لیلا و پسردایی

1396/05/13

سلام اسم من لیلاست،۱۹ سالمه و جنوبیم…قدم ۱۶۳ و وزنم ۶۵ و سایز سینه هام ۸۵ تپل نیستم ولی توپرم…پوستم گندمیه…
میخام خاطره اولین سکسم با فامیل رو واستون تعریف کنم…من قبل این سکس زیاد داشتم ولی با فامیل نداشتم…
اول بگم پردم چطور پاره شد…وقتی پنچ شیش سالم بود،یه بار داشتم از رو سرسره سر میخوردم،اصن نفهمیدم چی شد فقط دیدم ک رونم کشیده شد ب لبه ی پایین سرسره که تیز بود و رونم زخم شد…تو مطب دکتر بود ک فهمیدم کوسم بود ک پاره شد…مامانم همون موقه برگه سلامتمو از دکتر گرفت ک بعدا مشکلی پیش نیاد…منم اون موقه هیچی از این قضیه ها نمیفهمیدم…تو ۱۲_۱۳ سالگی بود ک فهمیدم چی شده و این پرده چقد مهمه و حالا ک من ندارم چه کارهایی ک میتونم راحت انجام بدم…تو ۱۶ سالگی هم اولین سکسمو داشتم…البته قبلش لز زیاد داشتم و هنوزم معتقدم هیچی لز نمیشه…
حالا بریم سراغ داستان…یه شب خونه ی داییم اینا دعوت بودیم و شب هم خونشون خوابیدیم…ساعت ۲ شب بود و بی خوابی زده بود ب سرم…پاشدم برم آب بخورم ک دیدم چراغ اتاق داییم روشنه…منم فضولیم گل کرد گفتم بذا یه نگاهی بندازم ببینم چ خبره…رفتم از زیر در که تقریبا ۵ سانت با زمین فاصله داشت نگا انداختم که دیدم بعله…دایی جون داره زن داییمو میگاد…بدجور حشری شده بودم…زن داییم ک همش آه و اوه میکرد و حال میکرد…داییم هم مشغول کوسش بود و همزمان پستوناشو میخورد…
تا آخر سکسشونو نگاه کردم و خودمو میمالیدم…اونا ک کارشون تموم شد،منم رفتم بخوابم ولی بوجوری حشری بودم…دیدم پسرداییم اس داده اگه بیداری بیا اتاقم…من رفتم تو اتاقش…آروم در زدم و رفتم تو.دیدم خیلی خوشحال شد ک رفتم…اومد جلو و بغلم کرد خیلی تعجب کرده بودم،عاخه پسرداییم تا حالا دستشم به من نخورده بود،چه برسه ب بغل…دستشو گذاشته بود پشت کمرمو میمالید…فهمیدم ک آقا هم حشریه…گفتم چی شده امیرجان؟؟(پسرداییم)گف هیچی،خوابم نمیبرد خواستم بیای باهم حرف بزنیم…رفتم لب تخت نشستم و گفتم خب بیا اینجا بشین…اومد و چسبید بهم و نشست…منم سرمو گذاشتم روشونش و با یه دستمم پشت کمرشو میمالیدم…اونم دستشو گذاشته بود رو رونم…همینطوری ک کمرشو میمالیدم،دیدم ک کیرش داره راست میشه،ولی ب روی خودم نیاوردم…یه دفه گف ببخشید و پاشد رف بیرون…یه چن دقیقه بعدش اومد…گفتم چی شد گف هیچی…قطعا رفته بود جق بزنه چون کیرشم دیگه شق نبود…دوباره اومد پیشم نشست ولی با فاصله…منم که تو کف کیر بودم خودمو چسبوندم بهش و گفتم چرا خودتو اذیت میکنی؟؟و دستمو گذاشتم رو کیرش و شروع کردم گردنشو خوردن…اونم ک فقط منتظر اجازه من بود،سرمو بلند کرد و شروع کرد لب گرفتن…همزمان هم سینه هامو میمالید…منم آروم کیرشو از تو شلوارش درآوردم…واااای چشام چهارتا شد…چه سایزی داشت…کیرش ۲۴ سانت بود و شدیدا کلفت…دستمو ک دورش حلقه میکردم بهم نمیرسید…تا حالا کیر بالای ۲۰ سانت ندیده بودم…رگ عربی داشت دیگه ک اینقد کیرش بزرگ بود…اصن دیگه حال خودمو نمیفهمیدم،فقط خم شدم و کیرشو کردم تو دهنمو شروع کردم ب ساک زدن…زبونمو سر کیرش میچرخوندمو لیس میزم واسش و بعدش از بالا میلیسیدم تا پیش تخماش و تخماشو میخوردم واسش…کسکش اینقد کیرش گنده بود ک تو دهنم جا نمیشد… یه ۱۰ دقیقه واسش ساک زدم ک بلندم کرد و با خنده گف مگه تا حالا کیر ندیدی؟؟تمومش کردی دختر…گفتم چرا دیدم ولی نه ب این بزرگی،نترس تموم نمیشه…خندید و پرتم کرد رو تخت.تاپمو درآورد و سوتینمو کشید و پارش کرد…افتاد ب جون سینه هام…یکیشو میخورد و اون یکیو میمالید…نوکشو میکرد تو دهنشو گاز میگرفت. خواستم جیغ بزنم که دستشو گذاشت رو دهنم…منم دیگه شروع کردم به آه و ناله کردن…منم ب تلافی حرفش بهش گفتم بسه دیگه تمومش کردی…گف نترس هرچی بیشتر بخورم بزرگتر میشه واسه خودت بهتره…اینو گفت و از روم پاشد و رفت سراغ کوسم…شورت و شلوارمو باهم کشید پایین…یه کوس سفید و تپل و بی مو جلو چشاش بود…یه جوووون بلند گفتو شروع کرد کوسمو خوردن…از پایین کوسم لیس میزد و میومد بالا…چوچولمو گاز میگرفت و زبونشو میکرد تو کوسم…دیگه دیوونه شدم…دستمو گذاشته بودم جلو دهنم ک از شهوت جیغ نزنم…با یه دستمم سرشو ب کوسم فشار میدادم…یه ۵ دقیقه ک کوسمو خورد،گف میشه کوست مال من باشه امشب؟گفتم امشب من مال خودتم…هرجور دوس داری منو بگا…
امیرم پاهامو داد بالا و سر کیرشو گذاشت رو کوسم…یه لحظه داشتم ب این فک میکردم ک چطور میخاد این کیر بزرگ و کلفتو تو کوسم جا کنه که یه دفه یه درد شدید تو کوسم حس کردم و نفسم یه لحظه بند اومد…نفسم ک بالا اومد دیدم کیرشو یه دفه تا ته کرده تو کوسم…خیلی درد داشت و دردش لذتبخش بود…این حشری بودم ک اصن نتونستم بهش حرفی بزنم…اونم یه چن لظه همون طوری کیرشو تو کوسم نگه داشت تا جا باز کنه و بعدش شروع کرد تلمبه زدن…تند و محکم تو کوسم تلمبه میزد…صدای برخورد تخماش با کوسم اتاقو پر کرده بود…منم شروع کردم کوسمو مالیدن…یه ده دقیقه ک تلمبه زد کیرشو درآورد ک بکنه تو کونم…منم شروع کردم ب التماس کردن که تو کونم نکنه…گفتم امیر جون کیرت خیلی بزرگه کونم جر میخوره نکن تو کونم …خواهش میکنم…ولی ول کن نبود…سر کیرشو گذاشت رو کونم ولی هرکاری کرد تو کونم نرفت…آخرش بیخیال شد و دوباره اومد سراغ کوسم…دوباره کیرشو تا ته کرد تو کوسم…دیدم تلمبه نمیزنه،سرمو بلند کردم ببینم داره چیکار میکنه،دیدم میخاد تخماشو بکنه تو کوسم…ب زور تخماشو کرد تو کوسم.مطمئن بودم ک دیگه الآن جر میخوره کوسم…گوشیشو آماده کرد ک عکس بگیره…گفتم عکس واسه چی گف میخام ببینی کوستو چطور واست گاییدم…همونطوری ک کیرش و تخماش تو کوسم بود از کوسم عکس گرفت و کیرشو از تو کوسم درآورد و بلافاصله عکس گرفت…عکسو ک دیدم خیلی تعجب کردم ک ینی این کوس منه اینقد گشاد شده؟؟تقریبا به اندازه یه لیوان کوسم باز شده بود…گوشیو گذاشت کنار و دوباره شروع کرد تلمبه زدن…یه لحظه یه جیغ آروم کشیدم و کوسمو سفت کردم و ارضا شدم…یه چن لحظه چشامو بستم تا حالم جا بیاد.نبض کوسم همینطوری تند و تند داشت میزد…عاشق این لحظه م ک نبضش میزنه…امیرم یه چنتا تلمبه دیگه زد و اونم آبش اومد و همه ی آبشو ریخت تو کوسم…آبش خیلی داغ بود یه لحظه انگار کوسم سوخت…
کیرشو از تو کوسم درآورد و اومد بغلم دراز کشید و سرشو گذاشت بین سینه هام…بهش گفتم چرا آبتو ریختی تو کوسم…حامله شم میخای چیکار کنی؟اونم یه قرص ضد بارداری از تو کشوش درآورد و بهم داد…معلوم بود عوضی چقد کوس کرده ک دیگه خودش قرص داره…گردنمو بوس کرد و گف لیلا میشه از این ب بعد باهم حال کنیم؟ماهی یه تومن هم بهت میدم…منم دیدم چی از این بهتر،هم حالمو میکنم،هم یه پولی بهم میرسه…منم قبول کردم…همونجا تو بغلش تا صبح خوابیدم…
ببخشید خیلی طولانی شد…

نوشته: لیلا1400


👍 4
👎 14
17267 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

643517
2017-08-04 20:52:25 +0430 +0430

بقیه ام که کر بودن صداتونو نشنیدن :/
کصمغز جقی معلومه همش تخیلاتته

0 ❤️

643522
2017-08-04 21:03:16 +0430 +0430

١٩ ساله ؟ ٨٥ ؟ سرسره؟ ???

1 ❤️

643529
2017-08-04 21:28:13 +0430 +0430
NA

اخه یکی به این قبیل نویسندگان بگه اخه بیشعور عقده ای اینقدر وقت گذاشتی یه مشت جفنگ نوشتی که چه دردی ازت دوا بشه؟ عقده هات کم میشه؟ یا چی؟ جدی موندم دلایلی که این احمقا دارن چیه؟

0 ❤️

643532
2017-08-04 21:50:07 +0430 +0430

حیف دیگه جنده شدی وگر نه میگفتم بیا منم بگام کووستو…

0 ❤️

643551
2017-08-04 23:42:15 +0430 +0430

بیشتر از کس تو طلبه کیر پسردایید شدم!!!
بگو بیاد بهش بدم همزمان کستو هم میخورم و میلیسم

1 ❤️

643554
2017-08-04 23:52:57 +0430 +0430

بگم کس گفتی، یا میگی کس گفتی؟

0 ❤️

643562
2017-08-05 02:34:59 +0430 +0430

تخمش رو هم کرد تو کوست؟؟؟؟ اینو دیگه هیچ کجا نه شنیده بودیم و نه دیده بودیم… حتی تو فیلمهای پورن!
نویسنده یه بچه کونی شاشو هست که فقط توهمات ذهن جقی شو اینجا ریده

1 ❤️

643595
2017-08-05 07:02:43 +0430 +0430

میگم به پسر داییت بگو بیمتم بکنه یهو کار دست خودت می دی با این کس شعر نوشتنت اون وقت دیگه خبری از پول نیس

0 ❤️

643622
2017-08-05 11:28:15 +0430 +0430
NA

تخماشو کرد تو کست؟؟،???
اصن همچین چیزی هست ناموسا؟؟(dash) (dash)
فقط میتونم بگم یه پسر جغی:|

0 ❤️

643630
2017-08-05 13:10:19 +0430 +0430

مرتیکه کونی یا بگم جنده

0 ❤️

643648
2017-08-05 17:09:15 +0430 +0430

داستانارو کلا دو خط بیشتر نمیخونم
بیسوادا مینویسنشون

0 ❤️

643661
2017-08-05 19:36:43 +0430 +0430
NA

کسی از کوسمغز های تخیلی

0 ❤️

643703
2017-08-05 22:02:37 +0430 +0430

داستانت قشنگ بودقرارمعامله تون خیلی ارزونه.مگه ازسرراه پیداگردی یامال دزدیه که به مالت اتیش زدی. مواظب خودتوومالتوباش.بااین چندد غازخودتوومالتومواظبت گن خدا.خودش مواظب همه چیز هست.

داستانت نسبنتا" رو

0 ❤️

644006
2017-08-07 15:57:05 +0430 +0430

اوسکول

0 ❤️

711461
2018-08-18 10:56:28 +0430 +0430

کسکش حداقل با خط کش نگا میکردی بعد میگفتی کیرش 24 سانت بود کیرم دهن خودت و پسر داییت

0 ❤️