لذت بدون مرز (۱)

1401/06/08

اگه خوشتون اومد خیلی پیگیر ادامش نشید. هر وقت حسش باشه مینویسم.
اگه خواستید کپی کنید خواهش میکنم به اسم خودتون نباشه!

قسمت اول

تصمیم گرفته بودند با هم در یک خانه زندگی کنند. دیگه تحمل دوری رو نداشتند. یه شب که خسته بعد از سکس ضربدری لخت دور هم جمع شده بودند افسانه روی پاهای علی دراز کشیده بود و کیرش رو زیر سرش حس می‌کرد و علی هم‌زمان داشت با کسش ور می‌رفت و مریم سرش توی بغل محسن بود و محسن با ممه‌هاش ور می‌رفت، محسن پیشنهادی داد! برای اینکه رابطه هیجان بیشتری داشته باشه بد نیست چند تا قانون داشته باشیم. همه منتظر ادامه حرفهای محسن بودند. این قوانین تا زمانی که همه با هم باشند باقی میمونه. در این قوانین یه مرد ارباب میشه که با نظر خانم‌ها انتخاب می‌شد و اون یکی مرد می‌شد برده ارباب و خانم‌ها هم عضو عادی بودند. البته با توجه به اینکه ارباب با نظر خانم‌ها انتخاب می‌شد در حقیقت ارباب هم برده خانم‌ها بود و واضحه که اگه تصمیمی بر خلاف نظر خانم‌ها بگیره عزل میشه و مرد دیگه ارباب میشه. مگه اینکه هر دوی مردها دست به یکی کنند که دیگه عملا نمیشه کاریش کرد. این قوانین میتونه با نظر سه نفر غیر از برده میشه عوض بشه و برده هم نمیتونه مخالفت کنه. مخارج هم مثل قبل با شراکت دو خانواده انجام میشه ولی فرقش اینه که از این به بعد خانمها برای مخارج تصمیم می‌گیرند و با تایید ارباب قابل اجرا میشه. ارباب کاملا در تصمیماتش آزاده و برای همه میتونه تصمیم بگیره و هیچ کسی نمیتونه مخالفت کنه. مگه اینکه خانمها برکنارش کنند. این آزادی محدودیتهایی که ارباب نمیتونه اونها رو نادیده بگیره.
محدودیتها:
۱. ارباب نمیتونه تصمیم‌های تحقیرآمیز در مورد هیچ کدام از خانمها بگیره و تنبیهشون کنه. مگه اینکه اون خانم به صورت موردی موافق این کار باشه (مثلا در یه رابطه جنسی خاص یا مدت مشخصی بخواد نقش برده رو داشته باشه)
۲. مثل قبل گاییدن زنها بدون کاندون ممنوعه
۳. ارباب نمیتونه برده رو طوری تنبیه کنه که غیرقابل تحمل باشه یا آسیب غیرقابل جبران وارد کنه
۴. مثل قبل همه روابط باید خصوصی باشه. مگه اینکه به صورت موردی سه نفر (غیر از برده) تصمیم بگیرند در محدوده مشخصی دیگران رو وارد رابطه کنند (مثل سکس پارتی و …)
۵. برده تا زمانی که برده است باید کیرش قفل باشه و اگه کسی بخواد برده اونو بکنه باید برده دیلدو کمری ببنده و اونو بکنه. مگه اینکه سه نفر دیگه به صورت موردی تصمیم بگیرند در محدوده خاصی کیرش باز باشه (مثل اینکه برده بودن یه نفر طولانی بشه و کیرش نیاز به شستشو داشته باشه یا یکی بخواد با کیر برده گاییده بشه و …)
۶. برده تا زمانی که توی خونه است باید قلاده به گردن ببنده و چهار دست و پا راه بره. مگه اینکه لازمه باشه قلاده رو باز کنه یا پاشه.
محسن بعد از گفتن این حرفها چند لحظه سکوت کرد و نظر بقیه رو در مورد این قوانین جویا شد. همه باهاش موافقت کردند و قرار شد خانمها مشورت کنند که چه کسی رو اول ارباب کنند. نشانه انتخاب هم قرار شد این باشه که سمت هر کی رفتند تا کیرش رو قفل کنند معلوم میشه که مرد دیگه تا زمانی که خانمها اراده کنند ارباب خواهد شد. اینطوری تحقیرش هم بیشتر خواهد بود. قرار شد هر دو مردها کیرشون رو بشورن تا بعد از اینکه خانمها تصمیم گرفت سریع تصمیم انجام بشه و هیجانش بالا بره.
خانمها رفتند اتاق خواب علی و مریم و مردها منتظر شدند که کی ارباب میشه و کی برده!
بعد از حدود نیم ساعت خانمها با قفل کیر وارد شدند و از هر دو نفر خواستند که چشمشونو با چشم‌بند ببندند. لحظات هیجان‌انگیزی بود. بعد از چند لحظه محسن احساس کرد که کیرش داره قفل میشه. هیجانات ضد و نقیضی توی دلش بود. بعد از اینکه کیر محسن قفل شد به علی اعلام کردند که هر تصمیمی بگیرید ازت اطاعت می‌کنیم. علی اولین دستورش رو داد! افسانه پیش علی توی اتاق محسن و افسانه میخوابه و مریم باید دیلدو ببنده و پیش محسن بخوابه. علی رفت و قلاده محسن رو آورد و به گردنش بست و زنجیر قلاده رو به مریم داد. مریم دیلدو کمری رو بست و روی کمر محسن نشست و یه لگد خفیف به تخماش زد و باعث شد محسن آخ کم‌صدایی بگه و به دستشویی اشاره کنه. محسن تکلیفش رو میدونست و رفت داخل دستشویی و منتظر دستور شد. مریم اشاره کرد که به پشت، کف دستشویی بخوابه و سرش و رو توی دستشویی بکنه. مریم روی صورت و توی دهن محسن جیش کرد و بعد از اینکه کارش تموم شد محسن کس مریم رو لیس زد که پاک بشه. ولی مریم پا نشد و محسن فهمید که باید بیشتر لیس بزنه تا ارضا بشه. محسن شروع به کار کرد و اونقدر ادامه داد که مریم ارضا شد و دوباره جیش کرد و بعد از اینکه کسش با دهن و زبون محسن پاک شد پا شد و اشاره کرد که بعد از شستن و خشک کرد سر و صورت و دهنش بیرون منتظرشه. محسن بعد از اینکه خودش رو شست و خشک کرد چهار دست و پا اومد بیرون تا مریم روی کمرش بشینه. وقتی از دستشویی بیرون اومدند صدای آه و ناله افسانه شنیده میشد و معلوم بود داره زیر کیر علی شدیدا لذت میبره. مریم با شیطنت خاصی از محسن پرسید که صدای چیه!؟ و محسن که میدونست چی بگه گفت که صدای گاییده شدن زنم زیر کیر اربابه. مریم اشاره کرد که محسن به سمت اتاقشون بره. از پشت در از علی اجازه خواست که داخل بیان. علی اجازه داد و محسن با مریم وارد اتاق شدند. علی و افسانه بدون توجه مشغول کارشون شدند. افسانه قنبل کرده بود و علی کونشو میگایید. با وارد شدن محسن افسانه شروع کرد به بیشتر کردن آه و ناله و گفتن حرفهای شهوانی. افسانه: آخ جون چه کیری! تا ته بکن! منو بگا! جرم بده! کونمو از آبت پر کن! علی اشاره کرد که مریم پاشه و محسن بیاد روی تخت و زیرشون بخوابه به طوری که صورتش روبروی کس افسانه باشه و کیر قفل شدش روبروی صورت افسانه. علی به محسن دستور داد که تا وقتی کون افسانه گاییده میشه کسش رو بخوره و لیس بزنه. از مریم هم خواست که با دیلدو از پایین محسن رو بکنه و هم‌زمان ممه‌های افسانه رو بماله. افسانه هم میدونست با ور رفتن با ممه‌های محسن حس بردگیش شدیدتر و واقعی‌تر میشه شروع کرد به خوردن و ور رفتن با سینه‌هاش. هم‌زمان که علی با کیر کلفتش کون افسانه رو میگایید، محسن که هم شهوت و هم حس بردگیش بیشتر شده بود از علی میخواست که تندتر افسانه رو بکنه و ازش بابت این لطف تشکر میکرد. افسانه هم که از گاییده شدن کونش که بدون کاندوم گاییده میشد در اوج بود با لیسیده شدن کسش با زبان محسن که هم شهوتش بیشتر شد و هم حس تحقیر محسن و این دو حس لذتش رو بیشتر کرد. طوری شد که از خود بیخود شد و دیگه مثل این بود که در آسمانهاست و به علی التماس میکرد که آبشو توی کونش خالی کنه. علی هم که شهوتش شدیدتر شده بود شدیدتر تلمبه می‌زد تا اینکه علی و افسانه هم‌زمان ارضا شدند. بعد از اینکه آب علی توی کون افسانه خالی شد کیرش رو درآورد و کرد توی دهن محسن تا هم بقیه آبشو بخوره و هم کیرشو تمیز کنه. بعد از اینکه علی کنار رفت با اشاره علی افسانه روی دهن محسن نشست تا سوراخ کونش روی دهن محسن باشه و با کمی زور زدن بیشتر آب توی دهن محسن خالی شد. بعد از اینکه کون افسانه تمیز شد رفت بغل علی و شروع کردند به ور رفتن با هم دیگه. مریم هم چون دستور جدید نرسیده بود مشغول گاییدن محسن بود و بعد از رفتن افسانه و علی در حالی که دیلدو توی کون محسن بود جلوتر اومد و محسن رو بغل کرد و از محسن خواست که ازش بخواد تند بکنه. محسن: آخ جون بانو! چه کیر کلفتی دارید! منو بگایید! تندتر بگایید! و … مریم با اشاره علی دیلدو رو از کون محسن در آورد و کرد توی دهنش. محسن اولش به خاطر بو و مزه دیلدو کمی چهرش در هم کشیده شد ولی همین باعث شد که حس تحقیرشدنش بیشتر بشه و بیشتر لذت ببره. علی به افسانه اشاره کرد که جلوی مریم قنبل کنه تا مریم با دیلدو کونشو بگاد. از محسن هم خواست که مثل قبل زیر افسانه دراز بکشه. علی از مریم خواست که یه تلمبه توی کون افسانه بزنه و یکی توی دهن محسن. چند دقیقه این کار رو کردند تا اینکه علی از مریم خواست که دیلدو رو به افسانه بده و خودش بره بغل علی. مثل حالت اول محسن زیر بود و علی میگایید. با این تفاوت که مریم و افسانه جاشونو عوض کرده بودند. بعد از ارضا شدن علی و مریم هم محسن کیر علی رو تمیز کرد و مریم روی صورت محسن نشست و محسن آب علی رو از کون مریم خورد. بعد از اینکه علی دو بار ارضا شد دستور داد مریم و محسن به اتاق دیگه برن و از افسانه خواست بیاد بغلش تا شب رو با هم باشند. افسانه هم که میخواست محسن رو بیشتر تحقیر کنه با عشوه خاصی رفت بغل علی و شروع به لب گرفتن از علی گرفت. علی هم با دستش به کون افسانه میزد. محسن که با لذت خاصی این صحنه رو تماشا میکرد با لگد مریم به تخماش به خودش اومد و فهمید که باید بره توی اتاق دیگه. وقتی وارد اتاق شدند مریم از محسن خواست که بخوابه و مریم هم از پشت بغلش کرد و دیلدو رو گذاشت لای پای محسن. محسن خودش رو زنی میدونست که بغل شوهرش خوابیده و هر لحظه شوهر بخواد باید بهش کون بده. مریم توی گوش محسن گفت که وقتی بیدار شد با اجازه علی آرایش زنانه کنه و کلاه‌گیش بذاره و قفل با مدل کس زنانه ببننده. این مدل قفل‌ها هم کیر رو قفل می‌کرد و نمیذاشت سیخ بشه و شکلش شبیه کس بود و هم فضایی داشت که میشد از جلو گایید و هم به خاطر جنسش حس تحریک زنانه ایجاد می‌کرد! ممه مصنوعی هم با چسب مخصوص هم باید به سینه میچسبوند. این ممه‌های مصنوعی جنسش طوری بودند که وقتی باهاشون ور میرفتند ممه طبیعی بیشتر و شدیدتر تحریک میشد. همچنین از فردا تا وقتی که برده است باید دارویی تزریق می‌شد که احساسات جنسی زنانه رو در وجود محسن ایجاد یا قوی‌تر بکنه. خلاصه از فردا محسن تقریبا کامل تبدیل به یه زن می‌شد و از این تصمیم راضی بود. مریم هم از دیلدویی استفاده می‌کرد که یه طرفش داخل کسش می‌رفت و هم‌زمان که محسن رو میگایید خودش هم لذت میبرد و ارضا میشد.
محسن که چشماشو باز کرد مریم رو بالای سرش دید که ازش میخواد که مریم رو به دستشویی ببره. وقتی مثل دیشب مریم دستشویی کرد و بیرون اومد دید که علی و افسانه یه خانم غریبه روی مبلها نشسته‌اند و منتظر محسن هستند. خانم غریبه از محسن خواست بخوابه و قفل کیرش رو باز کرد. سریع یه اسپری بی‌حس کننده بهش زد تا کیرش سیخ و ارضا نشه. اول یه دارویی بهش تزریق کرد که باعث میشد احساسات جنسی زنانه در وجود محسن قوی‌تر و احساسات جنسی مردانه ضعیفتر بشه. بعد هم یه اسپری روی کیر و تخماش پاشید که مانع سیخ شدن و ارضای مردانه محسن میشد! با این کار محسن روز به روز شهوتش بیشتر میشد ولی نمیتونست مثل مردها ارضا بشه. یه اسپری دیگه به کیر و تخمها و کون محسن زد که باعث میشد به کمک چیزی که اول تزریق کرده بود بیضه‌ها چیزی شبیه آبی که موقع تحریک و ارضا از کس زنها بیرون میاد ترشح کنند. بعدش هم یه اسپری به کل بدن محسن از سر تا پا پاشید. این اسپری باعث میشد که در بدن محسن احساسات جنسی مردانه خیلی ضعیفتر و احساسات جنسی زنانه خیلی قوی‌تر بشن. با این کار علاوه بر اینکه محسن به یه زن طبیعی نزدیک میشد، تا زمانی که سه نفر دیگه تصمیم نگرفت بودند که مردانگیش رو بهش برگردونند، خودش هم دلش نخواد مرد و ارباب بشه. بعدش هم یه چیزی توی ممه‌های محسن تزریق میشد که موقتا ممه‌ها رو بزرگ می‌کرد و دیگه نیازی به ممه مصنوعی نبود و باعث میشد احساسات جنسی زنانه در ممه‌ها به وجود بیاد و شدید بشه. محسن آٰرام آرام داشت احساسات یه زن رو تجربه میکرد و از اینکه بعد از سالها نقش بازی کردن میتونست مثل یه زن طبیعی گاییده بشه لذت میبرد. با کمال تعجب دید که ممه‌ها در چند دقیقه اندازشون کلی بزرگ شده. بعدش هم اسپری روی سینه‌هاش پاشید تا حسش قوی‌تر و شدیدتر بشه. تزریق بعدی مربوط به آلت مردانه بود. به جای کس مصنوعی تصمیم گرفته بودند با ترزیق دارو کیر رو موقتا به کس تبدیل کنند! وقتی ترزیق تمام شد کیر آرام آرام کوچکتر شد و بعد از چند دقیقه بیضه‌ها به داخل بدن رفتند و یواش یواش کیر تبدیل به کس شد! این تغییرات برای چند روز نمیتونست باشه. در لابلای صحبتهای سه نفر دیگه محسن فهمید که وقتی خواب بوده تصمیم گرفتند که برای مدت طولانی محسن زن بشه. با این تصمیم محسن در حکومت ارباب علی رسما زن میشد و هیچ نسبتی با افسانه نداشت و هر سه نفر، زن ارباب علی میشدند! البته با اجازه ارباب علی هر وقت میخواستند میتونستند با دیلدو همدیگر رو بکنند ولی با این فرق که محسن همچنان یه برده بود و جایگاهش عوض نشده بود. ارباب علی هم خوشحال بود که میتونست به راحتی یه زن رو بدون کاندوم بکنه (محسن). چون محسن برده بود نیازی به اسم جدید نداشت. بعد از اینکه محسن صاحب کس شد یه اسپری هم روی کس جدید پاشیده شد تا حسش قوی‌تر بشه. خانم دکتر به علی گفت که این کس فقط در حدی که علی بکنه جا داره و بعد از ارضا شدن باید داخلش شسته بشه. بدن همشون که با لیزر بی‌مو شده بود و کار راحتتر بود. حالا نوبت آرایش محسن بود. خانم دکتر که آرایشگر هم بود شروع کرد اول ابروی محسن رو بگیره. بهشون گفت که موهای صورت هم تا چند روز دیگه میریزه و وقتی خواستند دوباره محسن رو مرد کنند دوباره میتونه در بیاد. موهای سر هم تا وقتی بلند بشه با کلاه‌گیش مخفی می‌شد. بعد از اینکه آرایش محسن کامل شد لباس مخصوصی که براش سفارش داده بودند تا خانم دکتر بیاره رو پوشید. اول شورت و بعد سوتین و بعد … محسن دیگه حس یه مرد رو نداشت و چون از دیشب ارضا نشده بود خیلی دوست داشت که گاییده بشه. خانم دکتر گفت که این تزریق‌ها و اسپری‌ها باید تا وقتی که تصمیم به زن بودن محسن دارند هر هفته انجام بشه. تصمیم زن یا مرد بودن محسن با خانمها بود! ولی افسانه و مریم فعلا دوست داشتند اربابشون علی باشه و محسن زن باشه. بعد از رفتن خانم دکتر و آرایشگر علی روی محسن سوار شد و قلاده محسن رو کشید و برد اتاقشون. شروع کرد بغل کردن محسن و ازش لب گرفتن. هم‌زمان به کون محسن چنگ میزد و این کار محسن رو شهوتی‌تر کرده بود. محسن خیلی دوست داشت ارضا شدن زنانه رو تجربه کنه. برای همین کسش رو چسبوند به کیر سیخ شده علی. علی هم اولین بار بود که دوستش رو به عنوان یه زن میگایید. علی شروع کرد به ور رفتن و خوردن ممه‌های زنانه محسن. محسن حس جدیدی رو تجربه میکرد که تا حالا تجربه نکرده بود. با خوردن و ور رفتن با ممه‌هاش کل وجودش پر از شهوت شده بود. علی محسن رو روی تخت خوابوند و لخت شد و شروع کرد به لخت کردن محسن. محسن با هیکل زنانه دیدن داشت. ممه‌های درشت و کس آبدار. اما آب کس محسن با زنهای دیگه فرق داشت. مثل آب قبل از ارضای مردها بود و معلوم بود از بیضه میاد. غلیظ و چسبناک! علی شروع کرد هم‌‌زمان به مالیدن ممه‌ها و خوردن کس محسن. محسن از شدت شهوت داشت منفجر میشد و انگار توی آسمونها بود. به علی التماس میکرد که بکندش. علی کیرش رو بدون کاندوم کرد توی کس محسن. با وارد شدن کیر علی توی کسش انگار مست شده بود. دیگه هیچی نمیفهمید. ذره ذره وجودش پر از شهوت بود. علی هم بدون کاندوم با لذت بیشتر محسن رو میگایید. یه دفعه کیرش رو از کس محسن در آورد و محسن رو برگردوند و اشاره کرد قنبل کنه. از پشت کیرش رو کرد توی کس محسن. محسن یه زن کامل شده بود. از پشت اصلا معلوم نبود کسی که گاییده میشه در اصل یه مرده. علی هر لحظه شدت تلمبه زندنشو بیشتر می‌کرد. محسن هم که از شدت شهوت داشت منفجر میشد به تلمبه شدن کمک میکرد. علی هم‌زمان که توی کس محسن تلمبه می‌زد ممه‌هاش رو میمالید و این باعث میشد شهوت محسن بیشتر و بیشتر بشه. یه دفعه آب کیر علی اومد و توی کس محسن خالی شد. داغی آب علی یه حس شهوت شیرینی رو توی کس محسن به وجود آورد و باعث شد هم‌زمان محسن برای اولین بار ارضای زنانه بشه. ناله‌های محسن موقع ارضا شدن اونقدر بلند بود که افسانه و مریم رو به اتاق کشوند و همه شاهد گاییده شدن محسن بودند. محسن دیگه کلا هیچی نمیفهمید و همه وجودش شده بود شهوت و خودشو به اینور و اونور میزد. علی برای اینکه محسن رو کنترل کند کونشو با دو دستش چسبیده بود. وقتی محسن ارضا شد دید یه مایع غلیظی توی کسش پر شده. مریم و افسانه با اجازه علی نوبتی زیر کس محسن دراز کشیدند و مخلوط آب کیر علی و آب کس محسن رو توی دهنشون پر کردند. علی دستور داد که مریم و افسانه چیزهایی که توی دهنشونه توی دهن محسن بریزند و محسن بعد از اینکه همه آبها رو توی دهنش جا کرد با دستور علی همه رو قورت داد. با دستور علی محسن رفت دوش گرفت (گردن به پایین) و زیر دوش هم ممه‌ها و کسش رو مالید و اونجا هم ارضا شد. محسن فعلا به مرد بودن (گذشته و آینده) فکر نمی‌کرد و از زن بودنش و گاییده شدنش لذت می‌برد!

نوشته: محسن


👍 5
👎 17
35001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

892748
2022-08-30 01:18:19 +0430 +0430

کاملا کیری

0 ❤️

892757
2022-08-30 01:27:26 +0430 +0430

مادرت رو گاییدم با این داستان چرتی که نوشتی…

0 ❤️

892768
2022-08-30 01:41:35 +0430 +0430

دهنت سرویس باو…
چه تخیلاتی داری. حقیقتا برگام…

0 ❤️

892783
2022-08-30 02:07:27 +0430 +0430

تخیلات سمی یک ذهن مسموم
تو زحمت بکش ننویس دیگه

0 ❤️

892797
2022-08-30 03:41:39 +0430 +0430

یعنی یه تنه لقب بهترین کس شعر شهوانی رو‌به خودت اختصاص دادی اصلا این چیزایی که تو تعریف کردی توی فیلم تخیلی هم قفله بهت تبریک میگم شما کسمغز ترین ادم این سایت هستی

0 ❤️

892825
2022-08-30 07:00:41 +0430 +0430

کیرم تو الحدت با این داستان زهری ای که نوشتی!

0 ❤️

892864
2022-08-30 12:12:38 +0430 +0430

فقط میتونم برات دعا کنم که خوب شه حالت

0 ❤️

892881
2022-08-30 15:17:07 +0430 +0430

کپی نکنید؟؟ داداش مدیونی اگه فکر کنی این اسم داستان تو خودش از بدون مرز شیوا وام گرفته!!!
محتوای داستان رو هم که من اصلا صحبتی ندارم…!! ماذا فازا؟

0 ❤️

893139
2022-09-01 07:44:32 +0430 +0430

اولش خوب بود از زمانی که قفل جنسی کوس دار اومد توی داستان بیش از حد تخیلی شد و دیگه اصلا بدرد نخوردکه من تا تزریق و تبدیل کیر به کس بیشتر نخوندم چرت به تمام معنا بود

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها