سلام من کسری هستم تابحال داستان سکسی ارسال نکردم ولی دوست دارم خاطره ای رو که ۳ماه پیش برام اتفاق افتاده براتون بنویسم من ۳۸ سالمه ۱۸۰ قدمه و سایز کیرم ۱۶ سانته.من ده سالی میشه دییوونه کون دختر باجناقم یلدا شدم هر موقع خونشون میرم یه جای دنج پیدا میکنم تا موقعی که یلدا راه میره کونشو دید بزنم .چند سالی میشه که یلدا ازدواج کرده و تو ترکیه شهر استانبول زندگی میکنه یه روز که تنهایی اومده بودم استانبول خونه یلدا اومدم شوهرش شب دیر وقت میاد خونه.خودش هم برای امرار معاش ترکی استانبولی درس میده صبح که بیدار شدم دوتایی رفته بودن سر کار من همت از سر کنجکاوی رفتم سراغ قفسه لباساش و کشوی پایینی رو که باز کردم کیرم راست راست شد یه کمد پر شرت و سوتین یلدا.همینطور که دونه دونه بوشون میکردم و میلیسیدمشون از پایین لباسای زیرش یه چیز قرمز رنگ خودنمایی کرد دیلدوی قرمز با یه پلاگ مخصوص کون خوسگل یلدا.دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم و ابمو ریختم رو یکی از شرتهای یلدا که از فرط حشر تنم کرده بودم.سریع درش اوردم و شستمش ولی انقدر دیوونه لباس زیراش شدم که یه شرت سفید دراوردم از تو شرتاش و دوباره پوشیدم.من حشرم خیلی زیاده فکر کردن به اینکه دیلدو رفته تو کس یلدا دیوونم کرد و داشتم دیلدو رو بو میکردم و میلیسیدمش .یلدا منو خیلی دوس داره ولی نه از رو ی شهوت بلکه بخاطر احترام زیاد.دیوونه شده بودم نمیدونستم چیکار کنم چنبار ابمو ریختم رو بالشش تا موقع خواب بخوره دهنش واقعا دیوونه شده بودم چنبار با اینکه میدونستم تو توالته ولی عمدا درو باز میکردم و نگاه میکردم تا بتونم کون لختش رو ببینم و میگفتم شرمنده متوجهت نشدم چنبار موفق شدم ببینم کونشو.ولی مثل اینکه آروم آروم اونم دلش یه چیزایی میخواست موقعی که تو حموم بودم میگفت میتونم دستشوییمو بکنم.منم از خدا خواسته میگفتم این چه حرفیه و دیدش میزدم.یه بار مست پاره اومده بودن از مهمونی شوهرش که کاملا بیهوش بود یلدا گفت حالت تهوع دارم که من بردمش دستشویی گفتم استفراغ کن نتونست دوتا انگشتمو کردم تو حلقش آروم آروم استفراغ کرد ولی دیدم بلوزش و دامنش کاملا کثیف شده آروم آروم بلوزشو درآوردم دیدم واکنشی نشون نمیده دامنش رو هم دراوردم شرتش رو که میخواستم دربیارم گفت درنیار گفتم نمیشه کثیف شده و درش اوردم خدااااااا چی میدیدم به بهونه اینکه دوباره استفراغ کنه از پشت چسبیدم سه تا انگشتمو کردم تو دهنش ولی آروم که میک بزنه اروم انگشتامو عقب جلو میکردم که گفت بربم تو اتاق سردمه.شوهرش رو کاناپه بیهوش بیهوش بود فقط خروپف میکرد. گفت خیلی سردمه بغلش کردم با اینکه مست بود متوجه راست شدن کیرم شد و خندید دستمو گرفت گذاشت رو کسش دیگه دلمو زدم به دریا و گفتم کیر میخوای؟گفت خیلی.کسش داغ داغ بود کونشو میمالیدم و میگفتم ده ساله تو کف کونت بودم.گفت بعد ازدواج یه بار هم کون ندادم در حالی که هر هفته قبل ازدواج کون میدادم.انگشتمو کردم تو کونش عقب جلو کردم ودرش اوردم گفتم میکش بزن مثل جنده های گرسنه میک میزد انگشتمو آروم آروم دو تا و سه تا یلدا داشت ناله میکرد انگشتامو تا ته میکردم تو کونش و درشون میاوردم و دوباره میکردم دهنش یه دفعه گفت بریم حموم گفتم چرا گفت شاش دارم گفتم خب برو دستشویی گفت نه میخوام رو کیرت بشاشم کیرمو کردم تو کسش و در آوردم اینم میشاشید رو کیرم بعد اینکه شاشش تموم شد کیرمو کردم دهنش گفتم شاشتو بلیس با اشتها میلیسید گفتم بعد اینکه آبم اومد میخوام بشاشم دهنت اونم از خدا خواسته قبول کرد تو حموم جوری در کونش میزدم که هر ان احتمال داشت شوهرش بیدار شه نمیخواستم ارضا شم دوس داشتم تا صبح جرش بدم برش گردوندم و کیرمو کردم دهنش و چند قطره شاشیدم دیدم با ولع میخوره گفتم میخوام بشاشم دهنت و همشو قورت بدی میتونی؟تا اینو گفتم گفت تو رو خدا بشاش دهنم اینو که گفت یه جوری شدم دیوونه شده بودم یکی محکم خوابوندم تو گوشش تف کردم دهنش و برگشتم سرشو چسبوندم به کونم کم کمش ده دیقه کونمو لیسید و زبونشو تا ته کرد تو سوراخم آروم انگشتشو تو کونم میچرخوند و لیس میزد انگشتشو دیگه نتونستم جلو خودمو بگیرم و ارضا شدم
ادامه دارد…
نوشته: Kasra
بااین داستانت کیر کلفت های سایت میان سراغت
دلم نیومد فحشت ندم کیرم تو کون خودتو همه کست با این توهومی که تو خواب زدی 👍👍👍
داستانو نتونستم بخونم ، این کامنتو هم که دارم مینویسم با حالت تهوع مینویسم، اومدم فقط بهت بگم که کیر تمساح تو حلقت 👍
ببین درتی فتیش چیزی نیستا خیلیا دارنش ولی کوصکش تو کصشعر نوشتی
چی میگی زبون بسته
خواهشن جقی های محترم قبل از داستان نوشتن یه دست جق بزنید هروقت خالی شدید بعد بیام شروع به نوشتن کنید
حشریتت به مغزت فشار اورده
هی من میگم جنس تولید داخلی نخرید قاطی اشغال داره
میگید ن
بفرما اینم نتیجش🤷♂️
بعدش که از خواب بیدار شدی سر و صورتت عرق نداشت و دلدو تو کونت نبود؟
ساقیت کی بوده جنس اشتب بهت داده کونی شدی شب هم خونه باجناقت دعوت بودی به اون هم دادی
بچه کونی جرقی
ینی کیرم تو سنگ لحد قبرت بی ریشه چی فرض کردی مردم رو آق کون
الان دقیقا کی آب کسشو لیسیدی؟
از بس کس و شعر گفتی یادت رفت موضوع چی بوده،
،
لطفا هنگام نوشتن داستان دستتان را در شرتتان نکنید،
شهردار ممسنی
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂داداش خدا خیرت بده چند سال بود اینجوری نخندیده بودم
کسخل واقعا چی فکر کردی که این کسشعرای تو مغزتو به عنوان داستان نوشتی مطمئنی این بلاها سرخودت نیومده؟
کسری جون بعد از ازدواج دیگه کون نمیدی یا به همه نمیدی اون زبون که رفت تو سوراخت بعدش کیر شوهرش شنیدم تا وان یورتمه اومدی دمت جیز
احتمال در حال ديدن ریم جاب Rim job بودی ولی از این کلیپای ۲ دقیقه ای ریمیکس شده
ببین تخم مرغ به این گرونی رو بکن تو کونت، وبشین سرش جقی
معلومه کیرهمه کسانی که این داستان روخوندن حسابی تکون خورده وسرحال شدن اومدن پایین دارن چندتا فحش وناسزا میگن ازخجالت نویسنده دربیان.
من مطمن شدم کلا کسایی که باخوندن داستان حال میکنن بیشتر فحش میدن.اخه کسی که چندخط خوندوبدش اومد دیگه ادامه نمیده ومیره.کسی زوور هم نکرده حتمابخونی.نه اعصاب خودت روخراب کن نه دیگران بدت اومدراهتوکج کن بهترین راهه
فک کنم ساقیت اینبار اشتباهی ترامادول اورده برات 😎