مادرزن ۴۵ ساله

1401/03/09

سلام
امید هستم از اهواز تقریبا یه ۵سالی هست که ازدواج کردم
ازدواجم سنتی بود ومن ۵سال از زنم بزرگتر بودم
خانواده ای همسرم از ۸نفر تشکیل شده
پدر زنم ۲تا زن داشت مادر زنم که دختر عموش بود و زن دومش که با من اختلاف سنی زیادی نداشت از یه خانواده ای دیگه بود.
مادر زنم فقط یه دختر و یک پسر داشت واون یکی ۳تا پسر …ماجرا از اینجا شروه میشه که بعد از ۹ماه از ازدواج میگذشت که زنم باردار شد و بعد از ۳ماه بچه سقط کرد …وبعد از مدتی که به دکتر مراجعه کردیم و کلی دردسر دوباره باردار شد که باید کلی از خودش مراقبت میکرد و دکتر بهش گفته که باید استراحت مطلق داشته باشی رفت خونه آقاش اینم بگم من از روز اول زندگی خونه ای جدا اجاره کرده بودم .ماه های اول بارداریش میگذشت که من که از سرکار میومدم خونه
نه نهاری بود نه خونه مرتبی بود و کلی مشکلات داشتم و‌مجبور بودم تحمل کنم
خانمم که بهم زنگ زد و‌گفت چکار‌میکنی وکلی سوال جواب بهش گفتم خونه بهم ریخته و من حوصله ندارم تمیزش کنم و‌کلی گله مند شدم یهوی بهم گفت بیا دنبال مادرم خونه رو‌تمیز کنه بعد برش گردون خونه من گفتم چشم …اینو بگم از روز اول که مادر زنم رو دیدم عاشق اندامش شدم و به خاطر مشکلات خانوادگی پدر زنم رفته زن دوم گرفته و اصلا به مادر زنم نمیرسه …آقا هیچی ظهر ساعت ۳رفتم دنبالش هوای اهواز هم گرم بود برج ۳بود
وقتی رسیدیم خونه گفت نهار خوردی گفتم‌آره بیرون ساندویچ خوردم …بهش گفتم من برم بخوابم گفت باشه منم خونه رو ترو تمیز کنم …منم رفت رو تخت که بخوابم دیدم اومد تو اتاق خواب وداشت لباس هارو از هم جدا میکردکه بره بشوره منم از پشت پتو خیره شدم به باسنش و اندام توپی که داره …پیش خودم گفتم حیف نیست اندام به این زیبایی آدم ولش کنه بره زن دوم بگیره خلاصه نتونستم بخوابم رفتم دنبالش که دیدم تو آشپزخانه داره ظرف میشوره و لباس هارو انداخته تو ماشین لباسشویی رفتم داخل آشپزخانه که لیوان بیارم که دقیقا کیرم به کونش مالیده شده بود…خواستم ببینم چی میگه هیچ عکس العملی نشون نداد اونم بدنش از زیر لباس معلوم بود هیچی نپوشیده چون هوا گرمه …رفتم اتاق نتونستم تحمل کنم رفتم دنبالش دیدم رفت توراه رو و باکونش حرکات عجیب قریبی در میاره منم مستقیم رفت و از سینه هاش گرفتمش گفت چکار‌میکنی ولم کن بهش گفتم از روز اول دنبال این روز بودم که باهم خلوت کنیم لبامو گذاشتم رو لباش یکی از دستام سینه هاشو گرفتم و اون یکی دستم رو‌گذاشتم رو کوسش که خیلی داشت مقاومت میکرد که یهوی غش کرد …من رفتم آب واسش اوردم ودادم که بخوره تا به حال اومد …بهم گفت داشتی چکار میکردی …بهش گفتم بخدا عاشقتم دست خودم نبودبیا باهم باشیم …گفت نمیشه بهش گفتم بخدا قسم به هیچ کسی نمیگم خلاصه ترسیده بود که دوباره دست رو سینه هاش گذاشتم هیچی نمیگفت و دستش اوردم گذاشتم رو‌کیرم که چشماش رو بسته بود منم سریع لختش کردم و مستقیم بدونه مقدمه کیرمو فرو کردم تو کسش وقتی کردمش و آبم اومد گفت داخل نریز منم رو سینه هاش آبمو خالی کردم …از اون روز به بعد هفته ای ۳بار باهم سکس داشتیم و الان ۳سالی هستم که رو همین برنامه هستیم هفته ای ۳الی ۴ بار باش سکس دارم و عاشقم شده

نوشته: امید


👍 8
👎 35
176101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

876700
2022-05-30 01:40:43 +0430 +0430

فقط اونجا ک قش کرد 😂

4 ❤️

876703
2022-05-30 01:48:37 +0430 +0430

میگم اینا چرا اینقدر کپی میکنن🤣🤣🤣

0 ❤️

876707
2022-05-30 01:55:30 +0430 +0430

فقط غش کرد ؟ نرید ؟

1 ❤️

876712
2022-05-30 02:03:14 +0430 +0430

کیرم تو کس اون مادرت واسه دروغی که نوشتی تخم سگ جیغ نزد تو گرفتیش اون دستش تو کون جد اباد تو بود که پرتت کنه؟ اخه کونی متوهم مرض داری دروغ میگی

3 ❤️

876724
2022-05-30 03:15:17 +0430 +0430

رکورد جق سرعتی رو داری …با این که کس از نزدیک ندیدی خوب تخیلات کس شری داری

0 ❤️

876727
2022-05-30 03:35:43 +0430 +0430

اینم بگم من از روز اول زندگی خونه ای جدا اجاره کرده بودممگه مردم گله ای زندگی میکنن که خونه جدا برای تو تا این حد فانتزی هستش 🤔

1 ❤️

876748
2022-05-30 07:46:32 +0430 +0430

اصل داستان:
وقتی راوی ازدواج می‌کنه، بعد از چند روز مادرزنش فوت می‌کنه و پدرزنش هم از بی‌کَسی و بی‌کُسی، به ایشون رجوع می‌کنه. راوی متعجّب که این چه رسمیه، پدرزنش در حین لخت شدن و لخت کردنش، با حوصله براش توضیح میده که از رسوم خانوادگی‌شونه و کم‌کم با تف، جا میکنه واسه‌ش و راوی برای نیم‌ساعت غش می‌کنه و شوربختانه اطّلاعات بسیار مهمّی از نحوه‌ی فرو کردن و نوع تلنبه زدن پدرزن، معدوم میشه.
تمام پالایشگاه نفت آبادان حواله‌ت بادا خالی‌بند ابله الدنگ!

3 ❤️

876749
2022-05-30 07:49:47 +0430 +0430

اول میگه مادر زنم زن دوم پدر زنم بوده بعد یادش میره میگه
به خاطر مشکلات خانوادگی پدر زنم رفته زن دوم گرفته و اصلا به مادر زنم نمیرسه
پیش خودم گفتم حیف نیست اندام به این زیبایی آدم ولش کنه بره زن دوم بگیره
بالاخره تکلیف چیه زن اوله یا دوم

1 ❤️

876770
2022-05-30 11:48:34 +0430 +0430

بازم کسشعر

0 ❤️

876796
2022-05-30 16:55:13 +0430 +0430

کص مادر خالی بند

0 ❤️

876815
2022-05-30 22:14:02 +0430 +0430

نمی‌دونم مادر زنهای شما چه جوری هستند
من فکر میکنم از دنیای دیگه ای اومدن.

0 ❤️

876878
2022-05-31 04:44:57 +0430 +0430

این داستانا که کس شعره ولی یه چیز میگم مادر زن من 51 سالشه از لحاظ اندامم خوبه، با پدر زنم مشکل دارن حرف نمیزنن اصلا با هم، یبار گوشیشو داد درست کنم گالریش پر سوپر بود. تو پیام هاشم فهمیدم یه بکن بد بدنه چغر داره، ولی بازم اجازه ندادم به خودم سمت چنین فکری برم

0 ❤️

876982
2022-05-31 16:33:54 +0430 +0430

اهواز خردادماه
پتو
تا همون جا خوندم
زیر پتو کیر من رو بخور
این موقع سال شب من در گیلان سرم پتو نمین ازم
تو اهواز توی روز روت پتو انداختی
کوس کش کونی برو کونتو بده لاشی

0 ❤️

877008
2022-05-31 20:52:38 +0430 +0430

عجب غش کرد 🤔🤔🤔

0 ❤️

877048
2022-06-01 01:57:27 +0430 +0430

کیرم از پهنا تو کون سید علی خامنه ای

0 ❤️

883570
2022-07-07 05:17:51 +0430 +0430

گوه توو سر ریقووت کنن که خر پیشِ تو پنج هیچ جلوئه؛؛ جنده خانم قصداً خودشو به غش زده بوده که یه دور توو حالت بیهوشی بکنیش، یه دورم توو حالت هوشیاری؛ اوونموقع توی باباسسگ رفتی آب قند واسش آوردی!؟ کیرم توو گیجگا پدرت با این توله پس انداختنش

0 ❤️

883571
2022-07-07 05:23:15 +0430 +0430

زیرِ سرِ پدرت ریدم با این اولاد پس انداختنش؛ آبشو توو فاضلاب میریخت سوسک متولد میشد، بِه از توی شترِ دو کوهان بود!! آخه آدم همچین مادرزن کُسی نصیبش شده باشه، اوونوقت بعدِ یِسال خورده ای یادت بیفته قابلِ کردنه!؟! صدر رحمت به خر

0 ❤️

883572
2022-07-07 05:27:17 +0430 +0430

خب از قرارِ معلوم: زنت دیگه بهت حروم شده؛ از قرارِ معلوم از این بعد باید جُورِ تو رو ما بکشیم؛؛ چه کُسی بکنیم ماااااااااااا 😘

0 ❤️

916427
2023-02-23 05:24:41 +0330 +0330

از همون اول گفتی :
مادر زنم که دختر عموش بود و زن دومش که با من اختلاف سنی زیادی نداشت از یه خانواده ای دیگه بود
بعدش میگی :
پیش خودم گفتم حیف نیست اندام به این زیبایی آدم ولش کنه بره زن دوم بگیره
حالا مادر زن شما دومی بود یا اولی کاری به گاییدنش ندارم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها