عمو حسین

1398/02/22

سلام امیدوارم خوب باشین.
من اسمم مثلا محمد هست.
الان سنم میدونم این سایت برای بالای 18 سال هست ولی 17 سالمه و ربطی نداره حتی میتونستم دروغ بگم.

من از بچگی برام پیرمرد و پیرزن ترسناک بودن، چون همیشه خیلی رک حرف میزنن مثلا یبار مامان بزرگم نشسته بودیم همه دختر و پسر و زن و مرد بعد خاطره ی ختنه کردن منو تعریف کرد نمیدونم میدونید یا نه یا پیش امده یا نه ولی آدم خجالت زده میشه خیلی یجورین برام که دو سال پیش باعث شد بیشتر بشه این حسم نسبت به سن بالاها بشه.

دو سال پیش رفتم خونه دوستم که بخاطر یه چیزی که نمیتونم بگم خونه خاله مامانش که مامانش هم فوت کرده بود زندگی میکرد ولی باباش زنده بود ولی این بخاطره یه چیزی خونه خاله مامانش زندگی میکرد که یک پیرمرد بودن و یک پیرزن که هردوتاشون سنشون بالای 60 سال بود.

بعدش این علی دوستم و نشسته بودیم داشتیم بازی میکردیم پلی استیشن 3 داشت و همیشه میرفتم و بازی میکردیم و علی هم همیشه میومد خونه ما چونکه مامان نداشت مامانم خیلی بهش محبت میکرد و حتی بخاطره وضعیتش جلوش منو مامان و اینجور چیزا صدا نمیکرد.

بعد علی وسط بازی گوشیش زنگ خورد پسر عمه اش که دوبرابر ما سن داشت بهش زنگ زد گفت که یه زن و جور کرده و اینم بره سکس بکنه (که همش دروغ بود و علی وقتی رفت پسرعمه اش با دوستش بهش تجاوز کردن بخدا راست میگم).
بعد علی خیلی ترسیده بود و استرس داشت چون میخواد بره سکس بکنه و به من هم همون موقع گفت چرا بهش زنگ زدن که منم خیلی ازش خواستم بیام ولی قبول نمیکرد.

علی و من دوتامون تو یه مدرسه بودیم از کوچیکی و مامانش هم دوست مامانم بود قبل از اینکه بمیره و من و علی دوتاییمون خیلی خوشگلیم ولی علی از من یخورده خوشگل تره.

بعد علی بهم گفت محمد من میرم تو بشین این بازی و یخورده برو من زود برمیگردم (من عاشق بازی بودم و هستم).
من یخورده دو دل بودم که قبول کردم و علی سریع رفت حموم و امد بهترین لباساش و پوشید سریع آدامس خورد و عطر زد و رفت.

من نشسته بودم داشتم بازی میکردم علی هم رفته بود که عمو حسین (اسم ها همش دروغه بعد من به شوهر خاله ی مادره علی میگفتم عمو) عمو حسین امد پایین و من داشتم بازی میکردم نشست بغلم.
یخورده حرف زد و راجب علی سوال میکرد ازم و کم کم دستش و گذاشت روی پام من خیلی سخت بود برای اون موقعیت و میخواستم برم ولی نمیدونم همه همینجوری هستن یا نه ولی خجالت میکشیدم دستش و بردارم از رو پام.
بعد عمو حسین واقعا پیر بود ها که بهم گفت عمو چرا اینقدر شلوارت تنگه ?
من در حالی که هواسم دیگه تو بازی نبود و داشتم الکی بزور که مثلا نمیدونم چکار داره میکنه خودم و سرگرم بازی کرده بودم که ول بکنه.
که بهش گفتم تنگ نیست عمو تو پام راحته.
گفت عمو میدونی چقدر بده ???
گفتم نه بد نیست.
گفت میدونی اینو پوشیدی دیگه دودولت بزرگ نمیشه (من اینجوری نمیگم خودش میگفت دودولت).
این حرف و که زد من خیلی خجالت کشیدم و سرخ شدم.
بعد بخدا برای تعریف از خودم نمیگم ولی من و علی هرجایی نمیرفتیم چون خودمون میفهمیدیم چون خوشگلیم بقیه دوست دارن با ما چکارها که بکنن و بخاطر همین تو موقعیت خطرناک خودمون و قرار نمیدادیم.
بعد عمو حسین بنا بود و با اینکه بالای شصت سال سن داشت بعضی وقت ها هنوز کار میکرد.
بهم گفت عمو شورت پوشیدی ?
منم مودبانه گفتم بله.
گفت پس پاشو شلوارت و در بیار اینجوری دودولت هم نفس میکشه.
گفتم نه عمو من دارم میرم خونه که میخواستم خاموش بکنم پلی استیشن و که گفت نه و تو بازی کن من خودم برات در میارم.
من خواستم پاشم از بازوم دستم و گرفت و با قدرت منو نشوند ولی مهربونانه یعنی نه اینکه بگم بزور و خشن نه مهربون و عادی انگار که هیچی نیست.
من نشستم و هنوز دستش رو بازوم بود که تی سرت آستین کوتاه پوشیده بودم که انگشتش و برد زیر بغلم گفت عمو مو در آورده اینجات ???
من یخورده مو اندازه ی هفت تا هشت تا زیر بغلم بود.
به زور و اجباری که خودم برای خودم ساخته بودم جوابش و میدادم و یجورایی همکاری میکردم که گفتم بله.

گفتم دودولت هم در آورده.
منم گفتم نه.
چون اونموقع نداشتم.
بعد دیگه کامل سوالاش راجب پایین تنه ی من بود.
گفت دودولت چقدره ?
من گفتم نمیدونم که میدونستم ولی سخت بود برام جواب دادن به سوالاش و حداقل یه سوال های خیلی رکش.
بعد گفت با دست نشون بده.
منم با یخورده خجالت و دودلی با انگشتام نشون دادم که کلا وقتی راست میکردم شاید میشد اندازه ی یه انگشت اشاره یا انگشت فاک، چون قبل از بلوغ کاملم بود یعنی هنوز تو 15 و کامل نیومده بودم.
بعد من که دیگه کامل بازی و ول کرده بودم یهو از رو همون شلوار دستش و گذاشت رو کیرم و شروع کرد مالیدنش.
که من نمیدونم چرا با اینکه خیلی خجالت کشیده بودم و اصلا اینکارو دوست نداشتم ولی بازم راست کردم اونم خخخیلی قوی یعنی مثل سنگ شد.
که عمو بعد از یخورده مالوندن دست و گذاشت رو سینم و منو خوابند و شروع کرد شلوارم و در بیاره.
من زانوم و جمع کردم و با حرکت بدنم داشتم نارضایتیم و اعلام میکردم که عمو هم با حرکات دستش یجورایی انگار میخواست حس اعتماد به من برسونه (نمیدونم درک میکنید یا نه ولی تو اون موقعیت قشنگ با حرکات بهم میفهموندیم چی میخوایم بگیم با اینکه من سنی نداشتم).
شلوارم و کامل از پاهام در آورد بعد که دست گذاشت رو شرتم که بیاره پایین.
من که خیلی دیگه سختم شده بود اون موقعیت حرف زدم و گفتم عمو نه خجالت میکشم.
از رو شرت کیرم و گرفت گفت عمو نترس کاریت ندارم فقط میخوام ببینم.
شرتم و بلاخره در آورد و خخخخخیللللی طولانی و با آرامش اینکارارو میکرد با اینکه خانمش هم بالا بود ولی اصلا هیچی نمیترسید.
بعد تی شرت منو تا گردنم داد بالا و من فقط جوراب تنم بود و تیشرتم که تا گردنم بالا بود.
بعد من با یه بدن بی مو لاغر جلوش لخت بودم و خودش بغلم نشسته بود.
موهام یخورده بلند بود و داده بودم بغل که دستاش و مثل شونه کرد و داد تو صورتم که کاملا پیشونیم و موهام پر کرد بنظرم این کارو دوست داشت چون خیلی با علاقه انجام میداد.
بعد عمو خم شد و اومد رو سینه هام که اون زمان یاددددم نمیره بخاطر بلوغ مثل حالت غده در امده بود تو سینم که خیلی درد میگرفت.
که به عمو فهموندم درد داره این نقطه و خودشم ول کرد سریع.
شروع کرد تمام بدنم و بوس کردن و لیس زدن.
آقا اگر بخوام دروغ نگم وقتی رسید به شکمه من و داشت بوس میکرد مخصوصا ناف من خخخخیلی خوشم امد.
ولی راستش و بخواید دوست هم نداشتم همچین کارایی بکنم با اینکه خوشم میومد.
بعد عمو امد پاینن تر و شروع کرد رون پای منو لیسیدن همزمان هم چندشم میشد هم خوشم میومد. کونی نیستم ها ولی یجوریه یعنی آدم حال میکنه.
بعد لیسیدن و بوس کردن و ول کرد یه دست به کیرم زد و گفت ببین چون شلوار تنگ میپوشی دودولت بزرگ نمیشه و کوچیک میمونه.
وقتی داشت باهام صحبت میکرد و تو چشمام نگاه میکرد من از خجالت دستامو جفتش و گذاشتم رو صورتم و خجالت میکشیدم چشم تو چشم بشم که یخورده دستشو کشید زیر تخمام بعد شروع کرد برام مکیدن.
جججدی میگم خخخخخخیلی خوب این کار و انجام میداد.
یجوری میخورد که من شروع کردم یه جیغ زدن و آه و اوه میکردم.
اینقدر هم با صدا میخورد که تمام اتاق و صدا برداشته بود و من واقعا داشتم لذت میبردم.
به شاید دو دقیقه نرسید که من اینقدر حال کردم که موقع ارضا شدن کمرم و آورد بالا ناخوداگاه و کلا شاید یخورده آب داشتم که مثل آب الانم نبود که خوده عمو کیرم و در نیورد و آبم تو دهنش خالی شد بعد یکاری کرد که مردم از لذت بردن با اینکه داشت همون یخورده آبم میومد شروع کرد محکم تر عقب جلو کردن و مک زدن که من بخاطر لذتتتتتی که داشتم میبردم خواستم با تکون خوردن کیرم و در بیارم که منو سفت گرفت نذاشت تکون بخورم و ادامه داد که من بخدا فقط بخاطر حال کردن که اینقدر زیااااد شد گریه کردم.
بعد که ولم کرد من خیلی خیلی خیلی خیلی خسته شدم که عمو یخورده کونم و مالید و داشت میمالید که صدای پای خانومش امد من سریع لباسام و پوشیدم ولی وقتی زنش منو دید فهمید داشتیم یکاری میکردیم چون قیافه من خیلی تابلو شده بود.
بعد از سه ساعت هم علی امد خونه دوباره که من خواب بودم و بیدارم کرد و بیچاره برام تعریف کرد پسر عمه اش چکار کرده باهاش و دروغ گفته و دو نفری بزوری بهش تجاوز کردن.
ببخشید اگر طولانی شد لطفا فحش ندین چون دروغ نگفتم و راست گفتم.
خداحافظ

نوشته: محمد


👍 0
👎 8
32059 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

767003
2019-05-12 20:19:40 +0430 +0430

فک کنم ترامپ موادم تحریم کرده . جدیدا داستانای شهوانی رو میخونی ، یا همه مورد تجاوز قرار گرفتن یا تجاوز کردن که همشونم طبق گفته هاشون یکی ی برد پیتن !

4 ❤️

767004
2019-05-12 20:20:00 +0430 +0430

دهن خودت و علی و عموت کونی . هنوز کونت بوی کیر میده

0 ❤️

767017
2019-05-12 20:42:09 +0430 +0430

جقی جان ما قول میدیم به همه بگیم تو و علی انقد خوشگلید همه ملت یا میخواسن کونتون بزارن یا کونتون گذاشتن نیاز نبود هی قسم بخوری که عمو حسین ک میشد شوهر خاله ننه دوستت گاییدت :/

1 ❤️

767065
2019-05-13 02:29:47 +0430 +0430

جفتتونو توی یه روز کردن؟چه جالب بعدم اینجوری که تعریف کردی که به تو تجاوزی نشد فکر کنم تو فقط قسمت حال کردن خودتو تعریف کردی و بعدش شاید عمو کردتت

0 ❤️

767080
2019-05-13 04:59:01 +0430 +0430

ادامه شو کی مینویسی ؟
میخوام بدونم وقتی زن عمو اومد پایین با دیلدو , اول کون کدومتون گذاشت. ؟
خیلی مهمه ! باید اول کون عمو بزاره . اون پیرمرده و احترامش واجب . مخصوصأ که کونی باشه !

0 ❤️

767126
2019-05-13 12:45:12 +0430 +0430

مبارکت باشه ولی نگفتی وقتی با کیرت بازی میکرد کدوم انگشتش توی کونت بود

0 ❤️

767151
2019-05-13 15:28:13 +0430 +0430

ای که خراب بشه شهوانی که محدوده سنی داره ولی بازم هرچی بچه مچه هست میاد داخلش!!!جالبیش به اینه داستان هم تلاوت میکنن!!! کلاس چندی عمو جون انقدر بد نگارش کردی؟دیس چهارم مال منه

0 ❤️

767155
2019-05-13 15:49:26 +0430 +0430

آقا رو نگارشتون یکم کار کنید! نمی‌خواد مثل یه نویسنده قهار بنویسید، ولی کسی که چهارکلاس سواد داشته باشه هم باید بتونه فعل و فاعل و ضمیر و… رو درست بکار ببره! کاری هم به محتوای داستانها ندارم که خودشون پر از اشکاله، ولی لااقل هر چی که دارید می‌نویسید رو درست بنویسید که آدم حوصله کنه تا آخرش رو بخونه…

0 ❤️

767176
2019-05-13 19:20:24 +0430 +0430

کثیف

شاشیدم توی کف دستت بچه کونی، وقتی خودت میدونی که به سن قانونی نرسیدی یعنی اینجا جای تو نیست و بیخود کردی اومدی برامون از فتوهات کونت تعریف میکنی. شاشیدم توی دوران بلوغ و بعد از بلوغ و کل زندگی کون بار و کون خارت. چقدر بدبخت شدیم که یک بچه خوشگل که همه کونش گذاشتن اومده داستان میگه. ترامپ گاییدمت.

ها کوکا

0 ❤️

767261
2019-05-13 23:08:53 +0430 +0430

دوستان جوابتو دادن …ولی واقعا سگ دنبالتونه ک دروغ تحویل میدین.خجالت بکشید واقعا یعنی خاااااککککک

0 ❤️

767362
2019-05-14 11:31:08 +0430 +0430

ببین گلم اگه حتی این داستانت واقعی هم باشه بازم نباید توی شهوانی میومد چون خیلی بد نوشتی و در کل ریدی با داستان نوشتنت…در ضمن هی نگو اینو نمیتونم بگم اونو نمیگم…یا داستان ننویس یا اگه مینویسی قشنگ بنویس…دیسلایک

0 ❤️