عشق به حمید بی احساس

1400/07/14

درود خدمت همه شهوانی های عزیز
شروین هستم(مستعار)23سالمه ،قیافه معمولی دارم وزنم 73قدمم179
یه چند سالی میشه که این سایت و دنبال میکنم و بیشتر داستان هارو خوندم ،میخوام یه داستان از خودم برای اون دسته از عزیزانی که دوست دارن بزارم.
از موقعی که به خودم اومدم و فهمیدم چی هستم و کی هستم ،از همون موقع عاشق سکس بودم ،البته تو دوران بچگی سکس در حد مالش و لاپایی اتفاق افتاد و حس خوبی بود ولی همرا با ترس واضطراب ،درست درمون نمیشد حال کرد،خانوادم پدرم یه خورده مذهبیه و مادرم بیشتر روشنفکر تره ،خلاصه تو درو همسایه و دوستان همکلاسی ها بار ها اتفاق افتاد که تو گوشی،فلش ،انواع اقسام فیلم های سکسی ببینیم ،ولی خب من با سکس زن مرد اصلا حال نمیکردم و فقط با دیدن عکس های لخت مردها و (ورزشکار لاغر) هوسم بیشتر میشد،از بچگی عاشق پسر های جذاب ،کسایی که موهاشون بور بود،یا چشم رنگی(سبز)،یا سفید بودن ،بودم. همش هم نگران این بودم که تو این دنیا فقط من اینجوریم ،که به لطف فضای مجازی و گوگی فهمیدم نه فقط من نیستم .تو محلمون من اولش عاشق یه پسری شده بودم که فک کنم حدودا یه 10سالی ازم بزرگ تر بود،شب روز بهش فکر میکردم اما ماجرای ما به سکس ختم نشد ،ینی اصلا خبر نداشت که من همچین حسی بهش دارم این قضیه ادامه داشت تا موقعی که ازدواج کرد،کلا اخلاقم جوریه که اگ طرفم،یا کیسم ازدواج کنه خیلی شدید ازش دلسرد میشم و فراموشش میکنم.بعد اون قضیه روی چند نفر از هم محلیام کراش داشتم اما خب عاشقشون نبودم.

گذشت و گذشت تا دوباره با دیدنش قلبم شروع به تپیدن میکرد ینی به حدی قلبم تند تند میزد و بدنم داغ میشد که اصلا نمیتونستم درست راه برم،یا درست حرف بزنم،این حس عاشقی من ادامه داشت تا زمانی که من رفتم خدمت سربازی رو تموم کردم و اومدم همیشه تو دلم با خودم حرف میزدم که بایسی بهش بگم،یا میگه نه و من و با خاک یکی میکنه یا این که قبول میکته حتی برای یبارم که شده،گذشت و گذشت و رسید به شبی که دیگ مغزم دستور نمیداد ،حتما بایسی بهش میگفتم تو اینستا داشتمش ،اخرشب بهش پیام دادم سلا و خوبی و از این حرفا،انلاین نبود و من تمام چند سالی که بهش علاقه مند بودمو بهش گفتم تمام حس و حالم و تایپم که تموم شد ارسال و زدم مطمئن شدم که ارسال شد نت و قطع کردم ،بعد نیم ساعت دوباره نت و روشن کردم تو این نیم ساعت انقدر استرس داشتم که داشتم میمردم،خلاصه دیدم جواب داد،من هول هوش کلی تایپ کردم جوابم و داد گفت خب چیکار کنم😕😕😔گفتم این همه تایپ چیکار کنم??گفت من پسر نمیکنم.من گفتم این همه عشق و علاقه نشون دادم درسته تو عشق علاقه رابطه هم هست ولی یه دفعه حس و عشق و نادیده بگیری خیلی ادم داغون میشه.کلی حرف زدیم واخرش گفت باشه بهت خبر میدم تا بیای،گذشت بعد یکی دوماه دیدم اس داد کجایی،گفتم خونه گفت خب میتونی بیای ،من که داشتم از ذوق میمردم و از استرس داشتم سکته میکردم ،گفتم اره.گفت پس عجله ایی بیا که بتید برم.با ماشین رفتم دم خونشو اس دادم دم درم گفت بیا تو رفتم تو دیدم با شلوارک لخت منتظرمه من و برد پشت حیاطشون بدون هیچ مقدمه ایی سریع کشید پایین گفت بخور. من کلا حالم بد شد درسته قبول کرد ولی رفتارش خیلی بد بود .براش خوردم کلی ساک زدم و بلندم کرد و همو بغل کردیم و فهمیدم که مسته. اخه تنش بوی عرق کشمش میداد.یکم لاس زدیم و گفت پشتتو به من کن.چرخیدم یکم بادستش با سوراخم ور رفت ،دستشو اورد جلو براش توف کردم زد به کیرش اروم اروم. خیلی اروم کار میکرد ،کلا از همین کارش خوشم اومد ،نم نم شروع کرد فرو کردن خب طبق معمول اول دردم اومد ولی دید که دردم میاد شرو کرد با کیرم بازی کردن هم زمان که دیگ عادی شده بود.بخاطر این که همه چی خیلی بد پیش رفت اصلا لذتی نداشت و فقط منتظر بودم تموم شه.تموم شد واومدم خونه دیدم از اینستا بلاکم کرد ،منم دیگ پیگیرش نشدم.درسته عاشقش بودم اما اشتباه کردم عاشق ادم اشتباهی شدم،از اونجا فهمیدم هر کی که جمال داره جنبشو نداره و مغرور میشه ،جواب دوس داشتن سرد برخورد کردن نیست،یاد بگیرید اگه کسی دوستون داره و عاشقتونه خودتونو چوس نکنین اگه نمیخواید هم نیاز نیس طرف و با بی محلی خورد کردن رهت کنین ،از اون موقع به بعد دیگ عاشق کسی نشدم،هرکی دم دستم میاد و راضیه میکنم …****

نوشته: ممدلی


👍 8
👎 5
11901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

836065
2021-10-06 06:28:34 +0330 +0330

منم عاشق رفیقم شدم و تونستم 1 سال با چنگ و دندان نگهش دارم ولی آخرش رفت
بدرک… 😁

3 ❤️

836157
2021-10-07 00:17:58 +0330 +0330

منم متاسفانه تجربه تورو داشتم. ولی الان عاشق کسی شدم که با تمام‌وجود همو دوست داریم و اون یارو که فکر میکردم عاشقش هستم واسم مُرده. امیدوارم تو هم به زودی عشق واقعیتو پیدا کنی. داستانت قشنگ بود و معلوم واقعی

0 ❤️

836166
2021-10-07 00:50:27 +0330 +0330

همتون اولش ازش سرد می‌شید دور از چشم شوهرتون می‌رسد دو دستی بهش میدید چون عشق اولتونه توقع وفاداری هم دارید

0 ❤️

836359
2021-10-08 09:29:42 +0330 +0330

من هر دو طرف رو تجربه کردم.
هم کسی بوده که عاشقم بوده ولی من بهش حس نداشتم.
هم خودم عاشق بودم اما حتی جسارت جلو رفتن نداشتم.

0 ❤️