دوش یک دختر زیبا و به ظاهر حشری
با نگاهی حشر انداز و صدایی خطری
تا که فهمید منم قاضی پرونده ی او
گفت ای کاش مرا کرده و حالی ببری
جرم این بود که در خودروی ملی سمند
زده لب بر بدن و آلت سیخ پسری
روسپی بود ولی از شرفش می ترسید
گفت ای کاش نفهمد ز خطایم بشری
گفتمش خواهر من علت این کار تو چیست
حیف عمرت که در این فاحشگی شد سپری
با همان حال بدش گفت که ای شیخ عظیم
حیف این است که از زندگی ام بی خبری
چه کنم؟ دختر یک مادر بیمار شدم
دکترش گفته که باید دو سه دارو بخری
دخترم، فاحشه ام، روسپی ام، شیرزنم
تن فروشی که بد اما نبوَد خوب تری
تف به جمهوری اسلامی و اوضاع بدش
که درآید پدرش هر که ندارد پدری… .
سر به پایین بیانداختم از حرف حقش
شب افکار مرا کشت به دست سحری
زیر امضای خودم بر ورق تبرئه اش
بنوشتم به خدایم تویی معنای پری
نوشته: یبن الشیخ
پر محتوا، خوش وزن و زیبا. کاش میتونستم دوتا لایک بدم.
این شعر با وزن دلنشینش عالی بود و واقعا قابل تحسین و تشویق. افرین یبن الشیخ، لایک
عالی بود دوست نازنین مرحبا…
واقعیت تلخ حاکمیت جمهوری اسلامی
یه جاهایش قافیه نداشت
ولی خب بازم ممنون که کپشن زده بودی
با اینکه اینجا بندرت نظر میدم ولی واقعا تاثیر پذیر و قابل تامل نوشتی.افرین
شعرت باحال بود خوشم اومد. جناب نویسنده تو هم انگار یه چیزیت می شه ها زیر هر داستانی یه کس شعری می نویسی. (dash) (dash)
نغز گفتی شاعرا لیکن نمیدانی مگر
حرف بر کور دلان هیچ ندارد اثری
ممنونم از زحمات شما
ولی باید بیشترش میکردی
بهر حال لایک ۴۸ تقدیم شد
شیخا! نیک شعری سرودی لیک مدتی است از انظار مشتاقان غایبی. پرده غیبت به شعری دگر بدر.
علی ای حال کنون که در بهر نظمت تاملی نمودم در قافیه بی اشکال نمینمود. جهد بنما تا اینها برطرف نمایی و خوار فصاحت به عقد دائم خویش درآری.
آفرین خوشم اومد.
اینجا شعر معر نداش که خوب حرکتی زدی.
راضی ام که وقت گذاشتم براش هرچن فراغتم بود.
قشنگ بود شعرت عجب غزلی بنواختی!