سلام من علی م …امیدوارم از ماجرایی ک براتون مینویسم خوشتون بیاد .راستش من الان سی سالمه,ازوقتی یادم میاد ی خاله داشتم ک یه سال ازم بزرگتره ومن ناجور تو کف کردنش .!ازخالم بگم ک ی خانم ساده بابدنی نرمال ولی یه کون تپلیه !!ازوقتی بچه بودم خیلی دلم میخواس برایه بارم ک شده ی دست بکنمش واسه همین تمام تلاشموتاالان کردم تا ک به این خواستم برسم ولی نشده .یادمه وقتی بچه بودم هروقت میدیدمش ب هربهونه ایی شده میمالوندمش واونم انگاری بدش نمیومدوخداییش بهم راه میدادواجازه میدادسینه ها و کونشو ب بهونه خوردنای اتفاقی بدنمون بهم لمس کنم ولی هربار ک میخواستم برم سرکاراصلی انگاری نمیشد و ی دلهره ایی تمام وجودمو ورمیداشت یا اینکه اون نمیخواست بده وازم فرارمیکردوانگاری به همین مالوندن همدیگه راضی بود .خلاصه اینکه شل بازی وفرارای خاله جانم ازم باعث شدک چن سال قبل شوهرکنه ومن داغ کردنشو کماکان ب دل داشت باشم .راستش دیگه ناامیدشده بودم ک چن شب پیش ک اومدخونمون دوباره ب یاد قدیمارفتم تو کارش .هرجوربود شروع کردم ب مالوندش اولش دستشو گرفتم ولمسش کردم .بعد دستمو ب سینه هاش مالوندم و چندین بارم از عقب کیرمو زدم ب کونش ک ایندفعم مث بچه گیامون تونستم شهوتی ش کنم و اینو از نگاهش میشد فهمید و یا ی بارم ک جلو پنجره بیرونو تماشامیکردرفتم از پشت خودمو بهش چسبوندم که اونوقت از لرزش تنش وشونه هاش شهوتی شدنشوکاملا میشد فهمیدوانگاری اماده بود ک یه دستمو بندازم دور کمرش وبادست دیگم سرشو بچرخونم و لبو بذارم رولبش و برااولین بارازته دل ببوسمش ولی بازم این دلهره لعنتی م نذاشت اونم ی چن دقیقه مکث کرد و دید خبری نیس رفت …دیروزم ک دوباره دیدمش اومدکنارم نشست و بهونه اینکه عکسای گوشیشو نشون میداد جوری نشسته بود ک سینه هاشوبابازو هام قشنگ لمس میکردم .دم رفتنم جلو اینه داشت خودشومرتب میکردم جوری از پشت سرش رد شدم ک باکیرم خط کونشولمس کردم واونم کونشوداد عقب ک کیرمو خیلی راحت به کونش مالوندم.بعدشم ک تو ماشین کنارم نشسته بودمن بادستم رون و پاشو میمالوندم واونم سینه شو چسبونده بود به بازوم .خلاصه ک ناجور تو کف شم وفک میکنم اونم میخواد ک همینجوری مالودن باشه وبس…حالاشما عزیزا بگید من چجوری به دلهره م غلبه کنم یا ک چجوری ب خواستم برسم .باورکنید تاحالا صدباربیشتربراش زدم …لطفا کامنت ممنون
نوشته: علی
شما روزی یه کیریسیلین تزریق کن ایشالله بهتر میشی فقط قرص های قبلی رو مراقب باش پشت و رو نخوری و قبل خوردن حتما بشورش من هنوز ازت قطع امید نکردم
پیشنهادات پزشکی دوستان خوبه بهتره روشون فکر کنی. ? خوشبختانه من دکتر نیستم ولی روانشناس خوبیم، هرچه زودتر خودتو معرفی کن تیمارستان تا نمالیدی
بازگشت پر ابهت شما به عرصه کامنت گذاری خوش امد میگم مهرسانام
پسره گنده بک بی تربیت ، آدم میگه خاله اش رو هم میمیالونه …دلهره ات بخوره به ملاجت . اگر زیپ شلوار نداشته ات براش باز بشه …امیدوارم شوهرش زیر شیروانی یخه ات کنه و دولا و پهنا باهات حساب بی حساب کنه . لااقل عرضه داشته باشه پیرزنهای محلتون رو قُر بزن .
رریدی بابا نیم خیز شده بودا به تهش رسید خابید اه تولوحت
درکنار داروی دوستان حتمن کیروکیسلات ازعقب عماله کن انشالله جواب میگیری خوب میشی 🙄
تو از کسخلی مزمن و نیز افراط در جق رنج میبری برو یه جقوگرافی بگیر بیار ببینم چرا به کس خالت گیر دادی؟!
تو یه کسخل واقعی هستی (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash)
پماد ضد خارش پمنتالبیسچجحخهعفقثصکگودرزط بزن خوب میشه
خخخخخ امین داداش براش نسخه تجویز کردم فکر کنم مشکلش حل بشه
علی آقا
در ادامه تجویزهای پزشکی دوستان از پمادهای کیروپسی کام ، بگامتازون ، بذابگامِت و … استفاده کُن خیلی خیلی واسه همه جات خوبه!
خب که چی حالا
دو از جون دوستان،هر…بلندمیشه میاداینجاتخیلات ذهن بیمارشو به رشته تحریر در میاره
اه
حالمو بدکرد
و اینک یک مجقلب به جمع مغز جلقی خا اضافه شد
اون وقت شما جلو ایینه همچین گوهی خوردین هیچکس به شما کسکشای کونی نگفت چیکار میکنی نه اصلا می خوام بدونم چطوری از جلو ایینه رد شدی که کسی نفهمید
من بجای 100 شیافت به دوستمون 200تا توصیه میکنم با این که امیدی نیست
خیلی بی بخاری اون خط داده منتظر تو بیای سراغ اون
خو لاشمک تکلیفتو با خودت مشخص کن میخوای بکنی یا میخوای بمالی بعد اون بیاد بگه بکنم؟ میگی چیزت تا اعماق چیزش رفته و اوکی رو داده باز میگی چطور بخواستم برسم؟
در ضمن اون حسی که میاد سراغت عذاب وجدانه نداشتته
بهترین چیزی که واسه دلهره ات میشه تجویز کرد .1. ابمنیسیلین هر شش ساعت .2. قطره ته پشمی چهار قطره توی سوراخ کیونت هر دو ساعت و مشاوره اخر شبی تحت نظر دوستان شهوانی انشالله به این زودیا سلامتیت رو بدست میاری امضا دکتر جغول (dash)
من به جای تو باشم با اس ام اس ازش میخواستم با هم سکس داشته باشیم
امشب اعصاب ندارم دلم میخواد به تو یکی برینم