شراب ...

1390/10/19

من اولین باره که می نویسم…نمیدونم چه جوری شرو کنم…من یه دختر عادی که کلا در حال پیچوندن خونس…شبه تولد دوستم دوره همی گرفته بودیم 3 تا دختر 4 تا پسر …2 سالی می شد که هم دیگرو می شناختیم…از اون اول برام فرق می کرد خیلی دوسش داشتم ولی ازش می ترسیدم خیلی با جربه و جدی بود…اون شب یه بطری شراب خوردیم و نشستیم که بطری بازی کنیم…بطری چرخید…سرش اومد طرفه من ته اش سمت اون…گفتم الان می گه برو توالت و لیس بزن …ودست سرایداره بوس کن…مکث کرد…دستشو کوبوند رو زمین و گفت لا مصب عاشق شو…شوکه شدم دسته خودم خودم نبود انقدر برام عجیب بود که بی هوش شدم…به هوش اومدم دوستم کنارم بود …بعده یه گریه مفصل بهم گفت پاشو به جای ان کارا برو خونش…تو که همی شه اینو می خواستی…امشب ماله اون باش میگن مستی و راستی دوست داره…برو…رفتم باش تو ماشین هیچی نگفت…مسته مست بود…تا دره اپارتمانشو بست پرید بغلم کرد…گفت دوست دارم دختر…من تا اون وقت سکس نداشتم…شرو کرد لبامو خوردن…زبون زدن به لبم…بدنمو نوازش کردن…دستشو که میکشید روی بدنم یه حسه خواسی بهم دست می داد…سرشو برد کنار گوشم گفت ماله منی نمی زارم بری…وای نمی دونین چه قدر منتظر این حرف بودم…گوشمو زبون می زد می مکید.گردنمو لیس میزد و من فقط بقلش کرده بودم…و به خودم فشارش میدادم…لباسمو در اورد…لباسه خودشم در اورد بقلم کردو به خودش فشارم داد …بلندم کرد بردم روی تختش من سینه هام کوچیکه ولی وقتی سوتینم رو در اورد با لذت سینه هامو لیس میزد گاز می گرفت با دستش می مالوند…میمکید…شکممو بوسید…دست برد روی شلوارم …تمام بدنم منقبض شد اروم اومد بالا گفت نگران نباش…نترس عشقم…بدنم شل شد شرتو شلوارمو در اورد ماله خودشم در اورد خوابید روم اروم از روی گردنم بوس کرد تا رسید به کسم…وایی واقعا حسه خوبی بود…لیس زد بوسید مکید…دیگه ساکت نبودم اه و ناله می کردم…سرشو روی کسم فشار میدادم…اونم با لذت می خورد… بلند شد منو خوابوند روی خودش گرد نشو لیس زدم لاله گوششو مکیدم اونم لذت می برد از صورتش معلوم بود…سرمو بردم پایین سر کیرشو کردم توی دهنم.لیس زدم همشو می کردم توی دهنم که گفت بسه…بلندم کرد شده بودم عروسکش هر کاری می گفت می کردم…خوابونم خوابید روک کیرشو گذاشت سره سوراخم…گفت نترس زنه خودمی عشقو منم خر شدم…خودمو شل کردم اونم زد…کیرشو اروم اروم کرد تو درد نداشتم فقط لذت بود…اروم عقب جلو می کرد…لبامو می بوسید گردنمو لیس می زد …یهو تا ته کرد تو…یه لحظه تمام بدنم لرزید که الان می دونم به ارگاسم رسیده بودم…به خودم فشارش میدادم تلمبه می زد الان دیکه تند و محکم…قربون صدقه ام میرفت…لباشو گذاشت رو لبامو لبشو با دندون گرفتم همون وقت ابش اومد…ریخت توم…همین جوری خوابید روم…بعد چند دقیقه پاشد رفت…منم خوابم برد نمیدونم چه قدر خواب بودم که اومد بغلم کرد بردم توی وانه حمام خوابوندم ابه گرم وان انگار به بدنم ارامش داد خیلی خوب بودد… چشمام بسته بود که اومد توی وان…به خودم چسبوندمش…شرو کرد کسمو با دسشت مالوندن انگار بدنه منم باز می خواست انگشتشو می کرد تو لبمو می خرد کیرش. می کشید به چوچولم…بهم گفت می خوام امشب همه جوره لذت ببری…نشوندم لبه وان و کسمو می خورد میمکید…لیس می زد…زبونشو می کرد تو…لبه وانش یه جا داشت که می شد روش نشست نشستو منم نشوند رو پاش دردم می گرفت وقتی بالا . پایینم می کرد ولی حسه خوبی بود…ابش اومد…نه من نه اون دیگه حال نداشتیم من بدنمو شستم. خوابیدیم…بعد از اون شب 2 ماه با هم بودیم نمی دونم فکر کنم 10-15تایی سکس داشتیم تا یه روز زنگ زد بهم گفت ما دیگه نمی تونیم با هم باشیم هر چی گریه کردم هیچی نگفت…رفت به همین راحتی…من با کلی سختی نه اینکه یادم بره عادت کردم به نبودنش…الان بعده 2 ماه اگه دارم این داستانو می نویسم چون دیشب بهم زنگ زد فکر کردم می خواد برگرده ولی گفت زنگ زدم عروسیم که تویه عیده دعوتت کنم…
الان دیگه می دو نم بر منی گرده من موندم با یه ترسه همیشگی از خونوادم به خا طره پردم…ترس از اینده…ووووو یه دنیا تنهایی
داستانایه اینجا رو خوندم الان کلی فحش می دین که دروغه…ولی همین که نوشتم انگار بهترم…

نوشته:‌ گوله آتیش


👍 0
👎 0
28908 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

308024
2012-01-09 23:29:21 +0330 +0330
NA

:(
خیلی متاسف شدم.

0 ❤️

308025
2012-01-09 23:47:44 +0330 +0330

از دروغ بودنش که معلومه دروغه. گاگول که نیستیم، 15 بار بهش کوس دادی و آبشم کامل ریخته توش ولی حامله نشدی. شاید نا زا هستی در این صورت برو پرده تو بدوز. دیگه هم داستان تخمی تخیلیتو اینجا ننویس.

0 ❤️

308026
2012-01-10 00:06:06 +0330 +0330
NA

داستانت سر وته نداشت و خواسته بودى يه جور بنويسى كه خواننده حشرى بشه ولى نتونسته بودى، گفته بودى بار اولته ولى تو كارت حرفه اى بودى.

0 ❤️

308030
2012-01-10 04:03:02 +0330 +0330
NA

:P :| :) :) الگوی نگارشی داستان در شهوانی -> پسر ها: یه روز پا شدم رفتم یه جایی یهویی یکی اومد منم یهویی شروع کردم به کردن بعدشم آبم یهو پاشید تو صورتش و اونم گفت عزیزم منم همیشه دوست داشتمو تو اینو نمیدونستی… دختر ها: یه روز پا شدم رفتم یه جایی یهو یکی اومد منو کرد و آبشو ریخت رو صورتمو گفت خیلی دوست دارم … اون وقت یعنی ما هم دو تا شاخ داریم دیگه !

0 ❤️

308034
2012-01-10 04:53:09 +0330 +0330
NA

:‘’( :’’( فقط میگم یزیدتو
واقعا منقلب شدم، مثل اینکه 4 لیتر اسید ریختن رو قلبم
جم کن کوسو کونتو بابا، امدی کوس شعر گفتی فکر کردی الان هلاک داستانت میشیم
وقتی مست میکردی میدادی باید فکر الان و میکردی
همون بطریه تو سوراخ دماغت.

0 ❤️

308036
2012-01-10 11:11:44 +0330 +0330
NA

Haghet bod, age man bodam ham haminkaro bahat mikardam, vase chi harf ye pesar ra bavar mikoni, ama kos va sher neveshti, zeyad eshtebah dashti,

0 ❤️

308038
2012-01-10 15:13:27 +0330 +0330
NA

کیرم تو عاقبتت

0 ❤️

308039
2012-01-11 06:03:23 +0330 +0330
NA

azizam mard yani hamin , maqzeshoon ye badkonake va kireshoon soozan, hamchin k rast konan badkonakaro miterekoonano dge hichi jeloshoono nemigire, didam k migama, in khasiyateshoone ,ounam ehtemalan ye zane jende giresh miyad k zendegisho b ga mide va to ham age mikhay dge sex nakoni boro bedooz, agar na ke ziyad negaran nabash to in mamlekat dge kasi parde nadare k to dovomish bashi

0 ❤️

308041
2012-01-11 15:43:11 +0330 +0330
NA

بر خلاف نظرات کس شعر دوستان داستانت قشنگ بود مواظب باش :-)

0 ❤️

308042
2012-01-12 04:09:58 +0330 +0330
NA

بیا فرض رو بذاریم رو واقعی بودن داستان…
دوران پرده سر اومده!!!
شاید بهتره این جوری بگم که…اگه روزی کسی به خاطر این که پرده نداری بخواد ولت کنه؛بهتره بره به درک!
اگه خونوادت بخوان به خاطر پرده نداشتنت زیر سوال ببرنت نشون می ده واقعا ذهن محدودی دارن!!!
پرده داشتن دیگه ملاک دختر خوبی بودن نیست!!!
امیدوارم مشکلی در آینده پیدا نکنی!
امیوارم به خاطر ترس از جامعه و خونواده به فکر دوختن پردت نباشی…!
امیدوارم دفعه ی بعد انقدر ساده تسلیم کسی نشی دوست من
امیدوارم!

0 ❤️

308044
2012-01-14 03:14:30 +0330 +0330

کاری به راست و دروغش ندارم کاش یکم باسواد بودی و انقدر غلط نداشتی با اون سبک نگارش عامیانه و زشت

0 ❤️

308045
2012-01-16 08:38:08 +0330 +0330

اولا تکاورجون، نه اینجوری نیست که کسی با 15 بار سکس حامله بشه، احتمال حامله شدن در حقیقت خیلی کمه. زنا فقط هر ماه یه بار اونم 24 ساعت مهلت دارن واسه حامله شدن.
دوما سپیده داستان با سبک نگارش کتابی میخوای؟ برو این داستانو بخون “اولین سکس من با دختر عموم”
سوما گذشته ها گذشته باکره نیستی که نیستی، این چیزا که دیگه فقط بین امل ها و عقب مونده ها خریدار داره.

0 ❤️