لوله فروشی

1397/11/22

سلام دوستان.
دوتا داستان قبلا نوشتم, امشب حوصلم سر رفته بود گفتم اینم بنویسم.
من مغازه شیرآلات و لوله و اتصالات دارم,
دوسال پیش یه بود این اتفاق یا سه سال پیش دقیق نمیدونم,
یه فروشگاه مواد غذایی بزرگی چندتا مغازه اونورتر بودن کلا راسته جور نبود صنفا باهم از بوتیک بگیر تا مرغ فروشی و…
چون بالاشهره دخترای و زنای زیادی رفت و امد دارن تو راسته ی ما دختر زیاد بود و پا میداد اما قصه من با پریسا خانم تیک میخوره که توی فروشگاه مواد غذایی بود.
بعد از چندماه از اومدنش رفت و امد ما و سلام علیکمون بیشتر شده بود جوری که من علنی روزی چندبار میرفتم به بهونه خوراکی گرفتن بهش سر میزدم و اونم با آغوش باز باهام راه میومد مواقع لاس زدن.
تا یه شب اومد مغازه سلام و اینا بعدش گفت اقا رضا ما منبع آبمون خراب شده لوله کش دارین بیاد درست کنه ؟
من فهمیدم دیگه این داره پا میده و قطعی آب بهونس,
منم گفتم اوکی میام فروشگاهتون صحبت میکنیم راجبش اخه مشتری داشتم.
ده دقیقه بعد رفتم و بقیه پرسنلم بودن دیدم یه دختر چهارساله خوشگل و شیطونم اونجاس همینجور داشتیم گپ میزدیم یهو پریسا به دختره گفت مامان نکن دست نزن به قفسه ها !
من بهت زده نگاش کردم پرسیدم مامانشی؟!؟!؟!
گفت آره !
من ماتم زد گفتم اوکی شمارت بده که لوله کش بفرستم واست.
شمارش داد با یه لبخند منم همون موقع زنگ زدم و گفتم اینم شمارم و رفتم.
دیگه از همون شب چت کردن ما شروع شد گفتم میخوای بیام خودم درست کنم که گفت نه مرسی , اصلا بلد نبودم من ?
پرسیدم راجب زندگی خصوصیش گفت طلاق گرفته چندساله.
منم امار گرفتم از چندنفر که میشناختنش گفتن رضا بککککن این امارش خرابه.
فیس نداشت اما اندامش جبران میکرد .
خلاصه یه عصر من دعوتش میکنم میاد خونم اومد پیشم منم قهوه سرو کردم و نشستم با فاصله کنارش حدود یه ساعتی حرف زدیم,
فکرکنم خودشم به هوای دادن اومده بود اما من اصلا حرفی از سکس نزدم خیلی عادی گپ زدیم و بعدش خدافظی کردیم و دم در تو چشمام نگاه کرد و خندید و رفت فروشگاه.
ما این مدت اینقد تو مغازه هم رفت و امد داشتیم راسته همه فهمیدن من و این برنامه داریم.
خلاصه یماهی گذشت تا اینکه تاسوعا عاشورا شد,
من با خانواده طبق معمول هرسال میریم شهرمون.
پریسا قبلش پیام داد برنامت چیه منم گفتم اینجوری واسه چی ؟
گفتش هیچی تنهام مامان و ابجیم میرن شهرمون خواستم بیای پیشم,
گفتم کاشکی زودتر میگفتی عزیزم من دارم میرم.
خلاصه رفتم و برگشتم ظهر عاشورا بهش زنگ زدم گفت تنهام مامانینا یساعت دیگه راه میفتن.
گفتم بیام پیشت عزیزم ؟
گفت نه رضا میترسم اتفاقی بینمون بیفته !
گفتم مگه بچه ایم پریسا جون ,
دلم تنگ شده واست میام پیشت ادرس داد خیابون بغلی بود خونشون.
رفتم پیشش تا در باز کرد بغلش کردم و صورتش بوسیدم
رفتیم نشستیم رو مبل راجب تنهاییش صحبت کرد گفتم یساعت زودتر میگفتی میومدم ولی خب چون قول داده بودم عادت ندارم زیرش بزنم.
گفتم بیخیال دوباره صورتش ماچ کردم دست توی موهاش اوردم
اونم.مخالفتی نمیکرد گفتم بریم تو اتاقت دراز بکشیم قربونت برم ؟
گفت بریم مامانمینا میرسن تا یساعت دیگه گفتم اوکی.
رفتیم تو تخت دونفرش تو اتاقش باز بغل و نوازش دیگه دیدم لبببب میده اسااااسی بخور بخووور, دست بردم رو سینه هاش هشتاد و پنج قشنگ داااشت شروع کردم مالیدن حین لب گرفتن,
دیدم آهش بلند شد و ناله ریز میاد.
گلو و گوشش لیس زدم و دستم بردم از زیر لباسش سینه هاش گرفتم میمالیدم
اونم فقط نگاهم میکرد ,
شروع کردم لخت کردن بالاتنش و افتادم بجون سینه های نازش منم عاشق سینم بیشتر از سکس,
میخوردم مث مررررد و گاز میگرفتم,نوک سینش قهوه ای سییییخ شده بود,
رفتم پایین تر نافشم بوسیدم دوباره رفتم لب گرفتم و اومدم پایین شلوارش کشیدم پایین کص صاااف و بی موش افتاد جلوم,
شروع کردم کصلیسی خییییییس و داغش اونم جیغ و داد راه انداخته بود سرم محکم فشار میداد به کصش.
خوردم دو دیقه ای بعد رفتم باز لب گرفتم خودم لخت شدم,
یادم اومد کاندوم نیاوردم عجله ای شده بود اومدنم منم زود انزااال به خشکی شانس.
دیگه چاره ای نبود,
گفتم پریسا جونم نوبت شماس.
ساااااک میزد پر تف قلقلک میداد کیرمو عجییییب حال میکردم. خیلی حشری و سکس بلد بود خانم.
گفتم بخواب که کارم ساختی ?
گذاشتم دم کصش بس که داغ و لیز بود سریع رفت توش شروع کردم کرررررردن اونم.جیییغ و آهههه و ناااله,
من آرزو داشتم دوست دخترام زیرم ناله کنن اما فقط نگام میکردن دیوصاا

پریسا اینقد اه و ناله کرد منم دو دیقه نشد دیدم دارم میام
دست نگه داشتم یخورده لب و سینه دوباره شروع کردم تلمبه زدن,
باز داشت آبم میومد در اوردم ریختم رو شیکمش با داد فراووون.
پنج دیقه ای گذشت میخوردیم همو کصش میمالیدم
کیرم.سیخ شد باز,
شروع کردم کردن وای سینه هاش بالا پایین میشد با تلمبه هام باز پریسا جیغ و داااد من بیشتر تحریک میشدم این حشری خانم اینجوری میکرد مثلا جای سه دیقه باز دو دیقه ای ابم میخواست بیاد
دوباره در اوردم ریختم رو سینش با فشاااار بیشتر اینبار ,
دیدم منو بغل گرفت داره میلرزه
داشت ارضا میشد دو دیقه ای تو بغلش بودم لیس میزدم گلو و گوشش رو تا کامل ارضا شد.
رفت تو حمام خودش شست اومد
من کلی تشکر کردم ازش و گفتم ببخشید اگه بهت خوش نگذشت من به هوای سکس نیومده بودم واقعا تجهیزات نداشتم ,
سری بعد جبران میکنم.
خدافظی و رفتم خونه دیگه دیدم جوابم درست نمیده دو روز گذشت گفتم به جهنم عادت به منت کشی ندارم با اینکه خیلی داغ بود و سکسی اما تموم شد دوستی و رابطمون اونم از اونجا رفت یعنی تعطیل شد فروشگاهشون.
واقعا سکس با ادم کاردرست و کاربلد خیلی لذت بخشه.
ببخشید خیلی سکسی تعریف نکردم.

نوشته: رضا


👍 2
👎 18
49476 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

747404
2019-02-11 21:24:17 +0330 +0330

دیسلاک بخاطر اینکه اصلا قابل خوندن نبود ، لوله 8 اینچ تو کون مبارکت ! تابلو بود همش دستت توی شورتت بوده موقع نوشتن

0 ❤️

747441
2019-02-11 22:41:14 +0330 +0330

حاجی همون لوله تو کونت سریع آه اوه اون ارضا شد

0 ❤️

747484
2019-02-12 02:34:59 +0330 +0330

چه بد شده که به جای سه دیقه دو دیقه ای آبت اومده خروسک اشی مشی :(

1 ❤️

747529
2019-02-12 10:50:43 +0330 +0330

جالب نبود
عمو کاندومی کجایی

0 ❤️

747567
2019-02-12 15:38:42 +0330 +0330

در کل لوله پلیکا 90 تو کونت"کرده بودی ت لوله بعضی این داستان تخمیت بود

0 ❤️

747570
2019-02-12 15:59:32 +0330 +0330

منبع آب 2000لیتری از عرض تو کونت با این خاطره تخمی و تخیلیت!!! کیررر دوازدهم ،،،دیس لایک

0 ❤️

747604
2019-02-12 21:08:01 +0330 +0330

آلت های اهالی خیابون ۸ متری لوله قم تو گلوییت!

0 ❤️

747674
2019-02-13 00:04:04 +0330 +0330

چقدر حیف که رابطه تون ادامه دار نشد

0 ❤️

747711
2019-02-13 08:53:56 +0330 +0330
NA

عمو لوله كش شانسي كس كردي

0 ❤️

747762
2019-02-13 15:48:04 +0330 +0330

خوندن دو جمله ی اول که نیم ساعت وخت برد فهمیدم نوشتت بیش از حد افتضاحه، اگه میشد شصت تا دیسلایک میدادم به خاطر طرز بیان اعصاب خورد کنت

0 ❤️