شبخیر گفتیمو شعر اغاز شد/روح من رو به نوشتن ساز شد
یاد کنج او در سینه ی دلم /چشم بسته،آلت و موی تنم راست شد
التماس و خواهشش کردم همی/درب آستان محالش باز شد
بر سر دو راهی حشر بودیم گیج / ناگهان راه به سوی مقعدش هموار شد
کوبش ضربه های به امان / ابلیس در مهبلش تیمار شد
هرچه میبستم برآن شیرین عسل/حرف چشمان خمارش آه شد
حس چنگ های مداوم بر تنم/ نت های لال درون آواز شد
سفت و شل گشتیم چون سنگ و عسل/عاقبت دشت تشنه تنت پر آب شد
معذرت خواهیم نبودیم در راستای ادب/بغض دوستان حسر شق را یاد شد.
تقدیم به کوس و کون های نوشکفته
نوشته: کیرواخال
شعرکه هیچ مروچرهم بایدوزن و
قافیه وردیف و…داشته باشه.حتی کسشعرهم بایدلطف
کنید همان نثرچپ
اندرقیچی جدیدیرودرست بنویس بقیه پیشکش .
مادر عروض و قافیه و ردیف و همه چیو گاییدی.
تو گه میخوری وقتی بلد نیستی شعر بگی میای اینجا زر میزنی جا کش…
هی بدک نبود :))))
میگما مستر فشارکی جان چرا زیر همه داستانا انقد ناله میکنی
نکن حاجی نکن
کیرم تو دهنت نه بخاطر شعرت ،سرم تو گوشیم بود داشتم میخوندمش بلند که شدم سرم خورد زیر پروفیل تیز پنجره.،
میگی مقصرنیستی؟
قضاوتش با بچه ها.
شعار ایرج میرزا
کارگر در زیر کار و دخترک در زیر یارهردو مینالند اما این کجا و آن کجا
یک منار در اصفهان و یک منار زیر پتوهر دو جنبانند اما این کجا و آن کجا
دختر دروازه غار و دختر دریا کنار هردو عریانند اما این کجا و آن کجا
نو عروس در حجله و جنگجو در کارزار هردو خونینند اما این کجا و آن کجا
بند تنبان فاطی و کرست زی زی خانوم هردو چسبانند اما این کجا و آن کجا
نیزه داران در مصاف و بیضه داران در لحاف هردو در رزمند اما این کجا و آن کجا
خشت سازان در بیابان، عشقبازان در اتاق هر دو میمالند اما این کجا و آن کجا
چرخ و دنده زیر ماشین، مردوزن زیر لحاف هر دو در گیرند اما این کجا و آن کجا
میترا با روژ لب، مش حسن با ماله اش هردو میمالند اما این کجا و آن کجا
بوسه های دلبر و نقل و نبات و با قوانین هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه هردو جانسوزند اما این کجا و آن کجا
چکمه خانم شهین و چکمه شمر لعین هردو از چرمند اما این کجا و آن کجا
شکر مازندران و شکر هندوستان هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
بچه در قنداق و آ… در وطنهردو می رینند اما این کجا و آن کجا
فردوسی و حافظ و خانواده خیام با اتوبوس تو کونت
سلام خسته نباشید
بعد از مدتی یه شاعر آمد دم شما گرم
دلتون میخواد بنویسید حرفی نیست ولی لطفا وقتی حتی بلد نیستین قافیه جور کنین روی چیزنوشتههاتون اسم شعر نزارید
بگین چیزنوشتههای ریتمیک واسه خودتونم بهتره!
کس نگو اخوی