سلام
من اولین باره که میخوام داستان سکسی بنویسم پس اگر خوشتون نیومد به بزرگی خودتون ببخشید.
من و همسرم علی سه سالی میشه که ازدواج کرده ایم و هر دو خیلی خیلی حشری هستیم و سلیقه سکسیمون خیلی شبیه همه. این داستان مربوط به اسفند سال گذشته است. قبل از عید قرار بود با مامانم بیاد دنبالم و برای خرید بریم بیرون و از شانس گل من اونروز علی خیلی عصبی بود و درست چند دقیقه قبل مامانم رسیده بود خونه و تا براش یه لیوان شربت آوردم دیدم زنگ در زده شد و مامانم رسید و اخمای علی بدتر تو هم رفت. منم باز هم مثل همیشه که وقتی مامانم و علی همدیگرو میبنن استرس گرفتم چون زیاد از هم خوششون نمیاد. به مامانم گفتم تا دو دقیقه آماده میشم و وقتی رفتم اتاق تا لباسمو عوض کنم علی پشت سرم اومد تو اتاق و گفت کجا داری میری و براش توضیح دادم که قراره بریم خرید ولی انگار اونروز علی سر لج با مامانم داشت گفت من امروز سرکار کمی عصبی شدم و اومدم خونه که با تو باشم گفت دوست ندارم بری، بیرون منم داشتم از استرس میمیردم چون اگه مامانم میفهمید چنان قشقرقی بپا میکرد که بیا و ببین منم شروع کردم به خواهش کردن که علی جون کوتاه بیا و زود بر میگردم و از این حرفا ولی علی کوتاه نمیومد و دیدم هیچ جوری نمیخواد کوتاه بیاد دستمو گذاشتم رو کیرش و شروع کردم به مالیدن و دیدم کم کم چشاش داره مهربونتر میشه و بازم التماسش میکردم که بذار برم شب از خجالتت درمیام و هرکاری بخواهی برات میکنم و علی هم بدجنس شروع کرد به باج گرفتن که امشب حتما از پشت هم میخوام بکنم و منم از ترسم قول دادم که باشه هرکاری بخواهی میکنم و علی گفت باید الان هم برام ساک بزنی تا کمی آرومتر بشم بازم قبول کردم و همونجا پشت در اتاق خواب کیرشو از زیپ شلوار در آوردم و شروع کردم به لیسیدن و مکیدن و علی هم نامردی نکرد تا ته میکرد تو حلقم و تو دهنم تلمبه میزد و عمدا سرو صدا میکرد که مامان بشنوه بعد از کلی ساک زدن سرمو کشیدم عقب و گفتم عشقم بسه دیگه زشته مامان منتظره من برم و علی هم در کمال نارضایتی قبول کرد کات کنیم ولی بازم تاکید کرد که برای شب حتما بهش کون هم باید بدم منم زودی بهش قول دادم و خودمو پرت کردم بیرون از اتاق که دیدم مامان تو سالن با دلخوری نیگام میکنه و حس کردم سر و صدامون شنیده بود و چاره ای نبود

با مامان رفتیم خرید و بعد از خرید مامان زنگ زد به علی و گفت باید شام بیاید خونه ما و شام درست کردم و این حرفا منم میدونستم الان علی خیلی هاپو شده چون مهمونی شام تو برناممون نبود و میدونستم که الان علی تو خونه منتظره منه که برم خونه و مفصل به تک تک قولایی که بهش داده بودم عمل کنم به مامانم گفتم مامان من اینجوری نمیتونم بیام باید برم دوش بگیرم و بعد با علی میام و مامان قبول کرد منو رسوند خونه وقتی رفتم تو خونه دیدم بلههههههه علی آقارو با یه من عسل هم نمیشه خورد ولی من اصلا به روی خودم نیاوردم که میدونم الان ناراحتی رفتم جلو و لباشو بوسیدم و گفتم احوال آقای بداخلاق من چطوره؟ گفت ما قرار بود بریم خونه مامانت؟ گفتم عزیزم بریم شام بخوریم و زود بر میگردیم علی گفت من میدونم مامانت فقط میخواد حال منو بگیره که بازم کلی براش عشوه اومدم و بوسیدمش و مالیدمش که راضی شد لباس بپوشه و بریم خونه مامان ولی باز ازم قول گرفت که هرکاری خواست باید براش بکنم منم ناچارا قول دادم رفتیم خونه مامان و یکی دو ساعتی اونجا بودیم که دیدم علی اشاره کرد پاشو بریم وقتی سوار ماشین شدیم دیدم علی نیگام میکنه گفتم جانم چیزی شده؟ گفت نه ولی امروز ده ها بار بهم قول دادی که هر کاری میخوام بکنی و نه نگی منم که دلشوره گرفته بودم که امشب چه بلاهایی میخواد سرم بیاره گفتم باشه خندید و گفت خانومم چشات چرا اینجوری شده نترس عزیزم کاری نمیکنم بهت بد بگذره ولی من دلشوره ام شدیدتر شده بود چون علی به سکس خشن خیلی علاقه داره منم دوست دارم ولی بعضی مواقع جلو علی کم میارم و همونجا تو ماشین زیپ شلوارشو باز کرد و من فهمیدم میخواد کیرشو بخورم دست کردم تو شورتش و کیر نیمه بیدارشو در آوردم و با دستم مالیدمش و بعد از نوک کیرش شروع کردم به لیسیدن و بعد تا برسیم خونه براش ساک زدم و وقتی رسیدیم خونه ماشین برد تو پارکینگ و و همونجا دست کرد تو شلوارم و انگشتش وسطیش تا ته کرد تو کوسم که از درد گفتم اخخخخخ علی سرشو چسبونده بود به صورتم و گفت جوووووووون امشب کوس و کونتو جر میدم عشقم دستشو گرفتم و کشیدم بیرون و زود پیاده شدم و اونم کیرشو کرد تو شلوارش و پیاده شد رفتیم تو آسانسور و دستامو دوره گردنش حلقه کردم و لباشو بوسیدم و میخواستم کمی آرومتر رفتار کنه ولی بازم از رو شلوار کسمو گرفت تو دستش و فشار داد و گفت اوه چه کسییییی عشقم امشب باید بهم یه حال اساسی بدی بعد دست انداخت زیر پای راستم و آورد بالا و کیرشو از رو شلوار گذاشت رو کوسم و محکم میمالید بهم طوری که احساس میکردم کوسم داره له میشه و رسیدم دم در خونه درو باز کرد من رفتم تو و سریع پشت سرم اومد تو و از پشت بغلم کرد و سرشو کرد تو گودی گردنم و گردنمو میمکید وقتی بهش گفتم علی بذار لباسامو در بیارم گفت جوووووووووون خودم درش میارم و دستشو کرد تو شورتم و کوسمو گرفت تو دستش و باز تو گوشم گفت واییییییییییی چقدر داغه بعد گفت کوست ماله کیه گفتم مال تو گفت امشب میخوام تا صبح بخورمش لیسش بزنم و تشنه آب کوستم و همینطور هم داشت لباسامو در میاورد منم کونمو دادم عقبتر و مالیدم به کیرش که دیدم صداش خشدار شده و تو گوشم میگفت دوستت دارم عشقم دوستت دارم برگشتم طرفش و دستامو دوره گردنش حلقه کردم و بغلم کرد و منو بلند کرد و گذاشت رو اپن آشپرخونه و دکمه های مانتومو باز کرد و تاپمو با سوتینمو محکم کشید بالا طوریکه سینه هام افتادن بیرون و سینمو کرد تو دهنش که عینه یه کوره آتیش بود و نوک سینمو محکم میک میزد احساس میکردم داره کنده میشه و بعضی وقتا گاز میگرفت تا داد میزدم نوک سینمو آروم میگرفت لای دندوناش و میگفت جووووووووووون دوستت دارم و بعدش آروم لیسش میزد منم سرشو بغلم گرفته بودم بعد سرشو آورد بالا و دست انداخت شلوارو شورتمو با هم کشید پایین برا اینکه نیوفتم خوابیدم رو اپن و باسنمو آوردم بالا تا راحتتر درشون بیاره و وقتی درش آورد یه نیگاه به کوسم کرد و گفت عاشق کوستم عاشق آب کوستم عاشق بوشم منم هر لحظه حشری تر میشدم و عاشقانه و حشری نیگاش کردم و با عشوه و خیلی کشدار گفتم علی زیاد اذیتم نکن گفت عزیزم میدونی که دوست دارم دردت بیارم دوست دارم موقع سکس جیغت دربیاد دوت دارم بعده سکس بخاطره اینکه دردت آوردم نازتو بکشم و برام ناز کنی و رفت رو کسم و شروع کرد به لیسیدن کسم و چوچولمو میخورد وری که نفسم بالا نمیومد و پاهامو از هم باز کرد و انگشتشو کرد تو کوسم و عقب و جلو میکرد و نیگاش میکرد بعد لیس میزد تمام تنم شده بود یه کوره آتیش و یادم رفت که امروز چقدر اذیتم کرده و ازم باج گرفته الان دیگه میخواستم زودتر کیرش بره تو کوسم تا اینکه گفتم علی بسه دارم ارضا میشم صبر کن و علی چون میدونست اگه ارضا بشم دیگه عمرا نمیذارم از پشت باهام سکس کنه زود کشید عقب و بلندم کرد و گفت در بیار لباسامو منم کمربندشو باز کردم و شروع کردم به درآورد لباساش و وقتی کیرشو دیدم احساس کردم تا به حال به این بزرگی نشده بود و خودش سرمو گرفت و کیرشو محکم کرد تو دهنم و تو دهنم چنان محکم تلمبه میزد که من احساس میکردم دارم بالا میارم و از چشام اشک میریخت بعد کیرشو در میاورد سرشو میاورد پایین لبامو میخورد دوباره کیرو میکرد تو دهنم و فشار میداد تو حلقم داشتم خفه میشدم به زور سرمو کشیدم عقب و گفتم نه و علی بلندم کرد دستشو گذاشت رو گلوم و لبامو محکم خورد و گفت چی گفتی آیدا؟ امشب نه نمیخوام و میترسم و نکن نداریم امشب میخوام طوری بکنمت که مامانت صداتو بشنوه و بیاد التماسم کنه آرومتر بکنمت پس هیچی نگو که از عصر منتظره همین لحظه ها هستم بعد منو انداخت رو دوشش و برد رو کاناپه انداخت گفت برگرد سرتو از مبل آویزون کن میخوام بکنم تو دهنت منم همینکارو کردم اومد پاهاشو باز کرد و کیرشو کرد تو دهنم تا ته میکرد تو و واقعا کیرش میرفت تو حلقم و تلمبه میزد داشتم بالا میاوردم و تا یه کم کشید عقب زود خودمو کشیدم کنار گفتم علی آرومتر گفت عشقم امشب فقط باید بهم بگی محکمتر بکن و حرف دیگه ایی نمیشنوم و رفت به کیرش اسپری تاخیری بزنه و من زود بلند شدم رفتم تو اتاق چون رو مبل دردم میومد علی دنبالم اومد دید رو تخت نشستم گفت طوری بخواب که سرت از تخت آویزون باشه منم خوابیدم اومد بازم کیرشو کرد تو دهنم و خودش هم خم شد کسمو میخورد در عین حال که داشتم خفه میشدم یه لذتی هم کل بدنمو میگرفت که احساس میکردم دارم میلرزم بعدش اومد رو تخت منو کشید تو بغلش لبامو میبوسید و سینه هامو میمالید و میگفت کونت ماله کیه؟ کیرمو دوست داری؟ و … بعدش منو به پشت خوابوند و کیرشو یه هو تا ته کرد تو کوسم، جیغ کشیدم و همونطور که دستامو با بادستاش نگه داشته بود و خودشو بالا نگه داشته بود و تلمبه میزد و موقع کردن به کوسم نیگا میکرد و میگفت جوووون ماله خودمه مامانت کجاست بیاد ببینه دخترشو چیکار میکنم کوسم درد گرفته بود و فقط تونستم بگم اخخخخ علییییی گفت جون علی، عشق علی، عمر علی، نفس علی تحمل کن دیوونم کردی امشب پاهامو بازتر کردم تا راحتتر کیرشو بکنه تو و علی گفت عزیزم خودم اندازه کیرم بازش میکنم نترس بعد چند مین تلمبه زدن برم گردوند و یه بالش گذاشت زیر شکمم و یه انگشتو کرد تو کونم تا برگشتم بگم نه علی از پشت نه که دست دیگشو گذاشت رو سرمو نذاشت سرمو بلند کنم و گفت ساکت، میدونی که نذاری بکنم اخلاقم سگی میشه پس ساکت باش گفتم علی میترسم گفت نترس عزیزم عادت میکنی بهش تا الان نذاشتی بکنمش امشب میخوام دلی از عذا دربیارم و کیرشو گذاشت دم سوراخه کونم و فشار داد اما نرفت تو بازم فشار داد ولی نرفت تو و منم خودمو کشیدم بالاتر گفت اینجوری نمیشه رفت کرم نیوا رو آورد و یه عالمه مالید به سوراخه کونم و کیرشو آورد جلو دهنم گفت بخورش و بعدش کرم بمال بهش کیرشو خوردم و کمی به کیرش کرم زدم و گفتم علی جون آیدا آرومتر بکنیا گفت نترس آروم میکنم و رفت دوباره رو رونام نشست و کیرشو مالید به سوراخه کونم و یه هو کیرشو فشار داد و چون کونم چرب بود تا نصف کیرش رفت تو احساس کرد دنیا جلو چشام تیره و تار شد و جیغ کشیدم مامااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان، علی همونطور که کیرش تو کونم بود خوابید روم و کنار گوشم گفت صبر کن الان دردش کمتر میشه گفتم درش بیار دیوونه گفت دیوونتم عشقم صبر کن الان جا باز میکنه و آروم آروم تلمبه میزد احساس میکردم کونم داره جر میخوره ولی علی همونطور داشت تلمبه میزد و هربار بیشتر کیرشو میکرد تو تا اینکه احساس کردم تخماش میخوره به کونم و کیرش تا ته توی کونمه ولی من اونقدر جیغ زده بودم تمام تنم خیس عرق بود ولی علی گردنمو میبوسید و تو گوشم میگفت جانم چه کونی داری عشقم، هرشب کون میخوام، هر شب میکنمت، هر شب هرشب … کم کم دردش کمتر میشد و احساس میکردم که کونم باز شده و راحتتر میره تو ولی لذتی برا من نداشت تا اینکه احساس کردم داره تند تند تلمبه میزنه و تو گوشم گفت داره میاد آیدا داره میاد و سریع کشید بیرون کیرشو و منو برگردوند و آبشو پاشید رو سینه هام و کیرشو مالید به سینه هام بعدش افتاد رو تخت و گفت که خیلی لذت برده و بعدش بلند شد نشست وسط پاهام و شروع کرد به لیسیدنه کونم و کوسم تا اینکه احساس کردم درد کونم یادم رفته و دارم ارضا میشم علی هم با انگشتش کوسمو میمالید و هم زبونشو کرده بود تو کوسم و میگفت آبتو بریز تو دهنم عشقم تشنه آبتم و وقتی ارضا شدم همه آب کوسمو خورد بعدش اومد بالا بغلم کرد و بوسم میکرد و میگفت ببخش اگه اذیتت کردم خیلی دوستت دارم و کیرشو گذاشت لای پاهام و خوابیدیم اگه داستانم عیب و ایرادی داشت ببخشید.

نوشته: آیدا