شوگر ددی حشری (۱)

1400/12/18

سلام
ارزش خوندن داره چون واقعیه
اسمم ایمانه و این داستان عاشقانه ی منو محموده ،من خودم ۲۶ سالمه و قدم ۱۷۵ وزنمم ۶۷ ،از کوچیکی به کون بزرگم معروف بودم ،هیکلمم عین مدل های فیت ،کونمم خوراک اسپک زدنه
از بلوغ بود که متوجه شدم به مردا علاقه ی شدید دارم مخصوصا اگر هیری باشن،رابطه ی منو محمود هم از جایی شروع شد که خانم آقا محمود که فامیلمونه فوت شد ،محمود کلا دوتا بچه داره که خارج زندگی میکنن خودشم یه نمایشگاه ماشین داره و از قدیمیای این کاره ،برخلاف سنش که ۶۵ سالشه خیلی امروزیه و تیپش به سنش نمیخوره ،چهارشونه است و یه خورده شکم داره
خانم محمود فوت کرد و ما توی این مدت میرفتیم خونشون ،بعد از چهلم خانمش بود که یه روز رفتیم خونشون که بگیم که تنهات نذاشتیم و اگر کاری بود کمکش کنیم چون بچه هاش برگشته بودن اون روزم چون من دیر خوابیده بودم خیلی خسته بودم از طرفی از صبح رفته بودیم خونش و ناهار اونجا بودیم
ساعت ۳/۵ بود که من گفتم خستم میرم بخوابم محمودم منو تا اتاق خودش و خانمش راهنمایی کرد و گفت روی تخت بخواب ،اول گفتم نه و فلان اما دیدم میگه روی تخت راحت تری از طرفی بقیه اتاق ها باید روی زمین بخوابی
منم قبول کردم خوابم عمیق عمیق بود و وقتی بیدار شدم دیدم ساعت ۵ شده بیدار شدم دیدم محمود کنار من خوابیده اونم با زیرپوش و شلوار راحتی جذبش ،سینه هاش مو داشت خیلی جذبش شدم اما اروم بلند شدم رفتم دنبال مامان و بابام که دیدم خونه خالیه زنگ زدم به بابام که گفت اقا محمود گفت بذارین ایمان استراحت کنه ، دست تنهام فردا میخوام نمایشگاه رو یکم جمع و جور کنم که بابام گفت پس ایمان کمکتون کنه و شب بمونه ،از طرفی آقا محمود واقعا ادم خوبی بود چندین بار برای ما کار گشایی کرده بود ،منم قبول کردم
ساعت۵/۵محمود بلند شد منم داشتم تلویزیون نگاه میکردم گفت خوب خوابیدی ،گفتم اره،گفت باید کمک دست من باشی فردا منم گفتم میدونم و شما به گردن ما حق دارین ، همون لحظه فیلم شروع شد به لب گرفتن و …
محمود خیره منم نمیدونستم کانال رو عوض کنم یا نه که گفتم الان رد میشه یهو دیدم رفتن روی کار
دیدم محمود کیرش و هی جابه جا میکنه تا از روی شلوار جذبش مشخص نشه ولی کامل دیده میشد سریع کانال رو عوض کردم که بیشتر خطری نشه
وقتی دید من دارم نگاهش میکنم گفت ببخشید شرایط و میدونی که…
گفتم عادیه بالاخره نتونستین با کسی رابطه داشته باشین ، محمود هم گفت واقعا درکت بالاست
محمود نیم ساعت رفت توی آشپزخونه ،با گوشی خودشو سرگرم کرد ولی کیری که ۴۰ روز خالی نشه نمیخوابه اخر گفت من یه دوش میگیرم که سرحال بشم ،با خنده گفتم برو برو که گفت شیطون بودی خبر نداشیما منم خندیدم دیدم رفت سمت اتاق که حوله بگیره بره دوش بگیره منم کانال رو بردم سمت کانال قبلی ،حسابی داشتن سکس میکردن که کیر منم بلند شد ،محمود حوله به دوش اومد دید من دارم بازم فیلمه رو میبینم اومد کنارم نشست گفت شیطون بلا میخواستی ببینی میگفتی من گفتم پیش تو زشته نگفتم بذار ادامشو ببینیم دست چپشو کوبید به پام که دید منم شقم ،که گفت این فیلمه حشری کرده تا مارو خالی نکنه ول نمی کنه منم گفتم قشنگ مشخصه دست و روی پاش گشیدم که چون کیرش افقی سرش سمت من بود دستم به سرش خورد اه محمود بلند شد گفت ایمان زشته ولی میای جلو تلویزیون جق بزنیم تورو خدا بد نگیر جق باید یه چیزی ببینی قشنگ حال بده توام که شقی منم شقم بیا دوتایی فیلم و ببینیم بزنیم ،من هم خوشحال بودم هم از خجالت داشتم اب میشدم نکنه بره بگه
خلاصه از روی شلوار داشتیم میمالیدیم که گفت اصلا حال نمیده
که شلوار و شورتشو در آورد و منم حشری وحشتناک که کیرشو دیدم گفتم آقا محمود خدابیامرز عجب حالی میکرده ،بلند خندید و گفت میخوای به توام حال بدم؟
منم با شیطونی گفتم اونیکه بهت حال میده من میشم نه تو ،خندید گفت شیطونی ولی جرات نداری ،منم که فقط جق زده بودمو تا بحال ادم مطمئن پیدا نکرده بودم گفتم مطمینی؟مات شد یه لحظه روی مبل ،بلند شدم نشستم جلوش پاشو باز کرد گفت مطمئنی؟؟
منم گفتم هیشش
انقدر حشری بودم اصن به اخر و عاقبتش فکر نمیکردم فقط میخواستم خالی شم و حال کنم
با دستم کیرش و گرفتم ۱۷ سانت بود (بعدها سانت زدم)
خیلی خوش تراش بود اهش در اومد تف زدم با دستم لیز کردم کل کیرشو ،با زبون سر کیرشو لیس زدم ،داشت میترکید انقدر کیرش نبض داشت ،خلاصه یه ساک مشتی زدم زدم براش انقدر با خیار تمرین کرده بودم یه بارم دندون نزدم ،وقتی آه میکشید میگفت خدابیامرز بعد ۴۰ سال یه بار ساک نزد معلومه زیاد خوردی که با حالت عصبانی گفتم نخیر
گفت ببخشید اخه خیلی حرفه ای میزنی!!
کیر توی دهنم بود که دستامو بردم زیر زیرپوشش با سینه هاشو مالیدم نوک سینه هاشو با دستام فشار دادم ،گفت آی آی داره میاد ،گفتم یعد یه ربع با ساک من دیرم اومده ،گفت دستمال بیار گفتم بریز توی دهنم ،گفت حالت بد میشه ،تند تند ساک زدم انقدر اب داشت که یه بار قورت دادم ،دهنم بازم پر شد که یه اخیش گفت و منم ابشو که از لبم زد بیرون با دستم پاک کردم و گفتم خیلی خوش مزه بود
گفت بیا برات جق بزنم خالی شی که گفتم وایسا کارت دارم و یه چشمک زدم
قسمتای بعدی دیگه اشنایی نداره وادامشو مینویسم و سریع میرم سر اصل مطلب

ادامه...

نوشته: ایمان سوراخ تنگ


👍 24
👎 0
82901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

863116
2022-03-09 14:33:57 +0330 +0330

اگه عشقی هم باشه که عالیه

0 ❤️

870361
2022-04-23 16:44:44 +0430 +0430

خیلی احساسی بود لذت بردم

0 ❤️