خیلی از مردها چه خوش تیپ چه درب و داغون و چه قدکوتاه و چه چاق و خپل بدون شک بخشی از قلب یا حداقل خاطرات یک زن را اشغال کرده ان.
خیلی از مردها میدونن رابطه ای که شروع میکنن خیلی طولانی نخواهد بود فقط تنها چیزی که براشون مهمه اینه که بتونن مخ طرف رو بزنن و یک مدت باهاش حال کنن. این یک راز نیست. این چیزی هست که هم مردها میدونن و هم زن ها. درسته که زن ها بعد از اینکه تنها گذاشته میشن به همین مردها میگن لاشی ولی در واقع برای اون ها هم عادیه و خیلی براشون مهم نیست.
مسئله اینه که یک مرد نیاز به زن داره و یک زن هم نمیتونه جواب نیازش رو بده مگر اینکه خیلی بلد باشه جلو دهنش رو بگیره (که رازهاش رو فاش نکنه).
ممکنه تا اینجا براتون این مطلب گنگ و مبهم باشه و خسته شده باشین ولی دندون رو جیگر بذارین بخش های داستانی هم دارم براتون. البته خوب این مطلب یکم فلسفی هست و اگه الان کیرا رو درآوردین یا دستا رو کردین تو شورت به هوای فانتزی های جنسی، راستش این مطلب از اونا نیست ولی شنیدنش خالی از لطف نیست.
من از بچگی یاد گرفتم یا شاید تو خونم بوده که راست بگی و یکم دروغ گفتن برام مشکل هستش.
ولی حقیقت اینجاست که تو هر چیز بتونی با راست گفتن جون سالم بدر ببری تو رابطه نمیتونی. دروغ لازمه یک رابطه هستش. همون طور که یه دختر که معلوم نیست پدرش کیه مادرش کیه از کجا اومده فقط با یه دست لباس شیک (مانتوی ۱۰۰ تومنی +شلوار ۵۰ تومنی+کتونی ۴۰ تومنی+یه دست آرایش ۳۰ تومنی=۲۲۰ تومن) خودشو عروس رؤیاهای هر مردی نشون میده مردها هم همین کار رو باید بکنن. درواقع بیشتر مردها و به طور کلی جنس نر مجبوره با فریب، جفتش رو به دست بیاره تا با لیاقت. نه اینکه فکر کنید این کارو با عذاب وجدان و ناراحتی انجام میده. به احتمال زیاد حتی خیلی متوجه علت کارش نیست و از روی غریضه مخ میزنه. این پدیده مختص آدمها نیست. بین اکثر حیوانات هست. درواقع هوش مخ زنی بسیار مهمتر از لیاقت واقعی برای تأمین آیندهای هست که جنس ماده ممکنه خواهانش باشه.
من همیشه فکر میکردم برای بودن با دخترها باید فلان باشی بهمان باشی. پس از نوجوانی پرعزلت و دوری از هم سن و سالها چه دختر و چه پسر زمانی وارد جامعه شدم که انگار یک آدم فضایی ناشناس بودم یا یک روحی که مردم رو تماشا میکرد از کاراشون شگفت زده میشد ولی مردم اون رو نمیدیدن. حتی بلد نبود لبخند یه دختر رو پاسخ بده. و این فقط یه بار نبوده که برام اتفاق افتاده دختری بهم لبخند زده و ابراز علاقه کرده. چه بسیار این فرصت های از دست رفته و چه کم مهارت من در قاپیدن اون فرصت ها. تا یه دختر بهم نگاه میکرد یا باهام حرف میزد احساس ناامنی تمام وجودم رو میگرفت و با خودم میگفتم من آمادگی رابطه رو ندارم. من کار ندارم من پول ندارم من …
بعدها فهمیدم حتی بعضی مردها نون شب ندارن ولی مثل بچه پولدارا میگردن و دخترا تو کفشون هستن.
حرفمون سر فریب و دروغ بود. چه کلمات به ظاهر ناپسند و چه پدیدههای شایعی!
بذارین یه حقیقت رو بهتون بگم بودن با زن خرج داره. کمترین این خرجها پوله. یعنی اگه اینقدر احساس تنهایی، بی مهارتی و بیچارگی کردی که کسی رو نداری دوستت داشته باشه و بهت اهمیت بده یا خلاصه کلام به قول دخترا وقتی هوسی شدی بکنیش، اونوقت تنها راهت میتونه این باشه که به قول گارسیا مارکز با پول عشق صدقه ای درخواست کنی گرچه برای یک شب یا حتی یک ساعت! و این خام ترین نوع عشق بازی روی زمین هستش و پشت کردن به تجربه چندین میلیون ساله اجداد ما، با اینکه عذاب وجدان شکستن یه دل بخاطر کوس رو هم نداری!
شاید با خودتون فکر کنید چه اشکالی داره آدم پول سکس بده هر وقت دلش خواست بکنه پول رو بده و پشت سرش رو هم نگاه نکنه. گور پدر کوس و مَحبت و مسئولیت. من خودم مدت زمان کوتاهی مطابق همین تفکر عمل کردم. اون زمان تازه درآمدم یکم خوب شده بود وقتی شروع کردم ۵-۶ هفته پشت سر هم رفتم وقتی به خودم اومدم دیدم نزدیک ۲ میلیون خرج کردم. برام پول کمی نبود. هر چی در میاوردم خرج کوس میشد. خوب، با فرض کوس پولی بیاین فرض کنیم یه مرد بخواد تمام عمرش رو تنها باشه و مرتب کوس اجاره کنه. یک سال ۳۶۵ روزه. یک مرد به طور متوسط هر ۵ روز یکباره باید یه کوس بکنه. یعنی ۶ کوس در ماه. اگر قیمت هر کوس رو ۲۰۰ هزار تومن در نظر بگیریم میشه ماهی ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومن، و خواهیم داشت:
۳۶۵÷۵=۷۳ تعداد کوس مورد نیاز در سال
۷۳×۲۰۰۰۰۰=۱۴۶۰۰۰۰۰ به حروف چهارده میلیون و ششصد هزار تومان، حداقل بودجه سالانه کوس مورد نیاز
و بدین سان با هزینه هنگفتی مواجه میشیم که همه کسی از عهده اون بر نمیاد. بنابراین اگه نتونی با گول زدن، کوس مفتی بکنی باید کل درآمدتو بدی کوس. البته همه مردها اینطوری فکر نمی کنن که برای کوس پول بدن. خیلی ها مردها یه جورایی تو فازهای عاشقانه هستن که من هیچ وقت درکشون نکردم. خودشون رو به توان ادعا میرسونن. آهنگای مزخرف عاشقانه افسرده معاصر پاپ ایرانی گوش میدن، ادعای عاشق بودن میکنن - که شایدم راست میگن - ولی خوب هر سه چهار روز یه بار یه عشق تازه پیدا میکن! خوب، بالاخره همه که قرار نیست مثل هم باشن. اونا اون طورن و منم اینطوری.
اونا تو فاز عشق و عاشقی ان من تو فاز تنهایی. و نمیدونم این نبود عشق بوده که منو به تنهایی خو داده یا خوی تنهایی که منو از عشق محروم کرده. در هر صورت،
خلاصه کلام اینکه کوس یه معضل مهم هست و من اینجا از مسئولین تقاضا میکنم تسهیلاتی برای تأمین کوس جوانان غیر ازدواجی خجالتی کم رو و بی پول امثال من در نظر بگیرن.
نوشته: والتر وایت
جدا از نثر خوب و روونت باید عرض کنم اونجا که گفتی لبخندو فلان من احساس ڪردم بعضیاشون به اوسڪول بودنت میخندیدن. خخ درضمن نه در زمینه ی روابط و فلان بلڪه در تمامی ابعاد مختلف یعنی همه ی ابعاد هیچ موجودی اندازه ی زن جماعت طالب شنیدن دروغ نیست بعدشم قیافه پیروزمندانه به خودشون میگیرن ڪه نمیتونی ڪلڪ بمن بزنی… ی موقع تو نیازی هم نباشه دروغ بگی اونا گیر میدن راستشو بگو درصورتی دروغ نگفتی و اونقدپیله تا یه چی ڪه دوسدارن بشنون رو سرهم ڪنی…
خب اینجورین دیگه ضمنا ڪشف بزرگی ڪردی نخبه… ?
خدایی زیاد بود نخوندم ولی این همه پرحرفی اثرات شیشس :|
مسئولین کجا هستن؟؟؟ بیان خواسته های جناب والتر وایت رو برآورده کنن
وایت جان شما با شیشه های مرغوبت دیگه معضل کس نداری عزیز.جدا از شوخی جالب بود.
سامی بله اینجا شلوار جین ۳۰ هزار تومانی هم رویت شده!
با نظر teen…wolf کاملا موافقم. زنها وقتی بهشون دروغ ميگي کلی ذوق میکنن و قیافه میگیرن که من کسی نمیتونه بهم کلک بزنه و نگاه کنم میفهمم چی میخوای بگی و …
کیر این رفیقم که بغل دستم نشسته و بیست و سه سانته تا ته تو کونت… خب آخه مرتیکه کونی اینجا که بخش داستانهای سکسیه جای این اراجیف بود؟؟؟ حقته که فقط جق بزنی کونی
:)… من یه گل بهتون تقدیم میکنم و آرزو میکنم از تنهایی در بیاین…و دفعه بعد برامون یه داستان از آشنایی با پارتنرتون و شاید عشقبازی باهاش بنویسین…چون خوب مینویسین…
?
هرچند که جای داستان اندرز نامه قالب کردی ولی بدک نبود،
فقط مزنه کوسو بالا نزدی؟
نع،فک کنم جاهای دیگه قسمتت زده بالا .
لایکیدم.
واقعاً جالب بود. میتونست متن یه استندآپ کمدی باحال باشه. از زاویه بدیعی به موضوعی پرداخته بودی که اکثر جوونا و مجردا باهاش درگیرن. ذهن خلاقی داری. و خوب نوشتی. مواظب استعدادت باش. امیدوارم بیشتر بخونم ازت
از معضلات جامعه گفتی
خوب بود
موضوع خوب و جدیدی داشت
خب شما خیلی خوش اشتهایی
مگه اسلحه گذاشتن درت بری کوس ۲۰۰ تومنی کنی که انقد هزینه هات بره بالا ؟ که بعد با یه توجیه تخمی بخای شخصیت ناهنجار خودتو(که دخترا رو گول میزنه) موجه جلوه بدی؟
با پاراگراف آخر موافقم.یه راهی برای کسایی ک میخوان ارضا بشن از لحاظ جسمی و جنسی باید وجود داشته باشه.
اگه کاباره مجاز بود توی ایران,مطمئنم این همه تجاوز و … بوجود نمیومد و هرکسی خودشو راحت تخلیه میکرد
1-کیر فلاسفه یونان تو کونت چون داستان فلسفی کردی2-کیر فیثاغورث هم تو کونت به خاطر اون محاسباتت 🍺
شاید مشکل از منه ولی نمیتونم ب ادمی که ب کس میگه کوس ب عنوان ادم حسابی نگاه کنم و متن فلسفی ازش قبول کنم
آقای هایزنبرگ خیلی تاثیر گذار نوشتی. من هم مثل تو خیلی دیر وارد اجتماع شدم ولی خوشبختانه به موقع رسیدم. پول خرج کوس نکردم ولی کس مصلحتی و یا برای رفع کوس کم نکردم! ماجراهاشو چندین ماه پیش نوشتم ولی جرات پخش اون و افشاگری علیه خودمو ندارم! دوره ای بود که گذشت، الان آدم متشخصی هستم!!
انقد اولش کس گفتی دیگه حوصله واسه خوندنش نذاشتی
روزی پادشاهی گفت هرکس حرفی بزند بیمعنی تاج وتختم باشد ارزانی…
گفتند رعیت حرفهایی در باب معانی لاکن یافت نشد در این بین لاطاعلاتي چون اراجیف جنابعالی.
خواستم از باب مد هم که شده فحاشی نکرده باشم.
بزور جلوی خودمو گرفتم.