لز ناخواسته من با دختر عمو هام

1399/10/28

سلام داستانی که میخوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به دو سال پیش برای وقتی که تازه عروسی کرده بودم . من دوتا دختر عمو دارم که از بچگی با هم بزرگ شدیم و خیلی با هم خوبیم و هیشه با هم هستیم . اون دوتا دختر عموم زود ازدواج کردن من از همشون دیر تر . ما از قدیم کم کم هفته ایی یه بار پیش هم جمع میشدیم خوش میگذروندیم تو این جمع شدن ها بعضی وقتا شوخی سکسی هم میکردیم اخه هم سن سال بودیم ولی شوخی هامون در حد حرف بود یا پیامی چیزی داخل تلگرام اینا .گذشت من ازدواج کردم بعد یه مدتی از ازدواجم مثل همیشه پیش هم جمع شدیم شروع کردیم به تعریف کردن .داشتیم حرف میزدیم که یهو سارا پیشنهاد بازی کردن دادگفت بسه دیگه حوصلمون سر رفت . سارا رفت پاسورا اورد شروع کردیم بازی کردن که گفتن هر که ببازه جریمه داره بعد اینکه بازی شروع کردیم شانس بد من باختم گفتن باید جریمه شی گفتم چه جریمه ایی دیدم هانیه گفت وایسید الان بهتوون میگم رفت از تو اتاق چند تا پارچه اورد گفت دست پات میخوام ببندم به مبل قلقلکت بدیم. منم خیلی قلقلکی بودم و اینا میدونستن ازش سو استفاده کردن . من اولش مقاومت کردم ولی دیگه باخته بودم مجبور شدم قبول کنم دست پام بستن به مبل شروع کردن به قلقلک دادنم اینقدر زیاد قلقلکم دادن که داشتم از حال میرفتم که یهو سارا اومد نشست پیشم لبخندی به هانیه زد دیدم اومد شروع کرد به مالیدن سینه هام از روی لباس گفت نکن دیونه بدم میاد گفت ساکت جریمه مونده تموم شه با هانیه دوتایی شروع کردن به خندیدن اونجا بود فهمیدم دوتایی از قبل برنامه واس ریخته بودن .
همین طور که داشت میمالید حس بدی داشتم که دیدم هانیه هم اومد شروع کرد به مالیدم کسم که یهو جیغ زدم و هر کاری کردم خودم آزاد کنم نتونستم خیلی محکم بسته بودنم . همین طور که کارشون میکردن بعد چند دقیقه یه کم بدنم داغ شد ولی به روی خودم نیاورد . سارا میگفت دیونه چه سینه های نرمی داری هانیه از اون طرف میگفت بیا دست بزن ببین چه کس تپلی داره همین طور ادامه دادن یهو دیدم سارا تاپم زد بالا دستش کرد زیر سوتینم باز شروع کرد کارش هی میگفت جون اینا مثل خمیر نرمن که دیدم هانیه شلوار شرتم تا سر زانوم آورد پایین گفت بیا اینجا ببین چه کس سفید تپلی داره منم که تازه موهاش زده بودم سفید سفید بود که یهو انگشتش گذاشت لای کسم یه کم مالیدش بعدش گفت سارا خانوم که میگه نکنید بدم میاد بیا ببین چطور خیس شده منم که دیگه واقعا رفته بودم اون بالا ها دیگه چیزی نگفتم فقط میگفتم بسه تمومش کنید یهو سارا گفت حالا صبر کن اصلش مونده . اومد روبروم سوتینمم زد بالا شروع کرد به خوردن سینه هام هانیه هم داشت کسم میمالید با اون دستش انگشت میکرد توش من که دیگه واقعا حشری شده بودم فقط ناله میکردم دیدم اومدن دست پام باز کردن تمام لباسام دراوردن خودشونم کامل لخت شدن اول دوتایی اومدن سینه هام خوردن بعد سارا رفت شروع کرد به لیس زدن کسم من که دیگه کامل بی حس شده بودم داشتم حال میکردم دیدم گفتن نوبت تو که حال بدی بهمون من که تو حال خودم نبودم گفت چی کار کنم دیدم دوتایی دراز کشیدن کنار هم گفت بیا بخور منم شروع کردم به خوردن کس سارا مالیدن کس هانیه . بعدش کس هانیه خوردم که دیگه دوتا خیس خیس بودن وقتی داشتم کسشون میخوردم اونا هم داشتن سینه های هم میمالیدن لب میگرفتن بعدش منم رفتم شروع کردم لب گرفتن سه تایی سینه های هم دیگه میخوردیم خیلی لذت خوبی بود من که بدم میومد اینقدر حشری شده بودم که نمیفهمیدم چی کار میکنم . بعد لب بازی باهم سارا گفت هانیه این تازه وارد بیا اول اینو جوری ارضاش کنیم که بشه مشتری همیشه من دراز کردن رو زمین شروع کردن به خوردن سینه هام کسم چند دقیقه اینجوری بود که یهو بدنم لرزید و چیزی دیدم که هیچوقت تو عمرم ندیده بودم حتی تو سکس با شوهرم یهو چنان بدنم لرزید یه آب خیلی زیادی زدم زد بیرون و حالم جوری بود که نمیتونستم تکون بخورم و چشام باز کنم فقط شنیدم گفتن این دیگه کارش تموم و دوتایی شروع کردن با هم حال کردن و اونا هم ارضا شدن اومدن کنارم دراز کشیدن یه چند ساعتی پیش هم خوابیدیم . از اون روز به بعد هر دو سه هفته یه بار این کار میکنیم البته دیگه من مثل بار اول اون جوری آب ازم نمیاد ولی خیلی خوب ارضا میشم و لذت عالی داره واسم باید این بگم من با شوهرمم خوب ارضا میشم و اینم واس تنوع انجام میدم کار خیلی بدی هم نیست خوب ارضا شدن باعث میشه زندگی خوب و شادی داشته باشی . من اسمم میناست
این داستنم واقعی بود دوست داشتین باور کنید نداشتین هم مشکلی نیست

نوشته: Md31


👍 27
👎 9
117301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

786784
2021-01-17 00:47:35 +0330 +0330

این همه فیلم داره پورن هاب در مورد لز، ببین داستانت بهتر شه

2 ❤️

786787
2021-01-17 00:56:34 +0330 +0330

کصی گفتی که جانی سینز هم تا حالا نکرده بود!

5 ❤️

786881
2021-01-17 12:30:14 +0330 +0330

جالب بود

0 ❤️

786891
2021-01-17 13:50:14 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️

786901
2021-01-17 14:47:38 +0330 +0330

چون کسلیسم ، باور کردم و لایک دادم :)

0 ❤️

786916
2021-01-17 16:37:33 +0330 +0330

Ok

0 ❤️

786919
2021-01-17 17:12:46 +0330 +0330

خوش بحالت من دخترعمو ندارم کیرمو بخوره 😓 😓

0 ❤️

786944
2021-01-17 21:27:07 +0330 +0330

ایده عالی
اجرا ریدمان
سوژش واقعا جا داشت ک ی داستان جق آمیز از توش درآد
خاک بر سرت

0 ❤️

787057
2021-01-18 08:17:13 +0330 +0330

آیا نویسنده فارسی نوشتن و حرف زدن بلد هست !؟ عجیبه !

0 ❤️