شب اول با پسرعمو سینا

1400/03/31

سلام .این داستانی که میخوام براتون تعریف کنم کاملا واقعیه
من عرشیا هستم 18 سالمه این داستان مربوط میشه به حدود 6 سال پیش روزی که ما رفته بودیم خونه عموم مهمونی
عموم دوتا بچه داره یکی دختر که اون موقع ازدواج کرده بود ویدونه پسر که از من 4 سال بزرگتره و اسمش سیناس
ما اون روز خیلی بازی کرده بودیم و من خسته شده بودمو خوابم برده بود که دیدم سینا صدام میکنه گفت عرشیا پاشو بریم اتاق من

بلند شدم دیدم خانوادم رفتن و من موندم خونه ی عموم چون دیده بودن خوابم دیگه بیدارم نکرده بودن خلاصه من و سینا رفتیم طبقه بالا اتاق سینا اونجا بخوابیم جامونو انداختیم خوابیدیم حدود نیم ساعت بعد من احساس کردم سینا داره نزدیک من میشه
آروم اومد زیر پتو و خودشو از پشت به من نزدیک کرد منم نمیدونستم چی کار کنم خودمو زدم به خواب احساس کردم سینا شلوار پاش نیست و فقط یه شرت تنش بود کم کم داشت کیرشو میمالید به کون من . منم عکس العملی نشون ندادم همینطور به مالوندن ادامه
داد منم داشت خوشم میومد یه حس عجیبی داشتم یه دستشو برد سمت کیر من و از روی شلوار داشت میمالید و گردنمو بوس میکرد
من خودمو به خواب زده بودم ولی سینا میدونست خواب نیستم دستمو گرفت برد سمت کیرش و ازم خواست بمالمش منم یواش یواش داشتم میمالیدمش و خوشم میومد اولین بار بود داشتم کیر یکی دیگه رو میمالیدم و بزرگیشو حس میکرم . بعد سینا دست برد زیر
شلوارم و شروع کرد به مالیدن کون و رونهای من خیلی حس خوبی بود من وقتی الانم یاد اون لحظه و او شب میافتم خیلی حشری میشم
بعد سینا هم شرت خودشو دراورد و هم لباسای منو ازم خواست روی زانوهام بشینم و کونمو بدم بالا همون حالت داگی بعد داشت رون هامو و کونمو بوس میکرد و لیس میزد تا این که رسید به سوراخ کونم بازبونش با سوراخ کونم بازی میکرد و با دستش کیرم
رو که اون موقع دودولی بیش نبود باهاش بازی میکرد و من حالی به حالی میشدم بعد ازم خواست کیرشو بخورم ولی من اون موقع نمیتونستم چندشم میشد اون شروع کرد به خوردن کیر من و بهم گفت تو هم اینطوری کیرمو بکن دهنت که من یه بار این کار رو
کردم ولی نتونستم ادامه بدم . منو برگردوند خواست کیرشو بکنه تو کونم که من نتونستم تحمل کنم و دردم گرفت که منصرف شد و
شروع کرد کیرشو لای پاهامو و باسنم مالیدن یه 10 دقیقه ای مالید و آبشو ریخت روی باسنم که من اول فکر کردم شاشیده بدم اومد
که بعد بهم توضیح داد که اونی که اومده منی هستش بعد روی باسنمو با دستمال تمیز کرد و اومد در گوشم گفت تو دیگه مال منی
لباسامونو پوشیدیمو خوابیدیم بعد از اون موقع تا الان خیلی باهم سکس داشتیم که بعدا ادامه داستان هارو براتون مینویسم
منتظر نظراتتون هستم
ممنون

نوشته: عرشیا


👍 9
👎 5
21501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

816216
2021-06-21 00:13:47 +0430 +0430

کون اینا عن نداره فقط ما میرینیم اینا همیشه امادن کون بدن فقط اکس پلشت منه ک بلد نبود کون بی صاحابشو خالی کنه کیرم تو این داوری

3 ❤️

816219
2021-06-21 00:30:38 +0430 +0430

این همون عرشیا اَس که ۳۰ قسمت درباره جنده بودن زنش نوشت مغزمونو گایید فک منم باز شروع کرده
اگه خودتی تو رو جدت ننویس

3 ❤️