عموی عزیزم

1401/01/22

22سالمه و روی عموم کراش زدم که باهم تو خونه مادربزرگم زندگی میکنیم
از اسم های مستعار استفاده میکنم گلجانم و رامین همین عموی 34ساله من نمیدونم از کی دوست داشتم یه شب با اون صبح کنم شاید از روزی که فهمیدم اون درواقع برادر زاده پدر بزرگمه
هیکل متوسطی داره پوست سبزه که خیلی زود به سرما گرما واکنش نشون میده وهمیشه خدا به همه چیز حساسیت داره
اولین باری که لخت دیدمش داشت تو اتاقش شورتش رو بعد شنا تو استخر عوض میکرد
اون شب یه دورهمی داشتیم منم رفتم تاماساژور خان جون براش ببرم که دیدم لای دربازه جلوی تختش زیر لفظی داشت قورمیزد جلوی تختش دنبال لباس مناسب بود وقتی لخت دیدمش زبونم بند اومد تندی فلنگو بستم وازبست تابلوام هرکی تو سالن منو دید میگفت گلی چته رنگت پریده خوبی… جوابی نداشتم جز گفتن فکرکنم قندم افتاده… چون اولین باری بود که یه مردو لخت میبینم مخصوصا رامین… بقیش یادم نمیاد اون موقع فقط شک بودم وقتی به خودم اومدم دیدم بافکرکردن بهش حشری میشم خلاصه هروقت میدیدمش یادلختش میفتادم ازون روز هرکاری میکردم تا جزوم یه بار که خانجون خونه نبود رفتم توحموم الکی خودمو خیس کردم میدونستم چه ساعتی بیدار میشه میاد حموم پس منتظر شدم
تادرو باز کرد نمیدونم چرا ولی هول کردم اونم داشت بهم نگاه میکرده شکه بود چشاش روی سینه هام قفل شدبه خودش اومد دروبست باصدای بلند فریاد زد احمق چرا پشت درو ننداختی…
منم باد لبخند رضایت ولی پرازاسترس لباس پوشیدم فوری رفتم تواتاقم لباس باز میپوشیدم که حداقل نصف سینه هام بزنه بیرون
سوتین اسفنجی میبستم تا بیشتر نمابده شلوار تنگ کشی پارچه ی میپوشیدم تا باسنم کامل نشون نگاهای خیرشو حس میکردم بده دوست پسر داشتم اما رامین ازهمه اونا بنظرم بهتره وقتای که خود ارضای میکردم تمام فکرمو میدادم بهش گذشتو گذشت تاکه بلخره روزش رسید خانجون برا فارق شدزن عموم چند روزی بود رفته بود شهرستان منم درسامو بهونه کرده بودم که نرم… رامین تو سالن نشسته بود رفتم کنارش یه فیلم اکشن میدید برکشت طرفم
_خیلی وقت بود که باهم فیلم ندیدیم
_اره خووب توهمش سرکاری وقتای که خونه ی عین افسورده ها تواتاقتی بیرون نمیای
یه نگاه به سینه هام کردکه نصفشون قلمبه از تاپ بیرون بود
وانمود کردم که ندیدم، پاشد گفت میرم اب میوه بیارم میخوری دیگه نه سری به نشانه تایید تکون دادم رفت اشپزخونه چند یه دقه نشده بود رفتم دنبالش تا بگم اب پرتقال میخورم که قبل گفتنم یه اب پرتقال ریخته بود یه سیب دیدم داره تواب پرتقال یه چیزی میریزه برگشتم تا متوجم نشه اومد پرتقالو داددستم بدون مقدمه گفتم دیدم یه چیزی ریختی توش چی بود چشاش داشت ازحلقه میزد بیرون به لکنت افتاده بود ویتامینه چیزی نبود خودمو بهش چسپوندم گفتم دروغ نگو چیکار میخاستی بکنی بلند شد گفت دیونه شدی چیو چیکار کنم هان مثل همیشه وقتی میدید داره کم میاره داد میزد گفتم خوب حالا چرا داغ کردی بیا بشین معذرت میخام کنارم نشست دوباره خودمو چسپوندم یه کوچولو از اب میوه رو خوردم لیوان گذاشتم واقعا داغ کرده بود چیزای که ازتو پرورنا دیده بودم الان داشت به دردم میخورد پاهاموتو بغلش کردم سرمو دسته مبل طوری بودم که خط کسم معلوم بود وانمود کردم که با گوشی مشغولم زیاد طول نکشیدکه دستش روی رونم نشست داشت اروم ماساژ میداد میومد طرف کسم پاهام یکم باز تر کردم که دیدش راحتر بشه یه لحظه کوتاه دستش رو کسم کشید همین کافی بود تا دیوونه تربشم دستش یکم نیم خیر نشدم دستش گرفتم گذاشتم روکسم مکث طولانی کرد وخیلی یواش کسمو ماساژ میداد اروم شلوارم کشید پایین دستش برد زیر شورتم به کسم چنگ محکم زد که اهم بلند شد بیشتر تو دستش فشار میداد شورتمم دراورد سرشو اورد پایین یه بو عمیق کشید حشری ترشدم بلندم کرد چشاش خمار بود وضع بهتر از من نداشت تاپم پاره کرد سوتین نبسته بودم دو تا دستش سینه همو چنگ میزد میخورد محکم گازم میزد رامین داره دردم میاد اروم تر
سرش بالاکرد گفت خیلی وقته میخام اینحوری بخورمشون بلندم کرد باهم رفتیم تواتاقش رو گفت زانو بزن میدونستم چی میخاد زانو زدم کمر بندشو باز کرد شلوارش کشید کیرش 18سانتی میشد چشام گرد شد گرفتمش تو دستم سرش دهنم کردم میک میزدم درمیاوردم ازتخماش تا نوکشو لیس میزدم تخماشو میخوردم دوباره سرشو تو دهنم اروم تلمبه میزد
_خوب یاد نداری ولی باتخفیف خوبی
بلندم کردخوابوندم رو تخت پاعامو بازکرد به کسم زبون میزد گاز میزد دستشو به سینم رسوند میمالوند صدام کل خونه رو برداشته بود نفس برام نزاشت چوچولمو باانگشتش تندتند تکون میداد خیلی زود ارضا شدم بلند شد کیرشو لای سینهام رسوند با سینه هام کیرش ماساژ میدادم دوباره امد سراق دهنم توش تلمبه میزد کیرش فشار میداد تو حلقم داشتم زیر کیرش خفه میشدم اوق میزدم از روم بلند شد گفت میخاد کونمو بکنه اینجوری ارضاع نمیشه باترس گفتم درد داره اخه گفت اولش یکم بعد خوبه قبول کردم یکم کرم به کونم زد کیرشم چرب کرد اول با انگشت کمی میسوخت ولی تحمل کردم کیرش گذاشت در کونم فشار میداد جیغم بلند شد داشتم میمردم دید زیادی جیغ میزنم بیخیال شد
گفت لا پای به پهلو بخواب دستش بردم رو کسم گفتم اینو امتحان کن عصبانی شد دیوونه شدی چی میگی دستم رو کیرش کردم ماساژ میدادم تا تحریک بشه یهو منو برگردوند زیرم بالشت گذاشت کونم قلمبه شده بود کرم بیشتری زد
_رامین تورو خدا دردم میاد نه
_ خفه شو. بافشار محکم تو دو حرکت سر کیرش کرد تو کونم داشتم میمردم نفسم بند اومده بود لتماس میکردم دربیاره
بایه فشار دیگه بی حس شدم شل شدم اروم تلمبه میزد کونم کم کم جا باز میکرد درد لذت یکی شد تلمبه هاش تند شد باریختن ابش تو کونم کنارم افتاد درد زیادی داشتم ولی تو بغلش خوابیدم دستش گذاشتم رو کسم چشمام بستم تاصبح خوابیدیم صبح بادرد لذت بیدار شدم دیدم رامین داره کسمو میخوره لبخندی زدم
متوجع بیدارشدنم شد باخنده گفت چیه تاحالا ندیدی صبحونه بخورم دوباره شروع کرد به خوردن خیلی زود حشری شدم خودش خوابید بهم دستور داد برم روش69 شدیم اون چوچولم میک میزد
منم کیرشو تو دهنم هی بزرگ بزرگتر میشدبلند شدم رفتم بین پاهاش کیرش میخوردم ماساژ میدادم اه میکشید یهو فکرم کار کرد نشستم روش با کسم کیرشو ماساژ میدادم نزاشت انداختم اونطرف دوبار دادو بیداد گفتم خواهش میکنم خرابش نکنم فقط خاستم عین فیلما با کسم کیرتو بمالم بلخره راضیش کردم اونقدر رو کیرش اینو اون ور رفتم که ابم اومد اما دست برنداشتم باید امروز کسمم مال خودش میکرد ناله همون خونه رو برداشته بود
_چه کس داغی داری لعنتی اوووف جنده من اخ…
_اره جونم داغه جندتم ولی این که چیزی نیست توش کوره ست
کیرش عین یه چوب خشک شده بود. از روش بلند شدم بلندش کردم تاق باز جلوش خوابیدم گفتم تو پردهمو نزنی خودم با انگشت میزنم تا مانعی نباشه هاج واج نگاهم میکرد
دست کشید رو کس خیسم اروم ماساژ داد سرانگشتشو کرد تو کسم یکم میسوخت ولی وقتی کمی عقب جلو برد پر لذت شدم حالا دوتا انگشتش تو کسم بود باشدت تکون میداد صدای شالپ شلوپ اتاق برداشت انگشتاش روم چنبره زد فهمیدم لخظه ی که منتظرش بودم رسید چشمام بستم تا با تمام وجود حس کنم اول بایه فشار کوتاه سرش کرد توکسم سوزش بیشتر شد بهش چنگ زدم کمرمم همزمان درد گرفت شروع کرد به تلمبه زدن اوففففف
لذتی داشت که فکرشم نمیکردم کیر داغش کسم میسوزوند
هم زمان سینه هامو ماساژ میداد کیرش رو کسم فشار میداد نگهش میداشت بعد یهو میکشید بیرون دوباره محکم می کوبید تو کسم
تلمبع
گلجان توچقدر تنگی دختر کیرم داره منفجرمیشه اههه
نیخام جرت بدم این کس پاره میشه کست مال منه
_جرم بده اره مال تو ببین مال توعه همیشه مال تو میمونه
اوف
بدهامون میلرزید کیرشو کشید بیرون ابش پاشید روی کسم دوتامون بیحس شدیم تازه بعد سکس حس دردم اومده
… بعد اون منو رامین تقریبا هرشب سکس داریم
امیدوارم خودشم این داستانو بخونه

نوشته: گلجان


👍 18
👎 12
62001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

868191
2022-04-11 01:39:02 +0430 +0430

داستان دادمیزنه که نویسنده اش دختریازن نیست.
…مغز به شماها میگن

3 ❤️

868228
2022-04-11 04:17:02 +0430 +0430

تازه داشت سایت داستان هایه نسبتا خوب جون میگرفت که دوباره یه کس مغر جقی رید به همه چیز خوب مگه مجبورتون کردن کوسشر هایه مغز معیوبتونو تو سایت بزارین 👎

2 ❤️

868292
2022-04-11 11:59:05 +0430 +0430

گلجان ؟؟؟؟ این همه اسم

1 ❤️

868305
2022-04-11 13:16:13 +0430 +0430

آبتو بیارم گلابتون

0 ❤️

868481
2022-04-12 15:38:40 +0430 +0430

فک کنم واقعی باشه ولی روابط مسخره حال بهم زن

0 ❤️

868482
2022-04-12 15:42:24 +0430 +0430

تف توی ذات ادم دروغگو

0 ❤️

868635
2022-04-13 17:42:06 +0430 +0430

اصلا ننویس دیگه

0 ❤️

868664
2022-04-14 00:47:35 +0430 +0430

سگ اصحاب کهف بشاشه تو سوراخ دماغت.خب لاشمک دیوث حداقل نگارشت رو دقت میکردی.

0 ❤️