عشق با استاد

1396/11/29

-خب بيا درسو شروع كنيم من همون هين چايمم ميخورم …

اوکی استاد …

موهامو بغل گوشم فرستادم و لب هام رو با زبونم تر كردم …
سینی چایی رو برداشتم و به سمت استاد رفتم که یقه اش رو باز کرد

چقدر گرمه !!!
_میخواید پنجره رو باز کنم !؟

  • نه نمیخواد بیا بشین كجاها رو اشكال داري ؟
    چند صفحه رو زدم و به یکی از درس ها اشاره کردم …

:-اين درسو توی کلاس درست متوجه نشدم

  • باشه از این شروع میکنم …

منتظر نگاهش كردم
با نگاهی بهم شروع كرد …

داشتم نكته مينوشتم كه ديدم نقطه اي خيره شده رد نگاهشو گرفتم به سینه هام رسيدم
پوزخندی توی دلم زدم

و با یک تکون کوچیک بیشتر تو دید قرار گرفتم …

  • گلوم خشک شده برام اب میاری؟
  • بله حتما …
    اب رو توی لیوان ریختم و توی سینی گذاشتم.اروم دلا شدم و سینی رو جلوش گذاشتم … مشخص بود دیگه توان نداره دلش میخواست همین الان بلند شه و با مردونگیش پارم کنه …
    +استاد انگار حالتون زیاد خوب نیست درس رو بزاریم برای یه وقت دیگه؟
    _ نمیشه شنبه امتحان داریم و تو هم از کل کلاس عقبی …
    پوفی کشیدم :هیچ راهی نداره ؟

نگاهی بهم کرد و اروم با زبون لب هاش رو تر کرد…
_چرا یه راهی هست که من بتونم کمکت کنم …
با خوش حالی کنارش نشستم :چی؟
اروم اب گلوش رو قورت داد مشخص بود گفتن این حرفش براش سخته ولی برای من که خودم رو اماده کرده بودم اصلا سخت نبود
_ من بهت کمک میکنم به شرط اینکه تو هم بهم کمک کنی …
+استاد ببخشید من نمیفهمم درست توضیح بدید … اروم دستش رو روی پام گذاشت و گفت: علی صدام کن …

اروم شرتش رو در اوردم خودمم با یه شورت توری روی تخت بودم که بود و نبودش فرقی نداشت …
اروم کیرش رو توی دهنم کشیدم .چون دختر بودم و برام مهم بود حفظش کنم باید این کار رو میکردم … حسابی هم توی کارم مهارت پیدا کرده بودم …
مشخص بود مدت هاست با کسی نبوده چون خیلی زود داشت به اوج میرسید …می لیسیدمش و بازبونم سر کیرشو بازی میدادم. تخماشو یکی یکی میکردم دهنم و همزمان کیرش رو واسش می مالیدم. اروم از دهنم در اوردم و نگاهش کردم …
اومد سمتم و سینم رو توی دست فشرد و اون یکی رو مکید…
شورتم رو پایین کشید برگشتم سمتش و خودم رو تا جای امکان بالا دادم .خیلی گنده بود برای همین ترس داشتم .ولی مهم نبود. اروم کیرشو روی سوراخ کونم گذاشت و هل داد توش

یکم جا که از باز کرد شروع کرد عقب جلو و کلش رو تا ته داخل کرد … رفته بودم توی حس که تلفنم زنگ خورد …استاد ترسیده بیرون کشید
+منظورت رو فهمیدم من اگه باهات باشم سوال هارو بهم میدی ؟
_اره حتما
+سوال همه درس هارو میخوام

_جور میکنم برات …
اروم بلند شدم و روی پاش نشستم :من دخترم به پرد…ه ام دست نزن …
دستش رو روی سینم کشید:هرچی تو بخوای …
دستش رو گرفتم و کشیدم سمت اتاق توی راه پیرهنش رو در اوردم … هر تیکه از لباس هامون یه جای اتاق خواب بود …
خندیدم و اروم دلا شدم تلفنم رو برداشتم با دیدن اسم مامان سریع دستم رو جلوی دهنم گذاشتم : صدات در نیاد …
دکمه تماس رو زدم :+ جانم مامان ؟
_ سلام دخترم خوبی ؟ چه خبر ؟
پوفی کشیدم و بلند شدم رفتم سمت استاد و نشوندمش روی تخت و روی پاش نشستم
+خوبم مامان شما خوبین .داشتم درس میخوندم خبر خاصی نیست .
_ای من و باباتم خوبیم .
دستم رو روی سینه استاد کشیدم و گفتم : ایشالله همیشه خوب باشین .
_ فردا مهمونی خونه عمته هست میای ؟ +اره میام .کاری نداری ؟ درسم تموم شد بهت زنگ میزنم…
گوشی رو قطع کردم که استاد کمرم رو گرفت و پرت کرد روی تخت پاهام رو بالا داد و صورتشو اورد جلوی کص و کونم. تصور اینکه استاد بخواد کصمو بخوره دیوونم میکرد. یه لیس به رونهای تپلم زد و همزمان یه چشمک دلبرانه هم زد که دلم ضعف رفت از دلبریش… نوک زبونش رو میزد به لبه های کصم. و چوچولم رو باانگشت می مالید که خیلی لذت داشت. با زبونش چوچولم رو لیس میزد و بازی میکرد باهاش و گازگازش میکرد. یهو کامل کردنش دهنش چوچولم رو و شروع کرد به میک های عمیق زدن ازش و خوردنش. مثل مار به خودم میپیچیدم و لذت میبردم. عمیق و سکسی چوچولم رو مثل یه آبنبات چوبی می مکید. آه و ناله م هم ازیه طرف شهوتیش کرده بود و دیوونش میکرد. زبونشو برد سمت سوراخ کونم و چندبار سوراخ کونم رو هم لیسید و حسابی هم تف مالیش کرد. بلندشد و نشست بین پاهام و اروم کیرشو فرو کرد تو سوراخ تنگ و داغ کونم. شروع کرد به جلو وعقب کردن.کیر کلفت و داغش توی کونم بود و بی وقفه تلمبه میزد. کصم داغ کرده بود .حس میکردم کونم ازهمیشه گشادتر شده و بازه باز شده. استاد عرق کرده بود و حتی گوشهاش هم قرمز قرمز شده بودن .رگهای پیشونیش وگردنش زده بودن بیرون ونفس های بلند و کشدار میکشید. رو ابرا بودم.فکراینکه استاد جوون و خوش استیل دانشگامون داره کونمو میگاد به وجد می اوردم. بعداز حدود ده دقیقه تلمبه ی بی وقفه کشید بیرون و همه ی آب داغ و زیادشو ریخت رو رون هام…


اروم با دستمال خودم رو تمیز کردم و کنارش دراز کشیدم …
لخت کنارهم دراز کشیده بودیم. بازوشو سر داد زیر سرم. سرمو گذاشتم رو بازوش. و بدنشو عمیق بو کشیدم‌. بوی نم عرق و منی خودش و مایع جنسی من ازش می اومد. بو کشیدم و مر شدم از کلی حس خوب از بوی فوق العادش.ضربان قلبش هنوزم نامنظم بود و تندتند سینش بالا و پایین میشد.بوسه ای روی سینش کاشتم و نوازش میکردم بدنشو. اروم اروم دستمو پایین تر کشیدم و کیرشو تو دستم گرفتم.دوباره میخواستمش. ولی اینار یه سکس وحشیانه و خشن ازش میخواستم .
خم شد و صورتم رو غرقه بوسه ای شیرین کرد.دم گوشش گفتم سکس خشن میخوام استاد… نذاشت ادامه بدم؛ لبهاش رو محکم روی لبام گذاشت. با اشتیاق همراهیش کردم که دست پشت کمرم انداخت و انداختم روی خودش. سر عقب بردم و آب دهنم رو نفس زنان قورت دادم؛ دست تو موهاش کشیدم و دوباره لبهامون رو توی هم قفل کردیم. لبهام رو می مکید. با دست چپش محکم روی باسنم می کوبید که با هر ضربه اش أهم رو توی دهنش رها می کردم. سر که عقب کشیدم برای نفس کشیدن پرتم کرد وسط تخت. پاهام رو به دو
طرف باز کرد و خودش رو انداخت روم و شروع کرد به مکیدن زیر گلوم. زیر تنش خودم رو بالا و پایین می کردم و حرکت می دادم تا لذتش بیشتر باشد. هر دستم رو با یک دستش گرفت و شروع کرد به لیسیدن بدنم. گاز های ریزی که از زیر سینه هام می گرفت لذت و درد رو باهم داشت. خیلی راحت آه می کشیدم و ناله می کردم. دلم می خواست بدونم وحشی شدن استاد تو رابطه چطوریه. سعی کردم تقلا کنم برای آزاد کردن دستام. یک دستش رو از دستام جدا کرد و محکم کوبید روی سینه ام و محکم تو دهنش کرد و مکید. دست آزاد شدم رو تو موهاش کردم و محکم کشیدم. این بار از گاز محکمی که گرفت جيغم هوا رفت. این بار اون سمت از بدنم رو با ضربه دستش مستفیض کرد و باز مکید. نفسم رفت و برگشته باز ضربه محکمش و جیغ من. پاهام رو گرفت و به هم چسبوند و به سمت چپ قفل کرد و بعد با کف دستش محکم زد پشتم. لونقدر این حرکت رو تکرار کرد تا از قرمز شدنش معلمئن بشه، هر چند من از کارش خوشم می اومد ولی مدام جيغ می زدم تا بیشتر تکرارش کنه شدت حرکاتش رو، با دستش پاهام رو محکم تو شکمم جمع
کرد و با شدت و قدرت زیاد شروع کرد. چون شدتش زیاد بود و بهویی پشتم وحشتناک می سوخت و درد می کرد. محکم و پر قدرت آن چنان ضربه هایی می زد که کل بدنم تكون می خورد. جیغ میزدم و از نفس افتاده بودم. محکم دستش رو کوبید پشتم: - جونم عزیزم. جون دلم. آه بکش… ناله کن برام. خوب که ضرباتش رو تکرار کرد عقب کشید و اینبار پاهام رو باز کرد؛ کمی با دست زیر دلم رو ماساژ داد و این بار هم پر شدت ضربه هاش رو شروع کرد. گاهی خم می شد و لبهام رو به کام می گرفت. گاهی محکم روی سینه هام می کوبید. اونقدر ادامه داد تا باز حس رهایی به سراغم اومد. حس خالی شدن، استاد کنارم روی تخت افتاد. تمام صورتش خپس از عرق و نفس هاش پر صدا بود. چند دقیقه ای طول کشید تا ضربان قلبم منظم شه و نفسم سر جاش بیان. نمی دونم قبلا کجا خونده و یا شنیده بودم که زن با هر بار ارضا شدن میلش بیشتر و ایجاد رابطه براش خواستنی تر می شه من الان دقیقا همین حس رو داشتم. با اینکه رابطه ی خوب و کاملی داشتیم اما بازم می خواستم تکرار بشه… انگار هرچی بیشتر ارضا می شدم به طبع تحریک تر و گرم ترم می شدم. به طرف استاد چرخیدم و دستم رو روی صورتش کشیدم. گونه اش رو بوسیدم و زبونم رو روی لباش حرکت دادم. - علی؟ با چشمای بسته هووم کشداری گفت. - عالی بودی عزیزم، ممنون دستش رو پشت کمرم گذاشت و به آغوشم کشید . - توهم خسته نباشي . اذیتت که نکردم؟ - من عاشق اینجور اذیت کردن هام۔ لای چشمش رو باز کرد و بهم خیره شد. دستم رو روی سینه و شکمش پایین کشیدم
دستم پایین تر رفت و نفس استاد صدادارتر شد. _بازم می خوام علی، فشار دستم رو لای پاش بیشتر کردم و چندین مرتبه پشت سر هم دستم رو روی کیرش تكون دادم. بی تاب و بی طاقت از بازی دست و انگشتام شونه هام رو به عقب هل داد و روم خوابید. سری سوم طولانی تره نفس گیر تر و برای تو دردناک تره

  • میخوامت.
    سرش رو توی گودی گردنم فرو برد و خودش رو روی تتم بالا کشید. همراه با گاز محکمی که از گردنم گرفت سوراخ کونمم آتیش گرفت. هوا تاریک شده اما ما از روی تخت کنده نمی شدیم. دل از تن و بدن هم نمی کندیم. از پهلو توی هم فرو رفته؛ یکی شده بودیم. دستم روی کمرش چنگ شد و با انگشتم فشاری به پهلوهاش آوردم و ناله ی بی جونی کردم. دیگه جوني واسم نمونده و تنم سر و بی حس شده بود. حتی توان ناله کردن؛ وجیغ کشیدن و عقب نشینی هم نداشتم. لبهام ورم کرده و سینه هام از فشرده شدن زیاد کوفته شده و درد می کرد. صدای ضربات محکمش كل اتاق رو پر کرده بود. پای راستش رو محکم دور پاهام پیچیده و هم چنان پر قدرت با کف دستش روی کونم ضربه می زد. چشمای نیمه بازم رو توی چشمای سرخ و نالونش دوختم. و
  • عل…
    لب روی لبهام گذاشت. - یکم دیگه تحمل کن. حس می کردم بدنم داره از هم جدا می شد. حس شکافت خورد. تکه تکه شدن داشتم. همراه با ضربه های آخرش، از درد صورتم جمع شد و ناخونام رو توی پهلوش فرو کردم. انگاری که مهره های کمرم داشت از هم باز می شد. با کنار کشیدن استاد و حس راه گرفتن مایه گرم و لزجی از وسط پام تا روی رونم با درد و وحشت سرم رو بلند کردم و به پاهام خیره شدم. پاهایی که رد خون قرمز روش خودنمایی می کرد. درد داشتم ولی بیشتر از اون خسته بودم.چشمام باز و بسته شد و رفتم تو دنیای شیرین خواب. صدایی تو ذهن و گوشم می پیچید. بدنم گرم بود. زیر دلم درد کمی داشتم و کونم میسوخت. دستی روی کمرم رو ماساژ گونه لمس می کرد. دلم نمی خواست از این خواب شیرین بیدار شم. چشمامو باز کردمو استاد رو بالای سرم دیدم.بوسیدم و موهامو نوازش کرد. یک ساعت بعد هم رفت و قول داد نمره های امتحانام همه ۲۰ باشن.
    پایان

نوشته: یاسی


👍 8
👎 6
7313 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

674204
2018-02-18 21:41:46 +0330 +0330

خوب بود ، خسته نباشی
لایک اول

0 ❤️

674205
2018-02-18 21:47:03 +0330 +0330

اسم داستان جالب نبود، غلط املایی هم چن جایی داشتی، حالت یکنواختی و بی روح هم داشته. بنظرم دقت و جزییات در نظر بگیری، کارهای داستانی آینده ات بیشتر به چشم بیاد. 1 ?

0 ❤️

674222
2018-02-18 22:38:07 +0330 +0330

خودت میخوندی دردش کمتر نبود؟
لابد انتظار داری استخدامم بشی ؟
هر جام بری برا کار به جا علمی که نداری باید اینطوری جبران کنی

0 ❤️

674245
2018-02-19 01:13:33 +0330 +0330

اسپـرم برنده اونی بود که رفت رو ممه
ما همه بازنده ایم!

0 ❤️

674253
2018-02-19 03:55:47 +0330 +0330

برای همینه معدل لیسانس دخترها تو دانشگاه بالاتره دیگه…
ولی نگارشت خوب بود، مثل خارشت…

0 ❤️

674301
2018-02-19 11:11:21 +0330 +0330

خوب اینم یه مدل فراگیری علم و دانشه دیگه،البته از عقب. فقط موندم دختری که گُرّوگُر کون میده تا جاییکه به مهارتش تو کون دادن افتخار میکنه،چرا حفظ کردن پرده اینقدر براش مهمه؟بابا مامانش رو میخاد گول بزنه یا شوهر آینده اش رو؟یا خودش رو؟

1 ❤️

674321
2018-02-19 16:48:50 +0330 +0330

تاحالابرای نمره پول میدادندولی کوس دادن خیلی بهتره.دلیل؟؟

0 ❤️

674322
2018-02-19 17:02:38 +0330 +0330

ازکیتاحالابه کون دادن بابت نمره میگن عشق؟؟

0 ❤️

674441
2018-02-20 16:12:41 +0330 +0330

در اون دانشگاهو باید گل گرفت اونجا کونده خونس نه دانشگاه !

0 ❤️

674548
2018-02-21 10:27:32 +0330 +0330

قشنگ بود جنده دانشجو، خوب كون ميدي نمرتم بيسته

0 ❤️

674553
2018-02-21 11:45:03 +0330 +0330

الان اگه مثلا دانشجوی پزشکی باشین با این روش نمره گرفتن فرداها چه جوری میخواین بیماراتونو درمان کنین شاید این یه فانتزی سکسی باشه اما واقعیت هست میشه خیلی جاها دید
اما توی داستان وقتی به استاد چراغ سبز نشون میدی یهویی هر دوتون با شورت آماده شدین که غیر عادی بود ولی در کل اروتیک هاتون خوب و پرهیجان بود …8

0 ❤️