عذاب وجدان از سکس با خواهرزنم

1392/10/05

با عرض سلام خدمت همه من آریا متاهل28 از قهرمانان ورزشی کشور من میخوام یه داستان واقعی واسه شما تعریف کنم که شاید یه عبرت یا شایدم از عذاب وجدان من کم بشه من 5ساله که متاهل شدم ولی چه متاهلی هیچ کوسی نبود که از زیر دست من در بره تا اینکه عاشق خواهر زنم شدم واقعا خوشگل و قد بلند خدایا هست من واقعا دوسش دارم حتی الان هم که کلا با خانوادش قطع رابطه کردم من و خواهر زنم خیلی رابطه خوبی داشتیم و با هم درد دل میکردیم وقتی اون از دست شوهرش عصبانی میشد به من زنگ میزد و من با حرفام و امید دادن بهش آرومش میکردم اینم بگم که خواهر زن من 32ساله دارای 2فرزند پسر ولی شوهرش از خودش15سال بزرگ تر هست یه روز به من زنگ زد و گفت که شوهرم خیلی اذیتم میکنه من چون موقعیتو دیدم گفتم شاید به خاطر سکسه باهم خوب سکس میکنید دیدم آره بابا هرشب چون دیدم که داره با من راحت میشه من دیگه بحث های جدای تری میگفتم تا اینکه یه روز واسه درمان بچه کوچیکش اومد تنهای تهران من و همسرم هر دو شاغل هستیم ولی اون روز من سر کار نرفتم و الکی گفتم به خانومم که میرم جایی کار دارم من حساب دار یه شرکت هستم خلاصه اون روز تو خونه ما من خیلی رو مخ خواهر زنم کار کردم تا تونستم که بغلش کنم و بوسش کنم بچه شم اون اتاق خواب بود ولی خیلی میترسد لبم رو لبش بود معلوم بود که میترسید ولی مجبور بود خلاصه با هر بد بختی بود من خودمو ارضا کردم این رابطه بعد از اون روز ادامه داشت تا اینکه یه روز من زد به سرم و به خاطر علاقه ای به اون داشتم رفتم به شهرشون ویه مغازه زدم و چند ماه از تهران و همسرم دور بودم هرروز هر کجا که تنها خواهر زنمو گیر می آوردم بوسش میکردم اصلا نمی دونستم دارم چه گوهی میخوردم تازه من تو خونه اونا زندگی میکردم پیش شوهر و بچه هاش شبا اصلا خوابم نمی برد و فقط آمار اینو داشتم که این زنو شوهر با هم چه کار میکنن تا اینکه یه روز که بچه هاش رفتن مدرسه و شوهرشم رفت سر کار دوباره همدیگرو بغل کردیم ولی این دفعه من باید حتما میکردمش ازش لب گرفتم زبونشو میکرد تو دهنم و نفساش به شماره افتاده بود منم به زور دستمو کردم تو شرتش چون اصلا نمیذاشت بعد با یه بدبختی لختش کردم ولی شورتش خیس خیس بود شروع کردم به لیسیدن کوسش از روی شورتش خیلی حالم خراب بود تو همون لحظه رو تخت شورتمو درآوردم و کیرمو کردم تو کوسش تا ته یه جیغ زد و نمیذاشت کوسش تنگ بود واقعا تو عمرمم کوس به اون تنگی نکرده بودم اصلاباورم نمیشد که 2تا بچه از اون کس در اومده باشه البته بعدها خودش بهم گفت که کوسشو ترمیم کرده خلاصه اون روز من 5دفعه اونو کردم دیگه شده بود عادت دیگه اون پیشنهاد میداد حتی از سکس شب با شوهرشم واسه من تعریف میکرد یه ماهی خیلی حال میداد ولی اصلا جور در نمی یومد من اون با جناقم زنم وای داشتم دیگه دیونه میشدم ولی او هرروز عاشق تر من میشد تا اینکه یه روز کلا مغازه رو جمع کردم و از شهر اونا فرار کردم و یه دعوا سوری هم درس کردم وبرگشتم ولی واقعا دوسش دارم خلاصه قبل از هر سکسی خوب فکر کنید و همیشه یادتون باشه جنده کنید ولی جنده نکنید من یه2سالی هست که توبه کردم و نماز روزه میگیرم شایدم خدا خواسته که این چنین باشه.یا حق

نوشته:‌ آریا


👍 2
👎 3
176494 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

408432
2013-12-26 10:23:58 +0330 +0330
NA

گمشو خواهر کوسه تو با زنت حرام شدی از این به بعد بچه هاتم مثل خودت حرومزاده میشن زنتم به قصاب سر کوچه کوسشو لو میده فقط زودتر از اونجام برو که زنتو اصغر قصاب حامله نکنه دیوس

0 ❤️

408433
2013-12-26 10:27:17 +0330 +0330

ادمین جان مگه داستان جدید نداری ،،همش تکراری آپ میشه…

0 ❤️

408435
2013-12-26 17:12:27 +0330 +0330
NA

تكراري بود . برو فحش هاي زير آپ اول رو بخون .

0 ❤️

408445
2013-12-26 17:13:53 +0330 +0330
NA

كيرم تو كس زنت با اين داستان تخميت

0 ❤️

408437
2013-12-27 03:10:57 +0330 +0330

تخمی بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . .
شاشیدم تو عذاب وجدان کیریت، دیگه ننویس. تا دیروز بچه جلقوها داستان میذاشتن ولی حالا باید داستان‌های قهرمانان جلقوی کشوری و لشکری رو بخونیم. شاشیدم رو سطح مغزت، دیگه ننویس.

0 ❤️

408438
2013-12-27 03:13:13 +0330 +0330

تلش رو بفرست خخخخخ

0 ❤️

408439
2013-12-27 10:48:06 +0330 +0330
NA

=)) «قهرمان ورزشي كشور» رو ديدم ديگه نخوندم :))

0 ❤️

408440
2013-12-27 12:11:13 +0330 +0330

آريا … سرشو بگير راه بيا!
سوري !!! صوري.
عاغاي عزيز؛ بهتر نيست به جاي نوشتن و آزار ديگران از توهمات ذهن پريوديكت ؛
كمي هم مشغول كون دادن شوي ؟؟ باشد كه رستگار شوي .

0 ❤️

408441
2013-12-27 17:29:33 +0330 +0330

قهرمان ورزشی کشور%حسابداریه شرکت %مغازه دار .قبولت داریم !!!

0 ❤️

408443
2014-01-07 11:38:14 +0330 +0330

بعضی ها موقع خاطره نویسی جوری نسبت ها ی خانوادگی و فامیلی و اسامی فامیل ها رو اعلام میکنن که هر کی تو اون فامیل باشه میتونه با جایگذاری شخصیت ها بفهمه کی بوده و این بازی کردن با ابروی مردمه خوبه رعایت بشه و اسامی رو مستعار بنویسن دلهره و شک انداختن توی خونواده ها خوبیت نداره .
یه باره بیاین شماره پلاک و تلفن طرفی رو هم که کردین بنویسین تا مردم زیاد دنبالش نگردن !!!

ادمین در این رابطه مسئولیت اخلاقی داره

0 ❤️

408444
2014-04-07 20:34:23 +0430 +0430
NA

شماره مامانتو بده

0 ❤️