! کامل لباسمو در اورد و شروع کرد مک زدن سینه هام بعد لباس خودشم در اورد بدنمو میمالید و لیس میزد منم اروم کمر بندشو باز کردمو شلوار و شرتشو در اوردم کیرشو میمالیدم اروم رفتم پایین و اول با زبونم کیرشو لیس زدم بعد چند مین هم براش ساک زدم که گفت بسه شلوارکمو دراورد اول یکم کسمو لیس زدو مالید بعد پرسید جلو یا عقب منم گفتم معلومه که عقب!
لوسیون بدن منو از کمد بر داشت و زد به کیرش بعد با انگشت یه کم با سوراخ کونم بازی کرد بعدش اروم اروم کرد داخل من اولین بارم بود تا خواستم جیغ بزنم جلو دهنمو گرفت گفت از جونت سیر شدی؟؟؟؟ تو پوزیشن سگی دستش تو دهنم بودو کیرش تو کونم بود داشت تلمبه میزد شلق شلق میخورد به دم کونم با صداش حال میکردم داد زدم سریع تر بهراد تا ته بکن تو اوووففف اه که میکشیدم وحشی تر میشد که گفت داره میاد برگرد… منم برگشتم کیرشو گذاشت دم دهنم میمالید و ابشو میریخت تو دهنم داد گفت قورت بده منم کیرشو کردم تو دهنو ابشو تا ته خوردم بعدش دیدیم هوا روشن شده ترجیح دادیم همونجا بمونیم… کیرشو گذاشت لای پام و خوا بیدیم تا ظهر که وقتی بیدار شدیم به همه گفتیم تو باغ داشتیم قدم میزدیم کسی باور نکرد همه فهمیدن ولی شانس اوردیم که سامان مست بود… بعد از اون سکس با دوستای سامان عادی شد حتی سکس گروهی اگه دوست داشته باشین باحالاشو براتون مینویسم مرسی که داستانمو خوندین بوس بوس

نوشته: سارا


👍 4
👎 4
296050 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

337488
2012-10-05 21:55:47 +0330 +0330
NA

وا! چه حرفا.تولده توبود دوستای داداشتودعوت کردن؟!لاااااف…بچه 1ساله میفهمه چرنده

0 ❤️

337489
2012-10-05 23:02:31 +0330 +0330

دروغ گفتن که کنتور نمیندازه تا میتونی دروغ بگو.چوپان.

0 ❤️

337490
2012-10-06 00:21:31 +0330 +0330
NA

هییییییییییی!!!
من نمیدونم این بوس بوس دیگه چه صیغه ایه پای داستانا؟!
آخه مدونایی که آخر کنسرتات(داستانت) بوس میفرستی؟
تولد بوده یا پارتی؟
چه جالب!! تولد شما دقیقا افتاده بعد از کنکور ها؟
بابات میخواسته بهت حال بده؟
احیانا اون پسره بابات نبوده و تو مستی نفهمیدی؟؟
ننویس جانم!

0 ❤️

337491
2012-10-06 00:31:12 +0330 +0330
NA

Ajap?man nemidunam,chera hame inayi ke kareshon be sex mikeshe,to negah aval az ham khosheshon miad vali beroshon nemiaran,ama 1saat bad kon midan! ajap!

0 ❤️

337492
2012-10-06 02:30:03 +0330 +0330
NA

kheyli hisi dokhtar ba dastanet hall kardam hala rast ya dorogh ama

0 ❤️

337493
2012-10-06 02:49:34 +0330 +0330
NA

Che árz konam???

0 ❤️

337494
2012-10-06 03:03:17 +0330 +0330
NA

پسرم فيلمش ديدي يا كسي تعريف كرده؟من كه باوركردم حالاتوكه زحمت كشيدي توهم زدي و نوشتي خوب جلو عقب باهم تويك شب يكي ميكردي .وجدانن كسخولي يا ماروگاگول گيرآوردي؟چشم خاكستري ديدم ولي طرف گربه بوده نه پسر،شيطون شدي نكنه گربه خفت كردي؟

0 ❤️

337495
2012-10-06 03:35:10 +0330 +0330
NA

آقا پسر جقی محترم کون گشاد دروغ گوی متوهم لوسیون تو کون! ننویس! مستراب ننویس! انتر ننویس! فیل تو کونت ، ننویس! نموداره بورس طلا تو کونت، ننویس! تو اتاقک خوابیدید لخت تا صبح. بابا ننت هم نفهمیدن؟ گی کثیف ننویس! احتمالأ پسری و دوستای داداش بزرگت کردنت! ان آقا ادامه نده! ننویس!

0 ❤️

337496
2012-10-06 03:39:32 +0330 +0330
NA

گایدمت34سانت کیر برات راست کرده کاش دوست داداشت بودم

0 ❤️

337497
2012-10-06 03:55:52 +0330 +0330
NA

|(
کییییییییییییییییییییییییییری بود

0 ❤️

337498
2012-10-06 03:56:33 +0330 +0330
NA

مزخر ف

0 ❤️

337499
2012-10-06 04:01:22 +0330 +0330

يه هفته بعد…
.
داداشم همچنان مست بود و تا بى نهايت مست ماند…!

<ستاد شراب هفت ساله>

0 ❤️

337500
2012-10-06 04:04:37 +0330 +0330
NA

تولدتولدتولدت مبارک انشاالله120زنده باشی بتونی به دوستای داداشت کون بدی!یه سوالم داشتم تواون بااااغ که بودین پدرمادرت کدوم گوری بودن توتاصبح به یکی دادی اونام نفهمیدن قضیرو؟بعدیه سوال دیگه مهموناهمه اونجاتلپ شدن شبوموندن باباایول داره

0 ❤️

337501
2012-10-06 04:12:12 +0330 +0330
NA

کیر تو شات شوت کوند با این داستانت باشه عمو

0 ❤️

337502
2012-10-06 06:02:42 +0330 +0330
NA

داستانت خوب بود؛ولی طوری تعریف میکنی انگارجنده بودی؛چقدرراحت تافرداظهرلخت تواتاق خوابیدن؛خاک توسرت؛بی شرموحیا

0 ❤️

337504
2012-10-06 07:17:30 +0330 +0330
NA

جنده جون!
ارواح كس ننه ات ديگه ننويس باشه؟
اگه كونتو دوست داري ننويس
باشه انتر؟
كيرم توي داستان تخميت

0 ❤️

337505
2012-10-06 07:40:29 +0330 +0330
NA

تو که دوست داری کیر واست حواله کنن خوب همون اول بگودیگه.کیرم توهمه سوراخات

0 ❤️

337506
2012-10-06 08:58:25 +0330 +0330
NA

بار اولت بوده و همین راحت پا دادی?
بعد تولد تو دوست های داداشت چی میخوان?
ننه بابا کجا بودن?
بعد میگن فهش نده آخه… چقدر مراعات کنیم ما

1 ❤️

337507
2012-10-06 09:41:34 +0330 +0330

داستانت تا حدودی باقالی بود… ولی بنویس

0 ❤️

337508
2012-10-06 11:05:01 +0330 +0330
NA

wlc kalaq .migam tel saman ra bede ta bahash dust sham to ham to in mion zarad nemikoni

0 ❤️

337509
2012-10-06 11:33:13 +0330 +0330
NA

من فقط موندم چه طوری تا صبح پیش هم خوابیدید ؟ کسی هم دنبالتون نمیگشت؟ پیداتونم نکرد!!!
تازه کیر اون هم لاپات بوده!!!

0 ❤️

337510
2012-10-06 13:00:48 +0330 +0330
NA

نظرات دوستان ازخود داستان باحالتر بود. ایول بابا دمتون گرم

0 ❤️

337511
2012-10-06 13:50:29 +0330 +0330
NA

حيونها هم وقتي ميخواند جفت گيري كنند اول يكم بو ميكشند

0 ❤️

337512
2012-10-06 14:21:20 +0330 +0330
NA

اصلا دروغ نبود
واقعيه واقعي بودا
حداقل توكه دارى زحمت ميكشى كس شر مينويسى يخورده آيكيو بخرج بده
بابا مامانت اون شب كجا بودن؟
داداشت مگه چقد مست بود كه متوجه هيچى نشد؟
دوستاى خودت كه اون شب خونتون موندن متوجه نشدن؟
بعدش چرا توداستاناتون همتون سكس بازه حرفه اى هستين
خوب ساك ميزنيد
خوب آبوميخوريد
كس نوشتى كس كش
كير بچه هاى منطقه دوم آسايشگاه سايت تادسته توكونت آبجى كوچيكت

0 ❤️

337513
2012-11-02 20:38:15 +0330 +0330
NA

hamash charand bud

0 ❤️

337515
2012-11-03 17:56:18 +0330 +0330
NA

سلام عزیزم
بسیار کس گفتین لطف کن کس تلاوت نکن .کیر پشه تو چشم مادرت

1 ❤️

337516
2012-11-03 20:24:32 +0330 +0330
NA

کوس شر بود اه

0 ❤️

337517
2012-12-04 04:18:14 +0330 +0330
NA

به جون خودم من اینو فیلمشو دیدم. 8}

1 ❤️

337518
2013-12-28 15:32:41 +0330 +0330
NA

تذ

0 ❤️

337520
2015-01-21 11:03:11 +0330 +0330

نمیدونم چرا وقتی یه دختر پستی داستانی چیزی میذاره اینقدر نظر میدن اما وامصیبتا اگه پسر باشه و چیزی بذاره 4تا نظر هی اگه بشه فوقش 6 تا نمیدونم چرا بعضی ها اینقدر عقده ی جلب توجه دارن خوب اینم از کمبودهای ریز و درشت ماست دیگه به هر حال خلاصه و مفید اما سرشار از تناقض و گنده گویی حالا چندتا از سکس گروپ هایی که داشتی نه ولی یکیشو بنویس ببینیم چه کاره ایی

0 ❤️

337521
2015-02-02 05:39:28 +0330 +0330
NA

خدااااایی ترررکیدم با کامنت های بچه ها lol lol lol lol ROFL ROFL ROFL

0 ❤️

533278
2016-03-13 19:30:27 +0330 +0330
NA

خخخ بعد خودش لباسشو در اورد منم اروم کمر بدندشو باز کردم

0 ❤️

701040
2018-07-10 08:59:22 +0430 +0430

بار اولت بود؟ شما از نظر من يه جنده كوني حرفه اي هستي خواهر

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها