لذت شیرین کون لیسی

1401/04/27

سلام
آرمین هستم 37 ساله از تهران،داستانی که میخوام برای شما تعریف کنم مربوط به 17 سال پیش هست اون زمان یه پسر 20 ساله و دانشجو بودم،خیلی پسر خجالتی ای بودم،تا اون زمان حتی یک بار هم سکس را تجربه نکرده بودم،حتی تا اون زمان به اندام جنسی هیچ دختر و یا زنی دستم نخورده بود،اون زمان برای اینکه بتونم پول جیبی و قسمتی از خرج دانشگاهم را در بیارم بعدازظهرها در یک مغازه بزرگ خدمات کامپیوتری و فروش کامپیوتر در مرکز شهر کار میکردم که خانمی به نام زیبا مالک اون مغازه بود و بعضی وقتها مغازه سر میزد،به کارها نظارت میکرد و میرفت،اولین باری که دیدمش یه جورایی عاشقش شدم،یه خانم43 ساله خوشکل بود،با اندام درشت و خشکل و همیشه عطرهای تحریک آمیز به خودش میزد،لباس های بدن نما میپوشید و به حسابی آرایش میکرد و به خودش میرسید
از وقتی دیدمش مدام تو تصوراتم در خلوت به عشق اون چند بار جق میزدم،هر بار میدیدمش از اینکه نمیتونم بهش دست بزنم و لمسش کنم حسابی کلافه میشدم،بعضی وقتها حتی به سرم میزد بهش پیشنهاد ازدواج بدم ولی میترسیدم خاطر فاصله سنی قبول نکنه
بعضی وقتها تابلو نگاهش میکردم،یه جورایی متوجه شده بود من از روی شهوت بهش نگاه میکنم ولی به روم نمی آورد و چیزی بهم نمیگفت
این قضیه یک سال ادامه داشت و رفتارهای تابلو من وقتی زیبا را میدیدم و نوع نگاه های شهوت آمیز من به زیبا،باعث شده بود بیشتر به من توجه کنه و به بهانه های مختلف بیشتر مغازه سر میزد و من را زیر نظر داشت،یه شب که داشتیم مغازه را میبستیم تلفن مغازه زنگ خورد،زیبا خانم بود،میگفت کامپیوتر خونشون بالا نمیاد،از من خواست همکارها که مغازه را میبندند اونجا اطراف باشم که دنبالم بیاد و با هم خونشون بریم
بعد نیم ساعت اومد از اینکه نیم ساعت الاف واستاده بودم خیلی ناراحت بودم،سوار ماشینش شدم،فورا سر صحبت را باز کرد بهم گفت مدتهاست میدونم نسبت به من نظر داری و نگاه های ناجوری به من میکنی،آدم های زیادی اطراف من هستند و آرزوی بودن با من را دارند و من به هر کی افتخار نمیدم با من باشه،از اینکه میبینم در این سن برای یه پسر 20 ساله جذاب هستم حس خوبی دارم ولی برای اینکه با هم رابطه داشته باشیم هر کاری من تو رابطه میگم باید بگی چشم و مطیع من باشی،من هم گفتم چشم،و خونشون رفتیم.
خونه بزرگی داشت با اتاق خواب خیلی زیبا،از من خواست اتاق خواب بروم و لباس هام را در بیارم،من هم اینکار را کردم
رو تخت لخت دراز کشیده بودم که زیبا لخت وارد اتاق خواب شد،اولین بار بود که لخت میدیدمش یه کمی چاق تر از موقعی دیده میشد که لباسش تنش بود ولی هیکلش بد نبود،همین که بدن لختش را دیدم کیرم بلند شده بود و خجالت میکشیدم دست و پام را به تخت بست،کون و مقعدش را روی دهان من گذاشت و از من میخواست کونش رو بلیسم،اصلا انتظار چنین صحنه ای نداشتم فکر میکردم میکنم ولی مثل یه برده من را به تخت بسته بود و مقعدش را روی دهن من میزاشت و مجبورم میکرد بخورم،اول حس خوبی از این کار نداشتم ولی کم کم از بوی بدن زیبا و تحریکی که بهم دست میداد کونش را با زبانم مثل یک سگ لیس میزدم
حرف های تحقیرآمیز به من میزد و حسابی تحقیرم میکرد،کصش و تمام بدنش را روی دهنم میزاشت و مجبورم میکرد کصش را بلیسم،حتی بعضی وقتها احساس خفگی بهم دست میداد چون تمام کص گرمش را روی دهنم گذاشته بود و بهش میگفت زیبا گه خورد،غلط کردم
فکر کنم حدود دو ساعت تمام مقعد و کصش را در حالت های مختلف لیس زده بودم،انقدر اوج تحریک بودم،ترشحات جنسی و اون آب لزج زنانه را میخوردم و قورت میدادم تا زیبا ارضاء بشه،آب دهانم حسابی خشک شده بود،تو کل اون برنامه اصلا اجازه نداد من کیرم را داخل کصش کنم،با لیسیدن مداوم من ارضاء شده بود،مدام من را سگ کون لیس صدا میکرد،و با گفتن عن منم نیستی تحقیرم میکرد،وقتی میدیدم صورتم بین دو تا ران کلفت، سفید و گرم زیبا خانم بود احساس آرامش عجیبی به من دست میداد،التماس میکردم که کصش را روی دهنم بزاره،حتی انقدر تحریکم بالا زده بود اگه تو دهنش شاش هم میکرد میخوردم
بعد اون ماجرا من چند بار دیگه با زیبا و دوست هاش برنامه داشتیم،کون و مقعد همه دوستای مسنش را تا جایی که دوست داشتند میلیسیدم
برای اینکه دوستان زیبا راحت باشند و من متوجه سنشان نشوم چشم بند روی چشمم میبست تا قیافه اونا را نبینم،من عم با فکر کردن به زیبا انقدر مقعد آنها را با زبون میلیسیدم و میمکیدم که ارضاء میشدند
همین که حس میکردم باعث لذت زیبا و دوستانش میشم این من را ارضاء میکرد،الان سالهاست که از اون قضیه میگذره،با فکر کردن به اون رابطه هنوز مزه کون و مقعد زیباخانم تو دهنم هست و با فکر کردن به اون موضوع کامم شیرین میشه،
اگه خانم ترتمیزی و خشکلی پیدا بشه حاضرم برده جنسیش باشم و این حس را دوباره تجربه کنم

نوشته: آرمین


👍 12
👎 11
48801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

885513
2022-07-18 00:53:56 +0430 +0430

من موندم فاز شماها چیه!
جان مادرت این چه فانتزی تخماتیکیه که دارید؟
تمام حسم رفت🤢🤮

1 ❤️

885550
2022-07-18 02:16:38 +0430 +0430

اصلا خود تحقیر کل حسو میخوابونه نمیدونم چطور این کارو میکنید
حتی فانتزیش رو هم درک نمیکنم!

البته که خیلی ها هم‌ منو (گی) درک نمیکن و من فقط نظر شخصیمو گفتم و قصد توهین ندارم

0 ❤️

885552
2022-07-18 02:18:17 +0430 +0430

منم دوس دارم

1 ❤️

885561
2022-07-18 02:47:22 +0430 +0430

شیرین کام باشی 😂

3 ❤️

885665
2022-07-18 11:34:55 +0430 +0430

در مورد بقیه دوستاش هم بنویس

0 ❤️

885730
2022-07-18 22:28:44 +0430 +0430

موفق باشی

1 ❤️

885742
2022-07-19 00:43:38 +0430 +0430

وقت ما رو با این داستان تخمیت گرفتی تا بگی کون لیس خانومایی و پیشنهاد بدی یک کون ناشور پیدا بشه برینه به دهنت …خانوادت رو فحش نمیدم فقط رهبرت رو فحش میدم …سگ شاشید تو دهن تو و رهبرت

0 ❤️

885814
2022-07-19 09:25:00 +0430 +0430

فقط میگم خاک عالم به فرق سر بی ارزشت بکنن که تو عن خور آبروی هرچی انسان هست ( زن و مرد هم فرقی نداره) به با فنا دادی .
خوب مرتیکه مزلف ، لیسیدن کون دیگران و خوردن عن و گوهشون افتخار داره که تعریف هم میکنی؟

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها