...قسمت قبل

سلام دوستان
تو داستان قبل گفته بودم که با عشقم و احسان قرار بود ۳ نفره سکس کنیم که عشقم اسمش کامرانه تو قسمتا قبل اسمشو نگفته بودم
یک هفته از سکسم با احسان فروشنده بوتیک میگذشت که قرار بود به کامدان بگم سکس ۳ نفره ولی نتونستم و و منتظر شدم بیات بهش بگم
با کامران حرف زدم که ببینم کی میات گفت این هفته نمیام و من واقعا داغ بودم بعد دوهفته منتظر شدم نیومد و نمیدونستم چکار کنم خواستم ب احسان زنگ بزنم ولی گفتم وقتش نیس که کامران زنگ زد گفت دارم میام دنبالت همونجا همیشه منتظرتم با لحن عجیبی حرف زد و زودی قطع کرد
رفتم جا همیشه منتظرش شدم اومد سوار شدم سلام کرد اونم سلام کرد گفت ببخشید قرار بود هفته پیش بیام نتونستم ساعت نزدیک ۳ ظهر بود رسیدیم خونه تو مسیر حرف نزدیم و رفت تو اتاق منم گفتم میرم حموم رفتم حموم کونمو خالی کردم اومدم بیرون و رفتم سمته اتاق گفت میرم حموم گفتم باشه من مثه دفعه قبل خواستم امادا بشم با لباسای که گرفته بود ولی گفتم اینبار برم حموم در و باز کردم منو نگاه کرد و میدونم حالش خوب نبود
زانو زدم و کیرشو گرفتم و شروع کردم به ساک زدن از پایین لیس زدم کیرشو اونم اصلا فقط اه میکشید دستشو گذاشت رو موهام و بد کیرشو میخوردم واقعا کیرش محشره بلندم کرد دستمو رو دیوار گذاشتم گفت بده عقب کونتو
انگشتتو اروم فرو کرد تو کونم گفت حسابی باز شده
گفت تو حموم بودم سوراخمو نرم کردم واسه کیرت کیرشو نزدیک سوراخ کونم کرد اروم فرو کرد تو کونم اهی کشید رفتم جلو چسبیدم ب دیوار و اونم چسبید بهم کیرشو تا ته فرو کرد گفتم عشقم اروم
گفت بد تو کف کونت بودم شروع ورد محکم تلمبه زدن منم فقط ناله میکردم
کیرشو در اورد گفت قمبل کن که بهش گفتم بریم رو تخت
بلندم کرد رفتیم سمته اتاق منو انداخت رو تخت منم قمبل کردم گفت عشقم بیا پشتم که بد تشنه کیرتم وحشیانه اومد کیرشو فرو کرد تو کونم منم اه بلندی کشیدم گفتم اروم گفت میخوام جرت بدم مثه همیشه نبود وحشیانه میکرد منو من میگفتم جر خوردم اروم کامران اونم توجه نمیکرد و محکمتر میکرد منو در کونی میزد منو میگفت بکن تو کیه منم میگفتم تو بکن خیلی خوب میکنی منو گفت یک هفته اینجام هر شب میکنمت هر شب زیرمی و حسابی کونتو میکنم منم گفنم هر شب بکن کیرت ماله کونمه کیرشو محکم میکرد تو کونم که ابشو خالی کرد تو کونم و افتاد رو تخت منم رو شکم خوابیده بودم حس میکردم سوراخ کونمو پاهام بی حس شده بودن
بعد سکس وحشیانه کامران خوابش برد منم بلندشدم خودمو شستم و اومدم دراز کشیدم پیشش که غروب بیدارم کرد گفت بلندشو اماده شو بریم بیرون اماده شدم و رفتیم بیرون که خواستم تو راه موضوع رو بهش بگم ولی باز نتونستم تو راه از مشکلش حرف زد و منم چیزی نگفتم تو این یک هفته که اینجا بود حسابی سکس کردیم و گفت فعلا اینجا هستم تو این یک هفته حسابی خوش گذشت

نوشته: زنونپوش