خوب بود دادا ! دختره ملوم بود خودش کونش میخواریده خوب کردی مالوندی درش…بضی وقتا همین حالای نصفه نیمه هم کیف خودشو داره ?

منم یه خاطره دارم ؛ دقیقا البته برعکس خاطره ی شماس و مربوط به یه شانس کیری ! اصولا با مترو جایی نمیرم اما یبار میدون توپخونه کار داشتم به خاطر طرح نمیتونستم ماشین ببرم گفتم بزار تا یه جایی ا مسیرو سوار مترو شیم هم فال میشه هم تماشا ، حالا بحث اینکه انقد شولوغ و گرم بود که سیب زمینی شدیم به کنار ? عاقا ایستگاه دوم بود که یه دختره با پدرش سوار قسمت مردونه شدن از قضا باباهه واس اینکه دخترش تو دس و پا نباشه بردتش گوشه مترو و چسبوندتش به خودش منم صاف کنارشون ایستاده بودم کلا بیخیال دختره بودم که با یه ترمز دختره نیم خیز شد روم و تنش که خورد بهم آنتنم روشن شد که بعله! اینجام که شولوغه باباهه هم که مارو نمیبینه دختره هم که پشتش به ماس بزار یه حال سرپایی ببریم . آروم ا پشت یکم جا به جا شدمو خودمو چسبوندم بش ، خانوم تا حس کرد از پشت چسبیدم بش باباشو صدا کرد نمیدونم چی میخواس بش بگه فقط آنچنان برق ا سرم پرید که همون ایستگاه با اینکه مقصدم نبود ا ترسم پریدم پایین :/

دختر خودش اینکاره نباشه سری واکنش نشون میده! اینچیزی که تو گفتی رو مخش کار کنی چن وقت دیگه زیرته داداش?

انفجاری در سکوی مترو برپا کردی ؟ مسئولیت انفجارو به عهده گرفتی یا انداختی گردن داعش ؟
قشنگ وسط جمعیت سیخ کردی مالوندی پاشیدی آخرم بغلش کرده بودی از در قطار اومدین بیرون ؟
به دست راست عاقا قسم که تو عامل نفوذی سیا و موساد هستی ، از دشمنان قسم خورده این مملکت پول گرفتی مأموریت داری دین و ایمان و معنویت همه ما رو به فاک بدی .
مزدور ! خائن ! نفوذی ! ضدولایت‌فقیه ! دیوث ! هنرمند ! یالثارات ! شریعتمداری !
مرگ بر عزراییل !!!

ای بلا

یه پیشنهاد

🤮
رون هاش رو میمالوندی؟
تو شلوغی ایستگاه هفت تیر؟؟
بغلش کردی بردیش بیرون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کیرم دهن خالی بندت
آخه مگه مجبوری!!!

تو از ایستگاه هفت تیر تا دروازه دولت با مالوندن آبت میاد؟؟
بنظرم برو دکتر بگو چهار دقیقه ای آبم میاد،فقط نذار معاینه کنه چون دست بزنه احتمالا آبت بیاد همون لحظه!!
آخه چهار دقیقه ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آخه کیرم تو مخت جقی ننویس دو سه روز پیش تو اینستا اد کرده داری مخش و میزنی بعد تو مترو آبتو آورده؟برو کس مغز

توی تطابق زمانی مشکل داری.گفتی خاطره واسه 2-3روز پیشه.آخرش میگی 2-3 روزپیش ادت کرده که منطقا چون نگفتی بلافاصله ادت کرده یعنی بین داستان و اد شدنت فاصله بوده…ولی ازین بیدقتی که بگذریم جالب تعریف کردی

خاطره ای که دوسه روزپیش تو مترو ایستگاه هفت تیر برام پیش اومد

دوسه روز پیش تو اینستاگرام ادکرده منو و دارم رو مخش کارمیکنم…

lمن هر روز ازهمون خطی که عرض کردی سوار مترو میشم وایستگاه پایانه جنوب پیاده میشم.به ولله اینطوری که میگی نیست

مگه ازهفت تیر تا دروازه دولت چقدر طول میکشه که تو آبتو ریختی شلوارت خیس کردی؟

نکنه شاشیده بودی و فک کردی…

قشنگ آخراش رفتی تو مایه های غربی ها ! بغلش کردی اومدی از مترو بیرون ؟ خوب شد نگفتی همینطور که رو کیرت بلندش کرده بودی و تو کوسش تلمبه میزدی، از قطار خارج شدید .

خدایا از اینا هم قسمت ما کن

ای ادم زرنگ

خوووووب…از این دست اتفاقا زیاد پیش میاد…

شیر گشتی؟؟؟

من هم از این دست تجربه ها زیاد دارم تو مترو…منتهاش من گی ام …تو کار بچه خوشگلام…اکثرا هم دمشون گرم خودشون پایه ن…خخخ

انقدر فوشش ندین بنده خدارو من به چشم دیدم همچین صحنه هاییو تو مترو ، دختر تهران سوار اتوبوس اصفهان شد ، دانشجو قم هم بود ، من داشنجو کاشان بودم ، رفیقم چنان مخشو ظرف 5 دقیقه زد اورد کاشون خودمو خودشو رفیق دختره 4 تایی رو هم بودیم
من هنوز سرعت عمل رفیقم موندم ، اون دختر یذره نترسیدن شاید بلا سرشون بیاریم خخخ

داداچ ما با این همه ریش و پشم هر وقت سوار مترو شدیم یا درمون مالوندن یا انگشتمون کردن نمیدونم چه جوریه شما تو جیک ثانیه مخ میزنین