شب سکس با زن دوستم

1392/01/29

این اولین داستانی هست که من می خوام بنویسم داستانی که شاید اگر برای خودم اتفاق نمی افتاد هیچ وقت باور نمی کردم. بهروز هستم 25 ساله از شمال. یه دوس داشتم به نام حمید که از بچه محل های قدیمی ما بود . حمید وقتی بچه بود پدر و مادرشو از دست داده بود و مجبور شده بود درس و بی خیال بشه وبره دنبال کار . همه خواهر برادر های حمید ازدواج کردن و رفتن پی زندگیشون . البته حمید حدود 7 سال از من بزرگ تر بود. بریم سر اصل مطلب اتفاقی که در سال 89 افتاد . حمید بعد فشار های زیاد خواهرش مجبور شد زن بگیره . حمید قبل ازدواج تریاک مصرف میکرد و این موضوع رو فقط من می دونستم. گذشت و گذشت تا حمید با یه خانومی ازدواج کرد به نام مژگان . یه دختر سبزه قد بلند با هیکل واقعاً سکسی که وقتی من دیدم به خودم گفتم دم حمید گرم چه تیکه ای رو تور کرده . اوایل زندگی خوبی داشتم حمید شیطنت داشت و همیشه دنبا دخترا و زنای جنده می گشت و از اونجایی که من تو دست و بالم زیاد بودن از این جور زنا خیلی اصرار می کرد .

یه بار بهش گفتم خره تو زن گرفتی دیگه چه مرگته.اتما حمید فقط سکوت می کرد . یه شب که خونشون بودم فهمیدم تازگیا حمید تریاک و گذاشته کنار و شیشه مصرف می کنه . حمید وقتی شیشه می کشید فاز سکس می گرفت و مدام فیلم سوپر نگاه می کرد. خیلی دلم واسه زنش می سوخت توی همین روزا بود که من دانشگاه بودم دیدم اس ام اس آمد واسم باز کردم دیدم نوشته بود: بهروز دوست داری کس بکنی؟ منم گفتم چرا که نه داداش گفت دوس داری مژگانو بکنی . تمام تنم یخ زد .پیش خودم گفتم نکنه گوشیش دسته کسیه داره سر به سرم می ذاره. گفتم بهتر بزنگم ببینم کیه وقتی زنگ زدم دیدم رد تماس زد. اس ام اس داد زنگ نزن فقط جواب بده منم که ترسیدم نکنه کسه دیگه باشه گفتم این چه حرفیه.و جواب داد گفت عصر بیا پیشم کارت دارم . تا عصر نفهمیدم چه طور گذشت همش تو فکر بودم تا اینکه رفتم پیش حمید زنش نبود و مشغول کشیدن شیشه بود . بهم گفت بهروز تو صمیمی ترین دوستمی نمی تونم به غیر تو به کسی اعتماد کنم من دوست دارم سکس زنم و با تو ببینم من گفتم جون بهروز دیگه این حرفو نزن .اما دروغ چرا شاید اگه مژگان زن دوستم نبود حاضر بودم هر کاری کنم تا بکنمش.

این داستان چند وقت ادامه داشت تا یه شب که مژگان منو شام دعوت کرد . وقتی رسیدم دیدم مژگان با یه تاپ و شلوار اومد سلام واحوال پرسی نا خواسته کیرم بلند شد که نظر مژگانم به خودش جلب کرد . رفتم داخل با حمید مشغول حرف زدن شدیم . حمید گفت امشب یه قرص گرفتم میدم بخوره باید بکنیش خواستم حمیدو بترسونم گفتم احمق اگه بفهمه می دونی چه بلایی سر منو تو میاد. آبرو جفتمون میره گفت نمیزارم بفهمه. در همین حین مژگان حمید و صدا زد که بره چند تا نون واسه شام بگیره.وقتی حمید رفت مژگان آمد کنارم نشست با شیطنت خاصی گفت حمید اصرار داشت این لباس و بپوشم نمی خواستم اذیت شین که متوجه شدم خانوم فشار کیرمو متوجه شده. گفت کاش حمید مثل شما داغ بود داشت که من بلند شدم و رفتم توی حیاط مشغول بازی با کبوترا.حمید آمد و با هم شام خوردیم و من رفتم خونه تا صبح داشتم به این موضوع فک می کردم . آخر به این نتیجه رسیدم که زن و شوهر هر دو راضی هستن چرا من مخالفت کنم تصمیم گرفتم باهاشون راه بیام. فرداش وقتی حمید سر کار بود به بهانه گرفتن قلیونم رفتم خونشون وقتی آیفون و زدم مژگان گفت آقا بهروز قلیون روی سکو هستش بیا بردار من حموم بودم لختم وقتی رفتم داخل دیدم مژگان با یه حوله که فقط نصف تنشو پوشونده بود آمد گفت شرمنده میای داخل این رسیور و درست کنی از صبخ قطع شده. منم که دیگه حدس همه چیو میزدم رفتم داخل داشتم رسورو درست می کردم که دیدم مژگان لخت کنارم واستاده . گفت : همیشه دوس داشتم باهات تنها باشم که تا خواستم حرفی بزنم لباشو چسبون به لبام منم دیگه چشمامو به همه چی بستم و تا تونستم لباشو خوردم . کیرم داشت میشکست که مژگان گفت بذار ببینم واسه تو چه قدریه شلوارمو کشید پایین تا 1 دقیقه بی حرکت فقط داشت کیرمو نگاه می کرد. گفت : عجب کیر کلفتی داری بهروز واسه حمید نصفه اینم نمیشه . کیرمو گذاشت توی دهنش و مثل کیر ندیده ها داشت می خورد .انگار 2 سال سکس نداشته. توی یه چشم به هم زدن لباس منو در آورد رفتیم روی تخت ولو شدیم می گفت امروز باید حسابی ارضام کنی. منم گفتم خیالت تخت و افتادم روش واقعاًبدن خیلی نازی داشت حتی یه خال روی بدن اون نبود. بعد اینکه حسابی واسم ساک زد گفت بهروز دیگه طاقت ندارم بذار توش منم کمی معطل کردم تا التماس کنه از این کار لذت می برم دیگه داشت به جنون میرسید سر کیرمو آروم گذاشتم توی کسش تا ته رفت داخل واقعاًتنگ بود چند تا تلمبه زدم دیدم داره می لرزه فهمیدم خانوم خیلی تشنه بوده ارضا شده تا خواستم درش بیارم گفت ادامه بده منم ادامه دادم تا که دیدم داره آبم میاد گفتم داره میام گفت بریز روی شکمم. گفت بازم می خوام اما حیف دیر وقته الان حمید میاد پاس میشه نمیدوننست که حمید خان وقتی شیشه می کشه فاز سکس میگیره و دوس داره زنشو موقع سکس ببینه خلاصه اون روز گذشت و ما همچنان سکس داریم اما هیچ وقت نذاشتم حمید بفهمه . اما حمید دست بردار نیس که باید زنمو بکنی من ببینم…

نوشته: بهروز


👍 15
👎 2
443225 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

375651
2013-04-18 08:53:31 +0430 +0430
NA

الان شب يا روز؟
ببو گلابي فك كنم زيادي كشيدي!
كمتر جفنگ بگو به اسم داستان.

0 ❤️

375652
2013-04-18 09:24:03 +0430 +0430

خاک عالم تو سر تو و حمید اگه داستانت واقعیت داشته باشه. که نداره و میدونم عین سگ چوپان دروغگو داری دروغ میگی.

0 ❤️

375653
2013-04-18 09:46:28 +0430 +0430
NA

کثافت اخمق خیانتکار پلید پست فطرت نامرد. گه خوردی نذاشتی شوهرش بفهمه. الدنگ.

0 ❤️

375654
2013-04-18 10:05:30 +0430 +0430
NA

من تو داستانها دنبال خالی بندیهاش نیستم اما تو دیگه از توهم گذشتی.فقط یه شمالی میدونه (میاد میبینه پاس میشه)یعنی چی.کسمغز شیشه ای کمتر شیشه بکش.کوس خونه شاه عباس هم اینجوری که تو گفتی نبود.

0 ❤️

375655
2013-04-18 10:43:14 +0430 +0430
NA

شیوا سگ چوپان دروغگو از کی خودش دروغ میگه؟؟

0 ❤️

375656
2013-04-18 11:58:41 +0430 +0430
NA

والا دوستان گل بارونت كردن ديگه من چي بگم اما در نهايت راكت تنيس مامانم با عصاي مامان بزرگم تو اول اخر ناموست

0 ❤️

375657
2013-04-18 12:46:22 +0430 +0430
NA

از آدماي معتاد متنفرم
بخصوص شيشه اي
ازشون هرچي بگي بر مياد

0 ❤️

375658
2013-04-18 12:58:11 +0430 +0430
NA

کس کش ما را په په فرض کردی !!! ریدم تو رفاقتت و مرامت

0 ❤️

375659
2013-04-18 13:34:09 +0430 +0430

شما کدوم شهر شمال بودین؟

0 ❤️

375661
2013-04-18 13:41:13 +0430 +0430

شما کدوم شهر شمال بودین؟
والا جنده هم یه خورده حیا رو داره فک کنم زن رفیقت خاله بوده که تا تو رو دیده زرتی لخت شده و دولتو خورده !ههههههههه

0 ❤️

375662
2013-04-18 16:23:10 +0430 +0430
NA

دل به آبیه آسمان بدهی/
به همه عشق را نشان بدهی/
بعد درراه دوست جان بدهی/
دوستت عاشقه زنت باشد/

اندازه ارزن شعور نداری.کونی دیوث بی وجدان کس کش

0 ❤️

375663
2013-04-18 16:25:15 +0430 +0430

اه اه بلا نسبت بعضی دوستان گلم
ببین چجور آدمایی پیدا میشن
یکی با سگش حال میکنه و باهاش ارضا میشه
این یکی هم میره زن دوستش رو میکنه
ای بدبخت عقده ای
خاک عالم تو سرت بی غیرت بی بته
عقده ای کثافت
دروغ میگی بدبخت
خیانتکار عوضی
تو هم به جای این کارا یه سگ بخر 500دلار خرجش کن کارت را بیفته

0 ❤️

375664
2013-04-18 16:44:21 +0430 +0430
NA

منم تا واسه خودم پیش نیاد باور نمیکنم!

0 ❤️

375665
2013-04-18 17:19:44 +0430 +0430
NA

damet garm…,man bavar mikonam…chon in chiza ro didamo shenidam…

0 ❤️

375666
2013-04-18 17:52:46 +0430 +0430
NA

خدایا خودت مسیر کج را به طرف ما راست بنما

0 ❤️

375668
2013-04-19 10:20:12 +0430 +0430

جووووووون

منم میخواممممممم!!!

مامان!!!

0 ❤️

375669
2013-04-19 14:39:02 +0430 +0430
NA

حالا شب بود ياد روز
جقواني مجبوري؟

0 ❤️

375670
2013-04-20 08:37:34 +0430 +0430
NA

کس مشنگ خودتی گرفتی مارو

0 ❤️

375671
2013-04-20 09:05:15 +0430 +0430
NA

رشتیا جندن

0 ❤️

375674
2014-05-12 09:48:39 +0430 +0430

اگه توی جملاتت کلمه معمولا رو نمیگفتی الان یه جواب خوب بهت میدادم .ولی وقتی میگی معمولا یعنی استثناهایی هم هست.

0 ❤️

375677
2014-06-24 16:08:23 +0430 +0430
NA

بابا اخه چرا انقد فحش میدین بزارین داستان بنویسن ما رو هم سرگرم کنن دیگه.حالا دروغو و راستش با خودشونه.هر چند من میدونم همشون دروغه

0 ❤️

375678
2014-08-06 23:23:46 +0430 +0430
NA

اگه دول داشت كه مامانش را زير كير ديگران نميذاشت بمونه بعد با كس مغزى هايش بخواد ما را ببو فرض كنه

0 ❤️

548649
2016-07-12 12:59:40 +0430 +0430

عزیزم تو که ادعای رفاقت داری و از طرفی هم زنش و کردی پس دیگه فاز رفاقت و مردانگی و معرفت برداشتنت چیه مشنگ یا اگه رفیقی باید به رفیقت حال بدی و اینکارو بکنی ویا دیگه زر زدن موقوف که خوش ندارم کس تنگی دربیاری و ادای تنگا رو دربیاری . هرچند که جفنگ هست همش اینم یک داستانه که حداقل درهمین سایت تاحالا درحدود شش هفت بار خودم خوندم و سایت های دیگه هم که بماند حالا

0 ❤️

560853
2016-10-16 15:32:17 +0330 +0330

وقتی شوهر یزن راضیه که کوس دادن زنشو ببینه
و زن حشر کامله باید کوسو گایید اون شیشه میزنه و
یدوست متمعن داره و دوست داره کوس دادن زنشو
ببینه این چه لذتی به اون مرد میده اینجا سه نفر
کامل لذت میبرن این یعنی سکس هات سه تاهم
حشرین حتما بعد یمدت زنشو دوتایی میگان
من گاییدن زن شوهردارو دوست دارم چه شوهرش باشه
چه نباشه ?

1 ❤️

578104
2017-02-07 19:54:54 +0330 +0330
NA

جق ملتو گاییده

1 ❤️