شهوت ترس سکته و کامروایی

1401/01/31

در زمان شهوت زیاد ادما‌ کارهای احمقانه ایی انجام میدن مثل پیشنهادات جنسی به دوستای معمولی یا حتی زنهای شوهر دار اما کاری که من کردم یکم احمقانه تر بود تو واتس اپ به همسر دوستم پیام دادم و بهش گفتم من فوت‌ فتیشم و عاشق پاهاش شدم بدون حتی‌ یک‌ کلمه جواب پیامم رو سین کرد و گوشیش رو خاموش دنیا رو سرم خراب شد گوشیم رو کنار گذاشتم و فقط سیگار کشیدم و به شدت ناراحت بودم دیگه امیدی به ادامه رابطه با هومن و تینا نداشتم مخصوصا با این واکنش تینا
پک اخر سیگارو که کشیدم دیدم پیام اومد از تینا که توش نوشته بود :«خونه ی ما یک ساعت دیگه»
شهر زیاد بزرگ‌ نیست یک ساعته میشد به همه جاش رسید اما اصلا مشکل زمان نبود حتی مکان هم نبود مشکل من فقط و فقط ابهام بود یک سردرگمی محض.
دوش گرفتم و لباس پوشیدم و ادکلن زدم و حرکت کردم هر لحظه که به در ورودی نزدیک تر میشدم بیشتر بدنم رعشه میگرفت بهش زنگ زدم من پایینم گفت بیا تو در بازه
تینا خیلی معمولی اومد جلو و سلام کرد و گفت بشین چایی میخوری؟
گفتم اگه داری میخورم بعد حموم میچسبه یک لیوان چایی داد‌ دستم منم خواستم یک مقدار فضا رو عوض کنم گفتم‌ با قند خودم بخورم؟
اومد‌ نزدیک و پاش و گذاشت رو سینه م گفت بفرما قند
خیالم راحت شد و دو دستی پاهاش رو گرفتم و لیسیدم همینجوری داشتم میمکیدم شصت پاشو که دیدم هومن جلوم ظاهر شد
سست شدم و‌ زانوهام خالی شد یهو هومن گفت به به اقای بی ناموس یا نه بی ناموس نه دزد ناموس!
قفل کردم تینا پاشو کشید و رفت با هومن رو مبل نشست
هومن گفت ببین من و تینا پنج ساله ازدواج کردیم و هفت سال قبلش رو هم دوست بودیم پس دقیقا میدونیم کی هستیم و چی میخواییم تینا پیامت رو بهم نشون داد گفتم از تو بعید بود اما حالا که شجاعت نشون دادی جایزه بگیر اما این اخرین بارت باشه به کسی اینجور پیشنهادی میدی چون همه مثل ما نیستن
من و تینا قبول کردیم باهم یک تجربه ی جنسی سه نفره داشته باشیم فقط اگه خوشت اومد هر شب هرشب تکرارش نکن و گند نزن تو حس اعتمادمون تینا زن منه و من بهش اجازه دادم گاهی تنوع طلبی کنه و این بار شانس تو‌ شده پس رازدار بمون.
شهوت ،ترس،شهوت ، ترس و کامروایی پنج تغییر حس من‌ در یک‌ ساعت و نیم.
تینا با‌یک لحن خیلی‌شیطون گفت از الان به بعد من رییسم چون شب شب منه بردیا روی میز آرایشم پر لاکه برو به سلیقه ی خودت‌ یکی بیار هومن توهم برو تو‌ کشوی لباس زیرام یک ست به سلیقه ی خودت بیار صندلی میز ارایشم بیار
ببینم سلیقه ی شوهرام امشب چطوره
من براش یک لام مشکی براق اوردم و هومن براش یک ست فسفری خیلی سکسی
نشست رو صندلی و گفت بردیا بشین جلوی پام پاهامو لاک بزن هومن توام تاپ و سوتینم رو باز‌ کن ممه هامو بخور برام یکم بعد هم ببندش برام
اینقد کیرم راست‌ بود نمیتونستم خم شم و لاک بزنم تینا‌ گفت هومن و بردیا هردوتاتون‌ لخت شید خب‌ نمیبینید من اینجا دستم خالیه‌ با‌ یک چیزی بازی کنم
وایی چه کیری داشت هومن تینا با دوتا دستش کیر هومن رو گرفت جلوی صورتش تند تند بوس کرد اخرم یک بوس محکم کرد و با حرص گفت فداش بشم
منم که کار لاکم تموم شد بلند شدم کیرم اومد جلوی صورت‌ تینا سرشو بوسید گفت خب من برم تو اتاقم الان میام
بعد ده دقیقه اومد وایییی که چی اومد ارایش خوشگل و بدن خوش تراشش داشت‌دیونم میکرد دستش رو زد به کمرش و گفت چطور شدم؟
عین برده ها جلوش زانو زدم و پاهاش رو بوسیدم اینقد بوسیدم که لاکش اومد‌ تو دهنم یک تیکه ش
گفت بردیا‌ بهتر ورودم رو خوش امد‌ گفت اول بهش میدم اقا هومن شما‌ بشین
شورت و سوتینش رو خیلی سکسی کند انگار این دختر ساخته‌ شده که بده سک ساکی زد که سر دو دقیقه ابم اومد تو دهنش خنده ش گرفته با دهن پر میگفت هونن هورت ددم؟(هومن قورت بدم؟)
هومن هم گفت اره عشقم همش مال توعه بعد که قورت داد رفت سراغ هومن اون با ساک ارضا نشد و شروع‌کرد به کردنش نیم ساعت کردش منم دوباره راست کردم و جای هومن رو گرفتم اخ که چه کس داغ و نازی بود حدودا ده دقیقه تلمبه زدم اینسری به دستور تینا ابم رو ریختم رو پاهاش حسابی بیحال شد بعد‌ ارضا شدنش و هومن رو بغل کرد و کلی قربون صدقه ش رفت بعدم یک دوش سه نفره گرفتیم و تو حموم تینا رو شستیم چون رو پاش بند نبود بعدم اومد و خیس خیس سه تایی‌ پریدیم زیر پتو و تا صب خوابیدیم

نوشته: بردیا


👍 5
👎 14
34201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

869740
2022-04-20 01:34:06 +0430 +0430

داستان در حد لالیگا مسخره بود!!!یعنی در عرض یک سیگار کشیدن شما هومن و تینا فکرهاشون رو کردن و به سکس سه نفره رضایت دادن؟
تو فیلم پورن که طرف کارش دادنه نسبت به داستان شما دیرتر به سکس ختم میشه

1 ❤️

869938
2022-04-21 02:43:55 +0430 +0430

پس این زن جندت چی، نگفت کدوم گوری بودی ذلیل مرده

0 ❤️

871023
2022-04-27 20:18:30 +0430 +0430

قبول کن کصشر نوشتی

0 ❤️

967658
2024-01-21 02:44:45 +0330 +0330

متوجه نمیشم.
اینقدر سریع و مختصر
سر و تهش رو هم اوردید.
احساس کردم
حتما نیاز داری بری سرویس!!!
ننویسید
اخه چرا بخودتون و ما رحم نمیکنید بزرگوار.

0 ❤️