فیزیک (۳)

1400/09/12

...قسمت قبل

یک ماهی از رابطه من و مانی می گذشت تو این یک ماه چند باری با هم رفتیم بیرون مانی به خاطر من دیگه تیپ های کاملا پسرونه می زد و من توجیهش کرده بودم که اگه قراره با یه پسر باشم دوس دارم کاملا پسرونه باشه چیزی که یکم تو فرهنگ ما در مورد همجنسگرایی خیلی بد جا افتاده اینه که اولا فکر می کنن تاپ بودن در مقابل بات بودن یه مزیت هست و یا تاپ بودن خیلی مردونس که در واقع پوزیشن شما واقعا ربط به طرز فکرت و حسی که به طرف مقابل داری داره نه به مردانگی یا چیزی دیگه نکته بعد این که همجنسگرایی در واقع علاقه به جنس موافقه و این که شما خودت را شبیه به جنس مخالف بکنی بیشتر برای عزیزانی که انحراف جنسی دارن و یا دنبال سو استفاده از طرف هستن جذابه البته بماند که گاهی هم این شبیه شدن به جنس مخالف ممکنه برای هر دو طرف یک رابطه همجنسگرایی جذاب باشه و برای خارج شدن از یکنواختی بد نیست تو این یک ماه من هر هفته خونه مانی کلاس داشتم که فقط یه بار که برای مادر بزرگش کار پیش اومده بود و نتونست بیاد خونشون تونستیم سکس کنیم و بیشتر به وقت گذرونی با هم و صحبت تو دنیای مجازی با هم پرداختیم که برا من هم تجربه جدیدی بود و داشتم به مانی یه وابستگی همراه با علاقه قلبی پیدا می کردم اونم تو این یک ماه به خاطر این رابطه کلی تغیرات مثبت تو خودش انجام داده بود که برا من بسیار جذاب بود مانی همیشه خیلی هات بود و این که مکان مناسب برای سکس نداشتیم و از طرفی هم به خاطر سن و حساسیت خانوادش نمی شد تا دیر وقت بیرون باشه یا با من هر جایی بیاد هر دوی ما را اذیت می کرد از طرف هم زیاد نمیتونستیم با هم بیرون بریم هم به خاطر اختلاف سن هم به خاطر این که دوس نداشتم توی جای عمومی آشنایی یا یکی از محصلام ما را با هم ببینه چند باری میخواستیم هتل بگیریم و اونجا راحت باشیم اما باز من یکم خجاتل می کشیدم از این که با یه پسر 17 ساله برم اتاق بگیرم کاملا معلوم بود برای چه کاری می خوایم اتاق بگیریم و این نگاه بقیه اذیتم می کرد اخر ماه چند روز تعطیلی بود و من برای این که فرصتی داشته باشم که با مانی باشم تصمیم گرفتم که برای پدر مادرم بلیط بگیرم بفرستمشون سفر با مانی مطرح کردم گفت نه اگه تعطیلی باشه پدر مادرش خونه هستن و حتما یه برنامه میزارن و نمی تونه بیاد پیشم منم از اونجا که پدر و مادرم هر دو بازنشسته بودن و کار خاصی نداشتن به جای تعطیلات براشون اول هفته با پول خودم یه تور مسافرتی گرفتم که مثلا سورپرایزشون کنم اونام واقعا خوشحال شدن به خاطر کرونا یک سال و نیمی می شد که سفر نرفته بودن حالا با واکسینه شدن و کم شدن امار می تونستن یه سفر خوب با امکانات خوب برن بلیطشون برای شنبه ساعت 10 صبح بود خودم خونه نبودم موقع رفتن اما از محل کارم براشون اسنپ گرفتم تا فرودگاه با مانی قرار گذاشته بودم ساعت 4 عصر که پدر و مادرش میرن مطب اونم به بهانه خرید تا یه جایی بزارن و بعدش بیاد خونه ما پیش من این اولین باری بود که دعوتش می کردم خونه از قبل اتاقم را مرتب کرده بودم و یه هیجان خوش آیندی برای بودن با مانی داشتم پدر و مادرم رسیده بودن ظهر به هتل محل اقامتشون و خیالم از اونا راحت بود با مانی هم کلی پیام بازی می کردم تو واتساپ هر دو قرار هیجان داشتیم برای با هم بودن یکم میوه و شیرینی خریدم و ساعت 3 بود که رسیدم خونه دوش گرفتم و یکم به خودم رسیدم و لوکیشن فرستادم برای مانی رو تختم دراز کشیده بودم و منتظر اومدن مانی بودم و مرتب کلی خیال پردازی می کردم در مورد اتفاق هایی که قرار بود با اومدنش بی افته ساعت حدود چها و سی و پنج دقیقه بود که با زنگ گوشیم به خودم اومدم و چرتم پاره شد مانی بود جواب دادم گفت من دم درم در باز کردم خونه ما یه خونه قدیمی دو طبقه است که طبقه بالا من زندگی می کنم و پایین پدر و مادرم و هر دو طبقه به هم راه داره با یه معماری قدیمی که باز سازی شده مانی اومد از در داخل و با چشمهای کنجکاوش داشت خونه را رسد می کرد بغلش کردم و بوسیدمش و دعوتش کردم داخل تو نشیمن پایین نشست منم رفتم تو آشپزخانه که وسیله پذیرایی بیارم تا اومدم ایستاده بود گوشه سالن و داشت عکس های خانواده من را رو میز کنار سالن می دید وسایل پذیرایی را گذاشتم روی میز و از پشت بغلش کردم گفت این کیه گفتم برادرمه الان بیشتر 10 ساله از ایران رفته و ازدواج کرده اینم پسر برادرمه یه عکس از نوجوانی من روی میز بود برش داشت گفت این توای گفتم آره خندید گفت خوب شد بزرگ شدی چشم تو چشم شدیم منتظر این لحظه بودم لبشو گذاشت رو لبم و زبونش بود که تو دهنم می چرخید و منم لباشو میخوردم هنوز قاب عکس من تو دستش بود کیرم دیگه داشت شلوارکم را پاره می کرد قاب عکس را گذاشت رو زمین و زانو زد شلوارکم را کشید پایین از روی شورت کیرم را بوسید شورتم را تا زانو کشید پایین که کیرم مثل فنر پرید بیرون شروع کرد به ساک زدن و بازی کردن با تخم های من حاضر بودم تو اون لحظه متوقف بشیم و هیچ وقت تموم نشه داشت آبم می اومد که از دهنش کشیدم بیرون بلندش کردم لباشو خوردم و گفتم بریم اتاق من پرید بغلم و پاهاشو دور کمرم حلقه زد گفت ببرم شلوار و شورتم را کشیدم بالا و از پله ها با احتیاط رفتیم بالا و رفتیم تو اتاق من حواسش به اطراف بود نشستم لبه تخت و شروع کردم به خوردن لباش هر دو در اوج لذت بودیم این اولین باری بود که داشتم تو یه مکان امن و با آرامش با هاش سکس می کردم و این برام لذت بخش بود تی شرتم را در اورد و سر سینه هامو یکم خورد و با موهای سینم بازی می کرد گفت لخت شو من یه سرویس بهداشتی برم و بیام بهش گفتم توی راهرو سرویس هست رفت از اتاق بیرون من شلوارکم را در اوردم و با شرت دراز کشیده بودم روی تخت تا مانی بیاد یه 5 دقیقه ای طول کشید هنوز تصویرش را در قاب در فراموش نمی کنم لخت شده بود یه جفت جوراب بلند مشکی پوشیده بود تا زیر زانو با یه شورت سکسی مشکی پشت باز و داشت به سمت من می اومد این شاید سکسی ترین تصویری بود که از مانی داشتم نشستم لب تخت و محو دیدن مانی شده بودم نشست تو بغلم و لبهامون بهم گره خورد از پشت دستم را رسوندم به سوراخش شورت پشت بازش این اجازه را می داد تا راحت سوراخش را ماساژ بدم و این خیلی تحریکش می کرد نشوندمش لبه تخت پاهاشو دادم بالا و شروع کردم به لیس زدن سوراخ خوش بو و صورتیش مانی تو ابرا بود و از ناله هاش معلوم بود داره حال می کنه با انگشتم شروع کردم به انگشت کردن سوراخش شورتش را در اوردم و همزمان با انگشت کردنش براش یکم ساک زدم داشت ارضا می شد که کیرش را از دهنم کشید بیرون از لبه تخت اومد پایین و شورتم را دراورد و افتاد به جون کیرم تا حالا این جوری برام ساک نزده بود من شروع کردم به تلنبه زدن تو دهنش هر دفعه کیرم را در می اورد و تخمام را می خورد از توی کشو کنار تختم یه کاندوم در اوردم دادم بهش باز کرد و کشید رو کیرم دراز کشیدم رو تخت دوس داشت اولش خودش بشینه روش تا جا باز کنه یکم ژل زد به سوراخش و کیر من با دست کیر من را گرفت دیدن پاهای سفیدش با اون جوراب مشکی و این که ذره ذره داشت سوراخش کیرم را می بلعید خیلی سکسی بود تا دسته کیرم را جا داد توی سوراخش و بی حرکت نشست یکم که جا باز کرد شروع به حرکت روی کیر من کرد هر دو غرق در لذت بودیم از روی کیرم بلند شد و داگ استایل نشست لبه تخت پاشدم ایستادم کیرم را با سوراخش تنظیم کردم و شروع کردم به تلنبه زدن و لیسیدن و بوسیدن کمر زیباش چند دقیقه ای تو حالت داگ استایل تلنبه زدم دوس داشتم ببینمش که زیر کیرم داره حال می کنه برش گردوندم روی تخت و شروع کردم به خوردن لباش هر دو خیس عرق بودیم پاهاش را گذاشت روی سینه هام و من کیرم را با یه حرکت تو سوراخش جا دادم و شروع کردم به خوردن لباش پاهاش را دور کمرم حلقه کرد و من تلنبه هام را محکم تر کردم داشتم تلنبه می زدم و لباهاش را می خوردم که بدنش لرزید بدون دست زدن به کیرش دیدم که کل شکمش پر شد از آب منی سوراخش تنگ تر شد با چنتا تلنبه محکم تو سوراخش منم ارضا شدم کیرم را کشیدم بیرون کاندوم پر شده بود از آب من کشیدم بیرون و گذاشتم لای یه دستمال و کنارش دراز کشیدم شروع کردیم به لب بازی این عاشقانه ترین سکس من بود که تا الان داشتم حس بی وزنی داشتم و دوست نداشتم اون لحظه تموم بشه با چنتا دستمال بدنش را پاک کردم بلند شدم بغلش کردم رفتیم سمت حمام.

ادامه...

نوشته: r.99


👍 15
👎 1
14601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

845782
2021-12-03 00:45:41 +0330 +0330

یاد یه دوستی افتادم
موفق باشی
:)

1 ❤️

845810
2021-12-03 01:43:31 +0330 +0330

خسته نباشی
به نظرم صحبت از سکسو کم کن و از ماجراهایی که تو رابطتون داشتید بگو و از سرانجام رابطتون توضیح بده

5 ❤️

845986
2021-12-03 23:47:26 +0330 +0330

چرا هی را مینویسی… زد تو ذوقم عاق معلم

1 ❤️

846032
2021-12-04 02:07:26 +0330 +0330

آخه سوراخ کون کجاش خوشبو میشه؟؟!!! نهایتش اینه که بوی گوه نده.
ولی بنویس خوب می نویسی. علائم نگارشی رو رعایت کن و یکم دقت بیشتری داشته باش.

1 ❤️

846106
2021-12-04 10:46:22 +0330 +0330

داستانای خوبی مینویسی 👍🏻ادامه بده💪🏻

0 ❤️

846494
2021-12-05 21:55:50 +0330 +0330

مشتاقانه منتظر ادامه این داستان و یا خاطره زیبا و قشنگت هستم

0 ❤️

846834
2021-12-07 21:57:14 +0330 +0330

اوووف خیلی سکسی بود دوست عزیزم…عالی بود…ممنون.

0 ❤️