شروع زنونه پوشی

1397/11/12

اسم من امیره و 30 سالمه ، البته اسم دخترونه م مریمه.می خوام خاطرات سكسی كه از بچگی تا الان داشتم براتون بگم.من یه پسر زنونه پوش هستم ،یعنی علاقه ی بسیار زیادی به پوشیدن لباس زنونه مخصوصا لباس زیر مثل شورت توری و جوراب بلند و بند جوراب و سوتین و اینا دارم و خیلی دوست دارم وقتی این لباسا رو می پوشم كسی منو بكنه.این علاقه به پوشیدن لباس زنونه از بچگی در من به وجود اومد. ما مشهد زندگی میکنیم.وقتی حدود 8-9 سالم بود یه شب خونه ی داییم كه تو یه شهرستان نزدیک مشهد زندگی می كردن مونده بودم و شب توی شلوارم جیش كرده بودم .صبح كه بیدار شدیم و زن داییم اینو دید بهم گفت كه برم حمام و چون لباس دیگه ای نداشتم بپوشم بهم یك شلوار و شورت دختر داییمو كه هم سن من بود داد كه بپوشم.(چون داییم پسر نداشت و فقط 4 تا دختر دارن).وقتی از حمام اومدم بیرون دختر داییام کلی بهم خندیدن و مسخره م کردن ولی من یه حس خوبی داشتم و هی می رفتم یه جای خلوت و شورتمو نگاه می كردم و خوشم میومد.دیگه بعد از این قضیه همیشه دوست داشتم لباس زنونه بپوشم كه خوب موقعیتش خیلی فراهم نمی شد.هر وقت خونه تنها می شدم می رفتم سر كمد مامان و خواهرم و شورتاشون رو كه البته برام بزرگ بود می پوشیدم.توی همون سن و سال ها چون اندامم ظریف و خودمم تمیز و كوچولو بودم جلب توجه پسرای محل رو می كردم و كم كم با یكی از پسرای محل دوست شدم و تا حدود 16-17 سالگی البته خیلی كم منو می كرد.البته هیچ وقت نشد كه لباس زنونه موقع دادن بپوشم.تا اینكه یك شب كه خونه عمه م مونده بودم حدود نصف شب احساس كردم یك چیزی از روی شلوار به كونم مالیده می شه.فهمیدم كه پسر عمه م سعید كه 2 ماه از من بزرگتره داره باهام ور میره خودم رو به خواب زدم و گذاشتم كارشو بكنه البته چون كیرم كاملا شق شده بود فكر كنم سعید فهمیده بود بیدارم.كم كم دستشو كرد توی شورتم و شروع كرد مالوندن سوراخ كونم ،منم حسابی كونمو دادم عقب كل لاش باز بشه و راحت تر بتونه با كونم بازی كنه.بعد دستشو آورد جلو و كیرم رو كه البته خیلی كوچیكه مالوند.من داشتم حسابی حال می كردم.خوب كه با كون و كیرم بازی كرد شلوار و شورتم رو با هم از پام كشید پایین .منم كونمو یكم بلند كردم كه راحت تر شلوارم در بیاد(البته همچنان خودمو به خواب زده بودم چون یك كمی از پسر عمهم خجالت می كشیدم) اونم كه فهمیده بود من بیدارم آروم دستمو گرفت و گذاشت روی كیر خودش… وای چه كیر كلفتی بود از كیر دوست پسر قبلیم خیلی كلفت تر بود.منم آروم آروم شروع كردم به مالوندن كیرش.اونم دستشو آورد روی سینه هام كه یه كم از حد طبیعی سینه های پسرا بزرگتره و نوك سینه هامو مالوند.دیگه كاملا حشری شده بودم و كیرشو گذاشتم دم سوراخ كونم.سعید هم كه فكر كنم بار اولش بود یهو كیرشو فشار داد به سوراخ كونم كه نزدیك بود جر بخورم.منم سریع خودمو كشیدم جلو و كیرشو با دستم گرفتم .دیدم اون كه كاملا می دونه من بیدارم و چشامو باز كردم و برگشتم بهش گفتم یواش تر بكن.بعد یه كم تف به دستم زدم و مالیدم به كیرش و كونمو با دو دست براش باز كردم و گفتم آروم بكن ولی هر كار كردیم كیرش توی كونم نرفت كه نرفت آخه چند ماهی بود كه به دوست پسرم كون نداده بودم و كیر سعید هم واقعا كلفت بود برای همین بهش گفتم لاپایی منو بكنه اونم كیر كلفتشو گذاشت لای پام و شروع كرد به تلمبه زدن. نمی دونین كه چه حالی می داد( البته اگه مثل من از كون دادن خوشتون بیاد.) با دو تا دستاشم سینه هامو گرفته بود و فشار میداد و حسابی منو لاپایی میكرد.یه چند دقیقه كه تلمبه زد كیرشو از لای پام كشید بیرون و پشتشو به من كرد و منو برگردوند و كیرمو گرفت گذاشت دم سوراخ كونش.منم یه كم با سوراخش بازی كردم و به كیرم تف زدم و یه كم فشار دادم و كیرم چون كوچیكه( حدود 10 سانته و خیلی باریک) راحت رفت توی سوراخ كونش ولی به محض اینكه چند تا تلمبه زدم آبم اومد و همه شو ریختم توی كونش. بعد با اینكه یه كم بی حال شده بودم و حال كون دادن نداشتم برگشتم و كونمو كردم طرفش و اونم شروع كرد دوباره لاپایی منو كردن. خیلی كمرش سفت بود و بازم چند دقیقه ای منو كرد تا آبش اومد و ریخت لای پام. اونم با دستش آبشو مالید لای چاك كونم و سوراخ كونمو حسابی با آبش خیس كرد.بعد صورتمو برگردوند طرف خودش و لبمو بوسید كه با اینكه نیم ساعت داشتم بهش كون می دادم ولی بازم از این كارش حسابی خجالت كشیدم و در عین حال خیلی هم حال كردم. البته اون موقع هنوز لب گرفتن واقعی بلد نبودیم و فقط لباشو گذاشت روی لبام و بوسیدشون. با این كارش حسابی حال كردم و احساس می كردم زنش هستم و این خیلی حس خوبی بهم می داد كه شوهر داشته باشم.فقط افسوس می خوردم كه چرا لباس زنونه تنم نیست تا این حس زنوگیم بیشتر بشه. بعد از اون بارها و بارها با سعید و البته با افراد دیگه سكس داشتم و اكثرشم با لباس زنونه بود كه در داستان های بعد ماجراهای ای سكس ها و زنونه پوشی هامو براتون می نویسم. الان هم که حدود 38 سالمه و قیافم کاملا مردونه شده بازم با پوشیدن لباس زنونه و کون دادن به آدمای سن بالا و بزرگتر از خودم خیلی حال میکنم.

بعد از ماجرای اون شب با سعید با اون کیر کلفتش دیگه هر روز تو کف کیرش بودم و منتظر یه فرصت مناسب که بالاخره بتونم اون کیر کلفت رو تو سوراخ کونم احساس کنم ، اونم در حالی که لباس و جوراب زنونه پوشیده باشم و احساس کنم زن سعیدم. برای همین برای شب جمعه هماهنگ کردم که شب خونه ی عمه م بمونم و از قبل به مامانم هم گفتم که شب جمعه می رم اونجا. تا پنجشنبه هر روز برام مثل یه سال می گذشت و هر روز به یاد سکس با سعید و کیر خوش فرم و بزرگش شورت زنونه می پوشیدم و یه جلق حسابی می زدم. اینو هم بگم که یه شورت صورتی زنونه و یه جفت جوراب بلند مشکی هم برای خودم خریده بودم و همیشه این شورت رو زیر لباسام می پوشیدم. بالاخره پنجشنبه رسید و من دیگه واقعا تو کف کیر سعید بودم. بعد از ناهار رفتم حموم و تمام موهای پاهام و کیر و مخصوصا کونم و دور و بر سوراخ کونم رو شیو کردم و حسابی به کونم صفا دادم. وقتی توی آینه کون خودمو دیدم حسابی کیرم راست شد و به سعید حسودیم شد که امشب کون به این سفیدی و تمیزی منو می کنه. بعد منتظر فرصت شدم که برم سر کمد خواهرم. با اینکه خودم شورت زنونه برای خودم خریده بودم ولی شورت خودم ازین شورت نخی ها بود و فکر می کردم برای شب زفافمون باید یه شورت و سوتین سکسی بپوشم تا شوهرم از کردن من نهایت لذت رو ببره. خواهرم تازه با شوهرش نامزد کرده بود و هنوز تو عقد بودن و برای همین کلی لباس زیر سکسی خریده بود که من حتی با دیدنشون توی کمد حسابی تحریک می شدم چه برسه به اینکه بپوشمشون و تصور می کردم شوهر خواهرم چه حالی می کنه وقتی اینا رو تن خواهرم می بینه و کون خواهرمو جر میده. یه چند باری هم وقتی خونه تنها بودم بعضی هاشو پوشیده بودم ولی چون هنوز خیلی نو بودن می ترسیدم خراب شه و تابلو بشه که من اونا رو برداشتم. ولی اون شب چون می خواستم عروس بشم دلو زدم به دریا و رفتم سر کشوی لباس زیرای خواهرم. یه شورت حریر توری سفید که از بس نازک بود تمام کونم به راحتی دیده می شد و دور تا دور کمرش تور دوزی شده بود و یه سوتین سفید پوشیدم و یه جفت جوراب زنونه ی شیشه ای سفید هم پام کردم و لباسامو روش پوشیدم.حسابی سکسی شده بودم و کیرم راست شده بود ،البته چون کیرم کوچولوئه خیلی تابلو نبود ولی بازم یه کم صبر کردم که کیرم بخوابه و از اتاق اومدم بیرون ، چون هیکل خواهرم یه کم از من کوچیک تر بود سوتینش حسابی به سینه هام فشار میاورد و منم که یه کم سینه داشتم قشنگ سینه هام از زیر لباسم دیده می شد برای همین بند سوتینمو باز کردم که یه کم سینه هام برجستگیش کم بشه .حدود ساعت 5 بود که از خونه اومدم بیرون و به مامان گفتم دارم می رم خونه ی عمه و چون من و سعید تقریبا هم سن و سال بودیم و زیاد اتفاق می افتاد که شب ها یا اون خونه ی ما بمونه یا من برم اونجا این موضوع طبیعی بود و مامانم مخالفتی نمی کرد. وقتی رسیدم خونه ی عمه م خجالت می کشیدم تو چشمای سعید نگاه کنم چون هم از ماجرای سکس اون شبمون خجالت می کشیدم و هم از اینکه عکس العملش با دیدن من توی اون لباسای سکسی و جوراب شیشه ای سفید چی هست یه کم دلهره داشتم. سعید اما خیلی ریلکس و راحت با من برخورد کرد انگار نه انگار که چند شب پیش منو حسابی (البته لاپایی) کرده بود. اینقدر رفتار سعید طبیعی و معمولی بود که با خودم گفتم شاید اون شب حشری بوده و شاید اصلا سکس با همجنس رو دوست نداشته باشه و همون یه بار هم اتفاقی این کارو کرده. اون چند ساعتی که تا شام خوردن طول کشید از همه ی طول هفته سخت تر بود منم که هر لحظه با دیدن هیکل عضلانی سعید و کیر خوشگلش که از زیر شلوار گرمکن برجستگیش کاملا مشخص بود حشری تر می شدم، چون سعید باشگاه می رفت و حسابی هیکلش ورزشکاری بود و با اینکه قدش خیلی از من بلندتر نبود ولی اندامش از من که هیکلم ظریف و زنونه است خیلی درشت تر بود و من کاملا تو بغلش جا می گرفتم. بالاخره شام رو خوردیم و یه کم تلویزیون نگاه کردیم و من که دیدم سعید هیچی نمی گه بهش گفتم سعید من خوابم میاد نمی شه بریم بخوابیم؟ و این جمله ی آخر رو یه جوری گفتم که دختر عمه م حسابی با تعجب بهم نگاه کرد چون تو صدام عشوه و شهوت یه زن که می خواد شوهرش رو حشری کنه موج می زد و من با اینکه یواش گفتم ولی بازم دختر عمه م شنید. سعید خیلی طبیعی جوری که انگار متوجه لحن صدام نشده گفت چرا منم خیلی خسته م، بریم بخوابیم. با کلی استرس با سعید رفتیم تو اتاق و اونم دو تا تشک کنار هم انداخت و رفت دستشویی ، منظره ی دو تا رختخواب کنار هم که دقیقا مثل یه زن و شوهر می خواستیم کنار هم بخوابیم حسابی منو حشری می کرد. دراز کشیدم و خودمو به خواب زدم که سعید بیاد و زود تر شروع کنه به لخت کردنم. سعید اومد و چراغا رو خاموش کرد و دراز کشید، یه چند دقیقه ای صبر کردم و منتظر بودم که سعید بیاد سراغم ولی سعید هیچ عکس العملی نشون نمی داد و با اینکه به پهلو و رو به من خوابیده بود ولی چشاش بسته بود و به نظر میومد که خوابیده ، منم دلو به دریا زدم و لباسامو در آوردم و حالا فقط یه شورت توری سفید خوشگل و سوتین و جوراب بلند نازک سفید تنم بود و جورابم یه کم اومده بود پایین، خیلی دوست داشتم بند جوراب هم داشتم تا هم سکسی تر باشم و هم جورابم از روی رونای سفیدم پایین نیاد ولی اون وقتا بند جوراب رو فقط می شد توی فیلما و عکسای سکسی دید و مثل الآن نبود که همه جور جوراب و بند جوراب سکسی تو بازار هست. جورابمو بالاتر کشیدم و بند سوتینمو که توی خونه باز کرده بودم که سینه هام تابلو نشه بستم و پشتمو به سعید کردم. کم کم خودمو به سعید نزدیک کردم تا اینکه احساس کردم کونم با کیر سعید مماس شد. فکر می کردم ممکنه سعید نخواد منو بکنه و از این کارم ناراحت بشه ولی وقتی دیدم هیچ عکس العملی نشون نداد کونمو دادم عقب تر تا کاملا کیرشو احساس کردم که حسابی شق شده بود و از روی شورت نازکم رفت لای کونم، یهو دیدم که سعید دستشو آورد و از روی شورت شروع مرد به مالیدن کیرم نمیدونم عکس العملش از اینکه می دید یه شورت توری با جوراب زنونه و سوتین تنمه چی بود چون من صورتشو نمی دیدم ولی اون انگار که با یه زن واقعی داره سکس می کنه و خیلی طبیعیه که من این لباسا تنم باشه رفتارمی کرد و این به منم این حس رو می داد که واقعا یه زن هستم، منم که از صبح حسابی حشری بودم و کیرم شق شده بود با این حرکت سعید داشت آبم میومد که دستشو گرفتم و گذاشتم روی سینه هام اونم شروع کرد به مالیدن و ور رفتن با سینه هام از روی سوتین و همزمان از پشت بهم چسبیده بود و کیرش رو از روی شلوار لای چاک کونم می مالید. منم برای اینکه کیرشو بیشتر احساس کنم دستمو بردم عقب و کیرشو از توی شلوار و شورتش بیرون کشیدم و گذاشتم لای پام. سعیدم دستشو برد زیر سوتینم و شروع کرد به مالوندن نوک سینه هام که حسابی منو تحریک می کرد با اون یکی دستشم شورتمو یکم پایین کشید و شلوار و شورت خودشو هم کاملا درآورد. حالا حسابی داغی کیر سعید رو لای کونم و روی سوراخم احساس می کردم و منتظر بودم که اون کیر کلفت و خوش فرم رو توی خودم احساس کنم. همین جور که سعید در حال تلنبه زدن لای پام بود با اینکه هنوز یه کم احساس خجالت می کردم گفتم عزیزم بکن توش، سعید با شنیدن این حرف خیلی حشری شد و همون جور خشک جوری کیرشو فشار داد به سوراخم که از درد نزدیک بود داد بزنم. سریع خودمو کشیدم جلو و با دستم کیرشو گرفتم و با عشوه گفتم عزیزم یواش تر دردم میاد، اونم گفت ببخشید و یه کم سوراخ کونمو ناز کرد. دستمو با آب دهنم خیس کردمو مالیدم به کیرش و یه کم برش جلق زدم و کیرشو گذاشتم دم سوراخم اونم آروم آروم شروع کرد به فشار دادن ولی اصلا تو نمی رفت، بهش گفتم سعید کرم داری؟ رفت یه کرم مرطوب کننده آورد ، بهش گفتم اول با انگشت بکن تا یه کم سوراخم جا باز کنه اونم انگشتشو چرب کرد و کم کم فشار داد تو کونم وای نمی دونین چه لذتی داشت وقتی انگشتشو تو کونم احساس می کردم. یه کم انگشتشو عقب جلو کرد و توی سوراخم چرخوند و بعد انگشت دومش رو هم آروم کرد تو کونم، خیلی حس خوبی داشتم و حسابی حال می کردم و با دستم سینه هامو می مالیدم. یه چند دقیقه ای که با انگشت منو کرد بهش گفتم عزیزم کیرتو می خوام اونم انگشتاشو در آورد و بهم گفت قمبل کن منم به حالت سگی قمبل کردم و با دو تا دستام کونمو براش باز کردم، سعید کیرشو با کرم حسابی چرب کرد و یه کم با آب دهنش خیس کرد که اینطوری خیلی لیز و با خال شد و کیرشو گذاشت دم سوراخ کونم که حالا یه کم جا باز کرده بود.می دونستم که از همه سخت ترش کلاهک کیرشه و وقتی اون بره تو تقریبا نصف کار انجام شده برای همین خودمو شل گرفتم و تا جایی که امکان داشت با دستام کونمو باز کردم اونم خیلی یواش خم شد رومو با یه دستش یکی از سینه هامو گرفت و کیرشو هل داد تو کونم ، یه درد امیخته با لذت اول توی کونم و کمرم و بعدش توی تمام تنم پخش شد ،دیگه طاقت نیاوردم و کونمو دادم عقب که کیرش تا ته رفت تو کونم ، وااااااااااای خیلی حال می داد و حتی الآنم که دارم اینو می نویسم حسابی حشری شدم و دلم کیرشو می خواد ، بهش گفتم یه کم همونجوری نگه داره تا کونم جا باز کنه اونم شروع کرد به ور رفتن با سینه هام و بند سوتینمو از پشت باز کرد تا بتونه راحت تر سینه هامو بماله منم که دیگه تو فضا بودم در حالی که به حالت سگی بودم و شورت و سوتین و جوراب زنونه تنم بود و کیر کلفت شوهرم توی کونم بود ، بهش گفتم حالا حسابی منو بکن عزیزم سعیدم شروع کرد به تلمبه زدن و حسابی محکم منو میکرد ، با هر بار تلمبه زدن من یه تکون محکم میخوردم و چند سانت می رفتم جلو و خایه هاش به زیر سوراخم برخورد می کرد . شروع کردم با کیرم ور رفتن و جلق زدن ، چند دقیقه ای که سعید تو این حالت منو کرد کیرشو در اورد و گفت برگردم منم به پشت خوابیدم و شورتمو که هنوز کامل در نیاورده بودم سعید کاملا از پام درآورد و منم پاهامو دقیقا مثل حالتی که یه زن می خواد کس بده باز کردم سعید پاهامو گذاشت رو شونه هاش و یه کم ساق پامو از روی جوراب سفیدم مالید و کیرشو کرد تو سوراخم که حالا کاملا باز شده بود و کیرش به راحتی رفت تو کونم ، شروع کرد به تلمبه زدن دستشاشو گذاشتم روسینه هام و سوتینمو که قبلا بندشو باز کرده بود از تنم در آورد حالا دیگه سرعت تلمبه زدنش خیلی زیاد شده بود و حسابی محکم منو ومی کرد و سینه هامو توی مشتش فشار می داد منم چشمامو بسته بودم و حسابی حال می کردم از اینکه شوهرم داره منو جر می ده.سعید گفت آبم داره میاد چکار کنم که گفتم بریز تو کونم عزیزم اونم یه چند تا تلمبه زد و یهو احساس کردم توی سوراخم داغ شد و آبش تمام سوراخمو پر کرد.سعید پاهامو از روی شونه هاش پایین گذاشت و ولو شد روی من و لبشو گذاشت روی لبم و منم مثل دیوونه ها شروع کردم به خوردن لباش یه چند دقیقه ای از هم لب گرفتیم که سعید گفت حالا نوبت توئه و از روی من بلند شد و خوابید روی زمین منم کیرمو با کرم چرب کردم و گذاشتم دم سوراخش ، همونطور که گفتم چون کیرم خیلی کوچیکه با یه کم فشار رفت تو کونش و شروع به تلمبه زدن کردم ، خیلی زود آبم اومد و تمامش رو ریختم توی کونش و ولو شدم رو سعید. سعید م برگشت و بغلم کرد و کنارم دراز کشید.حسابی خسته بودم و خوابم میومد ، لبای سعید و بوسیدم و چشامو بستم .نمی دونم کی خوابم برد ولی وقتی چشامو باز کردم دیدم صبح شده و کنار سعید خوابیدم و فقط یه جفت جوراب بلند زنونه تنمه.لبای سعید رو بوسیدم که اونم بیدار شد و منو بوسید منم شورت و سوتینمو پوشیدم و لباسامو تنم کردم و سعیدم لباساشو پوشید و با هم از اتاق رفتیم بیرون. یه حس خوبی داشتم و فکر می کردم همه می دونن ما دیشب مثل عروس داماد با هم بودیم.صبحانه رو که خوردیم خداحافظی کردم و از خونه زدم بیرون و به سعید قول دادم که خیلی زود برنامه رو ردیف کنم و یه شب دیگه تو بغلش بخوابم.

نوشته: امیر مفعول مشهدی


👍 13
👎 6
15193 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

745235
2019-02-01 20:57:51 +0330 +0330

ینی شوهرای اینده ی ما دخترای بدبخت باید یه مشت کونی باشن ؟؟؟چرا اخه

5 ❤️

745367
2019-02-02 12:09:56 +0330 +0330

اون جندها و کوص لیس ها نیان داستان گی بخونن که بخان اراجیف بگن شاسکول اسم پروفایلش کص تپله معلومه همه بروبچ محل با کصش خاطره دارن بعد اسم شوعر میاره برووو جنده دوزاری،عالی بود داستانت ادامه بده

1 ❤️

745382
2019-02-02 13:18:06 +0330 +0330

کسخلا تکراری بود

0 ❤️

745439
2019-02-02 19:50:03 +0330 +0330

یکی نیست بیاد ی حالی ب کونم بده؟ زنونه پوشی میکنم واست اگه بخوای . کون میدم بهت حسابی . فتیشم میکنم . کیرت و ابت رو هم میخورم . همه کار میکنم

2 ❤️

745496
2019-02-02 22:36:31 +0330 +0330

کسخلین چقد…داستان قبلا با اسم چطور زن پوش شدم یا همچین چیزی گذاشتن…خیلی قدیمیه…دو قسمتشو یکی کرده گذاشته

0 ❤️

746031
2019-02-05 10:55:20 +0330 +0330

منم زنپوش میخوام :(

0 ❤️