شیرینی پزی ستاره (۳)

1401/03/03

...قسمت قبل

در رو باز کرد دست منو گرفت کشوند سمت خودش ، و لباشو گذاشت رو‌ لبام و جوری شروع کرد به خوردن لبام که نتونستم تحمل کنم و پاهام‌سست شد و نزدیک بود بیوفتم ، آرش دستشو دور کمرم حلقه کرد و منو‌ چسبوند به دیوار و همچنان دیووانه وار لبامو میخورد ، اه های منو‌ توی دهنم خفه کرده بود و تند تند لب هامو میمکید ، با لباش لب پایینمو میکشید و ول میکرد ، تا میخواستم از سر لذت اه بکشم آرش با گذاشتن لباش و خوردن لب هام مانع این کار میشد ، دیگه جون نداشتم رو‌ پاهام واستم دستامو رو سینه آرش گذاشتم و هولش دادم ، با حالت التماس با چشمهام نگاهش کردم و به زور گفتم
-آرش دیگه نمیتونم واستم…
آرش جووون ، کشداری گفت و‌ سرشو آورد و‌ فرو کرد تو گردنم و محکم شروع به خوردن گردنم کرد ناخودآگاه اه بلندی از دهنم خارج شد و باعث شد لب پایینمو محکم گاز بگیرم ، یکهو‌ خودمو تو زمین آسمون حس کردم ، آرش منو بغل کرده بود و‌ داشت منو به سمت تخت توی اتاق خواب میبرد ، توی راه به زور چشمامو باز کردم و‌ نگاهش کردم ، لبخند پیروزمندانه ای روی لباش بود و چشماش برق میزد ، قند تو‌ دلم آب شد هیجان خاصی تو‌ دلم بود ، وقتی رسیدیم به اتاق خواب ، منو پرت کرد رو‌ تخت ، بهم‌ زل زد و آروم لباساشو در آورد غیر از شورتش ، آروم اومد رو‌ تخت و دستامو با یک‌ دستش گرفت و بالا سرم‌برد…

چشمام بسته بود و‌ از حرکات لب ها و‌ دست آرش روی لبام و بدنم نرمم لذت میبردم ، اه میکشیدم و پاهامو به هم فشار میدادم ، آروم زبونمو روی لب هام میکشیدم و‌ خیسشون میکردم و وقتی که آرش دستش از زیر لباس من روی بدنم حرکت کرد و به سمت سینه هام رفت و دستشو از زیر سوتین ادامه داد تا روی سینه هام و‌ شروع به مالیدن سینه هام کرد ، دیگه طاقتم تموم شد ، آرش خیلی خوب بلد بود منو‌به اوج برسونه البته منم خیلی داغ و‌ حشری بودم ، با حرکت انگشت های آرش رو سر سینه هام و گرفتن و کشیدن نوک قهوه ای سینه هام ، اه کشیدن های آرومم ، تبدیل شد به ناله ها و‌ اه کشیدن های بلند همراه با بالا و‌ پایین کردن کمرم ، آرش داشت منو‌ از دیوونه بودن هم‌ دیوونه تر میکرد ، حرکت زبون آرش رو گردن و‌ مکیدن لاله های گوشم رو با مالیدن سینه هام هماهنگ کرده بود …

-آررررش کشتی منو ، کششتتتییییی ، بخورشون ، خواهش میکنم…

با شنیدن حرف ها و‌ التماس های من آرش وحشی تر شد ، دستامو ول کرد و با دو تا دستش شروع به در آوردن لباس هام کرد ، دکمه های مانتوی کوتاهمو‌ باز کرد و از تنم در آوردن ، تاپ و سوتینمو با هم از تنم‌ کند و سینه هامو تو‌ دستاش گرفت و به هم فشار داد ، و شروع کرد به لرزوندن سینه هام وسط دستاش ، و قربون صدقشون میرفت و بهم نگاه کرد ، من با چشمای خمار که بخاطر خیس شدن کصم ، داغ شدن کل وجودم شده بود ، نگاهش میکردم ، همونطور که بهم زل زده بود ، سینه هامو بهم چسبوند ، آب دهنشو لای سینه هام ریخت و بلافاصله با زبونش لیییس محکمی به لای سینه هام کشید ، آخ که داغی آب دهنش و اون لیس محکمش حال عجیبی بهم‌داد و بدنم مور مور شد ، کصم شروع به نبض زدن کرد ، اااه بلندی کشیدم و مجدد ازش خواهش کردم…

-آرش بخورشون لعنتی ، مال تو هستن بخووور ، بخووور لعنتییی

آرش نیش خند صدا داری کرد و افتاد به جون سینه هام ، یکیشونو تو دستاش گرفت و‌ محکم میمالید ، اون یکی تو دهنش بود و محکم میمکید ، با لباش محکم سر سینه هامو میگرفت میکشید و ول میکرد ، دیگه جونی برام نمونده بود احساس میکردم کل شورتم خیس بود از آب کصم ، دیگه طاقت نیاوردم ، اون کیر کلفتش داشت شورتشو جر میداد و من میخواستمش ، هر جور بود بلند شدم و خودمو از زیر آرش آزاد کردم ، رفتم پایین تخت رو زانو‌هام نشستم با انگشت اشاره کردم که بیاد نزدیکم ، و زبونمو رو لبام کشیدم و چند ثانیه بیرون نگه داشتم و چشمامو براش خمار کردم ، و بعدش زبونمو دادم داخل و چشمک زدم بهش همزمان لبامو غنچه کردم و برای آرش بوس فرستادم ، آرش هیچی نمیگفت فقط لبخند رو لباش هر ثانیه غلیظ تر میشد و‌ چشماش بیشتر برق میزد ولی میدونستم تو دلش دیوونه ی من شده و دوست داره جرررم بده ، پس اومد نزدیک و پاهاشو انداخت پایین تخت و روی تخت نشسته بود ، یکم ازش دور بودم ، پس با حالت چهار دست و‌ پا رفتم نزدیکش و زبونمو در آوردم و از روی شورت آرش کیرشو محکم لیسیدم و دست کشیدم روش تو دلم گفتم ، قراره این هیولا توی من بره و منو یک عمری پاره کنه ؟؟ ، دلم براش غش رفت ، رو زانو هام که نشسته بودم ، یکم خودمو بلند کردم ، شورت آرش رو گرفتم ، و شروع کردم به پایین کشیدن شورتش ، کیر سیخ شدش مثل فنر پرید بیرون ، بی اختیار چشمام گرد شد و گفتم جووون ، آرش دیگه دیگه طاقت نیاورد بلند شد و کیرشو گرفت دستش و چند باری با کیرش کوبید رو لبام ، فهمیدم که باید دهنمو باز کنم ، پس دهنمو باز کردم و زبونمو آوردم بیرون ، آرش سر کیرشو میمالید به زبونم و کیرشو گذاشت تو دهنم

حرکتی نکرد ، با تعجب نگاهش کردم ، بهم‌ میخندید ، اونجا بود که فهمیدم آرش از اوناییه که دوست داره همیشه شروع کننده ی هر کاری من باشم ، دستمو بردم و کیرشو از بیخ گرفتم و شروع کردک به خوردن و لیسیدن کیرش ، زبونمو دور کلاهک کیرش میچرخوندم ، زبونمو از پایین کیرش تا سر کیرش میکشیدم و بر میگشتم ، همین بین سر کیرشو محکم و پر توف موک میزدم ، زبونمو لای چاک سر کیرش میکشیدم و تند تند سر کیرشو موک میزدم ، آرش بلند بلند آه میکشید ، آه های مردونه و خش دار ، منم میدونستم دارم کارمو خوب انجام میدم ، ولی آرش باید دیوونه تر میشد تا حرکت بعدی رو میزد ، پس کیرشو گرفتم بالا و چسبوندم به بدنش و توف پر ملاتی انداختم روش و شروع کردم تند تند براس جق زدن ، همزمان تخم هاشو میلیسیدم و میکردم دهنم و‌ با لبام میکشیدمشون و ول میکردم و مجدد با ولع لیسشون میزدم ، روشون توف میکردم و با دستم میمالیدمشون ، آرش دستاشو گذاشت پشت سرمو و موهامو دور دستش پیچوند و سرمو داد عقب…

+دیوونم کردی تو دختر ، باید تاوانشو بدی…

جدی بود ، تو‌ چشمام زل زد و این حرف رو با جدیت کامل زد ، توی چشماش میتونستم بخونم که دیگه کارم تمومه و آرش امروز هر جور شده قراره منو‌ فتح بکنه میدونستم که دیگه اون آرش آروم چند دقیقه قبلی نیست و‌ خودمو برای هر اتفاقی آماده کردم ، کصم مجدد نبض زد ، تو دلم حس پیروزمندانه ای داشتم که تونسته بودم یک مرد رو چنان دیوونه و مست بکنم که بلاخره اون کنترل و آرامشی که رو‌ خودش و کاراش داشت رو بزاره کنار و‌ وحشیانه ترین حالت خودشو بهم نشون بده ، کیرشو تنظیم کرد با دهنم و تا ته فرو کرد تو‌ دهنم ، دو سمت سرمو گرفت و تلمبه میزد تو‌ دهنم ، اه میکشید و بلند بلند ناله میکرد ، کیرشو توی حلق من فرو میکرد ، دستامو روی رون های پاش گذاشتم تا هولش بدم ، نشد ، انگاری واقعا آرش یک هیولا شده بود ، اصلا زورم بهش نمیرسید ، یک لحظه از دیوونه کردنش پشیمون شدم ولی خب تو دلم گفتم داره لذت میبره ، پس منم لذت میبرم ، کاری میکنم که آرش از این هم که هست روانی تر بشه…

دستامو از رو روی های پاش برداشتم و رسوندم به لوپ‌ های کونش و چنگشون زدم ، دستام رو گذاشتم رو‌ کونش و آرش رو به سمت خودم فشار دادم ، آرش متوجه منظور من شد ، پس سرعت تلمبه زدنش رو بالا برد و تند تر تو دهنم تلمبه میزد و به اوق زدن های من توجهی نداشت و فقط داشت لذت میبرد ، منم چشمامو بسته بودم و داشتم تحمل میکردم ولی کصم همچنان آب ترشح میکرد هر لحظه بیشتر و بیشتر شورت و شلوار من خیس میشد ، بعد از چند دقیقه تلمبه زدن تو‌ دهنم ، کیرشو کشید بیرون بلندم کرد رو‌ تخت درازم کرد و شلوار و شورتمو با هم از پام در آورد و رفت سر وقت کصم ، اونجا بود که دیگه از شدت لذت داشتم ملافه ی تخت رو‌ چنگ میزدم ، حرکت زبون آرش لای لب های کصم و مالیدن چوچولم با انگشتاش و بازی کردن با سوراخ کونم ، لیسیدن کل کصم و کشیدن زبونش از سوراخ کونم تا سوراخ کصم و برعکسش هوش از سرم‌ پرونده بود ، حالا نوبت آرش بود تا منو روانی کنه ، ولی من فراتر از اینا میخواستم ، من میخواستم کیر آرش همین امروز منو فتح کنه ، پس دستامو گذاشتم رو سر آرش و یکم سرشو هول دادم عقب ، با انگشت هام دو طرف کصمو گرفتم و از هم بازشون کردم و چشمامو بستم و سرمو به سمت راستم چرخوندم و منتظر جواب آرش شدم ، آرش هم که مطمئنم اولش هنگ کرده بود ولی منظور منو گرفته بود ، بلند شد ، یک توف رو‌ کیرش انداخت و آروم سر کیرشو گذاشت رو کصم و اولش یکم روی کصم بالا و‌ پایینش کرد و بعد ، آروم و با احتیاط فرو کرد تو کصم ، آخ که چنان دردی تمام وجودمو گرفت که ناخودآگاه چشمام سیاهی رفت و دستامو به ملافه تخت گرفتم و فشار دادم و جیغ خفیفی ازم‌خارج شد که آرش جلو دهنمو گرفت و منو بغل کرد و شروع کرد به ناز کردن و قربون صدقه رفتن من ، یک ربع ، بیست دقیقه ای شاید بیشتر یا کمتر تو بغل آرش در حال نوازش بودم ، آروم شدم ، سرمو از بغل آرش جدا کردم و لبخند پر رضایتی تحویلش دادم…

-مرسی آرش
+برای چی خانومم
-برای همه چیز ، برای که هستی ، همسرمی ، شوهرمی ، اممم ، برای اینکه فتحم کردی…

آرش خنده ی بلندی کرد

+ای دیوونه این چه حرفیه ، خواهش میکنم قابل ملکه خانوممو نداره ، من باید تشکر کنم که شما هستی تو زندگیم و اجازه دادی فتح کنم اون کوص نازتو

از شدت خجالت سرمو فرو کردم تو بغلش که باهاش چشم تو چشم نشم ، نمیخواستم نصفه کاره بمونه ، نمیخواستم ارضا نشده از خونه بریم بیرون و امروزمونو شب کنیم ، پس دستمو گذاشتم رو‌کیرش که تقریبا خوابیده بود و شروع کردم به مالیدنش ،

-آرش این چرا خوابه ؟!
+هاااه ؟!
-میگم این چرا خوابه مگه نمیخواد کارشو تموم کنه ، تسلیم شده ؟! خسته شده ؟!
+میتونی…؟؟
-نمیدونم ولی هر چی که هست میخوام حالا که تا اینجا اومدیم تا تهش بریم…

آرش خوشحال شد ، و بلند شد ، چند تا دستمال آورد و کیر خودش و‌کوص منو‌ تمیز کرد و چند تا بوس از پیشونی و لوپ های من و در نهایت از لب هام کرد و رفت مجدد سمت کوصم ، کلی خوردش و باعث شد دوباره کصم شروع کنه به ترشح آب و‌خیس خیس بشه ، آرش کیرشو فرو کرد تو کصم و اولش آروم شروع به تلمبه زدن کرد ، پاهامو انداخته بود رو شونش و کیرشو تو عمق کصم عقب و‌جلو‌میکرد و من اه میکشیدم و ناله میکردم ، از دردی که قاطی لذت اون لحظه بود کیف میکردم ، آرش سرعت تلمبه زدن هاشو زیاد کرد ، با هر بار کوبیدن کیرش توی کصم ، منم اه میکشیدم ، دیوونه وار داشتم زیر آرش اه میکشیدم و از پاره شدن زیر شوهرم لذت میبردم ، زجه میزدم و بیشتر و بیشتر میخواستم ، آرش وحشیانه تر تلمبه میزد روم خم شد جوری که زانو های پام‌ که روی شونه ی آرش بود چسبیده بود به بدنم و آرش مسلط تر از هر وقت داشت کصمو جرر میداد ، منم دستامو دور گردنش حلقه کردم و نزدیک گوشش اه میکشیدم و‌ناله میکردم ، بعد از چند دقیقه که آرش داشت تلمبه میزد ، دستام بی اختیار سفت شد محکم پشت آرش رو چنگ زدم و ناخن کشیدم و کمر با شدت از تخت جدا کردم و پاهام سیخ شد و شروع به لرزیدن کرد و چشمام سفید شد ، آهم توی دهنم برای چند ثانیه خفه شد ، آره ارضا شده بودم ، زیر آرش ارضا شدم و آبم به زور از کناره های کیر آرش که کل کصمو گرفته بود خارج شد و من بی جون رو‌تخت ولو شدم ، دستام افتاد رو‌ تخت و جون نداشتم که ناله کنم ، آرش هم چند دقیقه بعد از من ، کیرشو کشید بیرون کل آبشو پاشید رو شکم و سینه های من و کنار من ولو شد ، چند دقیقه ای ولو بودیم ، منو تمیز کرد و محکم بغلم کرد ، پیشونیم و سرمو بوسید و بهم گفت…

+خوب بود عزیزم ، راضی بودی ؟!
من با حرکت سر بهشون اعلام رضایت کردم و بهش فهموندم خیلی کارشو خوب انجام داد ، خنده ای کرد و…
+نوش جووونت عزیزم ، قابل شما رو‌ نداشت فداتشم ، فقط اینکه عزیزم باید بلند بشی بریم ، بابا اینا شک میکننا…
من که جونی تو تنم نبود دوست داشتم همونجا تو بغل آرش تا روز بعد بخوابم ، ولی آره باید میرفتیم…

با کمک آرش لباسامو تنم کردم و از ساختمون خارج شدیم و سوار ماشین شدیم و به سمت خونه ی بابای من حرکت کردیم و من تو دلم پر از خوشحالی و لذت بود…

ادامه دارد…
با تشکر از بانو ، ابرو زخمی که 💋💋 بوس های من بر روی لب های نازش 😍😘

نوشته: آرمین 2fm


👍 14
👎 3
22101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

875691
2022-05-24 01:20:03 +0430 +0430

اول
سلام به دخترک کبریت فروش

0 ❤️

875692
2022-05-24 01:21:11 +0430 +0430

والا بیا یه لب و کس و کون هم به ما بده ،
چی میشه مگه

0 ❤️