سلام اسمم مینا ٣٥ ساله متاهل یک فرزند دختر دارم
داستان مربوط میشه به چهار سال پیش
شوهرم ارتشیه و به خاطر کارش ما مجبور شدیم به یکی از شهرهای کوچیک استان خراسان نقل مکان کنیم چهار سال اونجا بودیم خاطره ای که میخوام بگم مربوط به اون زمانه
توی شهر غریب بدون دوست و فامیل من و شوهرم و دختر سه ماهه داشتیم زندگی میکردیم
توی مرکز شهر یک آپارتمان اجاره کردیم تقریبا توی خیابون اصلی شهر بود منم که بیشتر مواقع تنها بودم واسه همین اصرار کردم جای شلوغ و پر رفت و آمد خونه بگیریم
بعد از زایمانم خیلی چاق شده بودم مخصوصا سینه هام
بچه هم سینه ام رو نمیگرفت خلاصه مکافاتی داشتم
سوتین هام همه کوچیک شده بودن یک روز رفتم پاساژی نزدیک خونه که سوتین بخرم
ته پاساژ یک مغازه لباس زیر فروشی بود که فقط خانم ها میتونستن برن با پرده همش رو پوشونده بود
با دخترم توی کالسکه اش وارد مغازه شدیم
فروشنده یک دختر لاغر و شیک دو سه سالی از من کوچیکتر بود
گفتم سوتین میخوام گفت سایزت چنده گفتم والا بعد بچه خیلی تغییر کرده خودمم نمیدونم
گفت اجازه هست؟ منم منظورشو نفهمیدم گفتم بفرما دیدم دستشو گذاشت رو مانتوم زیر سینه هام گفت ٨٥ یا ٩٠ میدم بپوش ببین کدوم راحتتره،اتاق پروش کوچیک بود نمیتونستم بچه رو ببرم اونم فهمید من کمی نگرانم ،گفت الان در مغازه رو قفل میکنم مشتری نمیگیرم تو راحت باش درو باز بزار
خوشم اومد از احساس امنیتی که بهم داد ازش تشکر کردم
اومدم امتحان کنم دیدم زل زده بهم گفت بیام کمک گفتم دستتون درد نکنه اومد برام بستش از پشت یک دفعه دیدم دستشو کرد توی سوتین سینه ام رو جابجا کرد من شوک شدم از این همه راحتیش و راستش خجالت کشیدم
اومد اون یکی سینه ام رو جابجا کنه دیدم یکم شیر از نوک سینه ام ریخته رو دستش
خیلی خجالت کشیدم گفتم وای ببخشید الان دستمال میدم دیدم زبونش رو کشید روش و گفت نه مهم نیست خوشمزه بود
حرکاتش اصلا برام عادی نبود
گفتم سینه ام رو نمیخوره مجبورم با شیردوش بدوشم واسه همین همیشه شیر اضافه توش هست نمیدونم چرا اینقدر احساس راحتی کردم و گفتم اینجا تنهام و کمکی ندارم و …
گفت اشکال نداره هروقت کمک خواستی مخصوصا برای دوشیدن شیرت به من بگو
اصلا بیا مغازه همینجا خودم کمکت میدم
منم حس کردم دختر عادی نیست مثل همه و احتمالا گرایش به همجنس داره و این کمی تحریکم کرد که منم این تجربه رو داشته باشم
سوتین رو خریدم کلی تخفیف هم بهم داد و گفت منتظرم هروقت خواستی بیا پیش خودم
اومدم خونه ولی فکرم پیشش بود
یاد دستاش میوفتادم روی سینه هام و اون شهوت توی صورتش خیلی خواستنیش کرده بود
فردا صبح شوهرم رفت سرکار منم دخترمو گذاشتم تو کالسکه رفتیم پیش خانم شیکه
تا من رو دید برقی تو چشاش دیدم و سریع در رو از تو قفل کرد تابلو بسته است رو برگردوند فهمیدم حالا حالاها کار داره
گفت شیردوشم اوردی؟ گفتم اره گفت لباساتو درار راحت باش
منم مانتو و بلوز و سوتین رو دروردم نشستم روی صندلی روبروش
دستاشو زد به سینه هام گفت چقد جذاب دخترم خواب بود نگاش کرد گفت چقد خره که اینارو نمیخوره
شوهرت چی اون میخوره؟ گفتم کم کلن سرده
گفت شیرتو میدوشم ولی هرچی تهش موند واسه خودمه
منم خندیدم گفتم باشه عزیزم
حرفه ای بود معلوم بود قبلن هم این کارو کرده
بعدش شروع کرد به قول خودش ته مونده اش رو خورد با چه لذتی با چه حالتی منم که روی ابرا واقعا تحریک شده بودم اومد سمت گردنم بوسید و بوسید به لبام رسید انتظار نداشتم اینقدر دوست داشته باشم لب زن دیگه ای رو بخورم بهش گفتم کاش میومدی خونه اونجا تخت بود راحتتر بودیم
گفتم خوب الان بریم گفت نمیتونم من باید همین الان ارضا شم
شلوارو شورتمو دروردم اونم لخت شد منو دراز کرد رو میز سرشو برد شروع کرد خوردن کسم حال عجیبی بود اینقدر خورد که ارضا شدم جز بهترین ارگاسم های زندگیم بود خودشم کسش رو چسبونده بود به بغل پام خودشو ارضا کرد تو اون حال من واقعا بلد نبودم کاری بکنم اون زمان بماند که به مرور از اون حرفه ای تر شدم
این اولین تجربه لز من بود اگه براتون جالبه قسمتای بعدی رو براتون بنویسم
نوشته: مینا
منم شیر می خوام اگه زنی هست که شیر داشته باشه پیام بده پول خوبی بهش میدم
دمت گرم…همین که سعی کردی کیر هزاران هزار حشری رو سیخ کنی عالیه.بازم بنویس.میخونیمش.بِه از بیکاریست😅😅😅😅💪💪💪💪
من عاشق ممه م😍اگر پايه بودي پيام بده بيام بخورمشون😍😘😋
کاری ندارم به حرفای بقیه ی رفقا
ولی یه مادر هیچوقت نمیذاره به بچش بی احترامی بشه…اونوقت اون زن میگه چقدر بچت خره که نمیخوره و توام بی تفاوت؟
جالب اینهه تو خصوصی پیام بدی بیام بخورممشون و بکنمت
خواستی شیر منم بدوش بخور غلیط و خوشمزه. فقط باید عقب جلوش کنی. تو کوستم ریختی خاصیت داره
شورت مردونه هم داشت. برام پروف کنه شیرمم بخوره. ادرسش کجاس
پسرک جلقی ، مثل اینکه نمی دونی زندگی توی یک شهر کوچیک یعنی چه ؟ بری تو یک پاساژ صدتا چشم دنبال هست چه برسه به اینکه در مغازه رو ببنده و تابلوی تعطیل است بزنه و نیم ساعتی با تو مشنگ هم ور بره و همسایه ها هم فضولی نکنند. برو عامو جلقتو بزن
واقعا برید کنار من به زور هم شده باید برم بمیرم از دست این یکی جلق چقدر تخیل میسازه لامصب
من شیر زن شیرده رو خوردم ، خیلی باحاله ، گرم و شیرین و چرب
دیگه به لایک های شهوانی هم نمیشه اعتماد کرد. با احترامفراوان این چه کسشری بود😂😂😂یعنی چی اخه. حتی از لحاظ منطقی هم هفتاد درصدش جور در نمیاد
میگم بهتر نبود همون جق خودت بزنی کس نگی کیر مرغ شاخدار تو کون گشادت کجا دیدی لباس زیر پرو میکنن دیووس خان جقی
سلام . خانمای شیرده سینه بزرگ پیام بدن لطفا . پولی هر جور بخان ساپورت میکنم
سلام
من هم دنبال خانمای شیرده هستم که ازشون شیر بخورم به شدت دوست دارم شیر سینرو بخورم و تا حالا هم نخوردم
اگر کسی هست حتما بهم پیام بده لطفا🙏
من تا حالا سوتین نبستم ولی سوتین های زیادی بود و هست ک باز کردم
تا اونجا ک میدونم لباس زیر پرو نداره
باز نظر دوستان محترمه