شب اول با مهراد

1398/03/19

سلام من پریام بیست و هشت سالمه این داستان مربوط به یه سال و نیم قبله من قبلا ازدواج كرده بودم و به دلیل یه سری مشكلات از شوهر سابقم جدا شدم و با عشق دومم مهراد ازدواج كردم / من كلا ادم خجالتی هستم حتی با شوهر قبلم خیلی سر این دعوامون میشد اون میخاست من تو سكس بیشتر هات باشم و خودم بیشتر كارارو انجام بدم ولی نمیتونستم! تو دوران نامزدی با مهراد هیچوقت بیشتر از بوس بغل نبود رابطمون! یعنی من نمیزاشتم…، شب عروسیمون هردو ب شدت خسته بودیم و همین ك رسیدیم خونه لباسامونو عوض كردیم یه دوش گرفتیم خابیدیم ولی میدونستم فرداش نمیتونم جلوشو بگیرم واس همین شب دوم یه لباس خواب مشكی سكسی پوشیدم كه بدن سفیدم خیلی توش خودنمایی میكرد یه ارایش ساده كردم و رفتم تو تخت خودمو ب خواب زدم مهراد رفته بود بیرون كاندوم و ژل روان كننده بگیره! وقتی اومد منو صدا زد ولی جواب ندادم اومد تو اتاق و فهمید خودمو به خاب زدم اومد پیشم دراز كشید و از پشت بهم چسبید موهامو كنار زد و سرشو أورد تو گردنم و گف بیشتر از این نمیتونی فرار كنی میدونی ك؟ نفساش میخورد به گردنم اون گرمی وجودش از خودم بیخودم میكرد! بعد اروم منو برگردوند رو ب روش منم چشامو باز كردم همینجوری نگاش میكردم كم كم اومد سمت لبم لباشو گذاشت رو لبام و شروع كرد بوسیدن اروم اروم بالا پایین داشتم میسوختم قلبم چنان تند میزد كه میخاست از جاش دربیاد منم با دستام سرشو گرفتم و همراهیش كردم زبونشو اورد تو دهنم و با زبونم بازیش میداد بعدش اومد سمت گردنم و گردنمو ساك میزد ب شدت نفس نفس میزدم… بعد چن دقیقه بهم اشاره كرد لباسمو دربیارم خودشم تو اون فاصله تیشرت و شلوارشو دراورد من شورت و سوتینم رو در نیاوردم مهراد اومد روم خیمه زد و زبونشو میكشید بین سینه هام بعدش بنداشو پایین اورد ولی درش نیاورد فقط سینه هامو از سوتین در اورد و شروع كرد ب خوردن…نوك سینمو گاز گرف منم یه جیغ كوچولو كشیدم و بعدش دوباره خوردنو ادامه داد دیگه واقعا نمیتونستم تحمل كنم آه و نالم شروع شد و ب خودم میپیچیدم! همونطور ك مشغول خوردن سینه هام بود دستمو بودم تو شورتش و كیرشو دراوردم و میمالیدم واسش دلم نمیخاست بازم دلسرد بشه شوهرم واس همین تصمیم گرفتم واسش كم نزارم بعد مهرادو پس زدم و گفتم بشین تا واست ساك بزنم سر كیرشو یكی دو دیقه لیس زدم و بعدش تف كردم روش ك مهراد بهم فرصت نداد و كامل بردش تو دهنم و تو دهنم تلمبه میزد! دیگه صدای اونم در اومده بود یكی دو دیقه همینجوری تلمبه زد بعد كیرشو دراورد از دهنم و پرتم كرد رو تخت سریع شورتمو دراورد و شروع كرد لیس زدن چوچولم با اولین تماس زبونش با چوچولم شل شدم خودمو رها كردم اون میخورد و من آه و ناله هام رو شدت میدادم عمدا… دیگه كنترل نمیشدم زمزمه میكردم آه آره آره ادامه بده واااای واااای همینجوری ادامه بدهههه عشقم وای… بعد یه چن دیقه خوردن یه ذره از ژل رو زد ب انگشتش و برد تو كسم و انگشتشو میچرخوند توش… خیلی خیلی لذت بخش بود و داد و آهم بیشتر شد گفت حالا مونده تا درد بكشی وایسا! یه ذره ژل مالید ب كیرش و سرشو اورد تو كسم و اروم اروم میبرد داخل هرچقد بیشتر فشار میداد درد منم بیشتر میشد آی آی مهراد یواش توروخدا آییییی سعی كردم نفس عمیق بكشم و اروم باشم ولی واقعا غیر قابل تحمل بود بعد مدت زیادی ك از اخرین رابطم گذشته بود! مهراد سعی كرد اروم تلمبه بزنه تا عادی شم یواش یواش میبرد تو و درمیاررد كیرشو و لبامو میخورد منم داشتم از دست میرفتم… بعدش كم كم سرعتشو زیاد كرد و منم با همون ریتم بیشتر اه و ناله میكردم مهراد محكم میزد تو كونم و میگف خوبه؟ خوبه؟؟؟ آه اررره ارررره و تند تند تلمبه میزد دیگه حل شده بودیم تو هم زمان و مكان از دستمون در رفته بود بعد كیرشو از كسم در اورد و اشاره كرد برم روش منم یه ذره تف مالیدم ب سر كیرش و بردم تو كسم و خودم بالا پایین میشدم و اون دیگه داشت أرضا میشد از ناله هاش میفهمیدم یه كم شدتشو زیاد كردم چن بار بالا پایین رفتم ك مهراد سریع كیرشو در اورد از كسمو و با دستش یه ذره مالیدش و ابش اومد ابشو ریخت رو سینه هام ولی من هنوز أرضا نشده بودم واسمم مهم نبود به هرحال اولین تجربه ی من با اون بود و منم نخاستم ازش فقط خودمو تمیز كردم و تو بغل هم خابیدیم… ببخشید طولانی میشد مجبور شدم خیلی از قسمتاشو جا بندازم!

نوشته: پریا


👍 1
👎 10
42287 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

772612
2019-06-10 00:09:16 +0430 +0430

آی آی یواش تو رو خدا مهراد؟ چرا شوهرت رو کسخل فرض کردی براش ادای تنگا رو در میاوردی خودت گفتی قبلا شوهر کردی یعنی میخواستی بگی حلقوی و بیضوی و ذوزنقه ای هست پرده ات هنوز پرده داری؟
اونجا که گفتی داشتی از دست میرفتی، یعنی تو هر وقت میدی از دست میری؟ پس وقتی به اون شوهر قبلی چند سال دادی چرا زنده موندی؟
بعد گفتی تو هم حل شدین؟؟
واقعاً بعد چی شد پایان سکس بردن ریختن شما رو تو سانتریفیوژ بهتون کاتالیزور زدن دوباره به حالت اولیه برگشتید؟
نکنید اینکارا رو هی شوهرت میاد تو رو بکنه تو هم حل میشید از اونطرف باید سانتریفیوژ رو به خاطر شما روشن کنند بعد بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیان گزارش میدن برجام به کیر سگ مالیده میشه
اصلا عامل تحریم های ترامپ تو… با اون مهراد… هستید

2 ❤️

772622
2019-06-10 01:09:51 +0430 +0430

رو ابرا نرفتی وقتی داشت ژل میزد به کسدونت؟؟کاندومو برا چی خرید وقتی که بدون کاندوم کرد؟شربت تو خونتون پیدا نمیشه یخورده داستان شخمیتون رنگو بو بگیره ؟چرا شماها دوست دارین بگین خیلی تنگیم؟؟؟؟

1 ❤️

772638
2019-06-10 03:41:00 +0430 +0430

انقدی که تو تنگی هرمز تنگ نیست خرچنگ

1 ❤️

772672
2019-06-10 07:01:21 +0430 +0430

جنده خانم‌ تو که میخواستی حال بدی ، چرا به اون بدبخت اول حال ندادی که با لگد نزنه در کونت!!!
حالا که فهمیدی داستان چیه دیگه ادا تنگا رو در نمیاری

برا اولی مث یه تیکه گوشت میفته رو تخت ، مال دومی رو دارکوبی میزنه

1 ❤️

772691
2019-06-10 09:20:49 +0430 +0430
NA

ي چيزي بگم

من اينو در اغلب زنهاي مطلقه ديدم!!!
بعضياشون عجيب فك ميكنن بايد عين دختراي دست نخورده باشن و عمدن هي اينو ميگن!!! تو دوران نامزدي فقط بوس و بغل داشتم!!

شب اول نذاشتم شب دوم هم ميدونستم نميتونم جلوشو بگيرم

اصن مگه قرار بود جلوشو بگيري!!!

مگه ميترسيدي از باكره بودنت !!!

خولاصه ك كلن جالبه اين روحيه و من ديدمش تو زنهاي مطلقه!!! از دختراي باكره گاهي بيشتر در توهمن!!!

0 ❤️

772906
2019-06-11 20:34:42 +0430 +0430

دوران نامزدی فقط لب (clap) باریکلا
حالا چرا رو نگفتی پرده داشتی وقت عروسی نصب کردی به پنجره شب دوم بدونه پرده روتشک حاضر شدی
خداقوت پهلوان خسته نباشی دلاور

0 ❤️

778711
2020-11-25 23:56:05 +0330 +0330

یکی بیاد جرش بدم

0 ❤️