عشق ممنوعه با استاد

1400/04/29

دختری هستم که توی خانواده مذهبی هستم 21 سالمه و هیچ رابطه جنسی قبل از این نداشتم سال اولی که وارد دانشگاه شدم در یک نگاه استادم که یکی از اساتید اصلی امون بود خوشم اومد با تمام تلاشم براش درس میخوندم وخیلی دوستش داشتم ترم یک و دو همین طوری گذشت با همون حس عمیقم به تنهایی میتونست حالم و خوب یا بد کنه تمام روز ها منتظر بودم که باهاش کلاس داشته باشم تمام روزهایی که باهاش کلاس داشتم میرفتم جلوی میزش میشستم و کلاس هامونم که عملی بود من قبل از این عاشق یه آدم دیگه بودم تو تابستون بین ترم 2 و ترم 3 اون آقا اومد و بابت مشکلات قبلیمون ازم عذرخواهی کرد و ما یه مدت باهم خوب بودیم اما تا شهریور و قبل دانشگاه ها باهم کات کردیم و من با حال بدی که داشتم وارد دانشگاه شدم تو طول تابستون استادم فراموش کرده بودم باید بگم استادم از من 20 سال بزرگتر بود با شروع دانشگاه ترم 3 من دوباره وابسته استادم شدم چون عشق قدیمی ام من ترک کرده بود اما این وابستگی. داشت یواش یواش از حس شاگرد استادی فراتر میرفت به بهانه های مختلف میرفتم دفترش چون یه اتاق جداگونه داشت ساعت ها شاید 2 3 ساعت باهم حرف میزدیم یواش یواش یه محبت عمیقی بین ما ایجاد شد بیشتر چت میکردیم شبا باهم چت میکردیم و روزها به روی هم نمی اوردیم میرفتم پیشش بهم نگاه میکردیم و هات میشدیم اما جرئت نداشتیم بهم دست بزنیم یا کاری بکنیم تا کرونا شد و دانشگاه ها تعطیل و روابطمون خیلی عمیق تر شد بعد از یه مدت فهمیدم زن داره قبلش نمیدونستم که زن داره بعد از اینکه فهمیدم با اینکه خیلی سخت بود برام اما نتونستم ازش جدا بشم هرروز با حس پیشیمونی باهم بودیم و حرف میزدیم بعد از چند ماه برای دیدنش رفتم دانشگاه اومد تو دفترش تو این مدت خیلی صمیمی شده بودیم بغلم کرد اونجا اولین ارتباط من با مرد نامحرم بود لب گرفتیم و همدیگر رو بغل کردیم دستش برد سمت کصم ولی بهش اجازه ندادم محکم من به خودش فشار میداد کیرش و کصم از روی لباس بهم مالیده میشد گفت بیا رو میز بشین رو میز نشستم از زو لباس تلمبه زد و حشر داشت دیوونمون میکرد تمام کصم خیس شده بود ولی نمیزاشتم لباسم در بیاره بعد چند دقیقه آبش اومد ولی نفهمیدم موقع رفتن دلم نمیخواست برم برا همین دستم گرفتم رو کیرش و کیرش از رو لباس هی مالیدم حشری شدم و کیرش در اوردم اونجا فهمیدم ابش اومده… اونروز رفتم یکی دیگه از اساتیدم اون روز به ما شک کرده بود و خیلی عجیب رفتار میکرد بعد چند ماه یه بار دیگه هم رو دیدیم من تو شهرستان درس میخوندم خونه مجردی داشتم استادم زن داشت برا همین اومد خونه من… دوست دارین داستان رو کامل کنم!؟ این داستان روند عمیق شدن روابطمون نشون میده تو اولین رابطه چون هنوز رودرواسی داشتم نتونستم بیشتر بهش اجازه بدم

نوشته: سهیلا


👍 5
👎 12
26601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

821193
2021-07-20 00:46:07 +0430 +0430

سهیلا حالت خوب هست ؟ تو واقعا دختری یا داری سزکار میگذاری ما رو اخه این جوری که نوشتی تا حدودی من که گیج شدم و نفعمیدم چی میگی .

0 ❤️

821201
2021-07-20 00:57:54 +0430 +0430

اگه میخوای یه داستان کامل بنویسی ، خب بنویس
هر سبکی نوشته بشه ، افرادی هستن که علاقه به خوندنش داشته باشن
ولی خب همه نمیان پیام بدن و در ضمن داستان ها درگیر یه کلیشه خاصی شده ، الان داستان های گی و عاشقانه و تجاوز سایت کاملا قابل پیش بینی شده (به حدی که داستان های گی همشون توشون حداقل یه شخصیت به نام امیر دارن که اکثرا میده ) و (درکل کلیشه در داستان ها) به حدی رسیده که خواننده ها میتونن با میکس چنتا از این کلیشه ها ، ترکیبی پر رو بزنن
در هر صورت اگه حس میکنی داستان یا خاطره تو هم قراره کلیشه ای باشه ، تلاش بیهوده نکن
و در کل باید بدونی که افراد مخالف خیلی زودتر و بدتر از افراد موافق داستان یا خاطره ات واکنش نشون میدن پس اگه چیزی که نوشتی واکنش های خیلی منفی هم داشت ، دلیل بر بد بودن نوشته ات نیست
خودت رو توی موضع ضعف قرار نده و با قدرت و اعتماد بنفس بنویس

0 ❤️

821261
2021-07-20 06:56:12 +0430 +0430

یادم به این کلیپ هایی افتاد که از اتاق استادای دانشگاه درمیاد و پخش میشه
فقط انگار روایت گر یه کلیپ بودی و بس

0 ❤️

821326
2021-07-20 14:29:28 +0430 +0430

سهیلا ننویس شر میشه

0 ❤️

821348
2021-07-20 16:59:09 +0430 +0430

دانشگاه بوده یا زایشگاه؟

0 ❤️

821359
2021-07-20 18:58:40 +0430 +0430

مرد ازار

0 ❤️

821456
2021-07-21 03:25:38 +0430 +0430

دیوث دانشگاه رفتی مثلا، متنو نمیشه خوند اینقد بد نوشتی 🤢

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها