شوهرم دوستشو آورد تا منو بکنه

1392/04/21

اسم من شهلاست و 26 سالمه الان 4 ساله ازدواج کردم اسم شوهرم محسن و 29 سالشه.ما خیلی با هم خوشبختیم.محسن خیلی روشنفکره و اصلا نه به حجاب اعتقاد زیادی داره و به منم اصلا کاری نداره کجا میرم و کجا میام و.من زیاد میام تو سایتایه سکسی و فیلم پورن هم زیاد میبینیم با هم.من به اسمایه الکی تو فیس بوک و سایتایه دیگه عضو شدمو واسه سرگرمی با پسرا خیلی سکس چت میکنم رسول ام کاملا در جریانه همه چیز هست و میدونه همه چی در حد همون چت و یه شیطنت بیشتر نیست.میگه از وقتی زیاد میری اینترنت خیلی سکسی تر شدی و خوشش میاد چون قبلا معمولا واسه سکس اون میومد سراغم اما الان همیشه من میرم سراغش و خیلی وقتا نصفه شب با لب گرفتنو لیس زدن بدنش بیدارش میکنم و با هم سکس میکنیم.بعضی وقتا که من خستم و دلم سکس نمیخواد ولی محسن میخواد واسه اینکه حشریم کنه شروع میکنه از فانتزیایه سکسی عجیب و غریب حرف زدن.مثلا از سکسایه گروهی یا ضربدری.

تقریبا 10 روز پیش محسن شب منو فرستاد حموم و خودشم تر و تمیز کرده بود و قرص تاخیری هم خورده بود و خلاصه همش میخواست منو حشری کنه اما من اصلا حالشو نداشتم.بازم شروع کرد حرفایه سکسی زدن بهش گفتم اگه بخوام واقعا با کسی جز تو سکس کنم و بهت بگم بهم اجازه میدی اونم در قالب همون فانتزیایه همیشه گفت اره منم گفتم خوب من میخوام.گفت کی؟ منم یکی از دوستاش که با هم میرن باشگاه و بدنش مثل محسن حسابی رو فرمه ولی قدش از محسن بلندتره و اسمش باقر بود و گفتم.گفت اره پسر خوبیه من مشکلی ندارم…بهش گفتم جدی میگم اونم گفت منم جدی میگم کلی با هم حرف زدیم محسن میدونست باقر چندتا دوست دختر داره خودش همیشه واسه محسن تعریف میکرد اما ازونا بود که خیلی واسه ناموسش ارزش قائله و خلاصه خیلی غیرتی و ناموس دوستاش واسش مثل ناموس خودش بود.به محسن گفتم باقر راضی نمیشه مگر اینکه بدونه تو خودت راضی هستی اگه من بخوام بهش چراغ سبز نشون بدم پا نمیده.اون شب بعد یه سکس مفصل برنامشو ریختیم با محسن قرار شد فردا شب بیارتش خونه .ظهر که اومد خونه گفت واسه شام باقرو دعوت کردم.منم طبق قرارمون شب که شد یه لباس تقریبا باز پوشیدم چون اونا خونوادشون یکم مذهبی بودن نمیتونستم خیلی لباس ناجوری بپوشم یه لباس استین کوتاه با یقه باز پوشیدم و یه دامن نازک که پاهام تقریبا از زیرش دیده میشد.اومدن خونه و مثل همه مهمونیا هیچ حرفی در این مورد زده نشد باقر اهل مشروب نیست اما منو محسن خیلی وقتا با هم میخوریم اونشبم طبق قراری که با محسن گذاشته بودیم من و محسن با هم مشروب خوردیم تا اگه یه وقت پا نداد بندازه گردنه مستیم.بعد شام من رفتم تو اتاق و به گوشیه رسول زنگ زدم اونم الکی وانمود کرد که یکی باهاش کار فوری داره.به باقر گفت من یه کاری پیش اومده باید فوری برم بیرونواونم سریع پاشد گفت پس منم میام باهات محسن گفت نه تو بشین شاید دیر بیام یا تا صبح نتونم بیام تو بمون پیش شهلا آخر شب تنها تو خونه میترسه.به منم جلوش واسه این که باقر بفهمه محسنم راضیه گفت یه کاری بکن به آقا باقر خوش بگذره و حوصلش سر نره.منم گفتم چشم تو نگران نباش من همه جوره کاری میکنم بهش خوش بگذره ولی اون احمق دو 3 بار گفت من باید برم خونه اگه شهلا تنهاست ابجیمو بیارم امشب بمونه پیشش محسن گفت نه چه کاریه الان تو اینجایی بمون پیشش دیگه و بهش مهلت نداد اعتراض کنه و رفت بیرون.منم رفتم میوه اوردمو نشستم کنارش طوری نشستم که یه کم از پاهام دیده بشه متوجه شدم نگاهش به ساق پامه .میوه رو بهش تعارف نکردم و شروع کردم باهاش حرف زدنو خندیدن و واسش میوه پوس میکندم اول دادم دستش و سعی کردم یه ذره دستشو لمس کنم بعد واسش کیوی پوس کندم خواست ازم بگیره گفتم دستات کثیف میشه بردم سمته دهنش اولش دیدم تعجب کرده اما با اکراه دهنشو باز کرد و گذاشتم دهنش.تلویزیونو روشن کردمو و یه فیلم که تقریبا صحنه داشت اما نه صحنه هایه خیلی ناجور گذاشتمو و رفتم تو اتاق و گذاشتم یکم ببینه تا حشری بشه.تو اتاق لباس خوابمو پوشیدم که توریم بود و همه جام معلوم بود و از اتاق اومدم بیرون . تا چشمش به من افتاد از تعجب داشت شاخ در میاورد سرشو انداخت پایین .گفتم انگار محسن قرار نیست بیاد.تو اتاقم به محسن اس داده بودم که زنگ بزنه.دیدم صدایه گوشیه باقر میاد محسن بود بهش گفت من تا صبح نمیتونم بیام گفته بود دوستم بیمارستانه باید بمونم پیشش و گفت شهلا رو تنها نذار نزدیکش بخواب چون تنها میترسه تو اتاق بخوابه.بهش گفتم جاتو بندازم تو حال گفت اره تو حال خوبه یکی از شلوارکایه محسنو دادم بهش و گفتم لباسشو عوض کنه.تو حال دراز کشید منم رفتم تو اتاق خواب بعد یه نیم ساعت اومدم و گفتم بیداری گفت اره گفتم من تو اتاق تنها میترسم میشه بیام تو حال .گفت اره حتما.منم جامو یه ذره با فاصله ازش انداختم و خواستم دراز بکشم که نشستم رو تشک و دستمو بردم که بند سوتینمو از پشت باز کنم و وانمود کردم نمیتونم پشتمو کردم بهش و گفتم میشه واسم بازش کنی نمیتونم اصلا با سوتین بخوابم عادت ندارم یه ذره معطل کرد مشخص بود روش نمیشد اما بازش کرد و منم لباسمو دادم بالا و سوتینمو در اوردم تا سینه هام افتاد از سوتین بیرون سرشو انداخت پایین گفت شبت بخیر و پشتشو کرد به طرف من.کثافت اعصابمو خورد کرده بود یه 10 دقه گذشت نمیدونستم چیکار کنم که راضیش کنم تصمیم گرفتم دلو بزنم به دریا و برم کنارش هرچه باداباد.یواش رفتم پیشش پشتش به من بود اروم دستمو کشیدم رو پشتش و پشت گردنشو بوسیدم خودشو کشید کنار و گفت شهلا انگار حالت خوب نیست میفهمی داری چیکار میکنی برو سر جات.منم انگار نه انگار که چی گفته رفتم رو به روشو لبامو گذاشتم رو لباش خودشو کشید عقب و گفت انگار مستی گفتم اره من مست توام . تو رو میخوام.گفتم دیگه ادا در نیار و مثبت بازی رو بذار کنار میدونم توام منو میخوای گفت تو مثل خواهرمی گفتم چرت نگو و محکم بغلش کردم و لباشو با تمام وجود میخوردم دیدم اونم کم کم داره لبامو میخوره دیگه موفق شده بودم لباسشو از تنش در اوردمو مثل وحشیا افتادم به جون سینه هاشو یکی رو چنگ میزدم یکی رو هم میخوردم گفت حالا که خودت میخوای بهت نشون میدم بلند شدو انداختم رو تشک و افتاد به جون سینه هام طوری میخورد که فکر کردم جونم از سینه هام در میاد.وحشی شده بود .سرشو برد لایه پاهامو از رو شورت کسمو بو میکردو و زبون میکشید شورتمو در اورد و گفت وای خوش به حال محسن شروع کردن به لیسیدنو و خوردن کسم داشتم از لذت دیوونه میشدم بهتر از محسن نمیخورد اما همین که یه مرد دیگه بود خیلی حشریم میکرد پاشد و نشست رو بالش کنار صورتمو و موهامو چنگ زد و کشید به طرف کیرش دست کشیدم رو شلوارکش کیرش داشت شلوارو پاره میکرد یه ذره دست کشیدمو بعد پا شدو منم شلوارو شورتشو باهم کشیدم پایین کیر خوش فرمی داشت از کیر محسن یکم کوچیکتر بود شایدم همون اندازه ای بود شروع کردم به لیسیدنو و خوردنش داشت از کیف قش میکرد نمیتونست سر پا واسته سرمو محکم فشار میداد و کیرش تا ته میرفت تو حلقم کیرشو کشید بیرون هولم داد عقب افتادم رو زمین از خشونتش خوشم میومد پاهامو داد بالا و یهو کیرشو فرو کرد تو کسم داد کشیدم گفت خفه .خودت خواستی من مثل محسن اروم و رمانتیک نیستم پدرتو در میارم شروع کرد تلمبه زدن تند تند گفت پاشو برو رو مبل رفتم رو مبل خیلی حشری بودم رو مبل به پشت شدمو خواست بکنه تو کونم گفتم نه من تاحالا کون ندادم نذاشتم کرد تو کسمو تند تند تلمبه میزد منم از لذت داد میزدمو میگفتم بکن …جرم بده …یهو کیرشو کشید بیرون و ابشو ریخت رو کمرم اعصابم خورد شده بود من هنوز ارضا نشده بودم .ابشو با دستمال پاک کرد.گفتم حالا اینقدر کسمو میخوری تا ارضا شم .سرشو گرفتمو فشار دادم تو کسم اینقدر خورد تا ارضا شدم بعدشم همون طور لخت تو بغلش خوابیدم .

نزدیکایه صبح متوجه اومدن رسول شدمو اروم پا شدم از کنارشو رفتم تو اتاق و با رسول که بخوابیم واسش جریانو تعریف کردم اونم حسابی حشری شده بود دوباره اونم تو اتاق منو کرد اما چون جون نداشتم منو ارضا نکرد بعدشم خوابیدیم صبح که پا شدیم باقر نبود مثل اینکه سحر متوجه اومدنه رسول شده بود و خودشو به خواب زده بود.صبحش به رسول اس داده بود و عذر خواهی کرده بود که نتونسته امانت دار خوبی باشه رسول ام جوابشو داده بود که عیبی نداره میدونم کرم از امانتی بود که سپردم دستت . دیشب رسول بهش اس داده بود پایه 3 نفره هستی یا اگر دوست دختر داری بیارو 4 نفره حال کنیم با دوست دخترش صحبت کرده و قراره 2.3 شب دیگه بیان خونمون.اگه برناممون جور شد اون داستانم واستون مینویسم.

نوشته: فاطیما


👍 7
👎 11
687191 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

391282
2013-07-12 10:29:14 +0430 +0430
NA

ما نفهميديم محسن يا رسول
درضمن سلام مارو به چوپان دروغگو برسون
راستي اينم بگم : كير خر تو كون شوهرت

0 ❤️

391283
2013-07-12 10:37:27 +0430 +0430
NA

ما که نفهمیدیم محسن بود یا رسول !!!
کیر شوهرت جواب نمیده که کیر دوستشو میخوای ---- مغرت معیوبه

0 ❤️

391284
2013-07-12 10:39:00 +0430 +0430
NA

خرطوم فیل هندوستان نر تو کون شوهر بی قیرتت.
خوشهالم هستی که دادی.خاک رس زرد تو اون سرت.

0 ❤️

391285
2013-07-12 10:42:21 +0430 +0430
NA

فانتریه قشنگیه

1 ❤️

391286
2013-07-12 10:48:15 +0430 +0430
NA

خاک تو سر همتون کنن بی ناموسای مزخرف!شور هرچی سکسه درآوردین با این دروغاتون که چی؟می خاین فرهنگ یه ملتو عوض کنین؟واقعا خاااک تو اون سرت بدبخت عقده ای آره برو همون جلقتو بزن کونی

0 ❤️

391287
2013-07-12 10:50:45 +0430 +0430
NA

ببین ما با کیا شدیم 75 میلیون
کس و شعر بسیار جالبی بود

0 ❤️

391288
2013-07-12 10:55:11 +0430 +0430

محسن كيه؟؟؟رسول كيه؟؟/اسمش شهلاست.باز نوشته فاطيما

سگ تو روح دروغگو

0 ❤️

391289
2013-07-12 10:59:47 +0430 +0430

:? :D
باقردوست رسول بود یا محسن؟؟

0 ❤️

391290
2013-07-12 11:03:37 +0430 +0430
NA

مضخرف بود خوشم نیومد

0 ❤️

391292
2013-07-12 11:16:24 +0430 +0430
NA

دم شوهرت گرم بده خدا تا بده ازین دوستایی مثل شوهرت !

1
1 ❤️

391293
2013-07-12 11:24:15 +0430 +0430
NA

از شرمندگی خیس نشدی وقتی داشتی مینوشتی تو که میخواستی بدی حداقل از شوهرت پنهون میکردی دوست داری شوهرتم دوست تورو بکنه خواستی جواب بده

0 ❤️

391294
2013-07-12 11:25:17 +0430 +0430
NA

خدایا این جماعت را به راه راست هدایت کن .پی لیز.

0 ❤️

391295
2013-07-12 11:36:22 +0430 +0430
NA

اگه شوهرتم دیدوست تورو بکنه همینقدر خوشحال میشدی

0 ❤️

391296
2013-07-12 11:38:41 +0430 +0430
NA

:‘’(

0 ❤️

391297
2013-07-12 11:39:31 +0430 +0430

کون گلابی خودت یه بارمیخوندیش…کیر بچه های شهوانی از پهنا تو کوست

0 ❤️

391298
2013-07-12 11:40:00 +0430 +0430
NA

خالی بندی محسن شد رسول شهلا شد فاطیما

0 ❤️

391299
2013-07-12 11:41:33 +0430 +0430
NA

محسن شد رسول شهلا شد فاطیما کس بچه های شهوانی تو دهنت

0 ❤️

391300
2013-07-12 13:32:47 +0430 +0430
NA

حرکتتون خیلی ضایع بود

0 ❤️

391301
2013-07-12 13:53:11 +0430 +0430
NA

?,…-------

0 ❤️

391303
2013-07-12 15:17:11 +0430 +0430
NA

واللا من كه سرم گيج رفت نفهميدم رسول كيه محسن كيه باقر كيه!!! بالاخره چيشد؟ باقر دوست رسول بود! رسول دوست باقر بود! محسن با باقر رفيق بود! رسول محسن بود! محسن رسول بود! رسول و محسن با باقر دوست بودن! محسن و رسول رفيق باقر بودن! باقر با 2 تاشون رفيق بود! دوتاشون با باقر دوست بودن! بالاخره نفهميدم! اصلأ من كي ام؟ تو كي هستي؟ اينجا كجاست؟ ساعت چنده؟ امروز چند شنبه بود؟!
اصلأ بگو ببينم شهلا خانوم، آيا تو و رسول كرد بوكان نيستين؟؟؟ اگه هستين پس كيرم تو پستوناي آويزون تو و هيكل چاقاله رسول كه الكي داري ميگه رسول ميره باشگاه! :D:D:D

0 ❤️

391304
2013-07-12 15:36:44 +0430 +0430
NA

لایک
دوست دارم بااین حرفت

0 ❤️

391305
2013-07-12 15:44:37 +0430 +0430
NA

دکل ای.ران.سل.تو کون شوهر خوش غیرتت.

0 ❤️

391306
2013-07-12 15:48:29 +0430 +0430
NA

من از داستان بدم نیومد.هرچند خیلی بی دقت نوشتی.بار اول که دیدم نوشتی رسول کلی به حافظم فشار اوردم بفهمم این رسول کی بوده

0 ❤️

391307
2013-07-12 17:00:28 +0430 +0430
NA

خوب بود فقط اسما رو جابجا نوشتی. شاید تعمدی بود.
سکس آزاد
چی بگم.فک نکنم تو زندگی زناشویی بگنجه. تو دوست و رفیق بازی شاید

0 ❤️

391308
2013-07-12 17:37:47 +0430 +0430
NA

رسول+محسن+سحر+باقر=چه شود … لامصب ترکوندی

0 ❤️

391309
2013-07-12 17:48:36 +0430 +0430
NA

کیر تو کون بابات که نطفه ی تو رو حروم به وجود آورد… امثال شما رو باید با مشت محکم زد تو سولاخ کونشون تا ان و گهشون از دماغ و گوش بزنه بیرون… دیوث ;)

0 ❤️

391310
2013-07-12 18:05:14 +0430 +0430
NA

کیر خر تو کست لااقل مواظب سوتی دادنات باش اولش میگی محسن شوهرته بعدش یه خط پایینتر میگی رسول شوهرمه.یا نکنه واقعا 2تا شوهر داری.کیر بروبچ سایت و همه ی ملت تو کس خودت و کون شوهرتو دوستش.جقی

0 ❤️

391311
2013-07-12 18:14:11 +0430 +0430
NA

سلام.شهلا خانم. من شاهين استاد تمام سبكهاي ماساژم. خواستي باماساژ چندبار به… ميرسونمت.پيام خصوصي بده.تشكر

0 ❤️

391312
2013-07-12 18:31:27 +0430 +0430
NA

عججججججججججججججججب کسکشیه این یارو رسول یا محسن این مدلیشو ندیده خودم

0 ❤️

391313
2013-07-12 20:56:05 +0430 +0430

ایشالا سری جدید که در راهه میخواید چندین نفره بتپونید حتما ما رو هم دعوت کنید خدمت برسیم واسه دیدن وآشنایی بیشتر واعتماد سازی وبعدشم جلسه نقد وبررسی بذاریم… بلکه ما هم گلی بچینیم از کس مبارک…

0 ❤️

391314
2013-07-12 21:06:53 +0430 +0430
NA

اگه واقعا داستان راست بود پس خاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااک توی سر شوهر بی غیرتت…این مررررررررررررررررررررررررررررررررردددددددددددددد نبود…نررررررررررررررررر بود…میدونی عزیزم …
مرد : یعنی انسان … نر : یعنی حیوان
نمیفهمیدی حالا بفههههههههههم…ولی تو بازم نفهمیدی…
خااااااااااااااااااااااک توی سر شوهر بی غیرت و خاااااااااک تو سر توی جنده…
والا این چیزا روشن فکری نیست…پست و بی شرف بودنه…
اگه خیلی دوست داشت اینکارو نمیکرد…بی شرررررررررررررررفای پست…

0 ❤️

391316
2013-07-13 00:24:24 +0430 +0430
NA

بالاخره اسم اون شوهر کونیت رسول بود یا محسن؟؟؟!!!

0 ❤️

391317
2013-07-13 00:48:51 +0430 +0430
NA

قشنگ بود واسه نوشتنش زحمت کشیده بودی اما تناقض هایی که تو داستان داشت آدمو اذیت می کرد

0 ❤️

391318
2013-07-13 01:10:16 +0430 +0430
NA

خب بچه ها انچه لايق تو بود نثارت كردن
شب غذا كمتر بخور زودتر بخواب كمتر جلق بزن تا گاز معده ات كمتر به مغزت فشار بياره و اين كسشعرايات را كمتر بسرايي حداقل يه بار بخونش
كير ماروهم پذيرا باش !!!"!!!

0 ❤️

391320
2013-07-13 04:04:42 +0430 +0430
NA

منم از سكس ضربدري و كروهي بدم مياد

0 ❤️

391321
2013-07-13 04:06:45 +0430 +0430
NA

همش دروغه وساخته زایده فکر وعقدها ارزوهاسکسی جونای ماازبس نکردن وجلق زدن دچارتوهم شدن

0 ❤️

391324
2013-07-13 04:44:05 +0430 +0430
NA

با توجه به نظرات (البته همه فهمیدن خالی بندی بود) دوستان شوهرت اسمش محسن بود یا رسول؟یا اصلا شاید 2تا شوهرداری هرشب یکیشون میکنتت بعدشم جنده پولی هاهم به پوررویی تو نیستندسوماهم من تمام داستان هارو دنبال میکنم چند وقت پیشم یک داستان عین داستان تو نوشته بودند تنها فرقش این بود که نویسنده اش مرده بود کی میدونه شاید هم شوهرت نوشته
اصلا بچه ها شاید ادمین نوشته
باتشکر مدیریت پارک

0 ❤️

391325
2013-07-13 04:58:02 +0430 +0430
NA

داستانه را که نخوندم چون از ضربدری و… خوشم نمی آد و به التبع نظری هم ندارم!
فقط داشتم نظرات را نگاه می کردم و…
وای! وای! یک عزیز با دو تا کاربری نظر داده بودن ! اونم دو تا کاربری تابلو که خودشون 200 دفعه جاهای مختلف گفتن که مال یکنفره! و جالبه که دو تا نظر متناقض هم ثبت کردن!!!
من شاگرد شاگردای بعضی از دوستانم محسوب نمی شم و این که می خوام بگم به قصد خود نمائی یا اظهار فضل نیست خدا وکیلی؛ ولی چرا بعضی وقتا ما فکر می کنیم که چون داریم تو محیط مجازی فعالیت می کنیم هر کاری برامون مجازه؟؟؟ اگه همه چیز آزاده و هیچ خط قرمزی نیست پس نباید از توهین احتمالی دیگران به کاربری هامون ناراحت بشیم دیگه؟چون به خودمون که توهین نکرده که؟! بگذریم… بگذریم…

0 ❤️

391326
2013-07-13 06:04:13 +0430 +0430
NA

عجب سیب زمینی بوده شوهرت

0 ❤️

391328
2013-07-13 07:04:23 +0430 +0430

محسن یا رسول؟خاک بر سرت…

0 ❤️

391330
2013-07-13 11:48:46 +0430 +0430
NA

روشنفکری به این چیزا نیس

0 ❤️

391331
2013-07-13 12:45:41 +0430 +0430
NA

ریــــــــــــــــــــدی یعنی با این کس شرات…
خعــــلی مزخرف بود

0 ❤️

391332
2013-07-13 13:12:37 +0430 +0430
NA

شوهرت رو غلط میکنه دوستش رو میاره تورو بکنه
یا نکنه مثل امه ژن رشه ی لا ی ایمت سگ ناوگیت ها کونی

0 ❤️

391333
2013-07-13 14:45:55 +0430 +0430
NA

خیلیییییییی چرررت

0 ❤️

391334
2013-07-13 15:37:51 +0430 +0430
NA

اخر محسن یا رسول گاگول

0 ❤️

391335
2013-07-13 19:59:39 +0430 +0430
NA

بچها کم لطفی میکنند همشون فهش میدن مال خودته به هر کی دوست داشته باشی میدی نوش جون کست این سری از کون بهش بده داستانشم بنویس اصلا یه کاری کن از کونت در بیاره بندازه دهن شوهرت.

0 ❤️

391336
2013-07-14 07:41:46 +0430 +0430

من کشته مرده ی این اسمای سکسی هستم…رسول و باقر =)) :D

0 ❤️

391338
2013-07-16 06:48:51 +0430 +0430
NA

بايد مدل فوق بي غيرتيرو بدن به شوهرت

0 ❤️

391339
2013-07-23 02:27:31 +0430 +0430
NA

چه خوب خوش به حالتون

0 ❤️

391340
2014-01-10 12:00:13 +0330 +0330

بهتر است که در این دنیا فکر کنم خدا هست و وقتی به دنیای دیگر رفتم

بدانم که نیست . و این بسیار بهتر از این است که در این دنیا فکر کنم خدا

نیست و در آن دنیا بفهمم که هست .

آلبر کامو

0 ❤️

391342
2014-06-10 18:41:15 +0430 +0430

کس و شر محض بود

0 ❤️

391343
2014-09-08 17:09:49 +0430 +0430
NA

dash1
shok
کیر ندارم…پسرا کیر برسونید بکنم تو کون این جنده و اون شوهر خوش غیرتش.تف تو ذاتتون
ذات شما خاک نیس لجنه خالصه
خاک تو سرتون
به این کاری هم که شما کردین میگن لاشی بازی نه روشن فکری

0 ❤️

391344
2014-09-10 03:55:49 +0430 +0430
NA

kir to konet ba in dastane alaki. agere injorie fek konam 3 nafar to ro kardan mohsen- rasol- bager
fek konam moge neveshtane in dastan ham mast bodi azizam…
be har hal ajret bakhoda . movafag bashi

0 ❤️

391345
2014-10-02 13:27:15 +0330 +0330

یکم دیگه فک کن شاید اسم خودتو شوهرت یادت بیاد شایدم اسماتونو با هم عوض کردید
بچه کونی ازین به بعد خاستی کس شعر بنویسی یه با خودت بخون بد

0 ❤️

391346
2014-11-21 05:58:19 +0330 +0330
NA

همش دروغ.من عین همین داستان و تو این سایت خوندم با این فرق ک نویسنده اون داستان شوهره بود .همشو ی نفر نوشته. ی کسکش حرومزاده ک همه میدونن دنبال چیه.

0 ❤️

391347
2015-02-15 15:24:01 +0330 +0330
NA

کپی پیس کن خوبی هم نیستی جا خالی

0 ❤️

391348
2015-02-28 21:00:20 +0330 +0330
NA

کلا اسم همه پیامبرا و اماما را آوردی تو داستان؟ نکنه تو فرشته یی از آسمان نازل شدی ؟
جک معمایی و بامزه یی ست ولی خدایش این آدما را از کجا اوردی این اسما مربوط به چن دهه قبله دیگه الان تو بازار گیر نمیاد

0 ❤️

391349
2015-03-02 03:11:11 +0330 +0330
NA

dastan k khali bandi bod,ama fantezit jaleb bod merc

0 ❤️

553347
2016-08-22 11:32:07 +0430 +0430

ریدی ک با این اسما

0 ❤️

559355
2016-10-06 08:00:07 +0330 +0330

خیلی با حال بود ولی چرا رفتین سراغ ادم یبس؟ ازین چیزا زیاد هست نوش لایک

0 ❤️

572953
2017-01-08 23:26:53 +0330 +0330

رسول یا محسن یاهردو

0 ❤️

589107
2017-04-11 14:45:17 +0430 +0430

بابا لااقل طوری بنویس که خواننده رو گیج و سردرگم نکنی اخه حالا یا راست یا دروغ ولی توی نوشتنه شخصیتها ی کم دقت کنین اول محسن بعد رسوله معلوم نی کی به کیه

0 ❤️

607531
2017-05-31 14:26:58 +0430 +0430
NA

با این داستان نشون دادی چیزیبه عنوان مغز دیگه برات نمونده و فقط یه سیم نازک تو کلته برای نگه داشتن گوشت واقعا از نویسندگان نامحترم خواهشمندم حداقل موقع جق زدن دست به قلم نشن. همانطور که ملاحظه فرمودید نویسنده نمیدونه شوهرش کیه واقعا تحریمها چه ها که نکرده

0 ❤️

688257
2018-05-18 16:17:31 +0430 +0430
NA

اینم با حال بود

0 ❤️

699847
2018-07-05 23:23:56 +0430 +0430

غضنفر دیگه اون‌‌وسط چی میگفت ☺☺☺☺

0 ❤️

789429
2021-02-01 03:01:53 +0330 +0330

ضبدری پایه بیاد پیوی فقط زوج

0 ❤️

939990
2023-07-30 13:42:44 +0330 +0330

دختر هست بخواد بعد ازدواج همینقدر عشق‌و حال آزادی داشته باشیم پیام بده برا ازدواج

0 ❤️