لیسیدن پای دخترخاله هام و کفش همسایه

1400/10/13

• قبل از شروع داستان لازمه که بگم این داستان تماما بر اساس واقعیته و تمامش بر اساس واقعیت نوشته شده در ضمن کسانی که این حس رو ندارن و از جای دیگه دلشون پره نیان فحش بنویسن لذا هر فحشی که بدید به خودتون و خانوادتون برمیگرده.
• بنده یه پسر18 ساله هستم و از بچگی به پاهای خانوما علاقه داشتم و بعد ها فهمیدم این حسی که من دارم اسمش چیه. تو ساختمون ما که هشت واحد بود و یه دختر خیلی خیلی زیبا از اون دخترایی که همه پسرا عاشقشون میشن و مغرور و خانواده دار که اصلا به پسرا نگاهم نمیکرد زندگی میکرد در ضمن خیلی هم پولدار بودن پدره 5تا خونه و2تا ماشینم داشت دختره یه سال ازم کوچیکتر بود و مامانش هم بسیار زیبا بود منم هروقت که میرفتن جایی میرفتم جایه جاکفشیشون یه جا کفشی سفید شاهانه با یه آینه بزرگ وقتی جا کفشی رو وا میکردی پر بود از کفشای اسپرت ومجلسی.و… منم کفشای مادره و دختره رو میبردم توی خونه خودمون و تو اتاقم همزمان با دیدن فیلم های فوت فتیش؛ یکیشو آلتمو توش میزاشتم و تلمبه میزدم وآبمو میریختم توش و همزمان یه جفتش روهم بو میکردم وای چه بویی تا عمر دارم یادم نمیره و حسابی میلیسیدمشون حتی یادمه یه بار کفیه کفش اسپرتشو برداشتم و حسابی لیسیدم وقتیم که دختره ساعت 2 از مدرسه میمومد واز صبح پاهاش تو کفش بود میرفتم و دماغمو داخل کفش میزاشتم و چند دقیقه نفس عمیق میکشیدم و چن تا لیس میزدم. اون تفت و گرمای داخل کفش و اون جوراب ساق کوتاهش رو هیچ وقت فراموش نمیکنم دختره با اون سن کمش کلی خواستگار داشت و پدرو مادرشم به هیچکی نمیدادنش بس که زیبا بود خیلی هم درس خون بود و امسالم کنکور داره ما برج تیر سال پیش از اون خونه ها رفتیم و من نمیدونم چیکار کنم تا بتونم این کارو تجربه کنم یه عالمه فکر کردم چه جوری داخل اون ساختمون شم و دوباره کفشاشو بو کنم و این تجربه رو داشته باشم. آرزوم این بود که یه جفت از جوراباش گیرم بیاد دختره خیلی کفش داشت و منم ترتیب همشونو داده بودم هر وقت که میرفتن بازار کلی خرید میکردن بس پولدار بودن من ندیدم یه مانتو رو دوبار بپوشه هر روزم یه کفش میپوشید. آرزومه که یه بار دیگه تجربه کنم.
• حالا میرم سراغ داستان دختر خالم. ما تابستون رفتیم خونه خالم مشهد؛ خالمم خیلی پولدارن و بالاشهر زندگی میکنن و ماشین آنچنانی دارن. من همون روز اولی که رفتیم خونشون تو کف پاهای دختر خاله هام بودم؛ دختر خاله هام کوچیکه 14سالشه وبزرگه 16سالشه. دومیه یعنی کوچیک تره که 14 سالش بود از بزرگه خیلی زیباتر و جذاب تر بود ولی به دختر همسایمون نمیرسید. آقا ما تو کف پاهای اینا بودیم بس که تمیز و سفید بود یعنی اگه ایت الله العظمی هم چشمش به پاهای اینا میخورد دهنش آب میفتاد. از یه طرف اصلا به من نگاهم نمیکردن وجواب سلامم نمیدادن از بس مغرور بودن. ما یه هفته قرار بود بمونیم اونجا. دختر خاله هام تا ساعتای 4صبح بیدار بودن و فیلم میدیدن و بازی میکردن بعدشم تا ظهر میخوابیدن. منم منتظر یه فرصت مناسب بودم که برم تو اتاق برای اولین بار اینکارو تجربه کنم. روزای اول که اینقد میترسیدم برم که حد نداشت برا همین موفق نشدم فقط از خجالته کفشا و جوراباشون در میومدم تا اینکه یه روز مونده بود که ما از خونه خالم بریم و من اعصابم حسابی داغون بود بخاطر اینکه به هدفم نرسیده بودم. برای همین شبش تا صبح نخوابیدم و پلک نزدم تا ساعتای 5 صبح صداشون میومد منم خسته شده بودم از بس فوت فتیش نگاه کرده بودم تا اون موقع برای همین حسابی داغ شده بودم وعقل از سرم رفته بود تا اینکه خوابیدن ساعت5صبح. منم گفتم صبر کنم تا خوابشون حسابی عمیق شه بعد برم سراغ پاهای دختر خاله کوچیکم از یه طرفم با خودم میگفتم اگه بیدار شه چی اگه بابا مامان من یا اون بفهمن چی میشه. باباش ساعت 6صبح بود که رفت سر کار باباش دکتره خالمم معلمه . بعدش گفتم بهترین وقته اگه الان نرم آرزو به دل میمونم اخه ما هر سه چار سال میرفتیم خونشون. بعدش با هزار دلهره قبلشم که فیلم دیده بودم حسابی داغ بودم اروم اروم دره اتاقشونو وا کردم تا چشمم به تخت خوابشون و اندامشون خورد جا خوردم و کلی تحریک شدم. دو تا خواهر روی دو تا تخت جدا خوابیده بودن.
• بزرگه به پهلو خوابیده بود و کوچیکه به شکم. گفتم که کوچیکه خیلی خوشکلتره ولی من اول رفتم سراغ بزرگه پنج شیش تا زبون کشیدم روی کف پاهاش خوابش خیلی سنگین بود ولی یه ذره تکون خورد ترسیدم رفتم بیرون. دیدم نفهمیده خدارو شکر بعد دوباره وارد اتاق شدم گفتم برم سراغ کوچیکه چون خیلی بیشتر حال میده و پاهاش خوشمزه تره. عرضم به خدمت شما به شکم خوابیده بود آروم پتو رو از روش کشیدم کنار مانتشو کشیدم بالا وای چه باسنی بود با ساپورت تنگ آبی اولش اومدمو چند تا بوسه بر باسنش زدم هیچ واکنشی نشون نداد بعدش بو کردم و بعدشم چن تا لیس از روی شلوار زدم. حسابی تحریک شده بودم برا همین شلوارمو در آوردمو تموم آبمو ریختم روی باسنش. بعدش از اتاق رفتم بیرون بعد شیطون وسوسم کرد که برم دوباره سراغ پاهاش دوباره اروم درو وا کردم چون به شکم خوابیده بود کف پاهاش در دسترس بود رفتمو اول چنتا بوسه زدم هیچ واکنشی نشون نداد اولین بار بود بر پای یک دختر بوسه میزدم و میخواستم بلیسم بعدش زبونمو آوردم بیرون به یاد فیلم هایی که قبلش دیده بودم شروع کردم به لیسیدن کف پاهاشو کلی لیسیدم 3الی 4دقیقه پاهاش خیس خیس شده بود تفی که قطره قطره از پاش می چکید و جاری می شد روی پارچه تخت رو هیچ وقت فراموش نمیکنم. خیلی طعم عالی داشت خداشاهده تا چند ساعت مزه کف پاهاش تو دهنم بود اونایی که تجربه کردن میدونن من چی میگم. میلیسیدم و قورت میدادم که یک دفعه تکون خورد و به پهلو خوابید منم از بس تحریک شده بودم ول نکردم و رفتم سراغ انگشتای پاهاش. دونه دونه مخصوصا انگشت بزرگشو ساک میزدم و میکردم تو حلقم.
• حتی با لبام هم می مکیدم کف و انگشتای پاشو که تکون خورد ترسیدم و رفتم از اتاق بیرون. نگم براتون صداش در اومد خواهرشو بیدار کرد و موضوع رو بهش گفت من صدا شو شنیدم که به من فحش میداد و می گفت به خواهرش که محمد عین یک سگ داشت پاهام رو میلسید و به خواهرش پاشو نشون میداد میگفت نگاه کن چقد خیسه بدبخت شده بودم از ترس رفتم تو رخت خواب از اون روز به بعد رفتار خودش و خالم 360درجه فرق کرد خالم باهام بد رفتاری میکرد دختر خالم به خالم گفته بود ولی خداروشکر غیر از اونا کسی بویی نبرد. به یاد اون روز هنوز که هنوزه آبم میاد ایشالله هر کی این حسو داره تجربش کنه. این بود داستان واقعی تجربه من

نوشته: محمد


👍 5
👎 11
46701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

851249
2022-01-03 01:14:59 +0330 +0330

مجلوق

0 ❤️

851252
2022-01-03 01:19:11 +0330 +0330

مردک منم بپای خانم ها دیوانه وار علاقمندم البته اونهم بپایی که به ته لنگ ختم بشه … اما نام حسی که تو به این کار داری نمیدونم چیه فقط میدونم مشابه اینکار رو یه حیوونی باسم بُز انجام میده که البته کارش غریزی هستش. بگذریم …فقط یکی بمن جواب این سوال رو بده که یه بُز یا بزغاله چه جوری میتونه داستان یا خاطره بنویسه و برای شهوانی ارسال کنه … در حیرتم …یاللعجب از این روزگار.

0 ❤️

851254
2022-01-03 01:21:46 +0330 +0330

خوب میشی برات دعا میکنم

1 ❤️

851255
2022-01-03 01:26:22 +0330 +0330

محمد جان با پاشنه‌ی بلند کفش خانم‌ها میتونی از عقب هم با کونِ خودت حال کنی و به خودکفایی برسی.

1 ❤️

851262
2022-01-03 01:52:50 +0330 +0330

۳۶۰ درجه برمیگرده سر جای اولش کودن😂 کیر تو داستانت

7 ❤️

851278
2022-01-03 03:08:47 +0330 +0330

بعد میگه فحش ندین. خوب بی شخصیتت لمپن تو خودت فحش سر خودی ،تو خود تخریبی به خود کفایی رسیدی ،انگل شناس ها باید رود تحقیق کنن، دیگه چی بهت بگم حقیر

0 ❤️

851279
2022-01-03 03:10:03 +0330 +0330

ب دل و جرئتت افرین میگم ولی
ملومه نصف عمرت جق زدی ک دست ب این کارا زدی😐

0 ❤️

851294
2022-01-03 05:26:37 +0330 +0330

منم فوت فوت فتیشم اما پا گیر نمیارم

0 ❤️

851327
2022-01-03 11:19:19 +0330 +0330

دختر خاله ات شبا با مانتو میخوابه که کنار مانتوشو دادی بالا؟؟؟
لیاقتت همون فحشاییه که نثارت میکنن

2 ❤️

851334
2022-01-03 12:56:31 +0330 +0330

حستو میدونم چیه عالیه

0 ❤️

851352
2022-01-03 15:16:05 +0330 +0330

فحش نمیدم ولی 360 درجه رو نمی‌تونم ازش بگذرم فحش نمیدم اما تو تصور کن کونی هستی 360 درجه تغییر داشتی خب دلبر بازم سرجای اولتی پس هنوز هم کونی هستی کیر تو پانکراست با این اراجیفی که نوشتی

0 ❤️

851586
2022-01-05 00:33:27 +0330 +0330

بیشتر شبیه داستان عبرت بود تا داستان سکسی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها