عشق و هوس با خواهرزن

1397/12/13

یک سالی هست که نامزدم ۴ساله باهم دوست بودیم ، دختر خیلی خوبیه دوسش دارم و یه خواهر زن دارم ۲۲ سالشه با یه قیافه جذاب قد ۱۶۸ حدودا و پوستش بین برنز و سیزه هست، (برعکس خانومم که سفید یخی هست )هیکل خیلی خوش فرم با یه کون سر بالا بدون شکم و چیز اضافه ای، ۴ ساله شنا و کراس فیت کار میکنه،پدر خانومم تو کار ساخت و ساز ساختمونه‌ ، من مکانیک خوندم و توی یک شرکت تولید خودرو مدیر فنی و تاسیسات آزمایشگاهی هستم ، کلا خونواده ما و اونا خیلی راحتن تو خونه ،تو خونوشون با شلوارک و تاپ میگردن منم همینطور راحت بودم البته من هیچ تصور سکسی از خونوادش نداشتم
روزها همینجوری میگذشت سال قبل تابستون بود نشسته بودیم حکم بازی میکردیم که من گرمم شد پیرهنمو در اووردم (بدون هیچ نیتی) هشت سالی هست بدنسازی کار میکنم و خوب رو فرمم ، که بعدش ویدا یکم نگاهاش زیاد شد منم کم کم کیرم داشت راست میشد که گفتم کافیه دیگه خسته ام
ویدا گفت نه و دارید میبازید باید ادامه بدید ، منم که کیرم داره راست میشه نمیخوام تابلو شه گفتم باشه من باختو قبول میکنم
گفت پس باید منو بزاری روشونت خونه رو بگردونی منم ناچارقبول کردم پاشد رفت رو تخت منم شونه چپمو خم کردم که یکدفعه با کون فوقالعاده نرمش نشست رو شونم، یه حس سکسی بدی بهم دست دادمنم بلند شدمو گردوندمش خانممو مادر خانومم داشتن میخندیدن ، کم کم داشتم خسته میشدم که گفتم کافیه دیگه بیا پایین ، با اونیکی دستم گرفتمش که بیارمش جلو که لیز خورد اومد جلوو جفت پاهاشو دور شکمم حلقه زدو منم از زیربغلش گرفتمو نزاشتم بیوفته یه جیغ کوچییکیم زد که مامانش اینا ترسیدن و اومدن این سمت حال منم بعد سه ثانیه اروم داشتم میزاشتمش زمین که کونش و کسش قشنگ مالیده شد به کیرم
اونشب گذشت چند وقت بعد خونوادگی رفتیم شهرستان پدر خانومم اینا اونجا باغ داشتن روز دوم من واسه اینکه باشگاه نرفته بودم هوام کرم بود ،کلافه و عصبی بودم با زنم داشتم صحبت میکردم که کی برمیگردیم که ویدا صدامونو شنید و اومد گفت چی شده خانمم گف هیچی حوصله ش سر رفته تمرینم نکرده ، ویدا گفت اینکه ناراحتی نداره باهام تمرین میکنیم گفتم چطوری گف مثل این این کلیپ ها که نشونت میدم ،چندتا کلیپ نشون داد که توش دختر و پسرا با وزن هم باهم تمرین میکردن ،گفتم باشه و دراز کشید رو زمین رو به سقف اونم بصورت بعلاوه با من کاملا صاف اومد سمت سینه ام که پرس سینه بزنم ، یه دستمو گذاشتم زیر کمرش یه دستمم زیر رونش که خیلی نرمو صافو خوش تراش بود زدم ۴ ست و گفتم بیا بشین پشتم میخوام شنا سوئدی بزنم بازم کون نرمشو پشتم حس کردم که کیرم راست شد دوباره ، نمیخواستم ضایع شه که ست اخر دراز کشیدم رو زمین پا نشدم که گفت ها چیه این بود تمرینت پاشو تمرین کن دیگه غر نزنی گفتم نه دیگه بیخیال که ول کن نبود که منم ناچار پاشدم گفتم روبروم وایساد و از زیر بغلاش گرفتم و میبردمش بالا که تو مسیر رونش میخورد به کیرم و بدتر تحریکم میکرد ۴ ست اونم زدم گفتم بشین رو کولمو ۴ ست هم اسکوات زدمو‌بعدش رفتم تو باغ یکمم دوویدم تا از اون حال درام
گذشت شب شدو من یه گوشه باغ نشسته بودمو با یکی از دوس دخترای چند سال قبلم صحبت میکردم که میپرسید از نامزدت راضی هستی همه چی خوبه گفتم ای بد نیس میگذره گفت حسابی پدرشو در میاری اره؟ (اخه من واقعا ادمی هستم که سکس نکنم افسرده میشم قبل نامزدیم که هفته ای ۴-۵ بار کمش سکس داشتم ولی بعد نامزیدیم تصمیم گرفته بودم خیانت نکنمو فقط با خانومم داشتم که اونم‌خیلی کم بود؛) گفتم نه بابا ازاین خبرا نیس گفت چطور مگه گفتم زیاد هات نیس یکم سرده گفت إإ چراا؟ گفتم نمیدونم بعد نامزدی اینجوری شده،چیزی واسش کم نمیزارم ، نمیدونم …گفت برید پیش دکتر گفتم اره تو فکرش بودم ، گفت ادم از هرچی بدش بیاد سرش میاد که جفتمونم خندیدیمو اخر صحبتاش گف هروقت دوس داشتی بیا پیشم شاید حالت یکم بهتر شد منم گفتم مرسی که گفتی وقت کنم میام بیرون میبینمت ولی قول نمیدم و خداحافظی کردیم داشتم میرفتم سمت خونه که یه سایه دیدم از اونطرف رد شد متوجه نشدم کی بود فرداش جمع کردیم برگشتیم تهران.
یکی از دوستام یه مهمونی گرفته بود که کلی خواهش که باید بیاید ، رفتم خونه (یه خونه مجردی دارم که تا ازدواج رسمی خانومم هرزگاهی میاد اینجا)به خانومم گفتم ،گفت خوشم نمیاد از این جمعا و مخصوصا از زن دوست ،گفتم خیلی خواهش کرده اخه ،گف به من ربطی نداره ،گفتم باشه عزیزم.عصر شد ویدا اومد پیش ما همینمه وارد شد گفت چی شده چرا پکرید ، قضیه رو تعریف کرد واسش
، به خانومم گفت میخوای من برم ، خانومم یکم مکث کرد گفت دوس داری تو برو منم گفتم مشکلی نداره خوبه منم پیش دوستم بد نمیشه واسم.
گذشتو آخر هفته رسیدو من رفتم خونه خانومم اینا دنبال ویدا ساعت ۸ بود زنگ زدم اومد دم در دیدمش چند ثانیه مات نگاهش کردم موهاشو دمب اسبی بسته بود یه ارایش ملایم و جذاب یه پیراهن مشکی یقه اسکی طرح دانتل (توری حالت) با یه دامن بالای زانو مسکی که پیرهنشو داده بود توی دامن با یه جفت پاشنه بلند مشکی که پاهاشو تراشیده تر نشون میداد
اومد سوار ماشین شد بوی عطرش فضا رو پر کرد همینجوری نگاهش میکردم که گفت نمیرسیما نمیخوای بری اروم گفتم چرا چرا میریم الان و ماشینو روشن کردم و رفتیم ، یک ساعت بعد رسیدیم ،
رسیدیم خونه دوستم درو وا کردیم ،اغلب نگاه ها برگشت سمت ما که یکهو ویدا دستشو انداخت دور دستم و قدم زنان با همه احوال پرسی میکردیم و همه تبریک میگفتن که چه خانوم نازی و ویدام خیلی محترمانه جوابشونو میداد
رفتیم نشستیم و کم کم شروع کردیم به مشروب خوردن من چند تا پیک خوردم دیگه ادامه ندادم و همینطوری ویدا داشت ادامه میداد که گفتم بسه دیگه گف اا چیکار داری بابام نیستیاا امشب دوستیم باهمم
گفته باشه عزیزم، چند دقیقه بعد گفتم افتخار رقص میدید ، گفت با کمال افتخار آقاا
رفتیم وسطو شروع کردیم رقصدن
موزیک idol از گروه bts که البته ریمیکش باس دار بود و ویدا با فاصله چند سانتی از من رقص والس رو با تمام ظرافتش داشت انجام میداد و من هم مبهوت ظرافتش بودم ونگاهش میکردم یکم گذشت و اهنگ querdio mi buenos Aires پلی کردن و حامد دوستم گفت که اقایون و خانوما دعوت میکنم با کاپل محترمتون تشریف بیارید واسه رقص تانگو
دو سه تا زوج پاشدن رفتن که دیدم ویدا اخم کرده نگام میکنه ،پرسیدم چیزی شده ؟ گفت نمیخوای دعوتم کنی ؟گفتم چی گفت نمیخوای باهات برقصم ؟ گفتم مگه بلدی ؟ گفت نخیرر فقط شما بلدی دستمو کشون کشون ‌گرفت برد وسط و یه دستشو انداخت دور کمروم یه دستشم کذاشت رو شونم‌،منم دست راستمو گذاشتم دور کمرشو اروم اومد نزدیکترم و
شروع کردیم به رقصیدن، نکاهم تو چشماس بود وظرافت وزیباییش ،
با دستش اونیکی دست منو گذاشت دور کمر خودش وجفت دستاشو انداخ دور گردنم
دیگه خیلی نزدیک شده بودیم صدای نفساشو میشنیدم و چشماش خمار شده بود ،اومد نزدیک گردنم بو کردو نفس عمیق کشید عطر aventos ای که زده بودم بیشتر جذبش میکرد که گفت کم به خودت برس خوب نیس مرد به خودش اینهمه برسه ها منم یه لبخندی زدم بهش یکم بعد یهو گفت هواست بهم باشه و یه چرخ زدو با نوک انگشت دست چپش دست راست منو گرفت سه قدم رفت عقب خودشو تو مسیر دستم انداخت از پشت خم شدو پای چپشو اوورد بالا و منم خم شدم باهاشو که دو سه سانت با صورتش فاصله داشتمتو همون حالت دست چپ منو گرفت و گذاشت رو مچ پاش و منم تا تا رون پاش دستمو اروم مکشیدم که رسید رونش چشماشو بستو نفسشو حبس کرد منم تو همون حالت دستمو گذاشتم زیر باسنش اونم خیلی ظریف و یک تیکه تو همون حالت موند و برش داشتمو یو دور تو هوا باهم زدیمو گذاشتمش زمین بعدش دستشو دراز کرد سمتم منم یکم ‌موندم ،دستشو گرفتم بوسیدم چند نفریم که دورمون بودن دست زدنو رفتیم نشستیم
چند دقیقه بهد باز پاشد رفت سراغ مشروب چندتا پیک خورد منم خوردم ولی واسه خودشو سنگین میریخت یکم مستی از چشماش معلوم بود بیشتر ذول میزد بهم یه موزیک پلی شد از نانسی سیناترا
که خیلی اروم بود چراغ هام خاموش بود دستاشو گذاشت رو شونم‌منم دستامو گذاشتم دور کمر باریک‌و قودش که با یه فشار کوچیک اومد نزدیکم نفساش توی گردنم بود اروم تکوندمیخوردیم جفتمو تو سکوت بودیم محو موزیک و تاریکی و شرمی که جلومونو میگرفت تا بیشتر نزدیک نشیم ولی همه چی واسه جفتمون هیجان داشت،
وسط رقص دستم لیز خورد اومد پایینتر سه تا انگشتم رو باسنش بود شستم رو قودی کمرش یکم مکث کردو نفسشو حبس کرد ولی دوباره عادی کرد ضربان قلبم تند میزد چشمامو بستمو دوتا انگشتمو بردم پشت زانوشو از پایین کشیدم بالا همینجوری که میرسیدم باسنش دیدم چشماشو بسته رسیدم باسنشو یه فشار کوچیک دادمشو بردم رو کمرش و فشارش دادم سمت خودم
که همچنان چشماش بسته بود مونده بودم ادامه بدم یا تمومش کنم سینشه و داده بود بالا، اروم‌اومد سمت گردنش و بو کشیدمو اروم بوسیدمش که یه صدای ریزی ازش بلند شد و اومد نزدیکترو سمت چپ صورتشو اروم گذاشت رو سیمه ام و به رقص ادامه داد
چند دقیق گذشت موزیک عوض شدو لامپ روهم روشن کردن و منم گفتم بریم بشینیم
رفتیم بشینیم که جا نبود یدونه مبل یه نفره بود گفتم بشین شما من وایمیسم بدون اینکه چیزی بگه هولم داد رو مبل و خودشمدنشست رو پاهام
گفت باید برم سرویس کمکش کردم رفت و منم با چند قدم فاصله وایستادم تا بیاد که این بین حامدو یکی از دوستاش با خانوماشون اومدن پیش من که مشغول صحبت شدیم چند دقیقه بعد ویدا اومد بیرون رفتم سمتش پرسیدم همه چی مرتبه اکی ای ؟گفت اره عریزم خوبم ،گفتم چقد خوشگل شدی امشب ،گفت چه عجب یه تعریف از زبون شما شنیدیم آقااا ، بعدش گفت لباسم اذیت میکنه میرم عوضش کنم تو اتاق، اتاق تاریک بودو منم نرفت داخل، بعد یک دقیقه یه صدایی اومد توجه نکردم یکم بعد دوباره همون صدا بلندتر اومد یهکهو برگشتم سمت در یک لحضه صدای خفیف سامی پیچید تو گوشم،ضربان قلبم رفت بالا رسیدم پشت در دیدم در قفله دیگه صدایی نمیومد ولی اون صدا تو گوشم بود در زدم بازم صدایی نیومد یکم مکث کردم گفتم شاید صدا زیاده نمیشنوه یا لباس تنش نیس ،
استرسم بیشتر شد دیگه نتونستم تحمل کنم با یه ضربه با سرشونه ام در از وسط نصف شدو شکست درو باز کردم دیدم یه پسره از پشت بغلش کرده ودستشو گذاشته جلوی دهنش و یه دستشم رو سینه اش و لباساشم بهم ریخته اس و ویدا داره گریه میکنه پسره تا منو دید ویدارو ول کرد و ویدا افتاد زمین یه دستش چاقو دراورد گفت برم از جلو در کنار اومد رد شه با دست چپم مچشو گرفتم و همین که برگشت با مشت کوبیدم تو دماغش و گیج شده بود همینجوری مشت میزدم تو صورتش خیلی عصبی بودم اصلا تو خودم نبودم که ویدا اومد جدام کنه دستم خورد بهشو افتاد لبه تخت ،صورت پسره پر خون شده بود بیهوش افتاد رو زمین ولش کرد رفتم سراغ ویدا گفتم خوبی طوریت که نشد ، ترسیده بود زیاد صحبت نمیکرد فقط گفت خوبم اومد تو بغلمو اروم گریه میکرد و گفت چرا تنهام گذاشتی سامی منم معذرت میخواستم صدای موزیک زیاد بود چن نفری دورمون بودن خواستن شلوغش کنن که به ویدا گفتم پاشو بریم ویدارو بغل کردم و بلند شدم بریم تو راه حامدو دیدم که با عجله و رنگه پریده داشت میومد سمت اتاق گفت چی شده سامی !!ویدارو گذاشتم زمین و گفتم هیچی دسته گل شما بود آبشو ما دادیم یه اشاره به اتاق کردم و دست ویدارو کرفتم و رفتیم تا شلوغ نشده
رسیدیم ماشین
تو سکوت بودیم موزیک the whistler از the white buffalo رو پلی کردم ویدا صدای موریکو یکم زیاد کرد و ساندروف ماشینو باز کرد بارون نمنم میبارید
از باکس ماشین سیگارمو دراووردم گذاشتم رو لبم ویدا برش داشتو گذاشت رولب خودش روشن کردو و گذاشت رولب من
بعدهثم خودش یکی برداشت واسه خودش
یهو دستمو گرفت و گفت مرسی که به موقع اومدی
تو اون لحظه خیلی عصبی بودم که از یادت رفتم
دستشو بوسیدمو گفتم هواسمو بیشتر جمه میکنم و یه چشمکم زدم بهش و اونم بازومو گاز گرفت
بعد جند مین گفت سام پیشتم میخواره ببین چی هست، زدم بغل و دیدم روی کمرش یه خراش و یه خونریزی خفیف هست ، لباسشم پاره شده بود، تو اتاق که خورد به من افتاد این اتفاق افتاد ثه بود یا بخاطر اون پسره بوود
گفتم بریم دکتر پانسمانسثش کنه عفونت نکرده ، گفت نه طوری نیس بریم ، اسرار کردم و قبول نکرد راه افتادیم تو راه گفتم بریم خونه من ،یکم بهتر شدی بریم زخمت و هم پاک کنیم قبول کرد و گفت باشه بریم ،خونه من تو مسیر خونه پدر خانومم بود ، رسیدمو درو باز کردمو از دستش گرفتم رفتیم داخل اباژور گوشه حال و که نور زرد ملایمی داشتو روشن کردم
بردمش روی کاناپه یه بالشت هم گذاشتم زیر سرشو دمر دراز کشید، اروم پیرهنشو از زیر دامنش درووردمو دادم بالا زخمش یه خراش سطحی بود که یه دسمال کاغذی خیس اووردم کشیدم روش و تمیز شد. همینجوری اطرافشو دستمال میکشیدم و دیدم که چشماش بسته اس و نفساش عمیقتر شد، گفت یکم بیا بالاتر شونه هام سنگین شده، گفتم باشه حتما و کش موهاشو باز کردم، موهاش بلند بود تا کمرش میومد ، موهای لخت و مشکی شروع کردم اروم شونشو فشار دادن با شستم، پشت سرش و گردنشو اروم چنگ میزدم
نفساش عمیقترو تندتر شدم بود
دستمو از پشت کردنش تا قودی کمرش و استخونای بالای کونش میووردم
دستم که میومد پایین کونش میومد بالاتر
بوی الکل دهنش با عطر j’adore diore یه میکس خیلی تحریک کننده درست کرده بود
منم نفسام تند شده بود صدای نفساشو میشنیدم دستمو از کنار کونش میووردم سمت رونشو میبورد بالا و با شستم قوس پایین کونشو میکشیدم حسابی تحریک شده بودیم کیرم داشت راست میشد
زیپ پیرهنشو اروم کشیدم بالا و باز کردم
خم شدم ،پشت گردنشو بوسیدم ،از وسط کمرش با نوک زبون از بالا اروم شروع کردم به سمت پایین
بوی بدنش عقل از سرم برده بود دیگه کنترلی نداشتم کیرم راست شده بود
قوس کمرشو میبوسیدمو بو میکردم
و زبون میزدم
از صداش ناله ریزی در میومد
خودمو کشیدم پایین تر دامنشو با جفت دستام کشیدم تا قوس کونش کونش بیشتر اومد بالا یه شورت دانتل قرمز رنگ پوشیده بود که داشت دیوونه ام میکرد
از روی شورت شروع کردم به بوسیدن و بو کردن کونش خیلی داغ بودم اصلا تو حال خودم نبودم
دامنشو کشیدم تا مچ پاهاش ، شورتشو درووردم همزمان یه آه ارووم کشید و کونشو که خیلی خوش فرم و خوشگل بودو داد بالاتربا دستم کونشو از دو طرف باز کردم
یه سوراخ کون تمییزو خوشگل و تنک
زبونمو بردم کنار سوراخشو شروع کردم بازی دادن بعد چند دقیقه که دیگه صداش بلند شده بود ،زبونمو فرستادم داخل کونش و حسابی میک زدم
اصلا بوی بد نمیداد و این خیلی حریص ترم میکرد
بعدش اومدم سمت کسش از پشت میخوردمش صداش بلندتر شده بوود
با یه حرکت برشگردوندمو زبونمو کردم تو کسش ارو بازی میدادمو اونم فقط ناله میکرد بعد یه مدت حسابی شروع کرد به لرزیدن و شل شد، که اولش یکم جا خوردم یکم بعد دستشو دراز کرد سمت صورتمو که بیام بالا ، ولی نمیتونستم دس بردارم تمام چیزی که تو ذهنم تصور میکردم و داشت، اومدم بالاتر ،زیر شکمشو شروع کردم ارووم بوسیدنوو زبون زدن میومدم سمت بالا نفسش حبس شده بود رسیدم گردنش گردنشو میبوسیدمو لیس میز زدم داشتم به چشماش خیره میشدم که ارووم لبامو گذاشتم رو لبش و با ولع شروع کرد به خوردن که گفتم اررووم کندیش
که گفت معذرت میخوام عزیزم زیاد کنترل ندارم و دوباره بوسیدمش زیونمو گذاشتم رو زبونشو چرخوندم که صداش بلند شد و زبونشو با لبامو زبونم بازی میدادم و میخوردم
لبش فوق العاده خوش طعم بود، طمع میوه های استوایی میداد .وبوی خوب
یکم بعد رفتم سراغ سینه هاش سینه هاش سایز ۷۵ بود ولی سر بالا و گرد و خوشکل
شست چپمو میکشیدم رو سینه ی چپش و با زبون دور نوک اینیکی سینشو لیس میزدم باز صداش رفت بالاتر که حرکاتمو تندتر کردم با دست چپم سینه شو چنگ میزدم و اینیکی سینه اش و کامل کرده بودم دهنمو میک میزدم
که یکهو دستش رفت سمت کیرم که از روی شلوار دیگه کامل معلوم بود و فشارش میداد، دیگه طاقت نیوورد کشید سمت خودشو کمربندمو باز کرد از زیر شورت کیرمو اوورد بیرون و اون زیر میمالید کیرم ۱۴ سانته و قطرش خوبه و رنگ خیلی خوبی داره (تیره نیس) ، کیرمو که دید خودشو کشید پایینو اومد سمت کیرمو گذاشت دهنش
بلد نبود بخوره کیرمو در اووردمو انگشت شستمو کردم دهنش گفتم میک بزن و شروع کرد میک زدن
بعدش گفتم کیرمم همینجوری میک بزن
کیرمو گذاشتم دهنش که ایندفعه خیلی بهتر شده بود کیرمو درووردمو مکشیدم کنار لبش و صورتش و رو لپش
کسش خیلی تنگ بود ، که بعدا گفت حلقویه ، راست میگفت خانومم که از بچگیش باهم بودیم حلقوی بود،
رفتم از اتاق لوبریکنت اوردمو مالید سر کیرم و یکمم مالیدم کس ویدا و بازیش دادم
دیگه حشر جفتمون تو اوج بوود
ارووم سر کیرمو از بالا به پایین کسش میکشیدم یکم بعد ناله هاش شدید شد
فهمیدم دیگه وقتشه ارووم سر کیرم گذاشتم دهن کسش یکم فشار دادم نفسش بند اومده بوود کیرم کلف بود کس اونم تنگ اروم بازی دادم، یکم بهتر شد ایندفعه ارووم همشو تا ته کردم توو
واسه چند ثانیه نفس نتونست بکشه
همون حالت بغلش کردمو لبمو گذاشتم رو لبش و ارووم بوسیدمش چند دقیقه بعد احساس کردم کسش بازتر شد،کیرمو کشیدم عقب و دوباره کردم توو، دوباره نفسش گرفت شکمشو جمع میکرد ایندفه سریعتر اووردم بیرون و دوباره کردم توو و شروع کردم عقب جلو کردن تو کسش چند دقیقه بعد کیرمو در اووردمو دستمو نگذاشتم زیر کونشو برش داشم دمر خوابوندمش
همونجوری که دراز کشیده بود گفتم پاهاتو جفت کن و کونتو بده بالا و اونم قوس کونشو حسابی داد بالا و کیرمو ارووم گذاشتم دم کسشو فرستادم تو که خیس خیس بود از زیر سینه هاشو جنگ مینداخمو ارووم تلمبه میزدم کم کم سینه هاشو محکم فشار میدادم و انگشت اشاره امو کردم دهنشو دور لپش میجرخوندم با این یکی دستمم موهاشو گرفته بودمو یکم سمت خودم فشارش میدادم و گردنشو میبوسیدم
دیگه داشتم ارضا میشدم خیلی تند تلمبه میزدم ویدام صداش بلند شده بود یکم بعد که داشتم ارضا میشد کیرمو درووردمو گذاشتم رو قوسی کونش و آبمو خالی کردوم لای کونشو کمرش ،ویدام همزمان بامن حسابی لرزیدو ارضا شد
یه یک ربعی تو همون حالت دراز کشیده بودم روش که ساعتو دیدم داشت سه میشد ، ویدارو بوسیدمو گفتم پاشو بریم عزیزم دیر داره میشه اونم با بی حالی گفت اووممم ، بغلش کردم بردمش تو وان که فقط بدنش تو اب بود موهاشو صورتش خیس نکردم، اب ملایمو باز کردم وان پر شد و خودمم نشستم پشتشو بغلش کردم و از پشت گردنشو میبوسیدم اونم چشماشو بسته بود و خودشو تو بغلم ول کرده بود چند دقیقه بعد بلندش کردم وخودمم دوش گرفتم و رفتیم
تو ماشین یه سیگار روشن کرد بهم داد و گفت موزیکتو قطع کن میخوام موزیک بزارم ، وایستادم تا بتونه کانکت شه ، و دوباره راه افتاد داشت دونبال یه موزیک میگشت که پیداش کرد ، اهنگ dont you forget about me baby بود
حرفی نمیزدیم ،محو موزیک بودم که یکحو بازومو گرفت تو بغلشو سرش و گذاشت رو بازوم حس عجیبی بهم دست داد
چند دقیقه بعد رسیدیم که دیدم همه تو اتاقاشون خوابن ، ویدا اومد رو پنجه پاشو سریع بوسم کردو خواست بره که موقع رفتن دستشو بوسیدم و رفت اتاقش و از پشت قدم زدنشو نگاه میکردم …

نوشته: سامی


👍 18
👎 19
117630 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

752062
2019-03-04 21:24:10 +0330 +0330

0 ❤️

752066
2019-03-04 21:27:27 +0330 +0330
NA

خیلی طولانی بود نخوندم کون مغز

1 ❤️

752084
2019-03-04 21:45:19 +0330 +0330

تو که همه چی رو گفتی,اسم بکن ننه جنده ات رو میگفتی

1 ❤️

752085
2019-03-04 21:45:56 +0330 +0330

مادر .ج ن د ه داستان سکسی بود یا تبلیغ عطر و ادکلن ؟
یا اینکه میخاستی بگی منم پولدارم ؟
تو همه ی حالتا ک س ن ن ت همون موقعی که تو داشتی خیانت میکردی نامزدتم داشت کس میداد ۵۰ تومن میگرفت

2 ❤️

752092
2019-03-04 21:51:38 +0330 +0330

همون جقتو بزن داستان ننویسی بهتره

1 ❤️

752094
2019-03-04 22:00:24 +0330 +0330
NA

آرنولد هم اومده اینجا داستان مینویسه

0 ❤️

752113
2019-03-04 22:46:36 +0330 +0330

ک ی ر تو ک س مادرت مادر خراب‌.دین ک و نی.مارک دیلدویی که شاف میکردی تو ک و نت رو هم مینوشتی خوب

0 ❤️

752120
2019-03-04 23:40:01 +0330 +0330

قدیما تو آویزون یکی به اسم آرا بود که دوبی زندگی میکرد و این سبک داستان نویسی مخصوص اون بود آدمو با خودش میبرد تو داستانش اینو که خوندم یاد داستانهای اون افتادم با این تفاوت که یه تقلید ناشیانه ازاون سبک بودش

0 ❤️

752123
2019-03-04 23:57:58 +0330 +0330

کردن خواهر زن خیلی لذت داره. نصیب من شده. امیدوارم هر کی هم دوست داره خواهرزنشو بکنه موفق بشه.

0 ❤️

752127
2019-03-05 00:28:13 +0330 +0330

تخمی تخیلی

**شاشیدم تو >قودی
کمرت. بیسواد. واقعا اگر نامزدت اینقدر راحت اجازه میده که خواهرش با کون بشینه روی شونه ات باید شاشید به نامزدت و خودت و خانواده نامزدت. چهار سال نامزد هستید که چه غلطی بکنید؟ سواد فارسی نداری آهنگ خارجی به رخ خواننده میکشی؟ **

ها کوکا

1 ❤️

752132
2019-03-05 01:30:03 +0330 +0330

خخخخخخخ
فیلم زیاد نگاه می‌کنی ها
کمترم جق بزن
درسته که چاخان کردی ولی فضاسازیت خوب بود.

0 ❤️

752137
2019-03-05 03:29:19 +0330 +0330

سامی جان ۱ تومن داری دستی بدی گیرم، دمت گرم

0 ❤️

752158
2019-03-05 06:07:18 +0330 +0330

تا اونجا خوندم كه با خواهر زنت سينه زدي !!!

آقا فيلم نبينيد، اگرم ميبينيد باهاش همزاد پنداري نكنيد

مرسي اااااااااه

1 ❤️

752159
2019-03-05 06:14:56 +0330 +0330

ساندروف

0 ❤️

752180
2019-03-05 10:37:36 +0330 +0330

پدرش تو کار ساخت و سازه ساختمونه تو هم مکانیک خوندی بخاطر همین راحتین با شلوارک تو خونه می گشتین
اولا گوز به شقیقه چه ربطی داره
دوم اینکه مثلا اگر پدره تو کار برج سازی بود و تو هم دکترای مکانیک داشتی حتما کون لختی می گشتین تو خونه .
اول داستانت ریدی سامی بابا

2 ❤️

752182
2019-03-05 10:40:58 +0330 +0330

فهمیدیم عقده ی موسیقی خارجی داره.
منکه میدونم پسری ۱۵ساله با اندام اسکلتی هستی کص مغز

0 ❤️

752207
2019-03-05 14:00:27 +0330 +0330

عن تیلیت.

0 ❤️

752223
2019-03-05 16:49:28 +0330 +0330

بد بدبد بد مزخرف بود

0 ❤️

752226
2019-03-05 17:10:03 +0330 +0330

اکی ای؟؟!!! اگه اوکی ای اینم خدمت شما دیس لایک12

0 ❤️

752240
2019-03-05 20:24:46 +0330 +0330
NA

کون سر بالا دیگه چه صیغه ایه کیرم از راستای عمود تو بصل النخاعت

0 ❤️

752422
2019-03-06 12:41:04 +0330 +0330

آخه قودیه کممممررررر؟ بالام جان اون گودیه نه قودیه.
فارسی بلد نیستی بنویسی بعد آهنگ های خارجی گوش میکنی. يه جق سرعتی بزن مغزت بازشه.

0 ❤️

773294
2019-06-13 09:11:46 +0430 +0430

دست اوردهای یک جقول (dash)

0 ❤️

799053
2021-03-24 07:33:27 +0430 +0430

یاد برنامه آشپزی ساسان گلرخ افتادم که خنده بازار پخش می‌کرد. خدا سر شاهده یدونه از این لوازمی رو که گفتی دستت نگرفتی.

0 ❤️

855891
2022-01-27 22:26:28 +0330 +0330

اخه کسخل وقتی فهمیدی داره به بدنت نگاه میکنه با نگاهش شروع کردی به راست کردن ولی بعد که اومد کونشو گذاشت روشونت و دور خونه چرخوندیش راست نکردی. تا اینجاشو که خوندم فهمیدم نویسنده یه بچه کم سن و جقیه دیگه نخوندم

0 ❤️