سلام میخوام داستان جالبی تعریف کنم که برای بعضی شاید خوش آیند نباشه ولی اونایی که تجربه کردند میدونند که این حس جنسی بهترین لذت برای یک خانوم تنوع طلب هست
من المیرا ۲۳ سالمه از اطراف تهران قدم ۱۶۵ و وزنم ۷۵ و بدنی سفید و اندام بسیار خوش تراش و باسنم خیلی خوش فرم و گردی دارم که حتی خودم تو آینه به خودم نگاه می کنم شهوانی میشم چه برسه به بقیه
من سه سال پیش با کمال ازدواج کردم و تا حالا بخاطر گرفتاری شغلی شوهرم فعلا بچه دار نشدیم از شوهرم بگم کمال رشته دامداری و کشاورزی خونده و یک باغ در حدود دو هکتار تو شهرک شهریار داره و مشغول کشاورزی مکانیزه هست و تو کارش خیلی موفق و زندگی مون از نظر مالی کم و کسری نداریم اون خیلی چاق هست و بدنش بدون مو هست و تو سکس کلا برعکس شغلش کلا نا موفق هست کیرش ۱۳ سانته سانت و خیلی نازک که تو کار سکس حتی به یک دقیقه نمی کشه و این منو دیونه می کنه و من برعکسش خیلی حشری هستم و همیشه تو کف کیر کلفت و دراز که حداقل ۱۰دقیقه با کوس من تلمبه بزنه و منو ارضا کنه تو حسرت مونده بودم و حتی یکبار هم ارضا نشده بودم تو این سه سال تا کمال کیرش رو میکرد آبش تخلیه میشد و زود میرفت دوش می گرفت و می خوابید و اصلا منو درک نمی کرد
یه روز که تو خونه بودم زنگ خونه رو زد و از آیفون تصویری گفت زود باش آماده شود می خوایم بریم باغ و من کار دارم
من مانتو و شالم رو بستم و رفتم سوار ماشین که یه شاسی بلند هیوندا داریم سوار شدم به کمال گفتم چرا با این عجله اونم گفت باید یه چیزی رو ببریم به باغ بذاریم برگردیم گفتم خوب چیه که باید زود بریم گفت تو عقب نشسته
من خیلی تعجب!!!کردم تو همین حین که میخواستم برگردم عقب رو نگاه کنم یه صدای بلند پارس از پشت و عقب ماشین اومد به سرعت برگشتن و به عقب خیره شدم
یه یک سگ قهوه ای گرگی که داشت با چشمهای سیاه و درستش منو نگاه می کرد و در همین حین چندتا پارس دیگه هم به طرف من کرد من که خیلی ترسیده بودم خودمو پایین صندلی انداختم و به کف ماشین چسبیدم
کمال از این کارم با صدای بلند خندید
و من با عصبانیت بهش گفتم این چیه دیگه خریدی چرا به من نگفتی مگه نمی دونی من از سگها می ترسم و بدم میاد
و وقتی دید دستام دارن می لرزند ماشینو کنار زد و منو دلداری داد که این سگ تو رو نمی شناسه بهت عادت می کنه و از این حرفها که منو خر کنه بهش گفتم یا من با این سگ نگهدار پیاده میشم
تا اینو گفتم ماشین سرعتش رو بیشتر کرد و اصلا به من گوش نداد فقط یه چیزی گفت که من یه کم آروم شدم
گفت بابا این سگ برای نگهبانی جلو دم در باغ خریدم و میبرم اونجا ببندمش نمیاد خونه که دیروز کلی وسائل از باغ به سرقت رفته تو کلانتری بهم گفتند یه سک ببندی باغ دزد نمیاد
منم گفتم پس نباید بیاری خونه اونم قول داد تا اینکه رسیدیم باغ من از ماشین پیاده نشدم کمال پیاده شد و از گلاده سگ گرفت و به ستون نرده ورودی باغ بستش و کلی استخوان و نون خشک ریخت جلوش و بهش می گفت گرجی گرجی و دستش می کشید رو بدنش و سرش و نوازشش می کرد بهش گفتم دست نزن بهش نجسه مگه نمیفهمی
با عصبانیت به من گفت تو از کجا فهمیدی نمیشه از کجا فهمیدی کثیفه
خلاصه راه برگشت در مورد نجس بودن سگ با کمال بحث کردم و اونم کلا این حرفها رو رد می کرد و سیاسیش می کرد دو روز بعد برای رسیدگی به باغ رفتیم باغ و کمال رفت اونطرف باغ و به کارش مشغول شد و من با گرجی تنها موندم و وقتی با ترس از کنارش رد میشدم اولش غر میکشید و رفته رفته دیگه به منم پارس نمی کرد چون فهمیده بود منم عضوی از اون باغ هستم دیگه بی خیال من شده بود و برای اینکه با من کاری نداشته باشه هر ساعت یه استخون بهش پرت می کردم و اونم دمش رو چپ و راست می کرد و می پرید و می خورد
بعد از ظهر دلم و زدم دریا تا نزدیکی یک متریش رفتم دیدم یه زوزه نازکی کشید و چهار دست و پا جلوم نشست و دمشو تکون داد دیگه ترسم ازش ریخت و نزدیکترش شدم و با چشماش داشت به چشمهای من خیره شده بود منم دلم براش سوخت و منم گلادشو باز کردم و اونم رفت این ور و انور و جست خیز میکرد و چون من به آزادی حیوانات خیلی علاقه دارم از این صحنه کیف می کردم و باهاش یه کمی بازی کردم که حتی اومدن کمال رو ندیدم وقتی دید باسگ به اطراف میدوم و اونم دنبالم میاد خیلی خوشحال شد و گرجی رو صدا زد و گرجی هم بهش اعتنا نمی کرد و با من بازی می کرد
کمال گفت تا دیروز پوست سر منو میکندی الان باهاش بازی می کنی؟
خندیدم گفتم تسلیم تسلیم آخه گرجی فرق می کنه
کمال یه چایی خورد و رفت به کارش و منم دوباره با گرجی تنها شدم داشتم ظرفها رو تو کنار حوض می شستم که یهو دیدم گرجی از زمین جست و به یه سگ دیگه حمله کرد و تا به سگ دیگه رسید بهش حمله کرد و خودشو انداخت پشت سگ ولگرد و یه چیز قرمز و سرخ رو فرو کرد تو سگ دیگه و پنج تا ده دقیقه براش تلمبه زد وهردو زوزه می کشیدن و من تازه فهمیدم که دارن جفتگیری می کنند آروم خودمو رسوندم پیششون و کنارشون به این منظره نگاه می کردم گرجی تند تند نفس می زد و کیرش رو تو کوس ماده سگ نگه داشته بودو کیرش داشت بزرگ می شد تقریبا ۱۵ دقیقه قفل کرده بود و منم داشتم دید میزدم بعد بدن گرجی به لرزه خورد و کیرشو درآورد وای وای چی می دیدم یه کیر تقریبا بیست سانت و کلفت داشت و داشت هنوز ازش آب بیرون پرت میشد و خودش کیرشو لیس زد و رفت و دم در خوابید
از این صحنه گیج شده بودم که یه سگ چطور می تونه یه کیر به این بزرگی داشته باشه
شب برگشتیم خونه و کمال شام خورد زود رفت خوابید منم رفتم سر کامپیوتر و درباره سکس با سگ در گوگل سرچ کردم
البته با فیلتر شکن. کلی فیلم تو سایتهای پورن بود که همشون یه یا چند دختر با سگشون سکس می کردند و من دیدم همون کاری رو که با سگ ماده می کرد با جنس مونث انسان هم همون کار رو می کرد و جالب اینکه قبل از سکس و بعد از سکس کوس خانومها رو سگها لیس می زدند که برام خیلی جالب و تحریک کننده بود و هربار که نگاه می کردم کوسم آب می افتاد و بیشتر دلم می خواست تجربش کنم ولی چطوری؟
شاید اون سگها تعلیم دیده بودند و دوباره در مورد داستانها و نظرات روانپزشکها رو خوندم که اکثرا نوشته بودن یک حیوان خیلی باهوشی در زمینه سکس با انسان هست حتی انسان زمان تحریک زن رو درک نمی کنه ولی سگ هم استرس انسان و هم تحریک جنسی انسان رو می فهمه و به هیچ عنوان زمانی که یه زن تحریک شد نباید به سگ بلوغ رسیده نزدیک بشه
و درباره سیستم تناسلی یک هم تحقیق کردم و درباره نات که یه بخش اضافی در کیر سگ هست خوندم که بعد از ارضا رساندن جفت اونو تو کوس جفتش فشار میده و توسط این بخش اسپرم به داخل رحم با فشار زیاد تزریق میشه
من تقریبا چهار ساعت به ویدئو ها و نشریه های داخلی و خارجی در مورد سگ و روانشناسی اون خوندم ولی باز باورم نمی شد که این حیوان اینقدر میتونه برای حتی غیر هم نوع حشری باشه
ما دو روز تو خونه بودیم و کمال روز جمعه گفت بریم باغ و به کارهامون برسیم
رسیدیم باغ و کمال وسائلش رو برداشت و رفت به قسمتی از باغ کارشو شروع کنه به کمال گفتم گرجی خیلی وقته حموم نکرده می تونم بشورمش؟
با تعجب برگشت و گفت تو که گفتی نجسه الان چطوری می خوای بشوری؟
گفتم دستکش می زنم اونم گفت از خدامه چون بیچاره تو این هفته حموم نکرده ولی مواظب باش بعد از شستشو خودشو میتکونه ممکنه خیست کنه
منم گفتم باشه و رفت من سریع رفتم لباسامو در آوردم و با شورت و بدون سوتین بردمش توی حمومی که بیرون خونه باغ داشتیم و گلاد شو باز کردم و تو وان حموم انداختمش چون وان با آب ولرم پر کرده بودم خودم هم داخلش رفتم و با شامپو شروع کردم به لیف کشیدن گرجی و یواش یواش دستم به تمام بدنش می کشیدم و صحنه های تو فیلمها تو چشمم مجسم میشد چون اولین باری بود که دست به بدن گرجی می کشیدم یه کم استرس داشتم و بعد آروم دستم به پایین شکمش کشیدم و کیرشو لمس کردم و یه کم کیرشو مالیدم که گرجی یه زوزه ضعیفی کشید فهمیدم از کار من خوشش اومده وان لیز شده بود و سر میخورد تو بغلم و موهاش به بدنم می خورد و منو تحریک می کرد بعد آروم جلو چشماش پاهامو بردم بالا و شورتمو در آوردم و دستم به کوسم کشیدم و فهمیدم آب کسم در آومده و یه کم دیگه پایین تر خودمو بیز دادم و کوسم به طرفش گرفتم گرجی دهن و دماغش رو آورد جلو کوسم و بو کشید و به لیس از کوسم کشید و مزه کرد و زبونشو دور دهنش چرخاند و یهو سرشو برد وسط پاها م با اون زبون بزرگش شروع کرد به لیس کشیدن
من از خودم بی خود شدم زبونشو از سوراخ کونم تا انتها شیار کوسم می کشید و حتی به چوچوله کوسم هم می کشید و منو حسابی تحریک می کرد و این کارش منو عاشق خودش کرد و برای اولین بار عاشقش شدم یه لحظه تمام بدنم شروع به لرزیدن کرد و من برای اولین بار توسط گرجی ارضا شدن و بدنم شل شد و تو وان ولو شدم و گرجی تازه کیرش بلند شده بود و منو با سرش برمی گردوند که من به پشتم بخوابم
چون وقتم تنگ بود واسه همین زود شورتمو پوشیدم و سریع آبکشی کردم و آوردمش بیرون و خودم هم خشک کردم و لباس پوشیدم رفتم نهار درست کردم
احساس آرامش خاصی داشتم و کوسم ارضا شده بود
بعد از نیم ساعت کمال اومد نهار خورد و به من گفت میرم شهر پمپ آب خراب شده درستش کنم بیام و ممنون که گرجی رو شستی برات جبران می کنم عزیزم منم که مثل اینکه دنیا رو به من داده باشند گفتم باشه عجله نکن من تو باغ هستم گرجی هم هست نگران من نباش نهار خوردیم و ماشین سوار شد و رفت
یه کم صبر کردم که شاید یه چیزی یادش نرفته باشه که برگرده ولی دیدم که نیومد
سریع رفتم اتاق خواب یه پتو بزرگ انداختم رو تخت و برای شوهر جدیدم حسابی آرایش کردم و به دامن بالای زانو کوتاه پوشیدم و شورتمو دراوردم و یه کمی دستمو کشیدم به کوسم که تحریک بشم که زود آب کوسم راه افتاد
رفتم حیاط جلو خونه باغ و دیدم گرجی مثل اینکه منتظر منه سریع خودشو به جلو پام رسوند و دور سرم می گشت و دمشو تکون می داد و یه پارس کوتاهی هم می کرد و خودشو به رانهای سفید من می کشید و منظورش رو برام می رسوند منم به زانو نشستم و بغلش کردم و بلندش کردم یه کم سنگین بود ولی به هر زحمتی به اتاق خواب رسیدیم و با گرجی خودمو رو تخت انداختم وقتی که به تخت دراز کشیدم گرجی به کوسم که لخت بود نگاه کرد و زوزه کشید فهمیدم که اون آماده هست از رو تخت اومد پایین بدون معطلی رفت وسط پاها م ایندفعه رونهامو اول لیس میزد و بعد اومد بالا سرشو برو وسط پاها و کوسم و لیس کشید و وقتی آب کوسم تو دهنش رفت با ولع داغ شروع به لیس کشیدن کرد و منم بالا تنم رو لخت کردم و سریع دامنمو در آوردم و لخت دوباره دراز کشیدم و پاهامو انداختم دور گردنش و انونو بطرف کوسم فشار دادم
گرجی زبونشو رو کوسم می کشید و چون زبونش پهن بود هربار که لیس می کشید همه کوسمو تو زبونش جای می گرفت و بعضی وقتها زبونشو لوله می کرد و تو کوسم فرو می کرد و منم تو عالم لذت غوطه ور بودم
آروم دستمو بطرف کیرش کشیدم و تخمهاشو مالش دادم کیرش از غلاف پرزی که مثل یه توپ بود تقریبا ده سانت اومده بود بیرون و خیلی خیلی لیز بود وقتی دستم به کیرش می کشیدم یه مایع بی رنگی می ریخت دستم و منم آب کیرشو به چوچوله کوسم میزدم و اونم همونجا رو لیس می کشید و گاهی دندانهای تیزش به چوچولم میخورد و منو تحریک می کرد و دوباره من یه لرزشی تو بدنم احساس کردم و ارضا شدم و گرجی هم داشت آبی رو که از کوسم ترشح میشد لیس میزد و به به داخل دهنش می فرست کوسم خیلی داغ شده بود و کیر گرجی رو می خواست خودمو رو تخت برگردوندم و کونمو مثل پورنها دادم بالا و سینمو به تشک تخت چسبوندم و منتظر گرجی موندم ببینم چکار می کنه پایین تخت یه دوری زد و پرید رو تخت و یه دوری هم سر من زد و رفت پشتم سرشو دوباره برد وسط کونم و برای سوراخهای کوسم و کونم لیس کشید و حسابی لیزش کرد
با دو دستش پرید پشتم و دستشو زیر شکمم قلاب کرد و کیرشو جلو عقب می کرد که یکی از سوراخهامو پیدا کنه و من برای اینکه برای بار اولی تو کونم نکنه وقتی کیرش به سوراخ کونم می خورد کونمو بالا می کردم و اونم دوباره سعی می کرد سوراخ کوسمو پیدا کنه و نفس های تند که به پشت گردنم می کشید و آب دهنش به پشت گردنم می ریخت منو بیشتر حشری تر می کرد و از این بازی و التماس اون خوشم اومده بود تا اینکه کیرش سوراخ کوسمو پیدا کرد و یه میله لیز و سفت رفت داخل کوسم ده ثانیه اولش خیلی نازک بود و بعد تو کوسم حسابی بزرگ و سفت شد
وای چه کیر کلفتی تو کوسم احساس می کردم و با دستاش محکم به شکمم فشار میداد و با پاهای قوی که داشت محکم داخل کوسم فرو می کرد و می کشیدبیرون و همینکه جای سوراخ رو پیدا کرده بود دیگه کیرش از کوسم خارج نمی شد و من کوسم رو به طرف عقب بیشتر فشار میدادم تا دخول کامل بشه و گرجی شروع کرد به تلمبه زدن تو کوس من . اووووففف چه تلمبه های وحشتناکی می زد هر ضربه ایکه به کونم می زد ممه ها پایین تکون می خوردن و رفته رفته شدت و سرعت تلمبه زدن رو بیشتر می کرد و منم از پایین نصف کیر و تخمهای پشمالوشو که به جلو عقب می رفتند می دیدم و باور می کردم که یه سگ داره بصورت حرفه ای منو داره میگاد
گرجی ده دقیقه تو کوسم تلمبه خشن زد و من بشدت دوباره ارضا شدم و پاها م داشت میلرزید و کوسم حسابی گشاد شده بود گرجی تو آخرین تلمبه کیرشو عقب نکشید و خودشو احساس کردم داره به جلو هل میده و با دستاس محکمتر شکم منو گرفته بود که از زیرش در نرم تو دهانه و لبهای کوسم احساس کردم یه توپ گرد میخواد وارد کوسم بشه یه کم نسبت به کیر کلفت تر بود و انتهای کیرش بود چون خیلی لیز بود به یه فشار دیگه تو کوسم رفت و یه درد خفیف و لذت بخشی رو من احساس کردم تا نات که انتهای کیرش بود وارد کوسم شد شروع به ضربان کرد و هربار که ضربان میزد اون تو په داخل محبل بزرگتر میشد و تا اینکه همه کوسم رو پر کرد ولی باز ضربان می خورد و منم هم عضلات داخلی کوسم رو هماهنگ با ضربان کیر اون منبسط و منقبض میکردم و سعی می کردم برای گرجی هم خوش بگذره فکر کنم ۱۵ دقیقه کیر و نات کیرش تو کوسم بود و ما ثابت بودیم و به کوس و کیر فکر می کردیم و من در اوج لذت بودم خصوصا که گرجی نفس های تند می کشید و گاهی هم زوزه و پارس از اوج لذت می کشید و پشت گردنم یا کنار صورتم و یا گوشم احساس می کردم و کیرش یه فشار دیگه داخل داد و منم بیشتر کوسمو بهش حواله دادم و دوباره ارضا شدم و دیگه نای دمر خوابیدن رو نداشتم تا گرجی دید من ارضا شدم اونم یه زوزه کشید و من آب بسیار داغ نسبت به آب کمال داخل کوسم احساس کردم که مثل یه سرنگ داخل کوسم تزریق میشد یکی دو دقیقه آب اسپرم تو کوسم ترشح کرد و یه چرخی بسمت عقب کرد و کیرشو از کوسم در آورد کیرش نسبت به اونی که من دیده بودم بزرگتر شده بود و فهمیدم که به تناسب محبل کیرش بزرگ میشه
تا کیرشو از کوسم در آورد آب از کوسم سرازیر شد و تمام رونهای سفید پاهامو لجز و آبکی کرد و رفت گوشه اتاق کیرشو لیس زد منم زود دستمال گرفتم دویدم توالت و آبشو ریختم توالت . چقدر آب تخلیه کرده بود تو کوسم دستمو گرفتم زیر کوسم کف دستم پر از آب شد خواستم بچشم ولی چنشدم شد به رنگ عسل و غلیظ بود
نوک زبانم رو زدم طعم تخم مرغ میداد آخه من تخم مرغ خام خیلی می خورم طعم اونو میداد ولی این شوری داشت ولی تخم مرغ خام باید نمک بزنی
آبشو یه کم بیشتر به زبونم زدم و همشو ریختم دهنم و سریع قورتش دادم و انگشتامو لیس زدم
کوسمو شستم و برگشتم اتاق خواب دیدم هنوز داره کیرشو لیس میزنه و ناتش هم هنوز بزرگ بود اومدم کنارش نشستم و به چشماش عاشقانه نگاه کردم یه خورده خون دور بیش بود ولی نمی دونستم چیه چون کیرشو لیس زده بود قطعا خون کوسم بود سریع رفتم جلو آینه دولا شدم دیدم بله یه دو سه میلی متر کوسم جز خورده چیزی که همیشه آرزوشو داشتم خیلی حشری شدم گرجی رو از رو زمین بلندش کردم بردم به پشتش خوابوندمش رو تخت و به شکل برعکس نشستم رو سینش و از ته نات کیرش گرفتم و کیرشو کردم تو دهنم و شروع به ساک زدن کیرش کردم و اونم پایین زبونشو بصورت له له درآورده بود بیرون و کیف می کرد یه کم که ساک زدم دیدم جلو چشمم داره ناتش بزرگ و بزرگتر میشه و چون روش نشسته بودم نمی تونست تکون بخوره برگشتم دیدم چشماش بطرز عجیبی بزرگ شده بود با خنده بهش گفتم بد نمی گذره گرجی جون اونم یه پارس کرد
دوباره کیر بیست سانتیشو تو حلقوم کردم و براش ساک زدم و خودم هم کوسمو به پشمهای بدنش می کشیدم تا اینکه ناتش از نبض زدن ایستاد و زوزه کشید فهمیدم که میخواد خالی کنه کیرشو تو دهنم نگه داشتم و با یه فشار باور نکردنی کلی اسپرم وارد دهنم شد و از دور لبام ریخت بیرون مجبور شدم قورتش بدم و دوباره دهنم پر شد و من قورتش دادم و کیرشو خودم براش لیس زدم چون سگها اینکارو خیلی دوست دارن کیر گرجی خوابید و داخل غلاف توپی پشمالوش خزید منم رفتم گوشی که گذاشته بودم ضبط بشه رو توقف زدم تقریبا ۴۲ دقیقه ما تو سکس بودیم
و پتو رو از تخت جمع کردم و انداختن حموم رفتم یه دوش گرفتم و پتو رو شستم انداختم رو طناب و لباس پوشیدم تا سه ساعت خوابیدم که دیدم کمال برگشته و شام خوردیم و کمال دوباره زود خوابید و منم رفتم گوشی رو نگاه کردم و سکس رو با گرجی نگاه کردم و خیلی خوشم اومد و خوابیدم…

این حکایتی بود که تو سایت شهوانی خوندم اسم من نیما که کمال نوشته شده بود و همسرم پریسا که المیرا نوشته شده بود ولی اسم گرجی و … درست بود از خوندنش یکه شدم یعنی همسرم پریسا با گرجی سگم سکس کرده؟خیلی عجیب بود که حتی برای سگم ساک زده بعد از خوندن این نوشته ها افکار عجیبی داشتم شب نتونستم بخوابم چون اون خیانت نکرده چون اگه می کرد با آدمیزاد اینکار می کرد حتی وقتی رفته بودیم ترکیه کنار دریا به کیرهای مردم خصوصا سیاه پوستها نگاه می کرد حتما تو ترکیه انجامش میداد اون گناهی نداشت که شهوتی هست این عیب من بود که کیرم کوچیک و زودانزال بود ولی خیلی دلم می خواست یه بار هم شده پیش من اینکار می کرد چون حس کنجکاوی منم بیدار شده و همچنین میخوام گاییده شده همسر زیبا و سفید و خوش فرممو با یه کیر کلفت و خشن دیگه ببینم
صبح زود به پریسا گفتم میرم بیرون با دوستام قدم بزنم گفت نیما زود بیا مهمون داریم
من رفتم پیش یه روانپزشک و مشکل جنسی خودمو بهش گفتم اونم با تحقیر و خنده گفت هر فردی یه سایزی داره مثل قد بلند یا قد کوتاه این مشکلی نیست باید زنت قبول کنه این واقعیت رو
خلاصه خیلی ناراحت شدم مشکلمو تو گوگل سرچ کردم نتیجه گرفتم که باید به ترکیه برم البته بدون پریسا.
به پریسا بعد از شام گفتم برای محصولات کشاورزی باید برم ترکیه سریع برگردم برای همین ایندفعه تو نیا
پریسا گفت نیما میشه من برم باغ چون حوصلم سر میره و گرجی هم تنهاست
تا گرجی گفت همون سکس جلو چمشمم تداعی شد گفتم باشه ولی مواظب باش و کسی رو تو باغ راه نده هرچند گرجی از پسش بر میاد
عصر رفتیم باغ و من گرجی رو باز کردم و خرت و پرت برداشتم و یه گوشی کارکرده با رم ۶۰ گیگ خالی گرفته بودم بصورت ضبط در زیر موکت و کنار یه تخته جاسازی کردم و لنز دوربین رو بطرف تخت گذاشتم و سریع خارج شدم
پریسا که با سگم مشغول بازی بود اومد جلو و گفت کی برمی گردی گفتم با هواپیما میرم و با هواپیما میام فردا نه پس فردا این جام. روبوسی کردیم و من شب با پرواز مستقیم به استانبول رسیدم و صبحش رفتم پیش یه دکتر که کارش عین مامایی زنان البته برای مردان بود که تو ایران همچین چیزی نیست من شرح آلت خودم و زود انزالی رو گفتم و اونم یه سری قرص و پماد و یه چیزی برای بزرگ کردن کیر نوشت
البته گفت نباید تا دو ماه نزدیکی کنی ولی میتونی نگاه کنی ولی دخول نده
یه دستگاه داربست مدلی بود که هرروز باید دو ساعت به کیرم می بستم تا کش بده
خلاصه من با پرواز مستقیم برگشتم و از فرودگاه یه ماشین دربست رفتم باغ و دیدم که پریسا درست مثل کسی که به پسرش غذا بده برای گرجی غذا میده
یاد حرف دکتر تو ترکیه افتادم که گفت محبت بیش از حد به حیوان ممکنه افسردگی بیاره چون عمر حیوانات نسبت به ما آدما خیلی کمتره واسه همین سعی کن سگش از یادش بره
منو که دید پرید بغلم و کلی از کارها تعریف کرد و منم گفتم اون وسائل رو بخاطر تحریم نتونستم بخرم دست خالی برگشتم و زود رفتم گوشی رو برداشتم و استوپ ضبط گوشی رو زدم ۲۴ ساعت ضبط کرده بود و فول شده بود
فردا من تمام داروها رو استفاده کردم و گفتم میرم برای کود دادن به گوجه فرنگیها و گوشی رو برداشتم و رفتم کنار نگاه کردم
واووو چی می دیدم زنم یه عشوه ای به سگ میاد که من تجریش نکرده بودم و کارهایی که یه سگ میکرد حتی بازیگرها پورن هم قادر نبودن خلاصه زنم هفت بار توسط گرجی گاییده شده بود همه جای خونه اتاق خواب حموم پذیرایی حتی آشپزخانه و با چه شهوتی براش ساک میزد و و عجیبتر اینکه یه بار تو اتاق خواب از کون هم گرجی رو بی نصیب نمی کنه که من همیشه آرزوشو داشتم کیرم با دیدن این فیلمها سیخ میشد ولی به توصیه پزشک نمی تونستم جق بزنم و خودمو تخلیه کنم پاشدم کارهامو انجام دادم و موقع راه رفتن دیدم بیضه هام دارن درد می کنند همون تجربه ایکه تو دوران نامزدی داشتم
من فقط تو سه چهار سال ازدواج کار کردم ولی اصلا به خواسته جنسی خانومم توجه نکرده بودم .
می خواستم پیش من با گرجی سکس کنه و مدرک هم داشتم پس رفتم بطرف خونه باغ که میدونستم پریسا با دیدن من یواش یواش ناراحت میشه چون هم بازیشو گلاده میزدم و دم در میبندم درحالی که تو دو روز او تو تختخواب خوابانده بود پس عاشقش بود تو فکر بودم که پریسا منو بغل کرد و گفت چیه نیما ما کشتی نداریم که غرق بشه
گفتم امشب شام نمی خورم و بیا یه کم حرف بزنیم و من کل ماجرا را از سیر تا پیاز داستانش تو سایت شهوانی و فیلمی که گرفته بودم رو بهش تعریف کردم و تا اون فیلم رو بهش نشون نداده بودم انکار کرد تا اینکه فیلم رو دید گریه کرد و عذرخواهی کرد
گفتم پریسا من از تو عذر خواهی می کنم که تا حالا درکت نکردم این تقصیر منه تو باید منو ببخشی یهو با گریه منو بغل کرد و گفت دوستم داره و تو حتی بخاطر من رفتی ترکیه که خودتو علاج کنی درحالی میتونستی منو طلاق بدی و بری یه زن مثل من بگیری
گفتم پریسا بازم علاج کار نمی شد چون اونم انسانه و شهوت داره پس من شکست می خوردم
پریسا که اشک شوق می ریخت گفت از من ناراحت نیستی؟
گفتم نه فقط یه درخواست دارم تو هم باید منو درک کنی پریسا گفت جونم
گفتم پریسا باید جلو چشم من با گرجی سکس کنی و من فیلم رو از نزدیک بگیرم و نگاه کنم با خوشحالی و شرم گفت باشه ولی خجالت می کشم
گفتم پریسا گرجی هم عضو خانواده ماست تو هم باید بهش برسی من ناراحت نمیشم که هیچ خوشحالم میشم چون اونم نیاز جنسی داره
تا اینو گفتم رفت گرجی رو آورد و با لبخند و عشوه نازی گفت می خوای گرجی همسر ناز تو کجا جر بده ؟گفتم معلومه اتاق خواب
پریسا رفت اتاق خواب و شروع کرد به آرایش کردن و فهمیدم که این آرایش کردن گرجی رو تحریک می کرد و به نوعی عادت شده بود و واسه همین تا پریسا آرایش می کرد به بوی رژلب تحریک میشد
گرجی سریع رفت اتاق خواب و منم دوبینمو رو ضبط گذاشتم و رفتم برای فیلمبرداری . پریسا همون دامن کوتاه رو پوشید و شورتشودر آورد و جلو دماغ گرجی گرفت گرجی یه زوزه ضعیفی کشید و رفت زیر دامن پریسا و زیرشو لیس می کشید و من دوربین رو پایین آوردم و دیدم چاک کوس و کون پریسا رو از پایین لیس میکشه پریسا اه و اوف ش بلند شد من اشاره کردم لخت بشه پریسا تاب و سوتینشو در آورد و انداخت کنار و خوابید رو تخت و پاهاشو باز کرد گرجی سریع رو تخت پرید و شروع کرد پستونهای زنم رو که با توفش خیس کرده بود لیس زدن و من از نزدیک فیلم می گرفتم و سرشو برو وسط پاهای پریسا که بصورت طاقچه باز کرده بود و با اشتهای فراوان به لیس کشیدن کوس پریسا مشغول شد و پریسا هم کیر گرجی رو می مالید با این کار پریسا منم تحریک میشدم بعد از یه کم گرجی از پریسا یه چیزی میخواست که پریسا بصورت سجده خوابید روتشک و سگم پرید پشت پریسا و من دوربین رو بسمت کون پریسا گرفتم گرجی چون یک گرگی هست و همیشه دمش بطرف بالا می ایسته واسه همین از پشت تخمها و کیرش واضح دیده میشن واسه همین مزاحمتی برای من واسه فیلمبرداری نبود گرجی تا کیرشو نزدیک کرد درست فرو کرد تو کوس پریسا . پریسا هم یه اخ لذت بخشی کشید و گرجی دستشو زیر ناف پریسا قلاب کرد و شروع کرد به تلمبه زدن منم گاهی صورت پریسا رو که از شهوت بخودش می پیچید و گاهی دور لبشو با زبونش به علامت لذت می لیسد و گاهی هم کیر و کوس اونا با دوربین گوشم می گرفتم و گاهی هم قیافه له له زن گرجی رو که داشت تند تند تو کوس زن ما تلمبه میزد می گرفتم و چند دقیقه بعد گرجی از حرکت ایستاد و کیرشو داخل کوس پریسا نگه داشت و خودشو جلو هل میداد پریسا با دستاش کوسشو باز کرد و گرجی یه چیز گردی بزرگ رو هل داد تو کوس پریسا من که شوکه شده بودم گوشی رو بیشتر بردم جلو دیدم اون گردی که پریسا بعدا به من گفت اسمش نات هست داخل کوس پریسا بزرگتر میشه و کون سگم همراه با اون نات نبض میزنه و پریسا هم اوف اهش بلند شده بود پریسا کوسشو تنگ و گشاد می کرد و هرلحظه نات سگ بزرگ شد طوری که کوس پریسا داشت دیگه منفجر میشد و اون ناتشو آنقدر بزرگ شد که کوس پریسا رو دیگه باز کرده بود من با دوربین رفتم جلو ببینم درد می کشه اون با عشوه خاصی گفت کیف میده دوباره دوربین گرفتم عقب گرجی یه زوزه کشید و کیرشو درحالی مثل شلنگ آب می ریخت بیرون کشید و پریسا هم لرزیدن بدنش ارضا شد و پریسا کیر گرجی سگم رو گرفت و براش لیس و ساک زد منم فیلمبرداری از نزدیک رو انجام می دادم که در همین حین منم آبم اومد و منم ارضا شدم و ضبط را خاموش کردم دیدم بیست دقیقه پریسا با گرجی حال کرده
دوماه گذشت و من هر هفته سکس پریسا رو تماشا می کردم ولی اصلا برای پریسا تمومی نداشت و هر دفعه براش جذابتر از دفعه قبل شده بود تا اینکه بست کیرم رو باز کردم و رفتم اندازه گرفتم دیدم کیرم حدود ۱۹ سانت شده و کلفتیش تقریبا سه برابر قبلی بود
من جریان رو به پریسا گفتم و اونم گفت شب خودمو برات آماده می کنم عزیزم
بالاخره شب شد و موقع سکس به پریسا گفتم میشه سه تایی انجامش بدیم گفت چطوری؟
گفتم گرجی هم بیاد سه تایی حال کنیم پریسا گفت ای ناقلا می خوای منو بکشی گفتم نه گفت باشه
رفت آرایش خیلی سکس و غلیظ کرد و رژلب مخصوص رو زد و در باز کرد گرجی که بوی رژ رو فهمید سریع اومد اتاق خواب زنم با عشوه خاصی اومد رو تختخواب خوابید و کونشو بسمت گرجی قمبل کرد و منو با اشاره به جلو دعوت کرد شورتمو پایین کشید و شروع کرد به ساک زدن و گرجی هم از پشتش کوسشو لیس می کشید و پریسا رو دیونه می کرد کیرم به حد آخرین سایزش رسید طوری که پریسا مجبور بود دهنش رو تا آخر باز کنه که کیرمو تو دهن کوچک و با لبهای غنچه ایش جا بگیره من از کنار تخت برق رو روشن کردم از دیدن کیرم یکه خورد که چقدر بزرگ شده با چشمهای دریده و با شهوتش گفت جوون مال خودمه همینه که می خواستم قبلا انگشت های پریسا دور کیرم حلقه میزد و به بند انگشت هم اضافه میشد رو انگشت دیگه ولی این‌دفعه به هم نمی رسید هیچ به بند انگشتشم کم بود برسه
خلاصه پریسا گفت ای کلک خوب به خودت رسیدی منم خوب بهش می رسم
منو هل داد افتادم به پشت رو تخت و کوس لیس شدشو که گرجی حسابی خیسش کرده بود اومد نشست رو کیرم و با دفعه های دیگه بنظرم تنگ بود و رو کیرم تا تهش نشست و خودشو رو من ولو کرد گفتم پس گرجی چی؟
پریسا گفت برای اونم جا دارم دو سه تا سیلی به کونش زد و گرجی اومد سوراخ کون زنم رو لیس زد من ثابت نگه داشتم تا پریسا به اوج برسه چند تا لیس زد رفت عقب پرید پشت همسر سکسی و خوشگل من من زیر پریسا خوابیده بودم و گرجی پاهاشو گذاشته بود وسط پاهای ما و دستشو که جوراب زده بودیم تا ناخنش خراش نزنه گذاشته بود پشت کمر پریسا و کیرش به اطراف کون پریسا میزد تا سوراخشو پیدا کنه همینکه پریسا گفت اوووف فهمیدم که کیرش تو کون پریسا داخل شده و بزرگ شد طوریکه کیرمون داخل بدن پریسا به هم ساییده می شد و من آروم آروم تلمبه میزدم و گرجی هم تند تند تو کون پریسا تلمبه میزد
پریسا از شدت لذت و درد زجه میزد منم چون دیگه با توصیه های پزشک و داروها زود انزالی نداشتم ده دقیقه من و گرجی برای کوس و کون پریسا تلمبه زدیم تا اینکه گرجی از حرکت ایستاد و من فهمیدم که می خواد ناتشو تو کون پریسا قفل کنه برای اینکه پریسا دردش تبدیل به لذت بشه من زیر پریسا براش تند تند تلمبه زدن و کونشو از هم باز کردم تا گرجی راحت تر نات کنه چون کیر گرجی خیلی آب لجز داخل کون پریسا ترشح کرده بود با یه فشار ناتش رفت تو کون پریسا پریسا یه جیغ نازکی زد و من که خیلی تحریک شده بودم زیر پریسا تلمبه میزدم و نوک ممه های پریسا رو میک میزدم نات گرجی داخل کون پریسا بزرگتر شد طوریکه کوس پریسا رو برای من خیلی تنگ تر کرده بود و کیرم به کوس آبدار پریسا به طور میرفت داخل و پریسا هم که برای اینکه لذتشو بیشتر کنه کوسشو به کیر من می کشید منم تا ده دقیقه با اه و اوف پریسا براش تلمبه زدم و پریسا تو بغل من به لرزه در اومد و ارضا شد تو همین حین گرجی هم بدنش لرزید و کیرشو با صدای پرچ مانندی از کون پریسا کشید و فوران آبش حتی تا صورت من هم رسید و من هم با صدای بلندی آبمو ریختم داخل کوس پریسا و هرچی آب تو این دوماه جمع شده بود ریختم داخل کوس پریسا و پریسا هم کوسشو بازو بسته می کرد می گفت جوون عزیزم بریز بریز آب توروهم تو کوسم می خوام
من حسابی ولوو شدم و پریسا دستشو گذاشت رو کوشش و یه غلت زد طرف گرجی که سگم هم زود کوس و کونشو لیس میزد و اسپرمهای من و خودشو از داخل سوراخهای پریسا لیس می زد و میخورد پریسا سرشو برد زیر شکم گرجی و کیرشو با عشوه ساک میزد منم پاشدم کیرمو بطرف گرفتم از تخمهای من گرفت برای منم ساک میزد و آب منی باقی مونده کیرمو میک میزد و هم برای گرجی هم نوبتی ساک میزد دو سه بار هم کیر هردوتامون رو میکرد تو دهنش و با گفتن اوووم اوووم میک محکمی می کشید
این سکس رویایی تموم شد و ما هربار تا چهار ماه سکس سه نفره رو تجربه کردیم حتی یکبار هم پریسا رو کیر گرجی نشست و من از کونش کردم
تا اینکه پریسا حامله شد و ما بچه دار شدیم و پریسا بخاطر ویار بشدت از گرجی دوری می کرد و من هرچی تشویقش کردم فایده نداشت تا اینکه گرجی رو فروختم و وقتی اومدم خونه دوتاییمون گریه کردیم و من نظر پریسا رو درباره سگ پرسیدم پریسا گفت سگ رو بخاطر رازداریش و عشق و علاقش به انسان خصوصا زن و بخاطر با وفاییش نجس اعلام کردن
این یک داستان تخیلی بوده در مورد رابطه سگ با انسان امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: بهنام