شوهر کونی و زن جنده

1397/02/28

داستان از اونجا شرو شد ک قبل عید 97واسه ترخیص رفتم بندر عباس تنهایی با ماشین شخصی برگشتنی از مسیر شیراز اومدم نرسیده به شیراز شهر سروستان ی پارکی بود همه مسافرا چادر زده بودن منم گفتم چادر دارم هواهم خوبه میخابم چادرو برپا کردم و هوس قلیون کردم من همیشه مجهزم وشیال شفرم کامله داشتم قلیون چاق میکردم دیدم ی زن و شوهر کنارم چادر زدنو باهم جور شدیم پسره اومد قلیون بکشه زنش رف دشویی کلی باهم اختلات کردیمو اینا سن وسال نداشت پسره ی جورایی دخترونه بود قیافش باور کن از زنش خشکل تر تو چشام بد جور نگا میکرد و حرف میزدتا فهمیدم مفعوله منم گفتم اینکاره نیسم گفت زنمم در اختیارت میزارم تو بکن اولش خیلی جا خوردم تا اینک زنشم اومد تیکه انداخت گفت خوب با هم جور شدینا .ما هم خندیدم. ما ک داشتیم قلیون میکشدیم زنش رف تو چادر خودشون بخابه .شوهرش نگا گرد دید خابه تو چادرم لخت شد پسره قبلش ساک میزد واسم اما کلا تو کف زنش بودم ک الانم باید اونو بکنم خلاصه پسرو گاییدم هربار ک فک میکردم شوهره زنی که تو چادر خابیده دارم میکنم بدجور شهوتی میشدم.آبمو ریختم دهنش خودم حالم بد شد از این کارش.رفتم دشویی برگشتنی ی قلیون بزارم پسره هم رف دشویی زنه بیدار شد سراغ شوهرشو گرف گفتم رفته دشویی ی تعرف زدم کنارم نشست جلو چادر . چادر من طوری بود ک روبرو ماشینم بود چادر اونا پشت چادر من دیگ چادری نبود. شرو کرد حرف زدن من ک از طرف شوهرش مطمئن بودم دستشو گرفتم خیلی باربی بود قیافش مث عروسک چند کام قلیونم گرفت .اسممو پرسید منم اسمشو پرسیدم ا کجا اومدین اینا خلاصه گف جرا تنهایی سفر کردیو از این حرفا ک شوهرش اومد قلیونو گرفت ا دستش. زنه رف چادر خودشون پسره گف تو هم برو منم رفتم تو چادر دیدم لخت شده ی شرت و سوتین تنشه از لذت نزدیک بود برینم .چادر ی جورایی کم نور بود مث اینک کلا هماهنگی شده بود نشسم حسابی خوردمش پاهشو میگرفتم گفتم الانه که بشکنه ا لذت داشت کوسشو فشار میداد تو دهنم منم طاقت نداشتم ی لنگ هوا گذاشتم کوسش داشت چشاش در میومد دستمو گذاشتم دهنش ک داد نزنه نفسش بند اومد سنگینیمو انداختم رو ش گفت دارم خفه میشم ی کم خودمو بلند کردم به سینه خابوندم گذاشتم کوسش افتادم روش تلمبه میزدم چند دقه انگار بیهوش شد دیدم چشاش زیرو شده داشت ارضا میشد با دستم حسابی مالوندم کوسشو منم چند تلمبه زدم چون قبلش شوهرشو کرده بودم دیر آبم اومد تا ته ریختم تو .حین ریختن بد جور سینشو با دستام فشار میدادم از بغل صورتشو گاز میگرفتم کلا گاز گرفتن عادتمه گفتم بریزم تو گفت بریز عزیزم واست نی نی میارم از فرط لذت به زمین چسپده بود بلند نمیشد چنتا گاز گرفتم اومدم بیرون شوهرش نگا کرد بهم انگار اونم میخاس دوباره بکنمش.گفتم دیگ جون ندارم یکی دو ساعت دیگ اونم قبول کرد منم ی قلیون گذاشتم کشیدم زیپو کشیدم تو خابو بیداری بودم ک پسره دوباره اومد واسم ساک رف دیگ بلند نمیشد رف تو ماشین ی قرص داد بخورم ترسیدم نخوردم منم صحنه کردن زنش جلو چشم بود که گذاشنم کونش یکساعت از عقب کردمش تا آبم اومد دیگ اب نداشتم داشتم میمردم چشام سیاهی میرف.دیگ گفتم برو خابم میادو زیپو کشیدم تا صب خابیدم صب بیدار شدیم ساعت 10 بود دیگ با هم همسفر شدیم خلاصه اونام شیراز اومدن تا 5 روز با هم بودیم کلی 2 تاشونو کردم نمیگم کجایی بودن بماند.
گاهی وقتا دنبال چیزی نیسی خودش میاد دنبالت اونم دوتا واسم ثابت شد.

نوشته: شهنام


👍 15
👎 20
122316 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

688278
2018-05-18 20:45:34 +0430 +0430
NA

مثل سگ دروغ میگی عوضی

0 ❤️

688288
2018-05-18 21:04:59 +0430 +0430

شهنام جون بیا ی قلیون بی دود برات دارم
سرشو بگیر پک بزن

تو راه برگشت بودی همونجا که چادر زدی کوونت گذاشتن

1 ❤️

688333
2018-05-18 23:09:28 +0430 +0430

حالا نمیگم کجایی بودن !!!
آخه شاپکس فکر کردی اگه بگی میریم دنبالشون
منم نمیگم صابونت کجاست
باز ی جلاق خواب نما شده اومده سایت

1 ❤️

688336
2018-05-18 23:17:44 +0430 +0430

تا همون اولش خوندم که نوشته زنش رفت “دشویی”
خدایا هم مارو هم ایران رو از دست ادمای دوزاری نجات بده

0 ❤️

688343
2018-05-19 00:36:55 +0430 +0430
NA

تو خودت كون هستي حالا امدي زر زر ميكني خايه قلمانهاي بهشتي توي كوس ناموست

0 ❤️

688352
2018-05-19 02:14:26 +0430 +0430

نمی‌دونم تو راس میگی یا نه ، اما قبول دارم زیاد شده ، فقط خیلی باید مراقب بود . متاسفانه از وقتی که زیاد شده بیماری هم زیاد شده و بدتر اینکه مشخص نیست ، مثلا یکی از دوستام همین‌جوری مریض شده.

0 ❤️

688353
2018-05-19 02:26:47 +0430 +0430

برو دکتر ببین مریض نشدی چندتا ازبچه ها اینجوری شدن مریض شده بودن…مریضی گوه خوری مفت

0 ❤️

688370
2018-05-19 05:35:05 +0430 +0430

آفرین شهنام.من بودم یک بار جفتشونو بغل دست هم میکردمشون.

1 ❤️

688376
2018-05-19 05:48:30 +0430 +0430

در این که جقی هستی شکی نیس
و همینطور در اینکه کسخلی و همینطور در اینکه کسمغزی
کسچرت به معنای واقعی بود
به احتمال 0/00001 درصد اگه هم چنین اتفاقی افتاده باشه قطعا خودت نبودی و یه آشنا اومده واست گفته و تو هم که استاد جق…گفتی خودم کردم ولی میییییره

0 ❤️

688392
2018-05-19 07:54:40 +0430 +0430

خودت فهمیدی چی نوشتی اسکل

0 ❤️

688417
2018-05-19 11:43:39 +0430 +0430

اشکال نداره یه بار جای خر عرعر کردی ،مردک این چیه نوشتی با این نگارش.~
کیر نیکولا سارکوزی تو حلقت.

1 ❤️

688426
2018-05-19 12:13:16 +0430 +0430

کس نگو عزیز ایقد
یکی بیاد اینارو جمع کنه

0 ❤️

688461
2018-05-19 18:45:39 +0430 +0430

مرزهای کس مغزی جابجا شد

0 ❤️

688597
2018-05-20 10:38:01 +0430 +0430

بعد ما كه از خاطراتمون مينويسيم ميگيد كسشر و دروغه. مال ما دروغه. پس اينا چي هستن ؟ :/

0 ❤️

688639
2018-05-20 16:00:15 +0430 +0430

یه جورایی پورنِ چادر ودشویی بود خخخ تو کل داستان بچه ها در رفت و امد بین چادرا بودن. ماشالا.

0 ❤️

732505
2018-11-27 16:58:02 +0330 +0330

برای هزارمین باربایدبه جقولی هابگیم که وقتی دارین جق میزنین بایک دست تایپ نکنین چون هم تایپ مشکل پیدامیکنه وهم مغزتون پریودمیشه…
کیربخت النصراز منطقه شامات به وقت نهارت توی باریکه گشادشده ی کوووووونننننتتتتتتتتتت

0 ❤️

738971
2019-01-02 10:12:16 +0330 +0330

لینک فیلم پورنویی که تعریف میکنین رو بزارین تا ببینیم

با هزار تا غلط املایی تعریفش میکنین که چی بشه

مزه ش میره بخدا

0 ❤️